جایگاه هزاره ها در قدرت سیاسی
چرا در فکر ضعیف رهبران جاگرفته، باید همیشه یک پشتون که از لحاظ قومی در برابر مجموعه سایر اقوام در اقلیت فاحش اند رییس جمهور باشد نه در قانون اساسی و نه در هیچ سنگ مقدس دیگری نوشته نشده 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۰۳    ۱۳۹۷/۴/۱۹ کد خبر: 152540 منبع: پرینت

چرا تعیین نمودن داکتر طالب بحیث مشاور این همه اعتراض جوانان و تحصیلکردگان هزاره را به بار آورده است؟

علت آن را نه در شخصیت داکتر طالب و نه حتی کاملا در بازی سیاسی زیرکانه اشرف غنی جستجو کرد علت آن را در نارضایتی نسل جوان از موقعیت و جایگاه هزاره ها در قدرت باید جستجو کرد.

در گذشته، از دهه 1960 به بعد که قدرت حکومتی از ارگ و خاندان شاهی به حکومت مسوول در برابر پارلمان نقل کرد (تقلید دموکراسی سابقه طولانی دارد) هزاره ها در حکومت راه یافتند ولی راه یافتن منحصر به دو وزارت درجه دوم غیر سیاسی و بدون موثریت بود. داکتر واحد سرابی بطور جاودان در هر حکومتی وزیر پلان مقرر می شد و وزارت معدن و صنایع را یا لعلی یا کشتمند بعهده داشتند.

وزارت های سیاسی که سمبول قدرت بودند وزارت دفاع، مالیه، خارجه، داخله، معارف، مقام های دسترسی ناپذیر برای هزاره ها حتی در سطح معاون و رییس بود استاد مزاری در هنگام تشکیل حکومت بعد از سقوط طالبان سعی کرد که به این حالت پایان بخشد ولی هنوز کسی حتی نیروهای جهادی متحدشان به هزاره ها بجز از شهروند درجه دوم نگاهی دیگر نداشتند.

جنگ های خانمانسوز کابل روی عدم سپردن وزارت داخله ـ امنیت ملی که ریاست جمهوری موقت مجددی به آن رضایت داده بود و استاد ربانی آن را نمی پذیرفت آغاز شد بعد از سقوط امارت اسلامی طالبان در پایان 2001 "همان آش و همان کاسه" شد با این فرق که دو پست معاون رییس جمهور را که هیچ اختیار و صلاحیتی به غیر از آنچه رییس جمهور به وی تفویض کند ندارد به منظور سهم گیری شکلی اقوام غیرپشتون در قدرت در کنفرانس بن ایجاد کردند.

تاجیک ها که در برابر قبولی یک پشتون بحیث رییس جمهور (چرا باید همیشه یک پشتون که از لحاظ قومی در برابر مجموعه سایر اقوام در اقلیت فاحش اند رییس جمهور باشد نه در قانون اساسی و نه در هیچ سنگ مقدس دیگری نوشته نشده فقط در فکر ضعیف رهبران سایر اقوام جا گرفته) وزارت دفاع، خارجه و داخله را گرفتند رضایت دادند اما هزاره ها چه. یک سوال را باید از خود بکنیم آیا اگر نمایندگان هزاره ها در کنفرانس بن و یا حتی بعدا در مجلس نمایندگان (لوی جرگه) قانون اساسی متحدانه این وضعیت را نمی پذیرفتند آمریکا که در عقب پرده تلاش داشت وحدت نیروهای ضد طالب را در جبهه واحدی سازمان بدهد و از الف تا ی یک دولت را بسازد می توانست در برابر هزاره ها ایستادگی کند؟

خوب باز هم تاریخ تکرار شد. هزاره ها نه صلاحیت وزارت خارجه را دارند، نه داخله، نه دفاع، نه مالیه، نه معارف فقط معاونیت دوم چون معاونت اولی هم مال پشتون یا تاجیک و ازبک است کی می داند که معاون اول داکتر عبدالله چه نام دارد، از چه نمایندگی می کند، پایه مردمی آن چه بود و آیا از سیاستمداری تیز هوش و فعال چون محقق شایسته تر بود؟ این است عامل اصلی نارضایتی جوانان از تقرر داکتر طالب بحیث یک مشاوری که هیچ کاری از دستش بر نمی آید و فقط افزاری خواهد شد در دست اشرف غنی که با مشاوران داخلی و خارجی ناشناخته خوب به زیرکی و چالبازی یک "شیطان" در سیاست عمل می کند.

همه و احتمالا خود داکتر طالب می داند که وی برای "مردمداری" یا مردم را در دام آوردن برای انتخابات بعدی انتخاب شده است من می ترسم که بر علاه آن داکتر طالب را علیه سایر رهبران هزاره، بخصوص استاد خلیلی و استاد دانش بکار نبرد. گفتم مردمداری. نگاهی به عکس بیاندازید در میان تقریبا دوصد مهمان برای معرفی یک "مشاور ارشد" نمی توانید یک غیر هزاره را پیدا کنید نه این نمایش خودش گواه است که داکتر طالب به منظور خاص انتخاباتی و به دام کشیدن هزاره ها است.

در قدیم هزاره ها به سادگی شهرت داشتند می گفتند "مردم همینطور مانند گوسفند به دنبال خان و ارباب و سید مورند". گرچه هنوز هم برخی عدات و خرافات مذهبی پوست کلفت دارند و اشرف غنی می خواهد از آن بهره ببرد ولی نسل جوان و تحصیلکرد عمیقا این حالت را در حال تغییر دادن است.

من داکتر طالب را زیاد نمی شناسم یکبار در هنگام یک مسافرت رسمی که به دعوت PPP از پاکستان بازدید داشتم به معرفی استاد خلیلی با ایشان ملاقات نمودم در آن زمان ایشان نماینده شورای ایتلاف یا حزب وحدت در حال تاسیس بود. انسان معتدل، باهوش و آگاه به نظر می رسید نمی دانم چند سال در آمریکا زندگی کرده اند شغل شان چه بوده و دکترای کدام رشته را دارند ولی اگر در مسایل اجتماعی تخصص داشته باشند عنوان مشاورت شان در پهلوی مردم داری "امور اجتماعی" را هم دارد.

حالا توقع همه از ایشان این است که اگر این وظیفه بدرد می خورد در امور اجتماعی که نیازمندی های مردم بی پایان است: حقوق زنان در جامعه یکی از ضرورت های عاجل است، سرنوشت زنان بیوه و یتیم های سربازان کشته و معیوب، کار اطفال زیر سن 16 سال در همین پایتخت، امن ساختن "خانه های امن"، ایجاد کانون های نگهداری، پرورش، تعلیم و تربیه کودکان فقیر، یتیم یا اینکه پدر توانایی فرستادن او را به مکتب ندارد (شبیه کانون آشیانه در بامیان که من از آن دیدن کردم و به ابتکار و حمایت سیما سمر ایجاد شده).

من حتی اسم چنین بنیاد بزرگ را پیشنهاد میکنم: "بنیاد ریاست جمهوری حمایت از کودکان فقیر و بدون سرپرست". من اعتقاد دارم که در کشوری که من زندگی می کنم دولت همه کار را انجام داده نمی تواند. شهروندان و جامعه مدنی باید سهم خود را ادا کنند ولی افغانستان یک کشور متفاوت و "عجیب و غریب" است بخش مهمی از بودجه حتی عادی آن را معاش مامورین، وزرا و خرج میلیونی ارگ را جامعه بین المللی ولی در واقع امریکا می دهد.

دولت افغانستان به فساد و بدنامی شهرت دارد ولی شما شانس دارید ک عنوان وظیفه تان امور "اجتماعی" را هم یدک می کشد در این زمینه هنوز ممکن است بودجه آن را دوستان خارجی تان فراهم کنند نفع خودشان است اگر این جامعه که در حال پاشیدن است در این راه جلو برود منافع این دوستان تان با خطر مواجه می شود.

از جوانانی که به این تقرر شک کردند می خواهم چند ماه منتظر باشید تا ابتکارات داکتر طالب (مشاوره شان به اشرف غنی) و تحقق آنها را بیبینید و بعد از آن قضاوت کنید.


پشتون ها اشرف غنی حکومت مردم هزاره



کریم پاکزاد

این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مردم هزاره
پشتون
نظرات بینندگان:

>>>   این همه درامه های است که غنی نشان میدهد من تعصب قومی که به آن متهم هستم ندارم. آگر نداری چرا بجای چپلی پشاوری کلوش روسی که هزاره ها و ازبک ها می پوشند نمی پوشی. این دومتر تکه سر شانه ات از کدام فرهنگ نمایندگی می کند. چند نفر کارمند دولت را ازکار کشیده داکتر طالب را معرفی می کند.
به هر رنگی که خواهی جامه می پوش
من ارز طرز خرامت می شناسم

>>>   در کشورهای آزاد و دموکراتیک قانون حکومت می کند و نه شخص و یا نژاد و مذهب و زبان خاصی. هر موقع دولتمردان و سیاستمداران افغانستان به این مرحلهً رشد و بلوغ سیاسی و اجتماعی رسیدند ، آنوقت نژاد پرستی و زبان پرستی جای خود را به پیشرفت و احترام و آرامش و امنیت و عدالت خواهد داد و در غیر اینصورت فردای دیگر جنگ و دعوای قومی و و ودیگری ظهور خواهد کرد.

>>>   اگر چی این نوشته بسیار طولانی بودو خواندن آن را ضیاع وقت پنداشتم ولی ضرب المثل افغانی است که میگویند
اگر در خانه کس است یک صدا بس است.
من هم به خواندن عنوان نوشته اکتفا کرده و ضرورت خواندن این نوشته به احتمال زیاد بی معنی را احساس نکردم.
ولی یک توصیه مفت به هزاره دارم و آن اینست که:
در شرایط فعلی یک شکر رنجی فیمابین پشتون ها و تاجک ها رخ داده است که امید است به زودی رفع خواهد شد و ان زما شماها را کس در افغانستان عزیز نوکر هم نمیگیرد.
بنابران به همان شغل اجدادی خرکاری قناعت نموده و سبب تباهی نسل های آینده و موجوده خود نشوید.

>>>   می گفتند هزاره ها طالب ندارند اینهم طالب هزاره گی !!!!

>>>   Sajadi
من ديگر در اين رابطه نمي خواهم تبصره كنم همانقدر ميگويم عدم اتحاد اقوام غير پشتون عبارت تاجيك ، هزاره ، ازبك ، تركمن ،پلوچ ، پشه اي ، ايگور، براهيوي، گوجر ،پاميرى ، قرغيز، قزاق ، هندو ، وغيره اقوام ديگر باعث نابودي خود شان خواهد شد . چون فاشيستان قبيله در ايجاد پشتونيزم مطلق در كشور است آگا باشيد .

>>>   تاکی میخواهید از مزاری، تمجید های کیلویی و کاملا خلاف واقع و خلاف رفتارهای وی، ارائه میدهید؟!
مزاری، هرگز در صدد تغییر این حالت نبود. اگر به دنبال چنین هدفی می بود، سرباز گلبدین نمی شد و در میدان آی ایس آی پاکستان و به نفع فاشیزم، بازی نمی کرد.
او، با رفتارهای احمقانه و فرسنگ ها دور از سیاست و تدبیر، از عوامل تشدید کننده این حالت بود، نه تغییر دهند....
این تمجیدهای بی اساس، برای 5 سال پیش با صد نیرنگ و تدلیس، امکان طرح بود اما حالا که طشت رسوایی عملکرد مزاری از بام افتاده، دیگر هرگز روا نیست.

>>>   بخاطریکه پشتون اکثریت است وظرفیت چنین کارهارادارد لاکن ظرفیت شما کم بود دردوروزه اقتدارخود برسرهای مردم میخ کوبیدید ، رقص مرده تماشا کردید وغیره وآن دیگرت درکولاب فرار کرد وپائتخت ساخت اما پشتون دراقتدارخود چنین کم ظرفیتی نکرده ونه میکند
اینکه میگوئی پشتون اقلیت است بعد ازین شما را رئیس ثبت احوال نفوس میگویم
شخص متعصب معلوم میشوی ومبارزه ات برضد پشتونها است نمیدانم برای کی کارمیکنی وبدان که هیچ چیزی هم بدست آورده نمیتوانی

>>>   اشرف غنی کسانی را که توسط شریک 50 درصدی اش معرفی و بعد از تائید نمایندگان مردم وظیفه را اشغال کردند ، به مانند طفل گوشش را گرفته از دولت بیرون شان انداخت حتی یکی شانرا به دادگاه نیز معرفی کرد، آنوقت استخدام کرده ای دست خود را احترام خواهد کرد؟ باور کنید که به مانند یک حیوان از دروازه بیرون شان خواهد انداخت مخصوصا که هزاره ، تاجیک یا ازبیک هم باشد .
حتما داستان عبدالعلی محمدی مشاور حقوقی اشرف عنی را به یاد دارید ، سرنوشت احمد ضیا مسعود و جنرال دوستم را که فراموش نکرده اید؟
بناء نه شاه حسین دلخوش باشد به مبلغی و نه شاه طالب به مشوره دهی و نه فایق به ولایت و نه ویس برمک به وزارت. همینکه خر ارباب از آب رد شود رخصت شان میکند . خدا کند آنوقت شانس بیارند که خت و گل را در ماتحت شان مالیده رخصت شان نکند به گفته ملا ها خسرالدنیا والاخره.
نتیجه عمل و زیان خود فروش ها به قوم شان چیست؟
1. بدبینی مردم با شخص معامله گر
2. تفرقه بین مردم
3. تضعیف مواضع وطنپرست های قوم که کمر به ایستاگی در مقابل یکه تازی های یک جناح بسته اند
4. و ..
5. ...
بالاخره بردگی مردم چون در سطح جهان قوم پیروز به حمال و مزدور نیاز دارد چه رسد به این کشور که 3 صد سال است از گرده تاجیک ، ازبیک و هزاره سواری گرفته شده و میشود . انسانهای دور اندیش قوم همین اکنون نتیجه موضع گیری متضاد داکتر طالب با محقق و موضع گیری متضاد فایق خان و همدستانش با دوستم و ازبیکها را میتوانند درک کنند و با چشم بصیرت ببینند ، چون شاه اشرف با اطمینان از سرسپردگی دین به دنیا فروشان اقوام ازبیک ، هزاره و تاجیک بالای حریفان خود تاخت و تاز خواهد کرد اگر هم پیروز نشود حد اقل مسئول دنیا و آخرت هرچه خون انسانها از حامیان شاه اشرف و وطن پرستان و بیگناهان که بر زمین بریزد کسانی خواهد بود که در کنار شاه اشرف قرار گرفته و به وی دل جرئت داده اند حتی نویسنده محترم مطلب که به مردم توصیه میکند چند ماه به طالب خان فرصت بدهید یعنی آزموده (شاه اشرف ) را باز بیازمائید!!!!!!
عثمان

>>>   نظرت تان‌درست است ولی کی تضمین میکند که هزاره برای افغانستان خدمت میکند ‌باز رقص مرده و تیل داغ نمیکند چون هزاره در ظلم مدال بین النللی دارد و فعلا هزاره در هر بخش پیشتاز است و به همان آخرین درجه دیموکراسی خود رسیده و به آخرین درجه دین اسلام را پای مال نموده است
اگر هزاره تمام قدرت را بگیرد سی وپنج میلیون نفوس افغانستان را مستقیم روانه دوزخ میکند. ولی گفته اند که خر کاری به خود هنر دارد. قدرت بازیچه اطفال کوچه و بازار نیست.

>>>   .....
بعد از مرحله نوین انقلاب ثور یعنی شش جدی ۱۹۷۹ که خلقی ها برطرف شد و پرچمی ها به قدرت رسیدند و قوای شوروی داخل افغانستان شد، در افغانستان فتوای جهاد از طرف ملا ها برضد دولت و قوای روس در افغانستان صادر شد و در شهر کابل نیز مردم در سرهای بام برآمدند و با گفتن الله اکبر مردم را به جهاد دعوت کردند و در چنداول کابل که زیاد تر هزاره ها زندگی میکردند، مردم برای مظاهره برآمدند و نانوایی ها و ترکاری فروشی ها که اغلب در دست هزاره هابود، بسته شدند و مردم نان و ترکاری نمی یافتند که بخورند.
اینجا بود که ببرک کارمل سلطان علی کشتمند را منحیث صدر اعظم افغانستان مقرر کرد و هم مظاهرات هزاره ها ختم شد و هم مداخلات ایران.
در شهر کابل هزاره ها را هیچ کسی چیز گفته نمیتوانست. یکی که دو میشد، میگفت که به کشتمند بگم؟
برادر سلطان علی کشتمند یعنی اسد کشتمند نیز معاون وزیر خارجه بود و غوربندی نیر وزیر فواید عامه بود و یک تعداد دیگر نیز بودند که اسمای شان فراموش من شده است.
ناگفته نماند که صدر اعظمی کشتمند مثل رییس اجراییه داکتر عبدالله نبود که هیچ کس همرایش کچالو پوست نمی کند و در جلسه اش بعضی وزرا اشتراک نمی کنند و هر وزیری که مقرر کرده است در بالایش اشرف غنی یک مشاور مقرر کرده است و ماکولات و نان خوردن و معاش وزیر نیز بدون امضا مشاور حواله نمیشود.
ببرک کارمل منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود و تمام کار های حزبی و پولینوم های حزبی و جلسات بوروی سیاسی و بیانیه های حزبی و گزارش ها و فعالیت های حزبی راپیش میبرد و قطعآ در امور دولتی که صدر اعظم پیش میبرد، دخالت نداشت.
بنآ تقرر وزرا و بودجه دولت و نوعیت تخصیص و مصارف آن، همه و همه بدست کشتمند بود و کارمل فقط امضا میکرد.
هر هفته جلسه کابینه در قصر صدارت دایر میشد و وزرا گزارش ها و راپور های خویش را به صدر اعظم تقدیم میکردند و صدر اعظم وظایف جدید برایشان میداد.
خود کارمل مثل اشرف غنی که هر روز یا جلسه اقتصادی و یا جلسه امنیتی دایر میکند و قرار داد ها را به شرکت های مورد نظر خودش بعد ازگرفتن حق القراداد میدهد، او این کار را نمی کرد و در امور دولتی مداخله نداشت.

>>>   وقتی به هزاره جای دادی بوی دامادی میدهد.
بلی این واقعیت است . ما قبلا برای رمضان بشردوست هنگام انتخابات در حدود 3 صد فامیل که هر فامیل بطور اوسط 5 نفر بود میخواستیم رای بدهیم. اما از آینده هزاره ها ترسیدیم . وقتی هیچ قدرت نداشتند بسر مردم میخ شش انچ میزدند. سینه های زنان را میبریدند. رقص مرده که عام شده بود. از همه اینها ترسیدیم که مبادا اینها سرقدرت شوند و جنایات شان چندین برابر. از تصمیم خود منصرف شدیم . وگرنه به صداقت رمضان بشردوست اطمینان داریم.

>>>   مژده طالب هزاره آمریکایی به بازار اوغانان آمد
آمدی جانم ولی حالا چرا؟؟؟؟؟

>>>   باعرض تاسف بعضی ها تا امروز ازحق خواهی وعدالت طلبی رهبر شهید بابه مزاری چیزی نمیدانند. همینآقای پدرام حرفهای بابه مزاری ایده هاوعقیده های اون را تکرار میکند
بااحترام

>>>   این جایگاه را دردهه 70 مردم تجربه کرد است

>>>   نمی‌دانم از کدام مزاری یاد میکنید ، همان عبدالعلی مزاری .اگر منظور تان شخص نامبرده است ، دگر قضیه روشن است زیرا ما فرقی بین او و حکمتیار نمیببنم. زیرا عبدالعلی مزاری در جنگ های کابل سال ۱۹۹۲ عده ای از هزاره ها را رهبری می‌کرد و جنایات فراموش ناشدنی مرتکب شده است.
خیرخواه....


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است