طالب در اوج قدرت داخلی و سیاست خارجی!
آیا طالبان امروز در اصول خود به بازنگری رسیده و هدف را بر تعامل با دنیای خارج از افغانستان می بیند یا حامیان آنان، اقدام به تزریق نیروهای تحصیل کرده، متبحر و سیاستمدار کرده که اینگونه در جنگ پیروز و در سیاست خارجی موفق؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۴۹    ۱۳۹۷/۵/۲۷ کد خبر: 153912 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، طالبانی که در دوران جدید و بخصوص حکومت اشرف غنی به پیروزی های بزرگ در میدان نبرد از حمله تا سقوط و از قتل عام تا غارت مهمات و تجهیزات نظامی دست می یابند و سطح گسترده ای از سیاست خارجی را با نمایندگان متبحر در روابط دیپلماتیک با کشورهای همسایه و قدرت های منطقه ای پی می گیرند هیچ شباهتی با طالبان دوران حاکمیت افراط گری که به دلیل احکام سخت و خشن برگفته از دین به انزوا کشانده بود، ندارد.

آیا طالبان امروز در اصول خود به بازنگری رسیده و هدف را بر تعامل با دنیای خارج از افغانستان می بیند یا حامیان آنان اقدام به تزریق نیروهای تحصیل کرده، متبحر و سیاستمدار کرده اند؟

این گروه تروریستی که بهانه حمله امریکا به افغانستان بود به دلیل عدم تطبیق با دنیای امروز نتوانست بیش از چند سال در حکومت باقی بماند که از مهم دلایل تنفر جهان، خشونت بی حد و اندازه در وضع قوانین و حاکمیت خشن بر اقوام غیرپشتون بوده است اما طی سال های گذشته و در دوران ریاست جمهوری اشرف غنی، تحولات بزرگ پیرامون این گروه و وضعیت جنگ و ناامنی کشور به وجود آمد.

اشرف غنی بی محابا با سیاست زور و تهدید به نبرد با رهبران قومی و سیاسی می پردازد تا قدرت را تنها در قومیت پشتون خلاصه کند و از این جهت که در برابر دیدگان جهان نمی تواند آشکارا به جنگ رودروی در مناطق تحت حمایت قدرتمندان غیرپشتون برود از نیروی طالب و داعش استفاده می کند، شمال که یادآور منطقه مقاومت در مقابل حاکمیت طالبان و سنبل قدرت نمایی رهبران جهادی است در هجوم تروریستان به ناامنی کشید و اکنون، ولایت غزنی به دست طالبان، غارت و باشندگان آن پنج روز جنگ را با کشتار و خون در بی تفاوتی حکومت به سختی تاب آوردند.

در همین راستا، آتش بس که با تلاش ارگ در عید فطر رخ داد زمینه ساز گشت و گذار طالبان در استراتژیک ترین مناطق کشور را محیا کرد و از دل آن، حمله به غزنی شکل گرفت در حالی که تلاش ها برای تحقق دور دوم آتش بس در جریان است.

در این میان، نکته قابل تامل، سطح روابط گسترده ای طالبان با کشورهای همسایه و قدرت های خارجی است، ازبکستانی که در گذشته از شدیدترین مخالفان این گروه تروریستی بوده با نمایندگان آن دیدار و در خصوص موضوعات " آب و انرژی و پیشبرد صلح افغانستان" به گفتگو می پردازد.

عاملی که سبب روابط تجاری چین و ازبکستان و روابط باقی کشورها با طالبان برای حفظ منافع اقتصادی آنها شد آنهم با وجود حکومت مشروع بر سر قدرت کشور، ریشه در ضعف غنی و خواست امریکا و تلاش عربستان دارد.

جنگ نیابتی در افغانستان که هر کشور و قدرت به دنبال باج دهی به تروریستان و رسیدن به حداکثر امتیازها می باشد با تزریق قدرت و مشروعیت به آنان، میلیون ها بی دفاع را قربانی می کند.

امریکا که خود عامل به وجود آوردن طالب و داعش است و عربستان و کشورهای دیگر عربی حکم تمویل کنندگان مالی آن را دارد برای فشار بر دشمنان منطقه ای خود، افغانستان را بهترین جغرافیا برای پرورش تروریسم و جنگ مدام یافتند.

این در حالی است که مبنای گروه های تروریستی و هدف به وجود آوردن آنان به گونه ای می باشد که استعداد بی همتا در ادغام و همراهی با یکدیگر دارند، داعشی که بنا به برخی اخبار از سوریه و عراق به افغانستان انتقال یافته اند در حقیقت از بدنه طالبان و برخی نیروهای افراط گر گروه های تروریستی شکل گرفت که در یک جبهه، اهداف حامیان خود را به پیش می برند.

و از سوی دیگر، طالبان که تنها برای نبرد در جبهه ها آموزش دیده اند و گاه تمامی عمر خود را در جنگ گذرانده اند، توانایی ایجاد کانال های ارتباطی با کشورهای خارجی برای رسیدن به مشروعیت را ندارند و برهمین مبناست که نیروهای متبحر از امریکا گرفته تا عربستان حکم نمایندگان طالب را برای دیدار و گفتگو با کشورهای علاقمند بر حفظ منافع در داخل افغانستان ایفا می کنند.

طالبانِ اکنون نه آن نیروی درهم شکسته و افراط گر مخفی شده در کوه ها و میان قومیت های مرزی بلکه قدرتی مجهز با استخبارات قوی در داخل و طرف گفتگوی صلح و تجارت کشورهای همسایه و قدرت های خارجی است که در برابر حفظ منافع چین، ازبکستان، عربستان و ... باج دریافت و با قدرت برگفته از دالرهای واشنگتن و ریاض مردم را قتل عام و کشور را ویران می کند.

و حال، حکومت تا چه میزان در گفتگوهای صلح و سیاست خارجی طالبان نقش دارد؟ به طور حتم وابستگی غنی به امریکا و ضعف در حکومتداری روز به روز نظام را به فروپاشی سوق می دهد و در این میان نه تنها همراهی طالب برای از میان بردن باقی اقوام و رسیدن به پشتونیزم کردن افغانستان را دارد بلکه حکم عامل استخباراتی برای این گروه را ایفا می کند.

طالب امروز که پوششی چون داعش دارد و حمایت های همه جانبه خارجی برای برافروختن جنگ نیابتی در افغانستان، سیاستمدارتر از هر مقامی در دولت های افغانستان توانسته در سیاست خارجی که بر مبنای باج خواهی و امتیازطلبی است، موفق عمل کند، همان تروریستانی که هر روز به فجیع ترین شکل ممکن بی دفاع ترین ها را قتل عام می کند.

کد (18)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
طالب
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   محترم شماالبته طالبان را ندیده باشین شمایکباربا ولسوالی آقچه بیایدازنزدیگ پپینیدچه امن است چه آرامی است از مردم آقچه پرسان کنیدباز باهوش میای تروریست که است خوب که است از طرف شب درواز ه کوچه هابازخواب میشن
ترکمن اوغلی

>>>   وقتی حکومت طالبان را دارد اردو وپولیس ملی را چی میکند ایهارا به کشتن ندهد رخصت کند ، سلاح وتجهیزاترا مستقیما دست به دست برای طالبان توزیع کند ،

>>>   مان الله «غازى دورغين » فردى كه ناسيوناليزم كور اوغانى در زمانش تيوريزه شد و پروژه ى فاشيستى ناقلين در شمال را روى دست گرفته و عملى كرد، در زمان او اصطلاح زبان « اوغانى» در تقابل سنجيده شده با زبان پارسى به وسيله ى طرزى مطرح شد و سر آغاز دشمنى با زبان پارسى از همان روزگار شكل گرفت. همه ى طرح هاى مدنى او تقليد از اتا ترك بود بدون آن كه براى آن بستر هاى اجتماعى را مد نظر گرفته باشد . او در إخر عمرش هم در روسپى خانه هاى ايتاليا جان داد.
انگليس ها و روس ها در آن زمان توافق كردند تا سر حد امپراتورى شان را مشخص كنند و پذيرش اعلان استقلال از سوى انگليس ها هم در همين راستا بود و رنه شاه بچه ى چون امان الله نه با انگليس جنگيده است و نه هم درخور لقب دروغين غازى است ، او شاه زاده ى عياشى بيش نبود.
پشتون ها مردمان با استعداد در دادن القاب دروغين چون بابا ، انا و غازى اند و تاريخ را پر از اين القاب بى مايه كرده اند. جالب آن است كه پشتون هاى افراطى ، امروز از امان الله تنها ميراث افراطييت پشتونى اش را افتخار مى دانند نه آن ريفروم هاى او را، افراطى هاى قبيله گرا با اخلاق دوگانه به ريفورم هاى امان الله مى بينند. اى كاش اينها از امان الله تقليد مى كردند و زن شان را آدم مى دانستند ، اينش بد ، اما وقتى سر زمين هاى ديگران را به پشتون ها داد اينش خوب. اين برخورد نشان مى دهد كه قهرمان سازى امان الله نه براى ارزش هاى مدنى زمان او بود بل براى ريفورم هاى برترى طلبانه او در مقابل ساير اقوام به خصوص تاجيكان بود.

>>>   Khalid
خانم شفیقه حبیبی میخواهم از شما بپرسم
با کدام منطقی شما امروز از تروریستان طالب تقاضاس آتش بس در روز های عید نمودید. مگر شما حداقل جنایات چند روز قبل را نیز مانند ارگ نشینان خاین فراموش کردید؟
ایستاد شدن در کنار کشاف و خلیلی دو چهره .... از حیثت و اعتبار شما نیز امروز کاست

>>>   Samim
اتش بس با دشمنان انسانيت جفا به بشريت است بايد همه همدست بخاطر نابودى قطعى شان مبارزه كرد

>>>   Raheel heeft een video gedeeld.
دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر ظلم است از مولفه های اساسی دین است. اگر همه علمای دینی چنین بگویند، در خدمت دین اند. اگر عکس آن را تبلیغ کنند در خدمت شیطان.

>>>   Sahebnazar Muradi
آتش بس یعنی چه؟ وبا کی؟؟؟
در همین هفته هزاران هموطن مظلوم ما در جنگهای غزنی، میمنه، قندز، کابل، جلال آباد با قهری ترین شیوه های آدمکشی به شهادت رسیدند، هنوز کوچه های دشت برچی با خون دهها جوان نامراد ما رنگین است، اما غنی باز میخواهد در روزهای عید قربان با طالبان آتش بس اعلان کند وهزاران طالب دیگر را مثل عید فطرداخل شهرهای بزرگ نماید، تا برای شان فرصتی مساعد سازد که پس از گذشت عید برای عملیات انتحاری در شهرها بر موسیسات دولتی وشخصی مشکلی نداشته باشند. مگر غنی با پتو وپیراهن تنبانش در چشم مردم نمی در آید؟ خلق نمودن چنین جو تاریک ومغشوش به مراتب بدتر از جنگ های موضعی بین دو دشمن می باشد. اینها راه قتل وکشتار وخسته نمودن مردم را از جنگ، به امید دودسته تسلیم شدن مردم وغصب کامل قدرت در دست انحصارگران قبیله خوبتر تشخیص داده اند. طالبی که در ارگ مربی های دارد، از کشتار بیرحمانه شهروندان مظلوم افغانستان چه باکی دارد.زیرا میداند که این خونریزی ها پرسش وبازخواستی در پی ندارد.
مردم آتش بسی چنین دسیسه گرانه و اهریمنی را نمی خواهند. طالبان اهل آتش بس نیستند، اما دولت غنی که خود بصورت دست باز نمی تواند، دست به قتل وکشتار مخالفینش بزند، آنها را در کمین گاه طالبان قرار میدهد. واین را بهترین راه تحکم اراده شوینیستی خود بر مردم افغانستان میداند.

>>>   هيچ تغيري در طالبان از بدو پيدايش شان تا حال نامده است و نه در آينده خواهد آمد. يگانه فرق شان اينست كه رهبريت شان به مليونر ها و بزرگترين مافياي مواد مخدر تبديل شده و در قصر هاي مجلل زندگي ميكند. از نگاه عقيدوي مذهبي، پيرو خط عبدالوهاب استند. كاربرد شان به أساس فتواهاي مفتي هاي وهابي است. از نگاه سياسي هيچكاره نيستند، از آنها از طرف مراجع تمويل كننده بحيث ابزار استفاده ميشود. آنها ماشين هاي جنگي استند كه خارج از اختيار شان اداره، استعمال و كنترول ميشوند. در حقيقت رموت كنترول شان بدست امريكا، انگليس و اسرائيل است و همه إجراءات از طريق حكومت مزدور و ارتجاعي پاكستان. هيچ فرقي بين غني، حكمتيار و طالب موجود نيست. هرسه نوكر و وابسته استند. يكي تحصيل خودرا ، ديگر مبازره پنجاه ساله و هشتاددو كتاب خودرا و سومي جهاد خودرا بالآي مردم ميفروشد. بِنَا توقع و اميد صلح از اينها غلط است. مردم توكل به خداوند (ج) كرده ، قيام ملي كند و تمامي خس و خاشاك ، دين فروش و خاك فروش را از بين ببرند. بدون قيام ملي، از دست طفيلي ها به همين منوال قتل عام ميشويم. بايد أكثريت خاموش از مرگ تدريجي خودرا نجات بدهد.

>>>   دولت رابه دوستوم ومجاهدین بدهید تاسنگ تمام بگذارن وطالبان رابرای همیشه سرکوب کنن
غنی خودش طالب است وازطالبان حمایت میکند
طالباندجنایتکارهم همه مردم رابه خاک وخون کشیدن


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است