تاریخ انتشار: ۰۸:۴۹ ۱۳۹۷/۵/۲۲ | کد خبر: 153672 | منبع: | پرینت |
چهارسال پیش موتری مملو از مواد انفجاری در مرکز شهر غزنی منفجر شد. این انفجار در حدی بزرگ بود که بسیاری از ساختمانهای اطراف و کتابخانهی ریاست اطلاعات و فرهنگ را به تمامی ویرانی کرد.
آن حادثهی بزرگ که هنوز هیچ توضیحی برایش وجود ندارد یک هشدار بود. غزنی در آستانهی یک فروپاشی کامل قرار گرفته بود محصور و مملو از تروریست بود و شبه نظامیان طالب تا چند متری مرکز ولایت رفت و آمد داشتند اکنون اما وضعیت اینگونه نیست مرکز شهر غزنی سه روز تمام است که زیر آتش طالبان قرار دارد. خط مقدم نبرد براساس گزارشهای محلی تا روبروی دروازهی ورودی فرماندهی پولیس غزنی رسیده بود و سخنگوی طالبان توییت زد که آنها به حرمسرای ولایت نزدیک شدهاند. اکنون به آنچه که باید بیندیشیم این است چرا غزنی میسوزد؟
حملهی اخیر طالبان به مرکز شهر غزنی آن هم به گونهی بسیار برقآسا، سازمانیافته و از چند جهت ریشه در حوادثی دارد که در جریان این سالها در این شهر اتفاق افتاده است از زمانیکه غزنیِ امن به مرکز تجمع طالبان تبدیل شد دستکم هشت سال میگذرد. در این سال ها طالبان در سایهی بیاعتنایی پرسشبرانگیز حکومت مرکزی آرام و پیوسته نفوذش را گسترش داد و ولسوالیهای اطراف شهر غزنی را یکی پی دیگری تصرف کرد.
تمامی هفت ولسوالیای که بصورت مستقیم با مرکز غزنی در ارتباط اند تحت کنترل طالبان است. طالبان توانستهاند در میان هجده ولسوالی غزنی خط حایلی با تصرف هفت ولسوالی میان ولسوالیهای دورتر و مرکز غزنی بکشند این خط حایل از یکسو طالبان را بر دو راه کابل-غزنی و کابل-قندهار مسلط کرده و از جهتی دیگر خط امنی میان قلمروی طالبان در غزنی و حوزههای نفوذ این گروه در زابل و میدان وردک ایجاد کرده است. طرح چنین نقشهی سنجیدهشده و اجرای بیهزینهی آن در غزنی اولین سوالی است که باید مسوولان حکومت بدان پاسخ دهند. چرا کسی متوجه محاصرهی اینچنینی غزنی نشد؟ چرا این مساله خطر تلقی نشد؟
این سوال خاصه از این جهت اهمیت دارد که به تحولات و رویدادهای امنیتی یک سال اخیر در غزنی توجه کنیم. در جریان یک سال گذشته دهها مامور امنیتی و فرماندهان آنها کشته شدهاند. بارها پاسگاههای پولیس محلی به آتش کشیده شده و در مواردی تا دو هفته نیز مردمان محلات دوردست به دلیل بسته شدن راهها از سوی طالبان در محاصرهی اقتصادی قرار گرفتهاند اما تمامی این اتفاقات نتوانست تلنگری به نهادهای امنیتی کشور بزند هیچ عملیات جدیای راهاندازی نشد، قوای امنیتی افزایش نیافت و به منازعات محلی رسیدگی منصفانه صورت نگرفت نمونهی یکی از این اختلافات برکنار ماندن غزنی از روند ملی انتخابات است.
حملهی دو روز پیش طالبان به مرکز شهر غزنی، کشتار شهروندان ملکی، آتش زدن خانهها و کلیه تاسیسات شبکههای مخابراتی، قطع ارتباطات شهروندان و محاصرهی اطلاعاتی آنها نتیجهی وضعیتی است که از هشت سال پیش شروع شد و تاکنون در پناه بیاعتنایی و اغماض سوالبرانگیز حکومت ادامه یافت درحالیکه امکان برقراری ارتباط با این ولایت ناممکن است پارهای از گزارشهای محلی اما نشان از آن دارد که در غزنی پایتخت تمدن اسلامی، یک شهرسوزی و وحشت تمامعیار جریان دارد شاهدان عینی اجساد را در جادهها و کوچهها دیدهاند و شفاخانهی ملکی غزنی لااقل دوصد جسد را تحویل گرفته است.
برخورد حکومت در برابر این فاجعهی تمامعیار نیز در ادامهی سهلانگاری پیوستهاش، ناشیانه، سرشار از دروغ و وعدههای میان خالی بوده است. سخنگویان حکومت خبر از عقب راندن طالبان دادند اما تصاویر شاهدان عینی نشان میداد که در بالاحصار غزنی تا شام دو روز گذشته جنگ جریان داشته است. تفاوت میان خبر مقامات دولتی مبنی بر رسیدن نیروهای ویژهی اردوی ملی و رسیدن واقعی این گروه از نظامیان به مرکز شهر غزنی 26 ساعت بود. یک چرخبال نیروهای امنیتی سقوط کرد اما مقامات دلیل آن را نقض فنی عنوان کردند.
غزنی به روایت تاریخ بارها سوخته است. این شهر که زمانی پایگاه درخشان معرفت و دانایی و زمانی عرصهی صدور اقتدار سیاسی به هند و بغداد بود روزگاری نیز عرصهی تاخت و تاز علاوالدین غوری بود همو که نام دیگرش در تاریخ این سرزمین جهانسوز است. اکنون نیز نیروی ویرانگر طالب کمر به نابودی غزنی و سوزاندن بقایای این شهر دیرپا بسته است و در وضعیتی که حکومت هیچ تمایلی به مقابله با طالبان ندارد همهچیز برای خلق چنین رویداد غمانگیزی آماده است.
باید بازگردیم به ابتدا و بپرسیم چرا این شهر هنوز هرچند خسته و رنجور همچنان ایستاده است؟
اطلاعات روز
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است