افغانستان سرزمین تضادها
اینجا پلورالیزم در برابر فرهنگ مسلط، احساس حقارت می کند. اینجا اسلام، مذهب، سلطنت، جمهوریت، دمکراسی، امارت، تروریزم، وحدت ملی وسیله برای منفعت و سیاست های طبقه خاص است 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۵۴    ۱۳۹۷/۴/۹ کد خبر: 152281 منبع: پرینت

افغانستان سرزمین تضادها، شگفتی ها و مملو از معماهای پیچیده است. از یکسو به دهکده جهانی پیوندخورده است و از سویی وهم برطینت قومیت و فرهنگ قبیله ای تنیده می شود.

از یکطرف نقاب دموکراتیک بر چهره افگنده می شود. از طرفی بر ترجیهات آیین قبیله ای سماجت به عمل می آید. نه صلح و آشتی ملی در این کشور نرمال است و نه جنگ قاعده می‌شناسد. اینجا بسیاری از تیوری های "علم سیاست" و "علم الاجتماع" به چالش کشیده شده و نتوانسته است گره از کار مردم این سامان وا نماید. هرگونه آینده پژوهشی و ارایه راهکار برای عبور از وضعیت فلاکت بار شکست را تجربه کرده است.

افغانستان واقعا سرزمین تضادها است.
بر اساس قاعده منطق، اجتماع ضدین محال است. اما در افغانستان جمع اضداد نه تنها محال که ممکن گردیده است. این نشان می دهد که مردم افغانستان از منطق جلو افتاده است. این جلو افتادگی رمز پیشرفت و تکامل نیست به پیشواز سقوط رفتن و یک نوع تباهی است.
زیستن و رفتار کردن در خارج از قواعد منطق افتخار نیست بدنامی است و رسوایی به بارآوردن است.
استثنای بر قاعده بودن، چالش برای منطق نیست این منطق است که زندگی ما را با چالش مواجه ساخته است.

غزنی یکبار نیست که از قانون انتخابات استثنا شده است بلکه در طول تاریخ استثنا بوده است. چه مقدار از مردم غزنی زمین های مزروعی خود را بر اساس سیاست های استثنایی امیر اهنین از دست دادند؟ چه مقدار از این مردم جان شرین شان را در دفاع از ناموس و شرف در برابر اعلام "سیاست" اباحه عبدالرحمن قربانی ساختند؟ در زمان حاکمیت رژیم خلق نیز غزنی استثنا بود. بیشترین دانشجویان و فرهیختگان را حزب خلق به بهانه فعالیت های مائوئیستی از مردم غزنی گرفتند.

افغانستان جامع اضداد است.
مردم افغانستان خدا و خرما، رحمان و شیطان، محمد و ابوجهل و مرگ و زندگی را یکجاجمع کرده است و از این رو بر منطق طعنه می زند: ما تضاد ها را جمع کردیم و شد.

کسانیکه گورهای دسته جمعی را به وجود اوردند، از انان تقدیر به عمل امد!.
فساد اداری را بیشتر کردند، ترفیع مقام پیداکردند!.
در اثرراکت باران پایتخت تا مرز ۲۵ هزار نفر را کشتند، مستحق جایزه اعلام شدند.!

اینجا "اجتماع مثلین" نیز به رنگ منطق نیست. زیرا بر اساس منطق، دیوانه اگر دیوانه ببیند خوشش آید! اما در افغانستان دیوانه به دیوانه عشق می ورزند. بیچاره مولوی که می گفت: "همدلی از همزبانی خوشتر است" اینجا همزبانی و هم تباری از همه چیز لذیذ تر و مسرت بخش تر است.
اینجا سقف منطق ارسطو در برابر منطق قبیله شکست برداشته است.

اینجا پلورالیزم در برابر فرهنگ مسلط احساس حقارت می کند. همان لنگی اشرف غنی یک نوع سخریه به پلورالیزم است. اینجا اسلام، مذهب، سلطنت، جمهوریت، دمکراسی، امارت، تروریزم، وحدت ملی وسیله برای منفعت و سیاست های طبقه خاص است.

اینجا در عین دینداری ماکیاولیسم بر منطق سیاست غلبه یافته است. به کرات هدف وسیله را توجیه کرده است. اینجا اقتدار قواعد فلسفی نیز ترک خورده است. اگر بر اساس قاعده فلسفی هرگونه سنخیتی علت انضمام است. اینجا همبودی لسانی و همتافتی تباری علت انسجام و معیاری برای حب و بغض است.

محمد عارف دولتشاهی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
دولتشاهی
پشتون
نظرات بینندگان:

>>>   اندیشمند
من هيچ شكى ندارم كه صالح و عبدالله دو مهره يى وفادار به CIA اند و اين دو در توطيه ِشهادت مسعود نقش مهم داشته اند ، بعد از شهادت مسعود راه براى اشغال افغانستان تو سط امريكاى ها مساعد شد ، زيرا در موجوديت مسعود اين امر امكان پذير نبود . تحولات و تجارب هفده سال اخير نشان داد كه اين دومهره يى مزدور در خدمت كرزى و غنى بودند و در لحظات دشوار حاكميت كرزى و غنى را ازسقوط نجات دادند ، ويدويوى هاى متعدد از اين دو مزدور در وصف غنى و كرزى وپشتيبانى سياست هاى امريكا و گماشتگان قبيله يى شان وجود دارد .
صالح اين فرزند ناخلف تاجيك اخيرن در تيوتر خود عليه خراسان خواهان قرار گرفته است و به خراسان نه گفته است ، اين ناخلف درجهت منافع قبيله و امريكا يكبار ديگر به مردم پشت كرده است و بنام افغانستان قسم ياد كرده است . به اين ناخلف و جاسوس نه بگوئيد !
طومار خيانت هاى اين دو ناخلف خيلى طويل است .

>>>   گپ همان است که لطیف پدرام گفت: انحصارگری قومی.

برای نگه داشتن اقتدار سیاسی در انحصار یک قوم هر کاری می‌کنند. از تغییر قوانین کشوری گرفته تا حمایت از طالبان تا هر تدبیر دیگری که راه رشد دیگران را مسدود کند.

در غزنی جانِ سخن حکومت این است:
بعضی از هم‌قبیله‌یی‌های ما در غزنی طرفدار طالبان هستند و نمی‌خواهند در انتخابات شرکت کنند. بنابراین، شمایی که طرفدار دولت و قانون اساسی هستید نیز نباید در انتخابات شرکت کنید. چرا؟ برای این که اگر برادران طالب ما شرکت نکنند و شما شرکت کنید، نتیجه برای ما ناگوار خواهد بود. ما چه در روندهای قانونی کشور شرکت بکنیم و چه طالب باشیم و شرکت نکنیم، نتیجه را همیشه به نفع خود می‌خواهیم. طالبانِ ما که مخالف قانون اساسی کشور‌اند در چشم ما گرامی‌تر از شمایی هستند که به قانون اساسی کشور پابند هستید.

البته حکومت بی‌خود نگران است. بگذارد همه‌ی نمایندگان غزنی در پارلمان هزاره باشند. این نمایندگان کاملا بی‌خطراند. معاش‌شان را به موقع بدهید، همه چیز حل است. من جای اشرف غنی باشم تعداد بیشتری از این نمایندگان هزاره را وارد پارلمان می‌کنم.

سخیداد هاتف

>>>   افغانستان سرزمین تضاد ها نیست مردم افغانستان وحدت کامل دارد بجز ازچند نفر تیکه دار ، جهاد ، سمت وقوم این تضاد هارادامن زده ومیزند

>>>   آرین شعیب
چرا تاجيكان لغمان، ننگر هار، قندهار، هلمند، پكتيا، پكتيكا، غزنى و زابل نماينده تاجيك در پارلمان ندارند اما در غزنى براى پشتون ها ميخواهند نماينده پشتون تعيين كنند و باور دارند نبايد هزاره نماينده پشتون /افغان باشد؟ ويژگى افغان / پشتون ها چيست كه با انها فراتر از قانون برخورد ميشود اما ديگران حق ندارند؟
اگر حضور نمايندگان قومى است پس ما حق خود را ميخواهيم !

>>>   Kohestani
سفر کردن فقط در جاده یکطرفه ما را به مقصد نمی رساند . اگر یک وکیل هزاره در غزنی نمیتواند از قوم پشتون نمایندگی کند پس یک رئیس‌جمهور نماینده قبیله کوچی هرگز نمیتواند از اقوام دیگر این سرزمین نمایندگی کند

>>>   هیچکس نمیتواند تحت هرعنوانی که باشد برضد پشتون مبارزه نماید وپیروز شودهمیشه ارمان به دل مانده ومیماند بیغم باشید

>>>   تمام اقوام غیر اوغان یا غیر پشتون اگر امروز همه بر ضد این اوغانهای وحشی، متقلب، و تمامیتخواه یکدست و متحد نشوید واه بر حال تان.
تمام اختلافات و گله شکوه های گذشته را کنار بگذارید و متحد و همدست بر ضد فاشیزم و ظلم اوغان مبارزه کنید ورنه همه یکی یکی نابود و زبون میشوید.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است