تاریخ انتشار: ۰۹:۵۳ ۱۳۹۷/۷/۱۷ | کد خبر: 155223 | منبع: | پرینت |
یکی از شغلهای فانتزی من، داشتن سمت «مشاوریت» است، ضمن اینکه با کلاس و دهان پرکن است ( که البته دارد به ابتذال کشانده میشود) اسم و رسمدار هم است.
مثلا یک روز میپرسند: امروز چند شنبه است؟ با ژست روشنفکرانه میگی: چون دیروز دو شنبه بود و فردا هم خواهد بود نتیجه میگیریم که امروز سه شنبه است!
با همین چند جمله سر برج یک هزار دالر به حساب آدم واریز میشود!
سختترین و دشوارترین قسمت مشاوریت، شرکت در چند جلسه افتتاحیه یا نوشتن بیانه برای رئیس و مدیر است، بیانیه را که میدهیم دست یک آدم با سواد ولی بیکار (چون منِ نه چندان باسواد جایش را اشغال کردم) بنویسد و سپس با نام خود مهر و امضا میکنیم. شرکت کردن در یک جلسه هم همین پروسه طی میشود منتها اضافاتی چند، مثلا یک دست کت و شلوار شیکِ مارکدار سفارش میدهیم و چند قطعه شعر در توصیف یکسری افراد حفظ میکنیم ، چند جمله زیبا در تقدیر از دیگر افراد (البته منظورم چاپلوسی نیست) عرضه میکنیم (این بیانیهها، اشعار و جملات زیبا بدون استثنا در هر برنامهای کاربرد دارد) و تمام.
و من الله التوفیق
رسول عبدی
>>> رییس جمهور وظیفه بیانیه نوشتن را به مشاور میدهد و مشاور هم به یک باسواد و در نتیجه بیانیه جور میشود و رییس جمهور قراعت میکند.
اما وا ویلا از روزی که معاون رییس جمهور سواد نداشته باشد و خط را خواندن نتواند و تمام زحمات مشاور و بیانیه تویس به حدر برود و معاون رییس جمهور گپ های دل خود را بگوید و پشت بیانیه نوشته شده مشاور نگردد.
این را میگویند کار را به اهل کار سپردن.
وقتی که رییس جمهور در هنگام بیانیه دادن شارت میشود و چیغ میزند و معاون اش سواد ندارد،پس از دیگران چه گله.
آب که از منبع گل آلود بود،تا پایان گل آلود میشود.
گر نهد خشت اول معمار کج،تا سریا میرود دیوار کج.
>>> به اولی:
او. بیادر حرف مابین من وتو باشه کمی سردرگریبان کو ببی:
- قراعت ( قــرائت )
- حـدر ( هـدر )
- سـریا ( ثریا )
>>> خشت اول کر نهد معمار کج
تا ثزیا میرود دیوار کج
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است