از مشاوران خیالی اتمر تا دروغهای مقدس حکمتیار
اتمر قرارداد امنیتی را با جانب آمریکایی ها امضا نمود و در سایه همین امضا از اعتبار و حمایت امریکا برخور دار گردید و در نتیجه به همه کاره حکومت غنی تبدیل شد. ولی حالا که چوکی خود را از دست داده است خواهان لغو امضای خودش شده است 
تاریخ انتشار:   ۲۳:۱۷    ۱۳۹۷/۶/۲۳ کد خبر: 154635 منبع: پرینت

حنیف اتمر، همه کاره حکومت غنی که در کارنامه او صدها جنایت، خیانت و توطئه ثبت است اخیرا توسط یکی از مشاوران غنی متهم به "۹۰۰ مشاور خیالی" شد که با معاش های بلند دالری دست به یک فساد بزرگ دارد.

انگیزه افشاگری اخیر توسط یکی از مشاوران غنی به هدف فشار روانی بالای اتمر است تا از حلقه مخالفان غنی بیرون شود. این در حالیست که اتمر در زیر چپن سلطان بزرگ فساد کشور، حامد کرزی پناه برده و خواهان لغو قرارداد امنیتی میان افغانستان و امریکا شده است.

جالب است اتمر این قرارداد را در نخستین ساعات تقرر وی بحیث مشاور امنیت ملی افعانستان با جانب آمریکایی ها امضا نمود و در سایه همین امضا از اعتبار و حمایت امریکا برخور دار گردیده و در نتیجه به همه کاره حکومت غنی تبدیل شد. ولی حالا که چوکی خود را از دست داده است خواهان لغو امضای خودش شده است.

حنیف اتمر نه تنها در حکومت غنی صد ها تن مشاوران خیالی داشت، بلکه زمانیکه او وزیر داخله و معارف در حکومت کرزی بود صد ها مشاور، افسر و سرباز خیالی و هم چنان مکاتب، معلمان و شاگردان خیالی را ثبت کرده بود و از دولت و جامعه جهانی پول های هنگفت می گرفت.

اما اگر واقع بینانه در مورد فریب کاری و دروغهای بزرگ سیاست مداران افغانستان حرف زده شود این تنها اتمر نیست که از دروغهای بزرگ برای خود کاخ قدرت، ثروت و شهرت خلق کرده است.

تمام ماشین سیاسی و مافیایی افغانستان از ارگ گرفته تا کوچکترین واحد اداری کشور بر محور فریب، دروغ و فساد در چرخش است. وزرا در جان رییس جمهور می زنند و رییس جمهور در جان جامعه جهانی و مردم افغانستان.

سیگار بازرسان خاص امریکا در امور باز سازی افغانستان توانسته صرف ۵ فیصد ازین دزدی های بزرگ را کشف کند. به باور این قلم آنها حتی تا یک قرن دیگر هم تحقیق کنند هیچ گروهی حقیقت یابی قادر به کشف دروغها، فریب ها و فساد رهبران سیاسی افغانستان نخواهند شد.

سیاست مداران جعل کار افغانستان حد اقل تجارب دو سده فریب کاری و بازی با قدرت های خارجی و مردم خود را دارند. آنها به بسیار سختی ، شرمساری و مظلوم‌نمایی کجکول گدایی خود را از نام مردم افغانستان از کشور های دوست و دشمن پر می کنند ولی با بسیار آسانی و غیر مسوولانه آنرا دزدی و غارت می کنند و به کسی هم پاسخگو نیستند. جامعه جهانی را در ۱۸ سال اخیر مثل کودکان تا لب دریای کابل تشنه برده و تشنه پس آوردند.

واقعیت این است که در ۱۸ سال اخیر از احصاییه نفوس خیالی و هویت جعلی افغانستان گرفته تا تقلبات گسترده در انتخابات، مشاوران خیالی، مکاتب خیالی و یا سربازان خیالی همه چرخ زندگی افغانستان را بر محور دروغ و فریب می چرخاند. در نتیجه فاجعه و بحران یکی بعد از دیگری زندگی واقعی مردم را به جهنم تبدیل کرده است.

ماشین جنگی تروریزم
واقعیت این است که نه تنها ماشین سیاسی دولت افغانستان بر بنیاد خیالات و فریب می چرخد، بلکه ماشین کشتار، انتحار و ویرانگری تروریزم طالبانی نیز بر محور ستون پنجم در حکومت و حمایت بازیگران خارجی می چرخد. طالبان هیچگاه یک نیروی مستقل و قدرتمند نیستند. از آنها بحیث ابزار ترس و منافع قبیلوی و جیوپلیتیک استفاده میشوند. منابع قدرت آنها را قبل از همه باید در ارگ کابل جستجو کرد تا قدرت واقعی آنها.

کمونیزم خیالی حزب دموکراتیک خلق افغانستان
ریشه های دروغ و فریب برای قدرت نمایی تنها محدود به رژیم کرزی و یا غنی نمیشود. ما شاهد هزاران سر باز خیالی در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان بودیم که کشور به قلت سربازان در جنگ قرار داشت. حتا در میان ملیشه های همکار دولت ما شاهد قطعات نظامی خیالی بودیم که از دولت و شوروی سابق امکانات و پول دریافت می کردند، ولی وجود واقعی نداشتند.

دروغهای بزرگ رهبران دولتی باعث شد که شوروی سابق راه گم شده و در باتلاق افغانستان گیر بمانند. این در حالی بود که بسیاری رهبران و اعضای حزب نه درک درست از جامعه افغانستان داشتند و نه چندان باور به کمونیزم و عدالت طبقاتی داشتند.
روی تصادفی نبود که با یک چشم زدنی رهبران حزب در کشمکش قدرت در باتلاق قوم پرستی سقوط کردند و به دشمنان آیدیولوژیک خود تسلیم شدند.

دروغهای مقدس مجاهدان خیالی
بیشترین دروغ در تاریخ افغانستان در دوران جهاد سالهای هشتاد گفته شده است.
ماشین جنگی و مالی جهاد بیشتر در محور دروغهای بزرگ مقدس می چرخید.

سازمان های جهادی هفتگانه و هشت گانه در سالهای ۸۰ با دروغ های بزرگ مقدس چرخ ماشین جنگی و در آمد های سرشار پولی شان را از زرادخانه نظامی و مالی پاکستانی ها، عرب ها و غربی ها می چرخاندند. هر تنظیم تلاش می کرد که یک مجاهد را ۱۰۰ مجاهد و سوختاندن یک مکتب و یا تخریب یک پایه برق را صد برابر به حامیان خارجی خود گزارش بدهند و در بدل آن حمایت نظامی و مالی سر شار بدست بیاورند. هر تنظیم کوشش می کرد که در رقابت با تنظیم رقیب دروغ ها و خیالبافی های بیشتر را در جلب حمایت از پاکستانی ها، غربی ها و عرب های خرپول استفاده می کردند. در میان همه اینان گلبدین بیشترین دروغ و بیشترین لاف را به آی اس آی، غربی ها و عرب ها تحویل داد.

حکمتیار بخاطر مهارت بیشتر در دروغ پراگنی های بزرگ از رقیبان خود به گل سر سبد جهاد برای آی اس آی، عرب ها و غربی ها تبدیل شد. روی تصادفی نبود که به گفته خلیلزاد از کتاب فرستاده در هر جا آی اس آی نام حکمتیار را وقت و ناوقت در میدان سیاست لول می داد. در نتیجه گلبدین بیش از ۷۰ فیصد کمک های سر شار دوران جهاد را از آن خود کرد و توسط این پولهای سرشار و تجهیزات نظامی مودرن برای خود کاخی از تکبر، ثروت و شهرت ساخت و ماشین ترور و ویران گری را خویش را بیشتر از دیگران به چرخش انداخت.

اما روزی فرا رسید دروغ ها و لاف های بزرگ او در صحنه نبرد در روز های جنگ قدرت بر سر کابل مثل کوه ریگی فروپاشید. هیچ کودتای خلقی و نجیبی و کودتای شورای هماهنگی نتوانست او را به کام برساند. در نتیجه تمام سرمایه‌گذاری های آی اس آی و غربی ها و عرب ها بر سر او برباد رفت.

گلبدین تروریست امروز یک گلبدین مریض روانی و سرا پا عقده شکست و انتقام است.
از حرف حرف او عقده و نفرت پراگنی قومی می بارد. او کارت جهاد و اسلام را به کارت قومیت عوض کرده است. اما او هنوز تصور می کند که در سده بیست و یکم هم مثل سالهای ۸۰ با لاف ها و دروغ های قوم پرستانه می تواند تصویر یک لشکر بزرگ حزب قومی اسلامی را به رخ مردم، رقبای سیاسی و جامعه جهانی
بکشد.

خوشبختانه کمتر کسی او را تحویل میگیرند. عملا حزب اسلامی به یک حزب خیالی قومی به چند نفر تروریست انتحاری و استشهادی محدود شده است. اگر یک روز حمایت آی اس آی، حکومت غنی و امریکایی ها از او نباشد باز فرار را به قرار ترجیح داده به کمپ شمشتو پناه خواهد برد.

جمعیت اسلامی افغانستان در دروغ گویی و مجاهدان سازی خیالی جایگاه دوم را بعد از گلبدین در تاریخ جهاد دارد. اگر مسعود بحیث استراتیجیست ماهر و یک قدرت منسجم نمی بود، جمعیت اسلامی سر نوشت بهتر از حزب اسلامی نداشت. آنها خواب رسیدن به ارگ کابل را در ۸ ثور ۱۳۷۱ نمی دیدند. امروز مردان بزرگ جمعیت زیر خاک خوابیده اند، از جمعیت اسلامی صرف یک نام میان تهی چیزی بیشتر باقی نمانده است.

جنبش اسلامی به رهبری جنرال دوستم که در زیر تاثیر موج بزرگ بعد از سقوط حکومت نجیب ظهور کرد، و در سه دهه اخیر با فرار دوستم به ترکیه بار ها فروپاشید و دوباره توسط ترکیه و ازبکستان زنده ساخته شد، امروز غیر از نام میان تهی چیزی از آن باقی نمانده است. تا روزی که دوستم زنده است، صرف نام جنبش زنده خواهد بود، ولی بعد از مرگ دوستم مثل حزب دموکراتیک خلق افغانستان، حزب اسلامی گلبدین، جمعیت اسلامی و حزب وحدت اسلامی به تاریخ خواهد پیوست.

در فرجام باید گفت درسها وتجارب تاریخ افغانستان نشان می دهد که هیچ گروهی هر قدر در دروغ گویی و فریب کاری استاد و ماهر باشد نمی تواند ماشین قدرت، ثروت و شهرت را برای مدت طولانی در محور دروغ، جعل، تقلب و خیالات بچرخاند. همانگونه که کمونیست های خیالی و مجاهدان خیالی در مصاف با واقعیت های عینی کشور و جهان شکست خوردند، دموکرات خیالی نیز شکست خواهند خورد.
چنانچه بسیاری فاشیست‌ها و دشمنان حقوق بشر و ضد دموکراسی در ۱۸ سال اخیر نتوانستند برای مدت طولانی چهره های خیالی و جعلی دموکرات و تکنوکرات را پنهان کنند. امروز مردم از نام تکنوکرات و دموکرات و انتخابات تقلبی نفرت پیدا کردند.

دیروز روسها و امروز امریکاییها در باتلاق دروغ ها و فریب های قبیله سالاران گیر افتاده اند، که در نهایت بزرگترین بازنده این دروغا ی بزرگ مردم افغانستان هستند.

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
هارون امیرزاده
نظرات بینندگان:

>>>   آقای هارون امیر زاده!
تمامی گروپ مجاهدین ومبارزین راه ازادی واستقلال افغانستان یک حرکت دسته جمعی وخود جوش بدون کومک ودست داشتن ممالک بیرونی علیه کودتا چیان و مزدوران برژنف ملعون وفاشیست بودند.مزدوران ووطن فروشان خلق وپرچم مسول تمامی بدبختیهای امروز افغانستان است.جنایت کاران خلق وپرچم حتی برای گرفتن قدرت وچوکی نه تنها بهترین وطن پرستان،استادان پوهنتون، متعلمین، معلمین، زحمت کشان موچی، لیلامی فروشان، شورنخود فروشان،مولوی ها،روحانیون وکسبه کاران را درشب از خانه هاو آسایشگاه های شان کشیده در پولیگون های پل چرخی زنده زیر خاک کردند که درتاریخ بشریت امثال آن خیلی کم دیده شده است لیست پنج هزار نفری از جمله دوازده هزار نفری از شهدای مظلوم افغانستان در زمان حکومت جنایت کاران خلق گویای این مدعا است.حساب وکتاب وجنایت جنایت کاران خلق وپرچم را ملت مومن ووطن دوست افغانستان هرگز فراموش نخواهد کرد. لعنت و نفرین ابدی باد به جنایت کاران خلق وپرچم این حزب کثیف ودست نشانده برژنف ملعون وفاشیست که به نام خلق بهترین فرزندان خلق مومن را درشب های تاریک در پولیگون ها به کام مرگ فرستادند.من دردوران تحصیل درپولیتخنیک کابل شاهد جنایت وشعاردروغین و فاشیستی حزب جنایت کار خلق وپرچم بودم که میگفتند هرکه با ماست از ماست و هرکه با ما نیستند برضد ماست نا بود شان میکنیم طوریکه این جنایت بی سابقه را درتاریخ افغانستان مرتکب گردیدند.
انجنیر عبدالرشید ناصری از آسترالیا

>>>   تاریخ 5018 ساله افغانستانثابت ساخته است که کج روان تاج سرمردم شده اند وهمیشه موفق بوده اندمثالش ظاهر شاه پادشاه تنبل و عیاش لقب بابای ملت گرفت وتا آخر عمر به اسودگی زنده گی کرد اما امان الله خان مورد قبول واقع نشد برای ادامه زندگی مجبور به پناهدگی درملک بیگانه وکار فزیکی شد تابتواند نانی بدست آورد ، داود خان تا سی سال مقبره نداشت ، کرزی صاحب که پانزده سال چانس طلائی رابا چهار صد دزدش بهدر داد ملیون ها دالر اختلاس کرد مفسد ترین کشور وحکومت جهان لقب گرفت هنوز هم صدر نشین است وبرای تعداد زیادی گره گشای مشکلات است ،

>>>   نو شته بسیار نیش دار اما بنا بر حقیقت تلخ روزگار -
ته بالکل رشتیا وایی امیرزاده
خو شحال لغما نی

>>>   حنیف اتمر هر چه بود کسی بود که یک دهه عمر خود را برای کار کردن به افغانستان و ملت افغان صرف نمود اگر چندین مشاور خیالی داشت ویا عسگر و معلم خیالی باز هم در خدمت مردم خود بود ولی افسوس به حال شما دزد پنجاه یورو که برای خیرات دولت نشسته اید و باز از همان پنجاه یورویی خیراتی بوتل شراب خود را میخرید و‌ با نوشیدن آن لاولهب نوشته میکنید افسوس به حال شما و مانند شما افرادیکه بدون کثافت گویی دیگر هیچ جیزی در سر ندارید واقعا اگر مرد هستید بیاید به مملکت ودر پهلویی مردم خود کار نماید اگر واقعا از افغانستان هستید در غیر آن به همان خیرات خوری خود ادامه بدهید برای تان بهتر خواهد بود

>>>   سرباز خیالی در حکومت حزب دموکراتیک خلق؟
چتیات میگی.
در دوره حزب دموکراتیک خلق سربازی مکلفیت بود.به سرباز کسی معاش نمیداد،بلکه برایش نان میداد و در جبهه میرفت و برضد اشرار جنگ میکرد.
بعد از برآمدن قوای شوروی از افغانستان،سه سال مکمل در مقابل اشرار تنها جنگیدند تا بالاخره شوروی تجزبه شد و کمک های لوژیستیکی شوروی برای افغانستان در دوران رییس جمهوری بوریس یلتسن قطع شد و فشار ملل متحد نیز بالای داکتر نجیب برای استعفی زیاد شد و در نتیجه داکتر نجیب استعفی داد و ملل متحد دولت را برای اشرار تسلیم کرد و تا امروز جنگ دوام دارد.

>>>   کسانیکه هنوز هم فکر میکنند که ارگ ویا باند مافیایی آن خود شان صاحب اختیار در اداره ای کشوری بنام افغانستان هستند ویا تصامیم دولتی اعم از ملکی ویا نظامی را خود شان میگیرند و نفهمیده اند در خواب خرگوش هستند . این ها اجیران ویا کمیشنکاران هستند که در قبال نابودی وطن و مردم تقریبا تمام ملیت های ساکن در جغرافیای افغانستان از باداران شان پول و امکانات در داخل ودر بانکهای خارجی میگیرند واز خود اراده ای برای اداره کشور ندارند حالا چه نامش اتمر باشد یاکرزی و یا احمد زی .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است