سقوط معنوی شهر کابل دربرابر تفکر منحط طالبانی
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۰۱    ۱۳۹۷/۳/۳۱ کد خبر: 152098 منبع: پرینت

به این کار نداریم که کشانیدن طالبان به شهر کابل برشالوده کدام سناریوی استوار بود و یا اینکه مردم خسته از جنگ پرچم داران سفید رنگ را به آغوش کشیدند و یا شاید فکر می کردند که استقبال ازطالبان استقبال از صلح است.

در چند روز گذشته در اینباره قلم بدستان ذوق زده ما زیاد نوشتند و اگر دست رد برسینه ی چنین استقبال گسترده ی مردان و زنان شهر کابل از طالبان می نوشتی با پتک قلم شان بر فرق ما می کوبیدند که «شما ضد صلح و طرفدار جنگ هستید.»

اما اکنون قبل از هر چیز ذوق زدگان و استقبال گران این ارودی تروریستان به دو سوال پاسخ بدهند که:
- طالبانی که در شهر کابل وارد شده بودند کجا شدند و دوباره چگونه و چه وقت برگشتند؟
- طالبان چرا آتش بس شان را تمدید نکردند و حتی قبل از موعد آتش بس انتحار و انفجارشان را پی گرفتند؟

اما در این یادداشت کوتاه نفس همین استقبال حداقل برای من بسیار مایوس کننده بود حتی دختران بی حجابی را دیدم که در کنار طالبان جوان سلفی انداختند و لبخند شوق بر لبانشان جاری بود.

این استقبال همشهریان کابل علاوه بر اینکه تبیین از آلزایمر تاریخی این ملت بود نشاندهنده سقوط معنوی و اخلاقی این شهر بزرگ نیز شمرده می شد. هنوز خون های ریخته شده توسط این گروه تروریست و وحشی در شهر کابل خشک نشده بود که طالبان در خیابان ها پرچم هایشان را به اهتزار درآوردند و به نحوی قدرت نمایی یک ایده کور و منحط را به شهریان کابل نمایش دادند.

گرچه سال ها است که شهر کابل دیگر یک شهر نوستالژیک نیست که زمانی بخصوص در دهه 40 خورشیدی نسلی از فرهنگیان، ادیبان، شاعران، نوازندگان و سرایندگانی چون: استاد سرآهنگ، احمدظاهر و دیگران به این شهر سیمای نوستالژیک بخشیده بودند و جوانانی که در دانشگاهای این شهر مشغول تحصیل بودند چنان مودب، بافرهنگ و سرشار از نزاکت انسانی بودند که واقعا از یک فرهنگ غنی و مدنیت تاریخی این سرزمین نمایندگی می کردند.

اما پیشینیان طالبان زیر نام جنگ و جهاد یک رخ نوستالژیکی این شهر را ازبین بردند و رخ دیگر آن را طالبان به باد فنا دادند. ما ماندیم و یک شهر هزار رنگ برخاسته از هزار سنت سخیف عقب مانده که ساده ترین نماد آن شلاق زدن زنان بر سربازها و غارت ثروت های بیت المال و سربلند کردن بلند منزل ها از این چور و چپاول ها بود.

بدینگونه بود که دانه درشت ها و مدعیان سیاست ورزی و جنگ و جهاد کشور ما در قبال رژه طالبان ترور و تریاک سکوت کردند و برخی هم به استقبال این عاملان سقوط فرهنگ انسانی رفتند و فرزندانشان در گرفتن عکس های سلفی با وحشیان طالبی سر و کله زدند.

استقبال از رژه طالبان در پایتخت علاوه بر سقوط معنوی شهر کابل پایکوبی بر سرخون قربانیان و رسمیت دهی به انتحار، انفجار و کشتن مردمان بی گناه برایند دیگری نداشت.

علی تقوایی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
طالبان
مردم
کابل
رژه طالبان
نظرات بینندگان:

>>>   Dadnia
اخوانی های جمعییت اسلامی در برابر پول و در تبانی با رهبران شان در پاکستان و سعودی ماموریت شان را انجام دادند
این .....کاران در سکوت پول های شان را در امنیت خرج میکنند و لباس ایتالوی میپوشند

>>>   جناب تقایی صاحب. وضع رقتبار فعلی نتیجه ۴۰ سال گوشدادن به حرف ....احمق است که همه احمق شدندواز احمقها نمیتوان توقع موضیگیری اگاهانه داشت.

>>>   دنیا ، دربست ،« طالب» گشته است ...
در مملكت سپـــــاهی و سركار ، طالب است
قند و قروت ، شــــــمله و دستار ، طالب است
تنبان سر حــــــــــــدی چو بود پرچم وطن
بقال پشت كــــــــوچه و عطار ، طالب است !
القاعده ، كــــــــرزی و ملا عمــــر يكی ست
انجوي گرگ تا ســـــگ دربار طالب است !
صلح و صفا چو جــــــن و پری ، ناپديد شد
« آي ساف » جای خود همه اغيار ، طالب است
اين ريش و پشم ، فخـــــــــــريه ء قندهار نيست
زير زميـن ارگ به خـــــروار طالب است !


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است