ذلت و زیان در قوم و زبان
امروز کشورهای جهان در عالم انسانیت صاحب همه چیز شدند ولی ما در خیال اسلامیت همه چیز را از دست دادیم و نخواستیم بدانیم که ارزش های اسلامی ظلم، برتری جویی و زبان پرستی نیست 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۱۷    ۱۳۹۷/۴/۲۰ کد خبر: 152558 منبع: پرینت

امروز کشورهای جهان در عالم انسانیت صاحب همه چیز شدند ولی ما در خیال اسلامیت همه چیز را از دست دادیم.

آنها صاحب هویت، ملت، عزت و قدرت شدند لیکن ما صاحب نفرت و ذلت باقی ماندیم ما با آنها یک تفاوت داریم و آن اینکه آنها به ارزش های انسانی و بشری معتقد ماندند ولی ما حتی قادر به درک ارزش های اسلامی مان نشدیم ما نخواستیم بدانیم که ارزش های اسلامی شامل عبادت و بندگی، شفقت، مهربانی، همکاری، همدیگرپذیری و سازندگی است نه ظلم و دشمنی، نه برتری جویی و ستیزه جویی، نه تخریب و ویرانکاری و نه قوم و زبان پرستی.

برداشت غلط مان از اسلامیت و انسانیت باعث این شد که ما نه صاحب دین شدیم و نه صاحب مذهب، نه صاحب ملت شدیم و نه صاحب هویت، نه صاحب عزت شدیم و نه صاحب قدرت به این معنی که ما متاسفانه هویت، ملت، عزت و قدرت را تنها و تنها در قوم، قبیله، سمت و زبان خود دانستیم نه در ماهیت خود و نه در ماهیت انسانیت و اسلامیت بنابراین این امر مهمترین دلیل برای ذلت و بدنامی، نفرت و تباهی، جنگ و ناامنی و جهل و عقب ماندگی مان شده است که هنوز هم در همان مسیر در حرکتیم.

خداوند ما را به گروه های مختلف دسته بندی نمود و لقب "اشرف مخلوقات" را به ما هدیه کرد تا همدیگر را بشناسیم ما را به صلح، عبادت، صمیمیت، اخوت، برادری و همدیگر پذیری امر کرد برای ما یک هویت محترم و مقدس بخشید یعنی آدم و بهترینی مان را در زیبایی اعمالمان دانست اما ما هویتمان را تغییر دادیم، خود را به قوم و سمت تقسیم کردیم، زیبایی و بهترینی مان را در پشتو و فارسی دانستیم، انسانیت را زیرسوال بردیم و برای حفظ منافع شخصی و خوش خدمتی به باداران خارجی حتی دین خدا را نیز بدنام کردیم.

نهایتا با آنکه آگاهانه با دین خدا و رسول ستیزه کردیم ارزش های ملی و انسانی را آلوده کردیم، اقوام شریف، برادر و برابرمان را تقسیم و پارچه کردیم هنوز هم نمی خواهیم به خود آییم. این جهالت و حماقتمان باعث شده است تا اقوام شریف افغانستان در غم و ماتم و خانه و وطنمان ناامن و درگیر جنگ باشد.

سربازانمان با دست های خالی و شکم گرسنه در خط مقدم مصروف جنگ و تنها آب و نان شده آرزوی زن و فرزند با این حال مصروفیت اصلی و اساسی مان شده قوم پرستی و تفرقه افکنی.

محمدجواد رحیمی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
دین
قوم
هویت
نظرات بینندگان:

>>>   اقای رحیمی را درود
بدون شک هیچگونه مشکل در دین ما نیست دین اسلام قرن ها پیش انسان بودن ومفهوم انسانیت را به ما روشن ساخته است بسیار کشور های اسلامی هستند که زنده گی به تمام معنی ارام ملت واحد دارند متاسفانه عوامل همه این بحران و منجلاب های متداول در کشور عزیز ما عدم حاکمیت قانون عدم تساوی حقوق شهرواندان کشور میباشد وقتیکه رهبران یک کشور تفکر و اندیشه قومی دارند و عدالت اجتماعی را در تفوق طلبی میدانند واضیح است که تنش های قومی سمتی مذهبی در بین توده های مختلف خلق ایجاد خواهد شد زمانیکه مردمی از بخش کشور از سیری مست اند و گوشه از مردم از گرسنه گی مریض چگونه انتظار میتوان داشت که تفکر واندیشه های مردم واحد و همنواه باشد سالها همین رهبران باشعار های پوپولیستی برای منافع شخصی خویش مردمان را به ضد یکدیگر به سنگر های جنگ وخون ریزی کشانده اند مردم هیچگاه ای بدبین یکدیگر نیستند مردم همدیگرپذیری را دوست دارند اما همین رهبران هستند که با تحقق برنامه های نفاق افگنانه زمینه تضاد های قومی را ایجاد میکنند مثلا مردمی که سالهای پی تحصیل تربیه و همکاری جدی دولت بودند در تمام امور سالهای متمادی است که سه روز با موتر به مرکز شهر میرسند از نبود سرک منظم اما گوشه دیگر هستند که در حال در تلاش ویرانی پول پلچک ساخته دولت هستند به اخرین گوشه ای از محیط شان سرک قیر وبرق تدارک دیده شده و دهای مثال دیگر
پس تازمانیکه عدالت اجتماعی ختم برنامه تفوق طلبی در کشور حاکم نشود
و رهبران کشور ملی فکر نکنند مفهوم انسانیت جایگاه خود را در کشور پیدا نخواهد کرد
احسان الله حاجی زاده

>>>   مشكل در اقوام در افغانستان نيست بل در رهبران خود ساخته، جاسوس، دين و خاكفروش است. اينها در بدست آوردن قدرت و زر اندوزي بأهم رقابت دارند و از اقوام ، لسان ، مذهب و غيره استفاده ابزاري ميكنند. دزد، خاين ، غاصب، قا چاقبر ، جاسوس به همه مردم معلوم است. مردم پاكسازي را از قوم و قبيله خود شروع كند مثليكه در شروع جهاد اينكار بود. وقتيكه در شهر كابل در چند كيومتري ارگ به هزار ها فاميل در فقر زير خيمه ها زندگي ميكند وقتي مليون ها إنسان اين سرزمين زير خط فقر زندگي ميكنند، كسي خم ابرو نميكند ولي مصرف دسترخوان يك تسليمي كه سالها مردم را بخاك و خون كشيده و هنوز از شقاق و نفاق دست بردار نيست، به صد ها مليون يا از بودجه مردم و يا هم از پول خيرات كافران، ميرسد. معيار ها در افغانستان تغير ارزش داده اند. امروز فقط جاسوس و نوكر بيگانه بودن ، معيار رسيدن به أوج قدرت ، زر و زور است. ميليون ها إنسان به هزار مشكل درس و تعليم ميكند، در اخير احتياج روز مره خودرا پوره نميتوانند، اما يك خاديست، بيسواد، قاتل اختيار مصرف مليارد ها دالر و عنان مملكت را بدست دارد. صاحبان قدرت و سرمايه افغانستان مصروف دسيسه بازي و انداختن نفاق در بين مردم اند. مردم بايد خودرا از دست اين ميكروب ها نجات دهد. در هيچ جاي قران پاك از برتري، قومي، لساني ، مذهبي و غيره ياد نشده است.

>>>   درود بر این درک عمیق
واقعا انسانیت بالاتر از اسلامیت است.اسلام راهی است برای رسیدن به انسانیت.

>>>   بجای اینکه ما ابروی اسلام باشیم.متاسفانه اسلام برای بعضی از ما ابرو شده!!!!!؟؟؟

>>>   افغان یا اوغان تنها نام یکی از قوم های سرزمین افغانستان« خراسان کهن » است

ظهور قبیله بنام افغان « پشتون » به علت خشکسالی طولانی در اطراف کوه های سلیمان در ( سال 1018 هجری , قمری ) , به دستور شاه عباس صفویی به سیستان در اطراف تالاب هامون هرمند سرزمین آبرفتی مسکن گزین شده اند و از اولاد شان در مقابل بقایای شاه طهماسب « شیعه دوازده امامی » سرباز میگرفت. کوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از سر زمین آبایی افغانان محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان از قبایل هندی الا صل ملتانی نام برده است و از توابع ایالت سند و از اجزاء پاکستان کنونی می باشد. در یا داشتهای تاریخی بعضی از نویسنده گان انگلیسی منجمله ( جنرال ادوارد فلینستون ) مولف کتاب افغانان نماینده انگلیس در در باره شاه شجاع نامهای تمام مناطق افغان نیشن با تفصیل آن در اطراف کوه سلیمان , خیبر پشتخوا و وپیش وژوب سرزمین آبایی افغانان می باشد و ذکر گرده است.
سید محمد یعقوب هروی در تاریخ نامه ی هرات، نیز این واقعیت را می نویسد زیستگاه اوغان« افغان » یکی از ولایات مکران بوده است. شهر مستنگ شامل دهات بسیاری بوده است چنانکه در حاشیهء کتاب تاریخنامه ی هرات هم ذکر شده است که: شهر مستنگ یا مستنج را استخری و مقدسی هر دو در آثار خود اسم برده اند.
وقتی تاریخ خراسان قدیم (افغانستان امروزی) را بررسی نماییم طایفه ی افغان و کشوری به نام افغانستان در تاریخ و جغرافیای کشور ما موجود نیست و مردم ما که امروز برخلاف صریح اسناد تاریخی افغان نامیده می شود هیچ گونه تعلقی به افغانستان دیروزی و مردم آن سرزمین که اوغان=افغانها بوده اند، ندارد.
ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.

مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می گوید واژه ی پشتون و افغان در آثار نویسدگان وشا عران این قوم این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.
دیگر کشور نیز به معنی واحد ویکسان هردو واژه ی پشتون وافغان تأکید میکند: «هنگامیکه زبان پشتو به مرحلۀ خط وکتابت رسیده است کلمات افغان وپشتون درآثار نویسندگان وشاعران این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.»

هموطنان آگاه قلم بدست افغان تنها نام یک قوم از اقوام افغانستان است و افغانها نام ها تاریخ و فرهنگ و استوره یکسان با افغانستان ندارند بلکه بر ضد ان هستند و تلاش دارند هویت تک قومی خود را بر‌دیگر اقوام تحمیل میکنند. آنها بتنهایی در افغانستان حکومت تک قومی دارند و دیگر اقوام را در معادله قدرت راه نمی‌دهند.
داشتن دوکتورای غنی فقط تفرقه بهتر و سیستماتیک تر بین تمام اقوام شریف سرزمین مان و جایگزین کردن فاشیست های قبیله و کوچی های متعصب بجای آزادیخواهان نو اندیش را به ارمغان آورد .
عزیزان اقوام مختلف با سیاست های متفاوت باید بکوشند در اطراف واژه های وحدت و همدلی که یگانه راه نجات از دست متعصبان فاشیست و سران به قدرت رسیده پوشالی طاغوتی است جمع شده و با وحدت و همدلی تمام برای ساختن سرزمینی آزاد و مستقل و متکی بخود و دور از فاشیست های زمان بکوشند .

تاجیک گرسنبل است
افغان بلبل است
هزاره شاخ گل است
ازبیک خوگل است
پشه ای ساقه است
ترکمن خودل است
هرکس گوید همه افغان است
نادان , جاهل و بی ایمان است

منابع و ما خذ :
1_ آکا دمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ ، مجله سباوون ، سال اول دلو1366.
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانسان
3_ عبدالحی حبیبی ، مجله آریانا کابل 1348
4 -- میر محمدصدیق فرهنگ ، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص 6
5 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیا تاریخ خلافت شرقی ، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است