آمريكا و روسيه در گذشته ساخت و ساز پيشرفت كشورهاي تحت اشغال خود را را به نمايش مي گذاشتند.
مثل ساخت و ساز اروپاي غربي، جاپان،كره جنوبي و... توسط آمريكا و شرق اروپا توسط شوروي.

بعد سال دو هزار، رويكرد و سياست ها تغيیر كرد، قدرت تخريب، جايگاه ساخت و ساز را گرفت، باشعار مبارزه عليه تروريسم قدرت نظامي خود در خرابي كشورها را به نمايش جهانيان گذاشتند!
افغانستان، عراق، سوريه، ليبيا از جمله كشورهاي است که در آن رقابت دو غول بزرگ نظامي جريان دارد.

در اين كشورها بحرانهاي قومي، مذهبي و چند دسته شدن سياستمداران به افزايش ناامني ها كمك كرده است.
اماجنگ سوريه از همه بسيار وحشتناك و درد آور است. اين جنگ را بايد يكي از جنگ هاي پيچيده و بي رحمانه تاريخ بشر ياد كرد.
صدهاهزار كشته، ده ها هزار مجروح و ميلونها مهاجر تاكنون بجا گذاشته، تقريباً شهرها خالي از سكونت شده است!

اما فرشتگان مرگ نخواستند و نمي خواهند اين بحران خاتمه يابد. به ويژه آمريكا و غرب ادامه جنگ را به نفع خود در منطقه خاورميانه ميدانند.
آنها توازن جنگ را در قالب هاي كمك تسليحاتي، حملات هوايي و مذاكرات دولت و مخالفان حفظ كرده اند و مانع پيروزي يكطرف درگير در بحران داخلي شده و مي شوند.

البته قبلاً هم شاهد اين سياست در جنگ خليج فارس بوديم، وقتي آمريكا به بهانه بيرون راندن عراق از كويت به آن كشور حمله كرد، از سقوط دولت عراق جلوگيري كرد و يك منطقه پرواز ممنوع قرار داد.
در سوريه وقتي دولت بشار أسد در آستانه فروپاشي بود، روسيه وارد ميدان شد، حملات هوايي را شروع كرد، آمريكا از كمك به مخالفان دولت اسد كاست، براي مذاكره آنها را سرگرم كرد و جنگ ادامه پيدا كرد.

اينك مردمان سوريه به گروه هاي گوناگون تبديل شده است نفرت ميان شيعه و سني و به جنگ مذهبي تمام عيار تا نابودي همديگر كمر بسته اند و جريان دارد!
تبليغات رسانه هاي غربي بر اي برهم زدن هم پذيري مردم سوريه رقابت ايران و عربستان را در آن كشور شكل داده است.
شما بياد داريد جنگ گرجستان و اوكراين را راحت كنترل كردند اما در سوريه به حل بحران كمك نمي كنند در حاليکه توانايي حل بحران را دارند!

در زمان جهاد مسعود شهید توازن حفظ جنگ را ميان دولت و مجاهدين توسط آمريكا و غرب ياد آور شده بود.
احتمالا دوستاني كه در غرب يا روسيه زندگي ميكنند تحليل متفاوت نسبت به بحران خراسان داشته باشند.
مسعود بزرگ چنين گفت: آمريكا و روسيه دوست ندارند كشورهاي اسلامي شكوفايي و رشد داشته باشند. و قتي دانشجويان ما به شرق و غرب ميروند تحت تأثير مكتب هاي فكري آنها قرار ميگيرند و...
امابيایيم با ديد روشن تر به موضوع نگاه كنيم كه چرا خراسان به بحران قومي تبديل شده؟
مسبب اين بحران آمريكا و انگليس است، آنها هستند که به اختلافات در ميان مردم دامن ميزنند و مردم را به افغان و غير افغان توسط كرزي و غني تبديل كرده اند.
از اينكه تصوركنيم غني به تنهايي مسوول بحران است اشتباه است، غني بدون اجازه مشاوران آمريكايي خود حتي از ارگ بيرون نميرود. تقلب در انتخابات ها و دامن زدن به بحرانها بدون سكوت و رضايت آمريكا صورت نميگيرد.

از اينكه آنچه در سوريه از تنفر و انزجار قومي، مذهبي اتفاق افتاده از تكرار آن در خراسان زمين هراس داشته باشيم مبادا روزي خداي نكند باشد شيعه و سني همديگر را بكشند، پشتو زبان و غير پشتون زبان يكديگر را...!

عدم هم پذيري باعث نفرت قومي مي شود، نفرت به جنگ تبديل مي شود و جنگ به دخالت كشورهاي منطقه و فرامنطقه، آنگاه بمب افكن ها و خمپاره ها در جنوب و شمال توسط آمريكا و روسيه بر سر همه اقوام و مذاهب فرو خواهد ريخت، آنگاه ما هستيم كه در آتش ميسوزيم و نابود مي شويم، آنها نظاره ميكنند و از حال روز ما خوشحال مي شوند!

بلي عزيزان جنگ و صلح در جهان در دستان آن دو غول بزرگ قدرتمند آمريكا و روسيه است، آنها فرشتگان مرگ در قالب كمك و صلح هستند!
‏
گل امیری

>>>   (چرا خراسان به بحران قومی دچار شد،زیرا غربی ها افغانها را توسط کرزی به پشتون و غیر پشتون تقسیم کرد).
من نفهمیدم که خودت افغان هستی و از افغانها دفاع میکنی و یا خراسانی هستی و از خراسانی ها دفاع میکنی؟
در حرف هایت تناقض دیدگاه مشاهده میشود.

>>>   در غرب از افغانستان و بحران ومشکلات افغان ها چیزی گفته نمیشود زیرا میدانند که خود افغان ها در سالیان دراز ومتمادی درب بروی بیگانه باز کرده وهم کشور های استعماری یکی پس از دیگری چانس خود را درین سر زمین می آزماید. درینجا از تمام حوادث کشور های آسیایی و آسیای میانه سخن بمیان می آید ولی افغانستان را بدست فراموشی سپرده اند ویا بهتر بگویم دولتمردان ما که خود دست نشانده ای بیگانگان هستند باخوش خدمتی به باداران خارجی شان دنیا را در معضل افغانستان بی تفاوت ساخته است

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است