قصه روباه دم بریده و حکایت امروز ما (عکس)
 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۴۱    ۱۳۹۷/۸/۶ کد خبر: 155587 منبع: پرینت

روزی دم یک روباه در حادثه ای قطع شد.
روباه های دیگر پرسیدند دم ات را چی شد؟
چون روباه جنسا مکار می باشند گفت خودم قطع اش کردم.
گفتند چرا؟ این خو بسیار بد معلوم می شود.
روباه گفت نخیر حالا خوب آزاد و سبک احساس راحتی میکنم وقتی راه میروم فکر میکنم که پرواز دارم.
یک روباه دیگر که بسیار ساده بود رفته دم خود را همچو تقلیدی قطع کرد.
مگر از دست درد شدید و بد شکلی به عذاب شد.
رفت نزد روباه اولی و گفت توخو گفته بودی که سبک هستم و احساس راحت میکنم من خو بسیار به عذاب هستم.
گفت صدایته نکش اگر نه تمام روز روباه ها سر ما می خندند.
هر لحظه خوشی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود وگر نه تمام عمر مورد تمسخر دیگران خواهیم بود!
همان بود که تعداد دم بریده ها آنقدر زیاد شد که بعدا سر روباه های دم دار می خندیدند.
وقتی در یک جامعه افراد مفسد زیاد می شود. باز سر افراد با شرف و باعزت مي خندند و گاهي هم آنها را ديوانه مي گويند.
بهشته


قصه روباه دم بریده و حکایت امروز ما

این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
روباه دم بریده
حکایت امروز
نظرات بینندگان:

>>>   الهی بهشت جایت باشد بهشته با این نوشته خوب !
ر

>>>   بهشته جان تشکر- برای ایشان شرم است

>>>   بسیار عالی است برای افراد عاقل و وطنپرست

>>>   بجافرمودی .

>>>   به این گویند دانائی. واقعاّ خانم دانائی استی، خانم فرشتۀ محترم.

>>>   البته داستان روباه دم بریده را زمانی که بچه بودیم در جمع داستان های لقمان حکیم میخواندیم، اما روایت آن از روایتی که بهشته جان کرده اند یک کمی متفاوت است. البته نتیجه گیری داستان بهشته جان هم خیلی زیبا و آموزنده است اما من شکل متفاوت همین داستان را برای تان باز گو میکنم:
"البته روباهی دم خود را در یکی از حوادث از دست میدهد. روباه برای جبران این معیوبیت بزرگ به حیله متوسل شده و یک روزی تمام روباه ها را به خانه خودش دعوت کرده و بعد از تعارفات و صرف غذا های لذید برای روباه ها میگوید: روبا برادرها میدانید که روباه ها موجودات زرنگ و و باهوشی اند اما در اکثر واقعات همین دم شان باعث شده تا سر شان به تله برود و شکار انسان و سایر حیوانات قوی تر شوند. دم زیبایی روباه را از بین برده و قدرت تحرک را از وی گرفته، پس چه خوب است همه ما دم خود را قطع کنیم. روباه های جوان تر تا اندازه ای با حرف های روباه مکار دم بریده اغوا شدند اما ناگهان روباه پیری که در جمع حاضر بود به روباه مکار رو کرده و گفت: برادر عزیز اگر خودم دم ات را از دست نمیدادی حالا چنین تقاضایی از رو باه ها نمیکردی!!!

>>>   افرین بهشته جان قند بسیار عالی بود

>>>   مردمی شهری که همه در آن می لنگند
به کسی که راست راه میروند می خندند
واقعا نوشتهتان به جا است بهشته جان
ن از کابل

>>>   زیبا گفتی بهشته

>>>   کاش همین روبا های دم بریده که خودرا رهبران جامعه میدانند به اندازه محترمه بهشته عقل و دانایی و غیرت میداشت تا دم های بریده خود را می دید و خجالت می کشید ند. اما بر عکس این دم بریده ها با همین خفت و خاری شان افتخار می کنند . باز هم آفرین به خانم بهشته !

>>>   سلام بهشته جان عزیز واقعار است ودرست نوشتی درود برشما واقعامن دوستت دارم هزار بار درود برشما 👍
《خالدطوفانی》

>>>   خیلی پر معنی است کاش این روبا های دم برید این مطلب را بخوانند تا بدانند که مردم در باره این دم بریده ها چگونه قضاوت می کنند. این دوعکس بسیار با هم همخوانی و شباهت معنی دارد.

>>>   بدیهی است که حکایت امروزه چنین است، حراسم ازین است روزی بشود که اشخاص مفسد، پلید و کافر بالای مسلمانان نیز بخندند.
بامهر
محمود


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است