تاجیکان سوات؛ تاریخ، آداب، آیین، شیوه ی زندگی خود را دارند و در برابر تاجیکان افغانستان، ایران، ازبکستان چین و تاجیکستان خود را وارث فرهنگ ایرانی میشمارند | ||||
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۴ ۱۳۹۷/۵/۲ | کد خبر: 153014 | منبع: | پرینت |
تاجیکان مقیم دره سوات پاکستان با هدف حمایت از حقوق خود و به دست آوردن حق در سندهای رسمی تاجیک نوشتن ملیت شان سازمانی را با نام “تنظیم مردم سوات” و صفحه خاصی را در شبکه فیسبوک بنام «جنبش قومی تاجیک» تاسیس داده اند. آنها میگویند، که تاجیک اند، ولی در سندها آنها را بر غلط پشتون می نویسند.
تاجیکان قدیمی ترین قوم و ساکنان بومی در پاکستان که یک بخش اعظم اش در دره ای سوات بسر میبرند خود را سواتی یا تاجیک مینامند.
تنظیم مردمی صوات به گفته رهبرش نور حبیب سواتی، یک خدماتی مردم تاجیک پاکستان است و تلاش میورزد تا حقیقت تاریخی را نسبت به این مردم بر قرار کند.
این تنظیم از جمله تلاش دارد تاملیت آنها در اسناد رسمی تاجیک نوشته شود نه پشتون. حالا تاجیک های پاکستان در سند های شان پشتون نوشته میشوند.
نور حبیب سواتی اخیرا در یک مصاحبه با رادیوی «آسیای میانه ی کابل» گفت : سواتیان در رده بندی های قومی و اسناد و امور رسمی پاکستان «پشتون» ثبت میشوند که ستم تاریخی است و قابل قبول نیست.
تاجیکان سوات؛ تاریخ، آداب، آیین، شیوه ی زندگی خود را دارند و در برابر تاجیکان افغانستان، ایران، ازبیکستان چین و تاجیکستان خود را وارث فرهنگ ایرانی میشمارند.
نور حبیب سواتی میگوید که؛ متاسفانه اکثر تاجیک های پاکستان زبان خود را فراموش کرده اند و به زبانهای پشتو و اردو حرف میزنند. تنظیم مردمی سوات یک سازمان جوانان تاجیک با نام “رستم دار” را تشکیل داده است که یک بخش فعالیتش به مردم تعلیم دادن زبان تاجیکی است. نور حبیب سواتی بیان داشته است، که آنان برای این آموزگاران تاجیک را جلب میکنند و در صورت ضرورت از کشورهای فارسی زبان نیز آموزگاران را دعوت میکنند.
رهبر تنظیم تاجیکان سوات، شمار تاجیک های در این منطقه را بیش از هشتصد هزار برآورد کرده، گفته است که سازمان آنها میخواهد در آینده تاجیکان مقیم پشاور و دیگر استان های پاکستان را نیز به این جنبش خودشناسی تاجیکهای پاکستان فراگیرد. اما او افزوده است که تاجیکهای پاکستان خود را بخش از مردم پاکستان می شمارند، کشور خود را دوست دارند و میخواهند در رشد پاکستان سهم خود را بگذارند.
محقق تاریخ تاجیکان پاکستان حسن عارف آخندزاده به این عقیده است که تاجیکهای سوات وارثان «مملکت گیبار» یک سلطنت قدیمه تاجیکها است که هشت عصر قبل، در سال ۱۱۹۰ در حدود شمال پاکستان امروز و شرق افغانستان تاسیس یافته با نام «مملکت گبرها» یا مملکت «گیبار» معروف بود. این سلطنت در زمان خود پیشقدم را در اثر ۱۶ در جریان یورش تیموریان به هند ظهیر الدین بابر تصرف کرد و از بین برد.
آخندزاده می نویسد؛ هرچند تاجیکهای پاکستان در بین پشتوگوها هضم یا گم شده اند، ولی تحقیقات انجام شده و حتا تشخیص های ژینیتیکی نشان میدهند که قبیله های پشتون، از جمله قبیله های سرابانی و قبیله غلجی ریشه های روشن تاجیکی دارند. همینطور در نامگذاری مکانهای جغرافیایی پاکستان نامهای تاجیکی از قبیل چهارصده، چهار آسیاب، خیلی زیاد به چشم میخورند.
در همگی ۶۴ کیلومتر اسلام آباد، پایتخت پاکستان حتی شهری بنام «تاج اک» جایگیر شده است.
نور حبیب سواتی رهبر تنظیم مردم سوات شمار تاجیکهای «تاج کها» در این سرزمین را هشتصد هزار برشمرده است، ولی برخی منابع جمعی تاجیکان مقیم پاکستان را تا حدی از سه تا چهار میلیون نفر رقم میزنند.
این در حالی است، که رسماً اکثریت کل تاجیکهای «تاج کها» در پاکستان در سندهای آماری و شناسنامه های شان پشتون نوشته شده اند.
فاضل ظریفی
>>> اگر در كشور مان مقابل اين پلان جديد چودرى غنى مقابله نشود فردا كشور مانرا هم پختونستان اعلان ميكنند.
ما بايد با تأجيلانيكه صواتى ها اصليت شانرا به نحوى از أشكال و پلانهاى ارتجاع ان وقت و يا استعمار جديد پنهان كرده اند كمك وبارى كنيم تا باشد اقوام مانرا دوباره بهم وصل نماييم از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق.
ح ع
>>> در ایران نیز سابق به لهجه تاجکی حرف میزدند،اما در زمان پادشاهی رضا شاه پهلوی،مثلی که در افغانستان پشتو تولنه برای انکشاف زبان پشتو جور شد و لغات هایی مانند غژدبلی و شرنگ سوتی برآمد،در ایران نیز فارسی تولنه بنیان آمد و لغات های عربی و ترکی و هندی و غیره را از زبان تاجکی ایران دور کردند و آن را به زبان فارسی تبدیل کردند.
زیرا بعد از شکست ساسانیان در مقابل اعراب،زبان فارسی کاملاً در ایران از بین رفت،اما در زمان سامانیان دوباره در افغانستان و ماورالنهر بنیان آمد که شامل لهجه تاجکی بود و به ایران انتقال کرد،اما در زمان رضا شاه پهلوی،دوباره لهجه تاجکی از بین رفت و لهجه فارسی بمیان آمد.
اما حالا باز سرچپه شده است و لهجه فارسی ایرانی در افغانستان رواج شده است و ایران در صدد است تا در تاجکستان نیز لهجه تاجکی را از بین ببرد و منجمله خواندن های احمد ظاهر را که در تاجکستان زیاد طرفدار دارد،با خواندن های ایرانی و کنسرت های ایرانی و لهجه ایرانی تغیر دهد.
>>> ر راوی
پاسداری ازهویت و نام تاجیک، پاسداری ازفرهنگ و زبان تاجیک، طرح منافع وخواستهای تاجیکان،یک کار انسانی، اسلامی، عادلانه و شرافتمندانه است. کسانی که با انسانیت و اسلامیت وعدالت و شرافت دشمنی دارند، با هویتخواهی وعدالتخواهی تاجیکان نیز دشمنی میکنند.
فا%
>>> اگر دری است از من است و اگر پارسی هم است از من است واگر تاجیکی هم است از من است .
آقای پشتون توره به زبان من چی؟
برو بازبان جهنمی ات حرف بزن بنویس. دعوا کن . انتحار کن انفجار کن. وحشت آفرین ...
اصلا شماره چه به زبان من
>>> زبانی با عنوان دری وجود ندارد. زبان ایران و افعانستان و تاجیکستان """فارسی""" است.
>>> یک زبان است که فارسی نام دارد. آیا مثلا انگلیسی، آمریکایی، استرالیایی یا نیوزیلندی داریم، یا اسپانیایی،
>>> تاجیک نژاد
درود ومهر نثار استادبزرگ
خاطره ی دارم از اوان کودکی ونوجوانی ! قصه چنین است:
مسیر رمه ی کوچی های که به ییلاق میرفتند درست از منطقه و ده ما میگذشت عادتا یا ازروی مجبوری کوچی ها برای حفاظت از گله توله سگ های به اصطلاح محلی "گرنده "
را دربدل بره از صاحبش میگرفتند وباخود به ییلاق میبردند موقع از ییلاق بازگشت می نمودند همان کوچک سگ چنان بردم ده حمله میکرد که سگهای نابلد نمی کردندحتی برمادر و پدران خود می تاخت و به هرصورت ممکن برای صاحبش کوچی جلب توجه میکرد و وفاداری خود را به اثبات میرساند.
همین تاجیک نماهای که سد راه واقع میشوند و پاچه گیری دارند دور ازشرافت انسانی شان مانند همان توله سگهای از راه گد شده ایی هستند که برای رضایت باداران خود بیشتر از دیگران از پاچه ی ما میگیرند تا استخوانِ بدست بیاورند !
>>> -خراسان بزرگ در جست و جوی تاریخ
یاقــوت حمــوی جغرافیــدان بــزرگ مسلمان در کتاب
مراصدالطــاع مینویسد: خراسان سرزمینی وســیع است که یک طرف آن از جویــن و بیهق به عراق میرســد و طرف دیگرش از طغارستان)طخارســتان( و غزنه و سبحستان)سیستان( به هند منتهی میگردد. از شهرهای آن نیشابور و هرات و مرو که قسمتی از بلخ اســت و طالقان و نساء و ابیورد و سرخس
میباشد. جیحون و خوارزم را هم بعضی تابع آن شمردهاند و گفته شده خراسان دارای چهار کرسی بوده:
کرسی اول: ایرانشهر که عبارت باشــد از نیشابور، قهستان و طبین و حوادث و پوشــنج)از نواحی هرات( و بادغیس)از توابع هرات که در قدیم شــهری بزرگ و با صفــا بوده( و طوس کــه به طابــران تصریح شــده. کرســی دوم: مرو شاه جهان و ســرخس و نســاء و ابیورد و مرو رود و طالقان و خوارزم. کرســی ســوم: طــرف غربــی رود جیحون و جرجان و خــوارزم و طخارســتان علیا و اندرانه)شــهری نزدیک هندوکش( و ساســان و بغلدن)شــهری از نواحی بلخ( و والج)نام شــهری در طخارســتان(. کرسی چهارم: ماوراءالنهر، بخارا و شــاش یا چاچ)کــه در آنجا کمانهای
خوب میساختند( و سغد)نزدیک سمرقند که آن را به سبب خوشی آب و هوا از بهشتهای چهارگانه به شمار آوردهاند و بین جیحون و سمرقند
>>> نام خراسان ، ولایات، شهرها وقصبات آن در اسناد و مدارک تاریخی ، اولین نویسنده مؤرخ وجغرافیه نگار برجسته عرب بنام امام احمد فرزند یحا فرزند جابر بغدادی مشهور به "بلاذری" به تفصیل بیان شده است . بلاذری در اواخر قرن دوم هجری تولد شد ودر سال 255 هجری کتاب معروف "فتوح البلدان " خودرا تألیف کرد . ودر آن همانگونه در بالا یادشد از اسم خراسان ولایات شهرها و قصبات آن به تفصیل بیان میکند .
بقول : « بلاذری » : ابی القاسم عبیدالله فرزند عبدالله مشهور به « ابن خرداد » جغرافیه نگار ، ابی القاسم فرزند احمد الجیهانی جغرافیه نگار قرن سوم و چهارم هجری ، ابوالحسن نیشاپوری مؤلف کتاب « خزائن العلوم » ، ابوبکر محمد فرزند جعفر الترشخی ( 286 ـ 346 هجری ) مؤلف تاریخ بخارا ، ابی اسحق ابراهیم محمد فرزند الاصطخری قرن سوم و چهارم هجری مؤلف کتاب « مسالک الممالک» ، و دیگران ،همه با دید نسبتاً متفاوت ، ولی متفقاً ـ ولایات و شهر ها ونواحی و قصبات زیر را مربوط خراسان دانسته اند :
1 ـ ولایت نیشاپور ،
2ـ ولایت هرات ،
3 ـ ولایت مرو ،
4 ـ ولایت تخارستان ،
5 ـ ولایت بلخ ،
6 ـ ولایت ماوراء النهر ،
7 ـ ولایت خوارزم .
8 ـ ولایت بدخشان ،
9 ـ ولایت بامیان ،
10 ـ ولایت پنجشیر
11 ـ ولایت غزنی ،
12 ـ ولایت کابل ،
13 ـ ولایت قهستان ،
14 ـ ولایت نیمروز ( سیستان )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
>>> پس ما هم بايد لر و بر جور كنيم چون تاجك هاي ما در چندين كشور جهان پراگنده و تكه تكه مانده اند. حتي در خود افغانستان مردم لغمان و ننگرهار در اصل تاجك استند ولي در تذكره شان پشتون نوشته شده و زبان فارسي هم ياد شان رفته و بسياري شان نميدانند كه تاجك اند.
>>> يكي نوشته لهجه مدرن ايران قبل از رضاشاه تاجيكي بوده
لهجه ايرانيان از زمان رضاشاه تغيري نكرده!
گمان كنم لهجه دوره قجري قبل از مشروطه را لهجه تاجيكي دانستيد
>>> خداوند لطف کند این ریشه یابی ها منجر به وحدت و یکپارچگی در افغانستان شود. چه بسا پشتون ها تاجیک اند و چه بسا تاجیک ها که پشتون.
>>> در ایران نیز هم اکنون در برخی روستاها به لهجه فارسی سنتی =تاجکی سخن میگویند فارسی امروز مدرن و استاندارد تر است اما لهجه های قدیمی هم زیبایی خودش را دارد مثلا لهجه بلخی و کابلی و بدخشی و غزنوی هراتی و یزدی و مشهدی کرمانی و اصفهانی کاشانی و شیرازی و قمی شمالی(مازنی) جنوبی(بندری) و سیستانی_لهجه هزارگی هر کدام برای خود زیبایی ها دارد
>>> تاجیکان پاکستان؟ سوات سرزمین افغانها و ازان جمله تاجیکان افغان است! و در زمان سلطنتهای ترکتباران وپشتونها در انجا جایګزین و به نام پشتون نه بلکه بنام افغان ثبت اند!
>>> تاجک ها یا پارسی زبانان در سطح کل دنیا در حدود بالغ بر 300 ملیون نفوس کره زمین را تشکیل میدهند که شامل ایران افغانستان پاکستان هنوستان تاجکستان و تعداد هم به شکل پراکنده در کشور دیگر زنده گی به سر می برند.
آریائی
>>> عمر راوی
ما میگوییم که فراقومی اندیشی ، گشتن پشت نخود سیاه وحدت ملی، نداشتن یک اندیشه و تفکر تاجیکانه ، هویت و نام و نشان تاجیک را در پس کندو های فراموشی افگندن ، برای بقا و بهروزی تاجیکان به طور خاص یک برنامه راهبردی روشن نداشتن، در جامعه صد در صد قومی شده ای اوغانستان که همه اقوام دیگر نگاه و طرح و نقشه های قومی خود شان را دارند، تاجیک بدون برنامه ، بدون نگاه روشن قومی ، سرگردان و نالان به هر سو دویدن ، برای ما تاجیکان خراسان بسیار ضرر و زیان دارد. ما در ضمن هر کار دیگر، باید و حتمن به حال قوم خود نیز فکر کنیم و خود را نیز باید منظم و منسجم و متحد و قوی و مجهز سازیم. باید از جایگاه قوت ، با دیگران وارد گفتگو و داد و گرفت سیاسی شوییم. دیگران بر محور های قومی خود تنظیم شده اند، ما که هیچ محوری نداریم ، ما که شعار های مبهم میدهیم، ما که گپ های بسیار کلی و انتزاعی و غیرعملی و جهان وطنی سرمیدهیم ، همیشه شکست میخوریم. برای اینکه دیگران نابود مان نکنند ، ما باید پیشتر و بیشتر از هر چیز دیگر به خود سازی قومی خویش بپردازیم. متحد که نباشیم، منسجم که نباشیم، صاحب برنامه و نقشه روشن که نباشیم، قوی و قدرتمند که نباشیم ، زیر پا میشویم و از تمامی عرصه های زندگی سیاسی و اجتماعی به حاشیه ها رانده می شوییم .
>>> همه ما تاجيكيم
فراموش نمي كنيم بعد از هجوم اعراب. اين تاجيك ها بودند كه فرهنگ ايراني را پاسداري كردند تا به فراموشي سپرده نشود
ما هميشه قدردان شما تاجيك ها هستيم
سرخه عباسي نهاوند
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است