حاکمیت با عالمی از مشکلات دست و پا می زند در چنین وضعیتی بعيد از احتمال نيست كه نيروهای جديدی در انتخابات پیشروی پارلمانی با واقع نگری و احساس مسووليت در برابر مردم و تاريخ از بين جامعه بزودی تبارز نمايد | ||||
تاریخ انتشار: ۲۱:۵۶ ۱۳۹۷/۶/۲۷ | کد خبر: 154730 | منبع: | پرینت |
من در هفته ای که گذشت سخنان آنتونیو گوتریش دبیرکل سازمان ملل متحد را در شورای امنیت آن سازمان با اظهار تشویش و نگرانی که از وضعیت بحرانی افغانستان داشت با دقت شنیدم تردیدی وجود ندارد که اجلاس نوبتی مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز بزودی دایر خواهد شد.
متاسفانه با گذشت بیشتر از 18 سال کشورهای منطقه تا هنوز با تمام شرارت در ویرانی افغانستان تلاش دارند با تغييرات سريعی كه در منطقه و جهان بطور مثال ختم جنگ در عراق، سوریه، ادامه جنگ در یمن مشکل فلسطین و ایجاد حکومت جدید در پاکستان وضع تعزیرات ظالمانه علیه ایران یکی پی دیگری اصولا يك مرحله جديدی از شكلگيری سياسی و اجتماعی جامعه افغانی با درنظرداشت اعتراضات احزاب و نهادهای مردمی علیه اجراعات و عملکرد حکومت وحدت ملی پديد آمده است.
حاکمیت با عالمی از مشکلات دست و پا می زند در چنین وضعیتی بعيد از احتمال نيست كه نيروهای جديدی در انتخابات پیشروی پارلمانی با واقع نگری و احساس مسووليت در برابر مردم و تاريخ از بين جامعه بزودی تبارز نمايد. ساير نيروهای موجود سياسی و نيروهايی كه جديدا تبارز خواهند كرد. يگانه راه غلبه بر مشكلات كنونی و تامين صلح در كشور مساعی در جهت ايجاد تفاهم صادقانه ميان ايشان بوده می تواند و بس در اينصورت ايجاب می نمايد تا با درنظرداشت چنين انكشاف برنامه عمل تاكتیک و استراتژی های خود را مورد تجديد نظر قرار داده در چارچوب منافغ ملی و دورنمای انكشافات در كشور بينديشیم.
اينک زمان آن فرارسيده است تا ما اين پيشبينی ها و راهنمایی ها را در عمل مدنظر داشته باشيم البته نه با عجله و شتاب، نه با تفنن و سطحی نگری بلكه آرام، تدريجی، دقيق، با پيگيری و حوصله مندی يكجا با نیروهای هم عقيده و بصورت كل در مسير واحد و اصول همراه با نيروهای همسو.
در شرايط موجود برای ازاله هر گونه سوء تفاهم و سوء تعبير بر اعتقاد و تداوم تلاش ما برای كار در راه تاسيس یک حرکت ملی و سراسری طرفدار صلح و جامعه مدنی كه از نظر ما بيان يكی از بخش های بااهميت تفاهم بين الافغانی است تاكيد می ورزيم و بدون همچو حرکت ملی و مردمی نمی توانيم كشور را نجات دهيم. ما اتباع این سرزمین هستيم حق داريم در مورد سرنوشت خود بيانديشيم ولی اين را نيز می دانيم كه احزاب و سازمان ها و تمام نهادهای ملی و مردمی که برای تحقق اهداف و آرمان هایی كه كتله های متعهد انسان ها بخاطر ترقی و رفاه كشور و جامعه خود به آن توسل می ورزند با آنها در جهت ايجاد تفاهم صادقانه ميان نيروهای همسو را مطالبه دارد كه مستلزم انديشيدن در چارچوب منافع ملی و دورنمای انكشافات در كشور است باید هوشیار بود نیرنگ سیاستمداران کهنه کار که مانند کرگسان انتظار فرصت را می کشند نخورد و حركت های ما شكار هيچ نوع خام طمعگی نشود.
مساعی در جهت ايجاد تفاهم صادفانه حلقه اساسی مبارزه ما را باید تشکیل دهد زيرا اهداف بزرگ ما به چنين اقدام بزرگ و شجاعانه ضرورت دارد و اما اگر در مسير راه با نيروهاي همسو برخورداريم كه آنان نيز عين اهداف را دنبال كنند و صادقانه در پي ايجاد تفاهم براي تشريک مساعي در امر بزرگ وطني ترقي و رفاه كشور و جامعه اند ما از همين اكنون بايد و بايد در مسير راه آماده باشيم كه مساعي خود را با آنان مشترک سازيم و يكجا با چنين دوستان و همراهان استراتژيک حركت كنيم. ما در مسير عمل با مشكلات واقعي نيز روبرو خواهيم شد اگر تدابير عملي اتخاذ نگردد اين مشكلات مي تواند همچون موانع دشوار گذار جريان حركت ما را اخلال و حتی به شکست مواجه نمايد.
نظرياتی ما و ميتودولوژي تفكر سياسي ما است ما عقيده داريم كه انديشه تفاهم ملي مي تواند نه تنها درهاي بيرون رفت از بحران را بگشايد بلكه از آن در جهت منافع و خواست ملي نيز نتيجه گيري بعمل آورد. رسالت انديشه تفاهم ملي پايان نيافته بلكه در ابعاد نوين آغاز نوين را پيش رو دارد. علاقمندي روز افزون دوستان براي تفكر و ابراز نظر پيرامون مسايل بسيار بااهميت ديروز، امروز و فردا موجبات دلگرمي ما را فراهم آورده است كه بايست با تدوير سيمنارهاي منظم از اين بحث ها و تبادل نظر شود و آن اينک تفاوت نظرها در تعبير و تفسير اين مسايل گاهي اوقات از تفاوت هاي بنيادي حكايت دارد كه در نبود نظر منظم و سيستماتيک حركت بسوي توحيد ديدگاه هاي ما درباره ی مسايل اساسي كه بنياد تفكر ما را تشكيل می دهد در درجه اول اهميت قرار مي گيرد و اين وظيفه اي است كه به آن نهايت ضرورت داريم.
تفكر و زبان بيان براي اعضا نيست ولي بدون شک تعیين و تشخيص سمت تفكر و حركت براي آينده است طوريكه در آغاز نيز اشاره گرديد كشور ما وارد مرحله جديد روابط متقابل با جهان بعد از انتخابات پارلمانی و انتخابات ریاست جمهوری مي گردد. اينک آخرين اقدمات براي تحقق عمل در دست اجرا است. اگر كمي به عقب بنگريم در كشور مقداری از امورات انجام یافته ولي هيچ يک تكميل نگرديده و همين وضيعت نيم بند علت اصلي بحران جهتيابي را در خود نهفته دارد... همراه با انديشه هاي متفاوت بسوي تحقق دموكراسي چنين است نقشه راه و در اين راه پرخم و پيچ تكامل اين بار كج سياست با اين قافله متفرق چندين بار به زمين خواهد خورد. از نظر ما بدون تشخيص راه و متناسب با آن انتخاب همراه مشتي در تاريكي زدن است.
در اين فرصت كه كشور وارد مناسبات جديد بحران زا گردیده مي شود قبل از هر چيز در محور قرار دادن منافع ملي افغانستان چهره نماي آينده را ترسیم کرد و ما جز اين محور هر محور ديگري را غيرقابل تایيد مي دانيم هرچند پروسه هاي سياسي در افغانستان جوانب مختلف زندگي را احتوا نموده است ولي برخورد تفاضلي با برخي جهات زير نام ضرورت تامين امنيت و صيانت مردم مخصوصا در وضيعتی كه تمام اميدواري ها به نيروهاي مسلح غيرافغاني گره زده شده مايه تشويش ما را فراهم آورده است.
تاسيس حكومات ایتلافي (موقت و انتقالي، انتخابی با پشتوانه نظامي، سياسي و بين المللي اگر نياز مرحله معیين سردسازي و گذار كشور بسوي ثبات سياسي يک ضرورت تاريخي بود تلاش براي تداوم آن به هر وسيله، شيوه و شكل تلاش براي احيا و ابقاي استبداد گروهي، بي ثباتي، تبديل كشور به ميدان زورآزمایي حريفان منطقه وي است كه در عمل به محروميت از استقلال سياسي حق خود اراديت مردم ما مي انجامد. افغانستان نه تنها به خلع سلاح، تامين قانونيت و استحكام سياسي ضرورت دارد بلكه تبديل آن به زون صلح در همزيستي متقابلا مفيد با همسايگان و دول متحابه یكي از فاكتورهاي بااهميت ثبات منطقوي است.
ما درحاليكه تحقق همكاري هاي استراتژيک افغانستان را در عرصه هاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي نه تنها با كشورهاي اروپایي و امريكا بلكه با تمام جهان و مخصوصا همسايگان به نفع مردم كشور خود مي دانيم و از عواقب تبليغاتي و كاربرد استتاري آنكه مي تواند ثبات اوضاع را در منطقه به مخاطره اندازد هشدار مي دهيم. افغانستان ديگر به تعبير اقبال لاهوري نه تنها دلي در پيكر آسيا است بلكه اهميت استراتژيک آن مرزهاي آسيا را درنورديده و در پروسه اقتصاد، سياست و امنيت جهاني جايگاه ويژه يافته است.
هر گام و هر اقدام در جهت تامين صلح و تضعيف نقش تفنگ براي ثبات اوضاع در آن و در نتيجه مبارزه موثر عليه تروريزم بين المللي و زرع قاچاق مواد مخدر از اهميت تعیين كننده برخوردار است. اگر افغانستان از لحاظ امنيتي روی پاي خود نايستد و از لحاظ اقتصادي اين وضيعت حمايت نشود و از لحاظ سياسي و اجتماعي (اداري و حقوقي) تثبيت نگردد امكانات عاريتي تامين امنيت آن هم توسط خارجی ها هيچگاه به تغيير واقعي بيلانس به نفع ثبات دايمي مبدل نخواهد شد نه تنها براي اينكه اين امكانات دايمي بوده نمي تواند بلكه براي آن نيز كه اين امكانات شرايط اجتماعي را تغيير داده نمي تواند و در بيلانس موجود بحيث جمع يک نيروي اضافي موقت ظاهرا پله را به نفع يكطرف سنگين نشان مي دهد در حاليكه تامين مطمين و دايمي ثبات در افغانستان حتي فراتر از شرايط اجتماعي به تغيير در مناسبات اجتماعي نيز ضرورت دارد.
در اين اواخر تلاش هایي نيز جريان دارد كه با وارد نمودن طالبان توسط امریکایی ها در معادله قدرت به استحكام بنيادهاي اقتدار اميد بسته شود چنين اميدها در زير ضربات تضادهای قومی تنظیمی و زبانی خرد و خمیر خواهد شد و واقيعت نه تنها مي تواند به ياس مبدل شود بلكه عاري از خطر تولد هيولاهاي به مراتب خطرناكتر و مهارناشدني تر از القاعده طالب داعش نيز بوده نمي تواند.
ما به اين عقيده ايم كه حضور و يا بازگشت اعضاي سابق گويا جنبش طالبان همچو افغانان ديگر به كشور يک امر بسيار طبيعي و لازم است و اما بازگشت آنان بر پايه ی معاملات سياسي و حضور در معادله قدرت بحيث يک تشكل كه در عين حال خواهي نخواهي به معني جاي پاي براي تفكر طالبي در سياست نيز است با ادعاي دموكراسي و ايده پيشرفت و ترقي در منافات كامل قرار دارد.
چنين اقدامات شايد بتواند تكرار مي كنيم شايد بتواند براي مدت كوتاه در عرصه نظامي دستاوردهايی داشته باشد و اما اين دستاوردها زمينه هاي مساعد براي اختفاي تروريست ها و يا بصورت يک كل توسعه امكانات تروريزم بين المللي در جامعه ی دوست بوجود مي آورد. آيا جهان به شاهد معتبرتر از سپتامبر 2001 ضرورت دارد؟
ما دولت افغانستان و حلقات موثر بر سیاست هاي آن را به نتيجه گيري هاي استراتژيک از سياست هاي دفع الوقت و مقطعي اتخاذ شده دعوت مي كنيم. در فرجام باید گفت این حقیقت را که ما بارها خاطر نشان نموده ایم که دلایل و عوامل بی ثباتی اوضاع و آسیب پذیری روند جاری و حاکمیت مبتنی بر آن علاوه از تاثیرات مخرب مخالفت های داخلی و خارجی با رژیم اساسا در ناهماهنگی و تضاد میان وظایف، اهداف و مجریان آن زمینه دارد.
پروسه های سیاسی افغانستان بعد از کنفرانس بن با وصف آفت و خیزهای فراوان در تناسب با اوضاع مسلط بر کشور دارای سمت عمومی انکشاف یابنده و متعالی است درحالیکه در اکثریت موارد ماموریت تحقق آن بدوش عناصر محافظ کار و عقبگرا گذاشته شده است در چنین اوضاعی کشور وارد مرحله ی جدید سیاسی با جهان و مردم افغانستان می گردد که بدون شک و تردید تاثیرات عمیق بر مناسبات همسایگان با آن را به دنبال دارد که اگر متناسب با آن تغییرات عمیق و بنیادی در قوه اجراییه (مخصوصا در ولایات کشور) و قوه قضاییه بوجود آورده نشود و موقعیت عناصر و نیروهای جانبدار صلح و ترقی تقویت نگردد اوضاع آبستن تحریکات و به دنبال آن رویدادهای به مراتب خطرناکتر بوده می تواند. بخاطر اهمیت موضوع مکررا تاکید می ورزند.
انکشاف صلح آمیز، رشد و ترقی موثرترین دفاع از منافع افغانستان و تضمین ثبات سیاسی آن است ما بخاطر تفاهم و همگرایی بین الافغانی با ایجاد یک قوت سیاسی نیرومند که اکثریت مردمان این سرزمین خود را از آن دور احساس نکنند آمادگی های داریم با همه افغان ها بدون درنظرداشت که دیروز سفید بوده اند یا سیاه، سرخ و سبز درحالیکه منافع ملی را برهمه چیز مقدم بدانند با ماجراجویی ها و جاه طلبی های بی اساس وداع کرده باشند باور داریم افغانستان به اشتراک همه افغان ها ساخته می شود تعصبات زبانی، قومی و قبیله ای تحفه ای از دشمنان سوگند خورده این وطن است وطن مادر است مادر را گرامی باید داشت.
احمد سعیدی
>>> احسن
>>> بهتر اینست همه برویم تذکره پاکستان را اخذ کنیم تا خود لخود امنیت تامین شودچون پاکستانی ها میتوانند اشرار مارا در ظرف یک هفته به سرجای شان بنشانند
با یک پتوای آی اس آی یا ملا پضل الله همه گردن می نهند و آنرا عین دستور اسلام تعبیر میکنند
>>> من به عنوان یک شهروندافغانستان وبه عنوان یک تاجیک حاضرم تمام گذشته رافراموش کنم وبه ابادی افغانستان وسربلندی سرزمینم فک کنم حاضرم پشتون شوم ولی درافغانستان جنگی نباشدمن هیچ هیچ مشکلی بابرادران پشتون ندارم چون همه ازیک خاکیم وافتخاروسربلندی کشورم رامیخواهم وتوطعه دشمنان رابایدخنثی کرد
وهیچ فرقی برای من نمیکنداگرتمام حکومت رابه پشتونها بدهیدبازهم ازحکومت انها دفاع میکنم
حکومت مشروع باشدوبه فکرپیشرفت کشورباشدنه افکارطالبانی وپوسیده باشدومارابه عقب برگرداند
مابایدپله های ترقی را. بپیمایم کشورهای دیگررانگاه کنیم وانها راالگوقراردهیم
ولی طالبان چشمانشان بسته است وپیشرفت وترقی دنیارانمیبینن وفقط برای مردن به دنیاامدن
وهمه چی رابه دین ربط میدن
کشورهای همسایه رانگاه کنیم چقدپیشرفت دارن وما محتاج انها استیم زنان. ازادی دارن درس میخوانن دانشگاه میرن هیچ مشکلی برای انها نیست انها مثل ما مسلمان هستن
ولی درکشورما فقط وحشی گری راکاراسلامی میدانن
یک مسلمان واقعی نژادپرست نیست ادم کش نیست
چوروچپاول گرنیست وویرانگرنیست
یک مسلمان واقعی نفع رسان مردم هست
جمشیدی
>>> کاش می شد آقای سعیدی از بیانات عمومی دست بر می داشت و به طور مشخص و واضح می گفت که راه برون رفت از بنبست کنونی چیست. هم به میخ و هم به نعل زدن دردی را مداوا نمی کند. دوست و دشمن را باید از هم تشخیص کرد. دستگاه کنونی دشمن مردم افغانستان است. دشمنان این دستگاه، با استثناآت کمی، دوستان افقانستان اند. با دوستان افغانستان باید پیوست و طرح مناسب و تازه ای از حکومتداری (فیدرالی) را در عمل پیاده باید کرد.
داود ری زاد
>>> راه برون رفت ساده و واضع است۰
بلی، راه برون رفت جنگ یا صلح دربرابریک قوم جاهل نیست۰ بهترین راه فقط جدایی از جاهل و تجزیه است۰ تجزیه کشور بین اوغان و اتحاد اقوام غیر اوغان یگانه را نجات و آرامش بقیه شهروندان کشور میباشد۰
>>> بلی همین قوم گرای مارا بیچاره دارد که همیشه باید به فکر فرار از وطن باشیم از دست چهارا چور چپاول گرـــــــــــــ تــــــــاکه نظام اسلامی برپا نشود آرامی نمیشود وتاکه آمریکا به افقانستان باشد که اصلا صلح برقرار نمیشود هموطنان برادران بییاید دست یکی کنید کشور را نجات دهیم از فکررفطن به خاریج دست بردارید
>>> لعل محمد محمدی پشتون
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است