تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ ۱۳۹۷/۴/۲۳ | کد خبر: 152673 | منبع: | پرینت |
فلسطین سرزمین اشغال شده است که سرگذشت تلخی دارد.
فلسطین و اسراییل درهم درنوردیده هستند نظامهای حاکم فکری امنیت روانی و ابتداییترین آزادی های شهروندی و سیاسی را از فلسطینیان ربوده است آنجا زندگی برای انسان دشوار است و در هر گام می توان صدای خشن محاصره و اشغال را شنید.
پنج درس مهمی که از بحران فلسطین می توان آموخت:
1. دموکراسی بدون تعهد، شفافیت و حساب دهی پاسخ نمی دهد.
فلسطین در سال 2006 انتخاباتی را شاهد بود که منجر به حاکمیت سازمان آزادی بخش فلسطین و جنبش حماس گردید رییس جمهور از جنبش آزادی بخش و نخست وزیر از جنبش حماس برگزیده شد اما دموکراسی پاسخی برای این رژیم تازه نداد نبود فرهنگ همگرایی میان ساختارهای حاکم تضاد عمیقی را میان حماس و جنبش آزادی بخش فلسطین به بار آورد. خارجیها از این میان جنبش فتح را برگزیدند و حماس را مجبور به عقب نشینی کردند نخستین پارلمان فلسطین منحل شد و در پی آن دموکراسی محکوم به شکست گردید از آن زمان تا حال هیچ انتخاباتی را شاهد نیستیم محمود عباس رییسجمهور حاکم باقی ماند و درهای پارلمان بسته شد در واقع دموکراسی سبب ایجاد یک نظام مطلق گرا شد شاید سالهای دیگر دوام آورد. چنین است سرگذشت دموکراسی.
2. فساد اداری فرهنگ حرمت به سیاست و رهبران سیاسی را نابود کرده است.
آنجا فساد بیداد می کند رهبران این کشور منابعی را که خارجی ها برای حمایت از مردم فلسطین میفرستند بیباکانه میبلعند در این کشور فقیر و تحت اشغال رهبران سیاسی و دولتی صاحب همه چیز هستند در کرانه باختر خانههای بسیار گران و آراسته مالکیت رهبران سیاسی هستند. این رهبران به منابع اقتصادی دست یافته اند و راه را برای گسترش قدرت اقتصادی به برون از فلسطین باز کردهاند این وضعیت شباهت زیادی به کشور من دارد.
3. مردم به دولت بی باور هستند در کرانه باختر محمود عباس و در غزه حماس حاکمیت دارد اینها قدرت شکلگیری جایگزین و نظام ها و موسسات دموکراتیک را نابود کرده اند نبود جایگزین سازنده و فعال برای این دو نظام فکری مردم را نسبت به دولت بی باور ساخته است تجربه نشان داده است به هر پیمانهای که دولت ها ادارات خدمات عامه را تضعیف میکنند به همان پیمانه اعتماد مردم را نسبت به خود از دست می دهند چنین روندی در افغانستان و فلسطین کاملا شبیه همدیگر هستند.
4. جامعه جهانی کمک میکند اما برای چه؟
این پرسش ذهن فلسطینی ها را مشغول ساخته است فلسطین معادن خوبی دارد از جمله سنگ فلسطین که معروف ترین سنگ در جهان است اما نبود استقلال سیاسی سبب شده است که این ماده مهم به تعاملات جهانی راه باز کند از اینرو تولیدات داخلی این کشور در تاثیر محاصره سیاسی و فساد اداری رشد نکرده است فلسطین کاملا وابسته به حمایت جهانی است اما پیامدهای این حمایتها واضح نیست جامعه جهانی در حمایت از فلسطینیان برخورد دوگانه دارد چنین وضعیتی نیز با افغانستان شباهت زیادی دارد.
5. سرزمین زیبایی های فرهنگ و تاریخ
من از ولایات جنین، نابلس، هیبرن، کراره و شهر رام الله بازدید کردم این سرزمین نمونهای از تاریخ و تمدن هستند من قبل از سفرم به فلسطین سفر ده روزه به بلخ باستان داشتم نابلسِ فلسطین شباهت زیادی به بلخ ما دارد. نابلس تاریخ ستبر، فرهنگ سنگین، مردمان باوقار و نمادی از تمدن جهان را در دل خود جا داده است درست مثل بلخ ما اما این شهر از نبود مراکز فرهنگی که بتواند این ویژگی شگرف را نمایان سازد بشدت رنج می برد درست مثل بلخ ما.
و اما سخن آخر…
ای کاش در هر دو سرزمین فرهنگ دیکتاتوری زیر چتر دموکراسی بنا نمی شد.
ای کاش پول برای رهبران هر دو کشور کم ارزش تر از اراده مردم و رسیدگی به دشواری ها می بود.
ای کاش این کشورها همسایگان بهتری داشتند.
ای کاش منابع گسترده جهانی را بهتر استفاده می کردند.
ای کاش فرهنگ سیاسی این کشورها انسانی تر از امروز بود.
ای کاش جهان شهروندان این کشورها را به سان انسان به رسمیت میشناخت.
و صدها ای کاش شبیه دیگر…
ملک ستیز
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است