مهندسی آمریکایی انتخابات افغانستان آغاز شد
با حضور خارجی ها و عناصر سرسپرده شان در حکومت، هرگز نمی توان به انتخابات آزاد و مستقل و شفاف فکر کرد چه رسد به اینکه زمینه های انتخابات سالم فراهم آید 
تاریخ انتشار:   ۰۷:۲۶    ۱۳۹۷/۷/۱۵ کد خبر: 155162 منبع: پرینت

به گزارش بخش سیاسی شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) انتخابات پارلمانی افغانستان که بتاریخ 28 میزان اعلام شده است، یکبار دیگر توسط آمریکایی ها مهندسی می شود تا در راستای منافع آنان افراد واجد شرایط شان به مجلس افغانستان راه یابند.

در کنار اینکه بسیاری از چهره های سیاسی فعال در صحنه سیاست امروز افغانستان پذیرفته اند که آمریکایی ها در مهندسی انتخابات دخیل هستند و در حقیقت برنامه ریز اصلی آنان می باشند، افرادی مانند عطامحمد نور نیز رسما اعتراف کرده اند که آمریکایی ها نمی گذارند افراد غیر انتخاب شان وارد مجلس شود و یا در انتخابات ریاست جمهوری که به ماه حمل سال آینده موکول شده است، رای بیاورند.
به همین دلیل عطامحمد نور که حتی به ریاست جمهوری هم راضی نمیشد امروز به دنبال چهره ای تکنوکرات غربی است که مورد تایید آمریکایی ها باشد تا وی به عنوان معاونش در انتخابات شرکت کند.
عطا رسما اعتراف کرد که آمریکایی ها آنان را نمی گذارند به قدرت برسند.

در همین حال اعلام شده است که زلمی خلیلزاد نماینده خاص آمریکا در امور افغانستان، دو هفته مانده به انتخابات، برای ده روز در راس یک هیات عالیرتبه سیاسی وارد افغانستان می شود.
ورود خلیلزاد به افغانستان که همزمان می شود با برگزاری انتخابات مجلس، می تواند نشانه ای از دخالت مستقیم آمریکایی ها در مهندسی انتخابات افغانستان باشد.

خلیلزاد که قبلا نیز در این زمینه موفق عمل کرده و بسیاری از رهبران سرکش مجاهدین و مخالفان آمریکایی را آرام نموده و در راستای سیاست های آمریکایی متوازن کرده است، اینبار نیز خواهد توانست به ماموریت خود در مهندسی انتخابات افغانستان موفقانه عمل کند.

از جانب دیگر، ورود برخی عناصر کمک کننده به سیاست های آمریکایی در گسترش تقلب انتخاباتی در انتخابات گذشته افغانستان، نشان دیگری از مهندسی انتخابات مجلس می باشد.
ورود متخصص تقلب در انتخابات، ضیاءالحق امرخیل به حیطه مشاوریت عالی ریاست جمهوری می تواند نشانه بارز مهندسی انتخابات باشد.

در همین حال، برخی از اعضای کمیسیون انتخابات که در روزهای آغازین کارشان، اختلاف جدی با دخالت های علنی حکومت در کمیسیون انتخابات داشتند، این روزها آرام شده و دیگر هیچ واکنشی از خود در برابر دخالت های حکومت نشان نمی دهند. این خود نمایانگر معاملات پشت پرده و امتیاز دادن های وافر به برخی از کمیشنران کمیسیون انتخابات می باشد.

انتصاب عبدالبدیع صیاد با گذشته خوش خدمتی اش به آمریکایی ها به ریاست کمیسیون انتخابات از سوی اشرف غنی، خود نشانه دیگری از دخالت مستقیم حکومت در امور انتخابات محسوب می شود، در حالیکه قرار بود اعضای کمیسیون از میان خودشان یکنفر را به عنوان رییس انتخاب کنند.

در هرصورت از اول مشخص بود که با حضور خارجی ها و عناصر سرسپرده شان در حکومت، هرگز نمی توان به انتخابات آزاد و مستقل و شفاف فکر کرد چه رسد به اینکه زمینه های انتخابات سالم فراهم آید!

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
انتخابات
آمریکا
نظرات بینندگان:

>>>   هموطنان ارجمند و محترم!ازین که بعد ازسال های متمادی وسپری نمودن حکومات دیکتاتوری خاندانی و حکومت کمونیستی فاشیستی و بعدا هرج ومرج داخلی به سرکردگی بعضی اعراب جاهل ونادان بالاخره مرحله جدید ودیموکراسی وازادی بیان و حکومت وحدت ملی همکاری جامعه جهانی نصیب مردم شریف ملت و مجاهد افغانستان شده است باید در انتخابات پیشرو با اشتیاق کامل و اعتماد به همدیگر دررای گیری و انتخابات سهم بیگیرند.انتقاد وبی اعتمادی و تهمت زدن به حکومت و مسئولین کار ناشایسته بوده جز بی اعتمادی و ماجراجوی چیزی دیگر نصیب این مردم زجر دیده نمیشود.بگذارید که ملت مومن و زجر دیده افغانستان با اعتماد کامل طرف انتخابات ورای دادن به نمایندگان مورد نظر شان بروند تا ازینطریق دموکراسی درجامعه افغانستان حاکم گردد.متاسفانه تاحال هم ماجراجویی وسنگ اندازی دربعضی نقاط افغانستان موجوداند و جامعه جهانی را مایوس ساخته اند و حتی بعضی شان ازجنگ طولانی درافغانستان اظهار نظر میکنند اما ازطرف دیگر برای تحقق صلح وارامش دائمی درکشور نیز صحبت ها جاری است که درین پروسه رهبران سیاسی و احزاب و جامعه مدنی و اقشار مختلف جامعه نقش مهم وبسزایی دارند امید وارم انشالله روزی صلح سرتاسری درجامعه جنگزده افغانستان حکم فرما گردد ومردم مومن افغانستان با آرامش و امنیت کامل به زندگی روزمره خود در تمامی نقاط وطن شان خودها ادامه دهند.
ومن الله التوفیق.
الحاج انجنیر عبدالرشید ناصری از آسترالیا

>>>   این انتخابات واقعی مردم است همه ملت افغان قبول دارد بی غیر از چند جنگسالار. و در ضمن این انخابات شورای اهل هل حق نیست که به مردم تحمیل شود و به جنک بیانجامد.
زلمی

>>>   در یکی از مصاحبه هایش ،یکی از زورنالستان از زلمی خلیل زاد پرسید که آیا خودت یک امریکایی هستی و یا یک افغان؟
او در جواب گفت: مه بیچاره را بازی دادند و در سر من دوکلاه گذاشتند.
حالا دل تان که مه بیچاره دوکلاهه را قبول میکنید و یا نه؟
بنأ وزارت خارجه امریکا،او را منحیث یک فرد دوکلاهه،دوباره به افغانستان فرستاده است.
اما آنچه که ارتباط میگیرد به امریکا،امریکادر زمان سرخ پوست ها یک ملیت بود که دارای زبان و کلتور و عنعنات و رسم و رواج خود بود.
بعد ازین که ترک ها کانستان تینوپول و یا امپراطوری بیزانس روم شرقی را در قرن چهاردهم فتح کردند،ارتباط اروپا با آسیا قطع شد و اروپایی ها باید برای عبور مال التجاره خود از اروپا به آسیا،مالیه میپرداختند.
بنأ آنها در صدد پیدا کردن راه بحری به هند و آسیا شدند.
اًنها باید سواحل غربی قاره افریقا را دور میزدند و بعداً از جنوب اتلانتیک دور میخوردند تا به آسیا میرسیدند و این فاصله در حدود بیست تا لیست و پنج هزار کیلومتر میشد.
در یکی از سفر هایش کریستوف کولمب،کشتی اش توسط باد های ساحلی افریقا،بطرف غرب مسیر گرفت و در نتیجه بعد از طی مسافت چند هزار کیلومتر،به سواحل جزیره کارابین در امریکا رسید و فکر کرد که به هند رسیده است.
از همین خاطر مردم این منطقه را اندیانا و یا هندی ها نامیدند.
له هر صورت بعد از آن مهاجرت اروپایی ها له امریکا شروع شد.زیرا آنها از یک طرف با مشکلات اقتصادی بخاطر محاصره اقتصادی از طرف ترک ها و مسلمانها قرار داشتند،از طرف دیگر جنگ های مذهبی بین کاتولیک ها و پروتستانت ها آنها را به مشکلات مواجه ساخته بود و از طرف دیگر هم مرض وبا و یا زخم سیاه که از چین به اروپا انتقال کرده بود.
بنأ به مرور زمان در اثر جنگ ها بین اروپایی ها و سرخ پوستان،نسل سرخ پوستان از بین رفت و جایشان را انگلیس ها و هسپانیوی ها و پرتگالی ها و فرانسوی ها و آلمانی ها و هالندی ها و غیره گرفتند و هر کدام شان منطقه یی را برای خود انتخاب کردند و شهرک ها ساختند و شروع به زندگی کردند.
به مرور زمان در اثر جنگ های داخلی در امریکا و خرید و فروش مناطق مربوط کشور های اروپایی به یکدیگر در امریکا و آزادی خواهی امریکا از انگلستان،امریکا به چهار منطقه انگلیسی زبان و فرانسوی زبان در شمال و هسپانیوی زبان و پرتقالی زبان در جنوب تشکیل شد.
حالا امریکا یک ملیت نیست،بلکه تشکلی از تمام ملیت های دنیا است که در آن زندگی میکنند.
منتهی هرخا جی که در امریکا وارد میشود و بعد از چند سال تابعیت میگیرد،در مراسم توزیع سند تابعیت حلف وفا داری یاد میکند که صرف منحیث تابع امریکا از قوانین امریکا پیروی میکند و به کشور امریکا خدمت میکند.
تا بحال هیچ یک از اشخاص دیگر،به جز از زلمی خلیل زاد،خود را کلاه دوسره معرفی نکرده است.
بنأ حالا وزارت خارجه امریکا،این نفر کلاه دوسره را به افغانستان فرستاده است که چی میکند؟

>>>   خواه امریکا باشد خواه غ خواه هرکسی ، کاری کنند که همی جنگ سالار ها غاصبان دزدان اختلاس گران کمیشن کاران که در طول این هفده سال هرکاری کردند دیگر از صحنه خارج شوند

>>>   درود جناب نویسنده ،
این انتخابات الکی با مصرف که در دوره اول و دوم ریاست جمهوری پر هزینه ترین انتخابات در منطقه بود بیش از یک میلیارد دلار که توسط کشور های خارجی براه انداخته شد و در انتخابات اکنونی تا اکنون فقط یازده میلیون از 115 میلیون بودجه انتخابات را تامین می کند و آنون 20میلیون دلار دیگه برای دستگاه بیومتریک و هزینه عملیات آن 25میلیون دلار است چه دردی رو دوا می کند الان که همه قبلا انتصاب شده ضیاع وقت پول الکی هدر دادن و نمایش قلابی راه انداختن بعدش هیچی به هیچی، چرا این همه نمایش نامه رو به مردم فقیر و جوانان بیکار تحصیل کرده ول نو خیابان ها کمک و احوال از آنها و داد رسی برای مردان کشور نکرده اید، از خدا آسمان بترسید که دارد همه رو نگاه میکند بالاخره روز جزای هم هست.

>>>   تئوریهای اقتصادی و یا اقتصاد دولتی و زوری کشور را اداره و به ثبات و پایدار نمی رساند، آزادی و حقوق بشر و حق حاکمیت مردم ( دموکراسی) مقدم بر تمامی احکام و تئوریهای اقتصادی و ساخت و بناهای بشری است و با ساختمان و پُل و راه آهن و مدرسه و کاخ و غیره قابل خرید و معاوضه و مقایسه کردنی و بدست آوردنی نیست.بدون استقرار آزادی و دموکراسی کشور به صلح و ثبات و پایداری سیاسی و اقتصادی نمی رسد.

>>>   تا موقعی که مرزبندی جامع و مشخصی ما بین دوست و دشمن ترسیم و معین نشود، یقیناً تشخیص و تفکیک دوست و دشمن نیز معلوم و مشخص نخواهد شد. به نظر من مرزبندی تعیین کننده از اعتقاد و التزام عملی به آزادی و حق حاکمیت مردم ( دموکراسی) و قوانین حقوق بشر جهان می گذرد. اگر شخصی و حکومتی و گروه و سازمانی و حزبی و تشکّلی به این اصول اعتقاد و پایبند نباشد، نمی تواند عادل وجانب حق حساب گردد. حاکمان رژیمی که آزادی (بیان، قلم، اندیشه، مطبوعات، احزاب سیاسی ، مدیا) را سلب و نقض و حق حاکمیت مردم را غصب کرده باشد، نه تنها انقلابی نیست، بر عکس خود دشمن اصلی مردم و ضد انقلاب اصلی نیز می باشد و هرگز قابل دفاع و پشتیبانی نیست.

>>>   عده ای تا هنوز انچه دز ظرف تقریبا بیست سال رخ داده وبلای را که خارجی ها بالای کشورشان اورده نادیده میگیرندویا در مورد معلومات کامل ندارند فکرمی نمایند خارجی ها برای مامورین شان وپولیس واردوی ملی شان خیرات میدهند وانجه از مردم امریکابنام تکس وگمرک و...جمع مینماینداز خودشان بسیار اضافه است از مهربانی برای انها میدهند ویا این سیل لشکر وفوجی را که اورده اند به سیاحت وتفریح امده اند هیج گونه کشورگشای وبرنامه های استعماری ندارند !!!ازین رو میگذارند در افغانستان انتخابات دموکراتیک وازاد وطبق دلخواهی خودشان صورت بگیرد گویا انها امده اند باتروریزم مجادله نمایند!!! ویا به راستی مواد مخدر را نیست ونابود سازند!!!ویا هم تامین دموکراسی !!! نماینداگر چنین بود این همه پولهای بیشمار را به فقرا ومستحقین اتباع خود میدادند ویا امروزه تروریزم از افغانستان چه که از جهان هم نابود میگردید ویا یک بته کوکنار تر هیچ جای دنیازرع نمی گردید وهمه دنیا گل وگلزار میشد حال از افغانستان مسکین که بگذریم در همه جای دنیا که این همه خون ریخته میشود وروزانه هزارها انسان به فتل میرسد اگر اینها دخالت ندارند واجازه نمی دهندوفرمان ودستور صادر نمی کنند کدام حاکم ویا دکتاتور جرات ریختن این همه خونهارا داردحد اقل باید دانست که کشور به جه وضع وملت به کدام حالت قرار داردبعد توقع انتخابات واقعی ودموکراتیک را نمود
جاندار از جاغوری


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است