با کلاه تان مصلحت کنید
در جوامعی که به جایی رسیده اند شما نمی‌توانید دست به هر کاری بزنید زیرا مردم منتظر نمیمانند تا پولیس بیاید ‌و جلوی خلاف کار را بگیرد. مردم از زندگی، حق زندگی، شأن و کرامت انسانی، جامعه و شهر خود دفاع می‌کنند 
تاریخ انتشار:   ۰۸:۳۶    ۱۳۹۷/۶/۱۶ کد خبر: 154406 منبع: پرینت

من امروز به یک مثل قدیمی عمل کردم تا اگر بفهمم چرا این همه بدبخت و دربدر هستیم. کلاه خود را مقابل خود گذاشته و با آن مصلحت کردم. نتیجه مصلحت من و حضرت کلاه در رابطه به بدبختی های ما چنین شد:

۱- ما بیگانه با درد همدیگر هستیم.
به یاد دارم شب عروسی خواهرم، جنازه یکی از همسایه های ما را آوردند. پدرم به کسی اجازه ساز و آواز نداد. این حس منحصر به خانه و خانواده ما نبود بلکه همه مردم درد همدیگر را حس می‌کردند. پس از حادثه خونین دیروز تلویزیون ملی افغانستان بزم محلی نشر می‌کرد. آیا واقعا ما درد همدیگر را حس می‌کنیم؟

۲- ما حافظه تاریخی نداریم
گذشته از گپ های کلان کلان تاریخی، در همین فیس‌بوک چندی قبل یک‌تن از ماموران دولت دلقک‌مابانه به توصیف مقامات دولتی با الفاظی چون شهریار، دولت‌مدار و... میپردازد تا به نانی برسد و نمیرسد. امروز همان فرد نوشته طولا در مذمت سیستم میکند و منتقدان دیروز اش به حامیان امروزش مبدل می‌شوند و نوشته اش دست به دست بازنشر می‌شود. این امر گذشته از هر کار دیگر مرگ حافظه کوتاه مدت را به نمایش میگذارد. مردم بی حافظه، محکوم به انتقراض اند.

۳- ما حامی بیدادگری‌های عصر خود هستیم
سرمایه در دنیای غرب مایه عزت و جایگاه است. شما به بل‌گت و مارک بررک فکر کنید. دلیل اصلی جایگاه آنها سرمایه شفاف و سفید شان است. این قصه در جامعه ما بر عکس است. سرمایه سیاه مایه عزت و جایگاه است. آیا گاهی شاهد نفرت مردمی از رشوه‌خوار بوده ایم؟ سرمایه داران سیاه در حقیقت بی‌دادگران عصر ما هستند که ما خود خواسته و ناخواسته حامی آنان هستیم.

۴- ما فساد پرور هستیم
مثلا بل صرفیه برق منزل ما ۲۰۰۰ افغانی آمده است و برقی محل در بدل ۱۲۰۰ افغانی حاضر و آماده است که کار را تمام کند. واقعا کدام کار را میکنیم؟ برای ما ۸۰۰ افغانی پول کلانی است و هیچ‌گاه به این فکر نمی‌کنیم که ما داریم فساد و فاسد میپرورانیم. همینطور نیست؟

۵- ما شجاع نیستیم
در جوامعی که به جایی رسیده اند شما نمی‌توانید دست به هر کاری بزنید زیرا مردم منتظر نمیمانند تا پولیس بیاید ‌و جلوی خلاف کار را بگیرد. مردم از زندگی، حق زندگی، شأن و کرامت انسانی، جامعه و شهر خود دفاع می‌کنند. ما چه میکنیم؟ ما برای پاکسازی جوی‌چه کثیف مقابل دروازه منزل خود منتظر مامور تنظیف شهرداری میمانیم جلوگیری از دزد و خلاف کار که باشد سرجایش. به باور من این امر گذشته از مورد دیگر ارتباط به شجاعت و شهامت مردمان دارد و من امروز به این نتیجه رسیده ام که ما مردم شجاع نیستیم و‌ ما شهامت نداریم. اگر داشتیم چند نفر بی سر و پا، بداخلاق، فاسد، بی‌سواد و مزدور همسایه ها به نام طالب و داعش ما را کشته نمی‌توانست.

سمیر بدرود


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
بدرود
جامعه
نظرات بینندگان:

>>>   شتر کجایش راست است که گردنش راست باشد؟
شما خود را با غرب مقایسه نکنید.
شما به اساس کلتور و دین و عنعنات و رسم و رواج خود زندگی میکنید،اما در غرب به اساس کلتور و عنعنات و رسم و رواج خود زندگی میکنند.
زمانی که من جدیداً به یکی از کشور های غربی آمدم،به مغازه رفتم و یک پیراهن خریدم.
زمانی که فروشنده پیراهن را دید،یک دکمه اش کم بود.
اوگفت که این پیراهن یک دکمه اش نیست و شما نمیتوانید آن را بخرید،شما باید یک پیراهن دیگری را انتخاب کنید.
گفتم: خیر است من در خانه دکمه دارم ،میدوزم.
گفت نخیر:قانون به ما اجازه نمیدهد که جنس نادرست را به مشتریان بغروشیم.
بعداً به فکر قصاب های افغانستان افتادم که زمانی که به دکان میرفتم و میگفتم که کاکا یک کیلو گوشت گوسفند کار دارم،دکاندار در جوابم میگفت که بچیم ایتو گوشت برایت بدهم که ده خانه پخته کنید.تا سه روز مزه اش از دهان تان نرود.
اما همین که گوشت را میگرفتم به خانه می آوردم و آن را باز میکردند،بغیر ار چربی و پی و استخوان،هیچ چیز دیگر در خریطه نبود.
حتی شما ضرب المثلی نیز دارید که قصاب آشنا می پالد.
پس اصلاح این جامعه سالها نه ،بلکه قرن ها ضرورت دارد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است