جنگ قدرت میان کرزی و غنی در بستر قندهار
غنی تحت نام حذف "جزایر قدرت" برای گسترش حاکمیت خود بلخ و قندهار را با کمک امریکایی ها نشانه گرفت. والی بلخ عطا محمد نور بعد از سه ماه مقاومت تسلیم شد. اینک سر نوشت قندهار از طریق ترور جنرال رازق روشن گردید 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۲۱    ۱۳۹۷/۷/۲۹ کد خبر: 155451 منبع: پرینت

به باور بسیاری آگاهان حادثه تروریستی پی در پی در هلمند و قندهار که دو جنرال از دو قبیله رقیب نورزی و اچکزی جان های شان را در آستانه انتخابات پارلمانی از دست دادند، کار طالبان نیست. این یک توطئه سازمان یافته در چهارچوب جنگ قدرت میان کرزی و احمدزی است.
تصور میشود، که با ترور جنرال رازق، کمر کرزی در قندهار شکسته شد.

در پی سقوط طالبان با بقدرت رسیدن کرزی و برادران او در قندهار به کمک ماشین جنگی، مالی و سیاسی امریکا خصومت های سنتی میان قبایل رقیب در قندهار پس از سقوط طالبان دو باره تازه شد، این در حالی بود که در زمان حاکمیت طالبان در تحت رهبری ملا عمر غلجایی ها بر قندهار و هلمند و فراتر از آن حاکم شدند و اقتدار سنتی درانی ها در قندهار به حاشیه رفت.
جنگ سنتی میان درانی و غلجایی داستان طولانی است که پای قدرت های خارجی را همیشه به میدان کشیده است.

در سه دهه اخیر با ظهور قدرتمند اقوام غیر پشتون و داعیه حق طلبی آنان باعث شد، که رقابت های سنتی میان قبائل پشتون کم رنگ شود. با سرکوب و ترور های سازمان یافته و به حاشیه راندن اقوام غیر پشتون از قدرت در ۱۸ سال اخیر دوباره آتش رقابت های قبیلوی میان درانی و غلجایی در زیر ماشین مالی و جنگی امریکا روشن شد.

با بقدرت رسیدن اشرف غنی غلجایی محور، در پی انتخابات تقلبی ۲۰۱۴ش و همچنان با آوردن حکمتیار از کمپ شمشتوی پاکستان، جایگاه کرزی بحیث سلطان بزرگ فساد و خان قبیله به حاشیه رفت. با حضور حکمتیار در کابل نفرت پراگنی قومی و ترور های سازمان یافته شدت گرفت.

غنی تحت نام حذف "جزایر قدرت" برای گسترش حاکمیت خود بلخ و قندهار را با کمک امریکایی ها نشانه گرفت. والی بلخ استاد عطا محمد نور بعد از سه ماه مقاومت سر انجام تسلیم شد. سپس نوبت قندهار در آستانه انتخابات پارلمانی رسید. اما اینک سر نوشت قندهار از طریق ترور جنرال رازق روشن شد.

باور می شود که غنی در مبارزه قدرت با کرزی آمریکایی ها را با خود دارد، ولی کرزی به پوتین و ایران اتکا می کند. غنی به غیر از کارت تروریستی گلبدین علیه رقیبان، پایگاه اجتماعی نیرومند داخلی ندارد. کرزی روابط اجتماعی وسیع تر و از حمایت یک تعداد فرماندهان قدرتمند شمال برخور دار است.

غنی همچنان یک تصفیه گسترده از ستون پنجم کرزی را در دولت شروع کرد و حنیف اتمر را که تقریبا به هر کاره نظام تبدیل شده بود، برکنار کرد. اتمر به مجرد برکناری در زیر چپن کرزی علیه غنی سنگر گرفت. روز قبل برادرزاده کرزی از مقام معاونیت سیاسی وزارت خارجه کنار رفت.
غنی بعد از برکناری والی بلخ حوزه نفوذ خود در بلخ و شمال با همدستی با حکمتیار گسترش داده است. برای غنی و گلبدین نفوذ در قندهار اهمیت حیاتی در جنگ قدرت دارد.

به باور این قلم با ترور جنرال رازق در واقع غنی و گلبدین جنگ را در خانه کرزی مدیریت می کنند.
جنرال رازق یک چهره شناخته شده ضد طالبان و پاکستان بود.

آیا مذاکرات آمریکا با طالبان در تحت رهبری خلیلزاد با ترور فرماندهان ضد پاکستان و طالبان رابطه دارد یا خیر؟ تا هنوز روشن نیست، ولی سلامت ماندن جنرال امریکایی در حادثه ترور جنرال رازق پرسش بر انگیز است. ترور جنرال رازق با ترور جنرال داوود داود خیلی شباهت دارد.

واقعیت این است که ترور های پی در پی فرماندهان نامدار قندهار و هلمند در آستانه انتخابات پارلمانی خیلی تکان دهنده است. این ترور ها زنگ خطر بزرگ را برای فرماندهان نیرومند شمال نیز به صدا در آورده است.

«هارون امیرزاده»


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
امیرزاده
غنی کرزی
نظرات بینندگان:

>>>   این جنګ، جنګ پشتون، تاجک، هزاره، ازبک و دیګر اقوام شرېف افغان نيست۰ جنګ ازاد يخواهان و استعمارګرانست، جنګ اسلام و کفر واست

>>>   بلی اسلام وکفرست از هالا نیست از ۱۷ ساله شروع شده اما متع سفانه کسی جلو کفر را نه گرفته چون غیرت اسلامی ندارند به فکر وطن نیستند به فکره جیب های خالی شان هستند که آمریکا چند دالر میدهد وتمام

>>>   خوش بحال جنرال رازق و روحش شاد و یادش گرامی باد.
با شهادت اش نامش را در تاریخ با خط زرین ثبت نمود ولی بد بحال خود فروخته های که وجدان و شرف شانرا به دالر فروختند و زنده ماندند اما تاریخ نام شان را با سیاهی وبدنامی در دل خود جای خواهد داد .درود بر روح پاک شهیدان واقعی وطن و آزادی.

>>>   ترور و شهادت جبار قهرمان و جنرال عبدالرازق شهید مردم افغانستان در روزهایی طراحی شد که مردم را مصروف انتخابات کذایی کردند، در غیر آن درین کشور بر حق القلابهایی بر پا میشد و گلوی قاق روده و گلمرجان را پاره میکرد

>>>   به نظر دهنده اول!
این جنگ هندو و مسلمان است.
پنج هزار سال پیش آریانا در زمان زردشت دین زردشتی داشت.
دو هزار سال پیش راهبان هندی به افغانستان داخل شدند و از قندهار گرفته تا سمت شمال مردم به دین بودایی روی اًوردند.
با آمدن اعراب و شمشیر کشی آنها برعلیه غیر مسلمانان از ساسانیان ایران گرفته تا یهود ها و مسیحی ها و بودایی ها،مردم افغانستان را بزور شمشیر مسلمان کردند.
اسناد و شواهد و مدارک،موجودیت خود دیوار شیر دروازه در کوه آسمایی است که در دوران کابل شاهان بخاطر دفاع از مهاجمین اسلام ساخته شده بود.
اما بد بختانه عرب ها حمله کردند و دیوار ها را خراب کردند و مردم را قتل عام کردند.یک نمونه اش همین شاه دوشمشیره است که با دودست شمشیر میزد و اًدم میکشت.
حالا در افغانستان یک جنبش بوداییزم و هندوییرم دوباره براه انداخته میشود و دیوار های شیردروازه دوباره آباد میشود و بت های بامیان و بت های مس عینک و غیره بت های تاریخی افغانستان دوباره جور میشوند.
چرا یهود ها اجازه دارند که بعد از دو هزار سال دوباره به سرزمین آبادی شان یعنی یوریشلیم بروند و دولت یهودی خود را جور کنند و بیت المقدس را دوباره پایتخت خود جور کنند،اما بودایی ها و هندو ها اجازه نداشته باشند که به افغانستان بیایند و سرزمین آبادی خویش را دوباره بدست آورند و بت های خود را دوباره جور نکنند؟
ای بگوان!تم همارا مدد کرو!
این مردم افغانستان خو داوطلبانه مسلمان نشدند،بلکه این بیچاره ها بزور شمشیر و قتل عام و جزیه و غیره مسلمان شدند!
رام رام سب کی هی!
جلندر سنگه از جوی شیر کابل.

>>>   Badry
چندی پیش در یک جنگ فیسبوکی با یکی از هموطنان غیرتی که داشتم ، برایم نوشت :
شما تاجیکک ها سالها مدح گوی ، قصیده سرا و بوت پاک قبیله بودید ، هستید و خواهید بود . امروز با کشته شدن جنرال رازق باورمند شدم که آنچی اوشان گفته بودند حقیقت دارد . ما تاجیکک از کهیی کوه نور ساختیم ، اما قوم و قبیله خودش او را جنایت کار معرفی کرد !

>>>   جلندرسنګ؛ جائيکه توزندګی ميکنی شايد کدام همسايهء مسلمان نداشته باشی ورنه چنين ګستاخی و بی ادبی در مقابل اين دين مبارک نميکردی.
اګر کدام هندو ويا بوديست ميبودی خو ېک ګپ،تو اول سوانح خودرا ببين بعد بيا همراه مسلمان ويا افغان خودرا وزن کن،شايد به هوا بپری.اينراهم يقين کن که همايهء اين ۴۹ مامايت هم تا دير نخواهد بود و عنقريب فرار را بر قرار ترجيح خواهند داد

>>>   ما دربین این جزیره های قدرت گیرمانده ایم اماواقعیت این است که این هردوقوم به افغانستان ومردمش خیانت های بزرگی را مرتکب شده اند من از بزرگان سایر اقوام میخواهم تا زمانیکه اینها میخواهندگاهی بزور آمریکاییهاوگاهی بزور شوروی ها به افغانستان تسلط داشته باشند هیجگونه همکاری با اینها نداشته باشن تا اینکه اینها اصلاح شوند درغیر از آن باکار دسته جمعی در فکر براندازی اینها باشند
سروری

>>>   نظر ما قدرتمند کسی هست که مردم را بشدت سرکوب و شکنجه و مطیع و برده و اسیر سازد( به مثال گله و چوپان و یا قانون جنگل) به همین دلیل هم هست که کشورهای ما هرگز روی آرامش و امنیت و ثبات سیاسی ندیده و نخواهد دید زیرا قدرتمند شدن را فقط در دیکتاتوری و خفه کردن مردم، یا بعبارتی دیگر بستن دهانها و شکستن قلمها می دانیم. این شیوه و طریق اقتدار و قدرتمند شدن نیست، قدرتمند کسی و دولتی هست که توان آزادی بیان وقلم و اندیشه و انتقاد پذیری و اصلاح خود را داشته باشد تا این اصلاحگری به تمامی نهادهای دولتی و احاد مردم رسیده و بدینوسیله کشور به روند رشد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی بیافتد، در آنجا استعدادهای سیاسی، اقتصادی ، خلاقیتها رشد کرده و کشور را بطور مدنی و مسالمت آمیز به خودکفایی رسانده و اداره کند که تا حال متاًسفانه سلاطین جبار و تحجر دینی، و ایدئولوژیهای افراطی مانع رسیدن جامعهً ما به آن سطح و سیستم و شرایط بوده هست و البته با افکاری مانند شما هرگز به آن مرحله و سطح نخواهد رسید. هرگز


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است