افغانستان، جغرافیای آزمایش نظام
در جغرافیای افغانستان از عقلانیت خبری نیست و همه چیز در گروی احساسات ساده لوحانه قرار دارد، شاید تبارز چنین احساسات طفلانه تقدیر تاریخی ما است و یا این تقدیر را برای ما رقم می زنند تا در غبار آن اهداف اصلی را بپوشانند 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۱    ۱۳۹۷/۵/۲۰ کد خبر: 153600 منبع: پرینت

افغانستان را باید جغرافیای آزمایش« نظام ها » نامید.

با چنین صورت بندی تاریخی: رژیم های شاهی مطلقه و در اواخردموکراسی تاجدار، جمهوری شبیه به نظام شاهی، رژیم به اصطلاح کمونیستی بعد با حمایت نیمی از دنیا به سرکردگی اتحاد شوری، رژیم اسلامی مجاهدین با قراات های جداگانه ی جهادی و نبرد سنگین بین الجهادی و ویرانی شهرکابل، رژیم امارت اسلامی طالبان با شمشیر آخته مذهبی و قومی بر فراز سر هزاره ها، ازبک ها و تاجیک ها و کشتار بی رویه ی آنها و هم حصر خانگی برای زن ها و کشانیدن بالاجبار رهگذران برای ادای نماز خدا و سرانجام هم رژیم تکنوکرات ها با ندای دموکراسی، عدالت و حقوق شهروندی با کشانیدن پای بیش از 40 کشور جامعه جهانی و هجوم سرمایه های میلیارد دالری بدون توزیع عادلانه اقتصادی، صعود تجارت تریاک و گسترش فساد اداری و مالی و تعویض جامه تکنوکراتی به کسوت سلطنت مطلقه فردی و...

پس اگر افغانستان را لابراتوار رژیم های مختلف ندانیم دیگر چه نامی می توانیم به آن بدهیم اما قبل از تغییر ظاهری این نظام ها بجز از دست اندرکاران رژیم های بعدی دیگر کسی حتی تصور سقوط رژیم برحال را نداشت. تغییر ظاهری همان تغییر نام است اما در محتوا همه این رژیم ها یک مخرج مشترک داشته و دارد که «نظام استبدادی متمرکز» نام دارد.

بطور مثال؛ باور نمی شد که ظاهرشاه با 40 سال سلطتنش بدست پسر کاکایش داوود خان سقوط کند که سقوط کرد کسی تصور نمی کرد که داوود خان آخرین سلاله ی خاندان آل یحیی بدست چپی ها سقوط کند که سقوط کرد، کسی در مخیله اش نمی گنجید که همین چپی ها همدیگر را از قدرت براندازند که انداختند، تصور نمی شد که اردوی سرخ بر افغانستان تجاوز کند و بخش دیگری از چپی ها را به قدرت برساند که رساند، فکر نمی شد که شوروی در اثر ضربات مرگبار ملت پا برهنه و شکم گرسنه افغانستان مجبور به فرار گردد که فرار کرد.

همه فکر می کردند که همین تکنوکرات های امروزی به رهبری ظاهرشاه پس از سقوط نجیب وارد کابل می شوند اما مجاهدین پیشاورنشین برخلاف تصور قدرت را به نام جهاد و اسلام بدست گرفتند مردم در کوچه و بازار شادی و هلهله داشتند، هنوز آواز شور و شعف خاموش نشده بود که صفیر گلوله های جهادگران سینه های برادران مجاهدشان را هدف گرفتند و شهر کابل را به ده ها جزیره قدرت تقسیم کرده و به ویرانه مبدل کردند.

کسی فکر نمی کرد که طالبان جوان جای مجاهدان سنگرنشین قدیم را اشغال کنند که کردند طالبان این نیروی اهریمنی و وحشی با ملعبه از افراطگرایی مذهبی و سنت های قبیلوی هرچه که در توان داشتند استفاده کردند از قتل عام ها تا پر کردن مرده ها در چاه ها و... کسی تصور نمی کرد که بن لادن تحت الحمایه طالبان برج های نیویورک را هدف قراردهد و در نتیجه آمریکا با خشم انتقام طالبان را سقوط بدهد و پای بیش از 40 کشور را به افغانستان فقیر و ماتم زده بازکند که کرد.

کسی تصور نمیکرد که کرزی این دست نشانده آمریکا بار دیگر به همیاری پاکستان، طالبان را به قدرت برساند که رساند اینک دور از تصور نیست که غنی و آمریکا بار دیگر طالبان را به قدرت برسانند و پیش در آمدن گلبدین را قرار دهد تا با تشکیل حکومت موقت زمام امور را به طالبان بسپارد یعنی در این جغرافیای آزمایش نظام ها هیچ چیزی ناممکن نیست و رییس جمهورش از آتش بس با طالبان چنان ذوق زده می شود که بی اختیار عنان سخن را به احساسات خویش می سپارد و برای آیسکریم شعار زنده باد سرمی دهد.

در این جغرافیا اصلا از عقلانیت خبری نیست و همه چیز در گروی احساسات بچگانه و ساده لوحانه قرار دارد و شاید هم تبارز چنین احساسات طفلانه تقدیر تاریخی ما باشد و یا اینکه این تقدیر را برای ما رقم می زنند تا در غبار آن اهداف اصلی را بپوشانند بنابراین در آخر برخلاف تصور رایج من معتقدم که «سیستم فدرالی» بعنوان یک نظام عدالت محور و ناقض همه نظام های استبدادی در کشور پیروز می شود و تنها همین نظام است که با تمام نظام های گذشته مخرج مشترک استبدادی ندارد یعنی این نظام نیز در این جغرافیای آزمایش نظام دیر و یا زود به میدان می آید.

علی تقوایی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
افغانستان
آزمایش نظامی
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است