محمد کریم خلیلی بجای ارزگان، به ایران رفت
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۴۶    ۱۳۹۷/۸/۱۳ کد خبر: 155708 منبع: پرینت

محمد کریم خلیلی قبل از برکناری از ریاست شورای صلح، بجای اینکه به ارزگان برود، به ایران رفت.
محمد کریم خلیلی رهبر حزب وحدت و یکی از سران قدرتمند هزاره که فعلا ریاست شورای صلح را برعهده دارد، به ایران سفر کرد.

هنوز بصورت روشن مشخص نیست که رییس شورای صلح چرا و برای چه منظوری به ایران رفته است. اما در رسانه های ایرانی آمده است که وی با برخی از مسوولان ایرانی دیدار و ملاقات خواهد کرد.

کد (10)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
خلیلی
ایران
نظرات بینندگان:

>>>   محمدکریم خان رهبرقهرمان جامعه هزاره جات رفته به مغازه هایش درخیابان ولیعصروجردن تهران سرکشی کند.
ملا

>>>   شايد صلح را در ايران جستجو ميكند. ويا اينكه از انجا به تركيه و بعدا قاچاقي به اروپا برود.

>>>   آمده از ایران اسلحه ببرد و بازمانده های هزاره جات را همانند افکاری و صادقی نیلی و اختری سرپل و سروری و دیگر فرماندهان شهید هزاره جات را کمین بزند تا طالبان را راضی به صلح کند.

>>>   خود خلیلی در زمان روسها قاچاق انسان میکرد وهم وطنان را به ایران میبرد که قبل از قاچاقبری یک دکان کوچک ساعت سازی در کابل داشت .شاید از صلح افغانستان نا امید شده و رفته که کار قبلی اش را شروع کند

>>>   امروز هم مردم هزاره و هم سایر مردمان کشور ما از کریم خلیلی معامله گر تاریخ زر اندوز قدرت طلب عوام فریب دل خوش ندارند و انرا بحیث یک شخص معامله گر پول پرست عوام فریب قدرت خواه میشناسند از طرفی که پول و قدرت برایش داده شود فرمانبردار و دست بوس ان میگردد صادق به هیچ طرفی و کسی نیست و پله ترازو را میبیند که کدام طرف وزمین است کسیکه به رهبر خود بخاطر کرسی ان خیانت کند چه ارزوی خوبی و صداقت را از ان خواهیم داشت.

>>>   خليلي هوشيار است ، با دست خالي ارزگان چه ميكند برود ، رفته ايران كه پول و اسلحه بياورد بخاطر نجات هزاره هاي غزنى و ارزگان

>>>   درافغانستان هیچ فرد سیاسی درقالب حزب وتشکل نیست که مزدور بیگانه نباشد وخائن به وطندار خود.چرا؟
کدام حزب ازبودجه خود وعایدات خود تأمین می شود ومنبع مالیش کجاست .یک حزب نام ببرید.استقلال کشور به همین ترتیب به تاراج می رود.
شیوای بلخی

>>>   چرخش دوباره، به طرف ایران
بازهم خلیلی، رهبر جریان انحصار به فکری دوشیدن ایران افتاده است ..!

تفاله های سازمان نصر افغانستان یعنی ابناء وقت ها و مترصدان وزیدن بادهای موافق آمال دنیایی باردیگر فیل شان یاد هندوستان کرده است...!
جریان انحصار طلب سازمان شر... جریانی که برای پیشبرد اهداف شیطانی خود از رهگذر تحریف شخصیت مزاری و بزرگنمایی این فرد بیسواد و فاقد خرد و سیاست، فقط به دنبال معامله و زراندوزی و تیغ زدن و اخاذی هستند.از کاه، کوه ساختند و بر موج سوار شدند و تومن ها و دالرهای زیادی به دست آوردند.

من شناخت کافی و دیرینه از این جریان، کادرهای کلیدی، اندیشه و اهداف آن، دارم.
اینها همان ابناء الوقت هایی هستند که براساس شرایط و مقتضیات زمان، یک روزی به شدت سنگ پیروی از «ولایت فقیه» را بر سرو سینه می زدند و خط ولایت از نظر اینها آنقدر تنگ و باریک تفسیر می شد که اکثریت مردم و از جمله «انسانهای معتدل و میانه»، «خوانین» و «ارباب هزاره» (سران و بزرگان هزاره) حق ورود نداشتند. کسی که افکار افراطی این جماعت را نمی پذیرفتند،با واکنش تند و برخورد حذفی مواجهه می شدند. ادبیات تند و خشن و غیر انسانی به کار می بردند و تا آنجا که با سوء استفاده از «ولایت فقیه»، جنگ های خانمانسوز داخلی را دامن زدند.

راهبردشان، اتهام و فرافکنی، بازی با عقاید، احساسات و افکار عمومی مردم هستند؛ می بینند چه چیز روی بورس است؛ یک روزی «عقاید و آموزهای دینی» در اولویت است؛ نسیم تازه و لطیف «ولایت فقیه» درحال وزیدن است؛ اینها فورا وارد این بورس می شوند؛ زمان دیگر، آمریکا کعبه آمال این جماعت واقع می شود آنگاه که این رژیم با انفجار مشکوک برج دوقلوی خود وارد عرصه معادلات افغانستان می گردد. استکبار، منبع تعیین سرنوشت و توزیع قدرت قرار می گیرد؛ آزادیهای لجام گسیخته و نامتوازن و هنجارشکنی از نوع غربی، توسط مهره های تربیت یافته، متاع دلچسب بازار می شود. با شکل گرفتن این گردبادها، جریان فرصت طلب، شروع می کند به پوست ریختن و گرفتن رنگ و لعاب جدید؛ تغییر جهت می دهند؛ موضع عوض می کند. دیگر گفتمان دینی برای «فرزندان باد»، موضوعیتی ندارد به کنار؛ بلکه علیه دین موضع می گیرند.

طرفداران سروپا قرص دیروز ولایت فقیه، چهره لائیکی به خود می گیرند. از دین گرایی روی برمی تابند و سر از آپارتایت(نژادپرستی) در میاورند. در این فضا، احساسات قومی و نژادی مردم را به بازی می گیرند. از این طریق به تفرق و تشدید اختلاف میان اقوام شیعه دامن می زنند تا بدینسان پایگاه مردمی شخصیت های فعال غیر هزاره را تضعیف و تخریب نموده به این هدف که عرصه سیاست را در انحصار تنگ و بخیلانه هم قطاران و هم فکران خود درآورند. خلاصه اینها دین و آیین ندارند؛ لذا اصول ثابت و مشخصی ندارند؛ به هروسیله ای چنگ می زنند؛ ابناء وقت و مترصد وزیدن بادهای موافق امیال دنیایی شان هستند.

یقینا اینها همچون همیشه دچار اشتباه محاسباتی شده اند؛ زیرا برای باطل یک جولان است؛ پایدار نمیماند. پایداری و ماندگاری تنها از آن حق و حقیقت است.
وضعیت موجود، پرده از نفاق دیروز اینها برداشت و چهره کثیف شان را آشکار ساخت؛ در فردای نه چندان دور که باطل رنگ می بازد و دوباره چهره دلربای حقیقت، نمایان و جلوگر می گردد، باز نفاق امروز اینها برملاتر خواهد شد.

به نظر می رسد که آمریکا به ایده اخاذی باند خلیلی پی برده و درِ خزانه آمریکا به روی فرزندان باد، بسته شده و دوباره به یاد تومن های ایران افتاده اند...باشد که فرصتی دوباره دست دهدو در خزانه آمریکا بر روی شان باز گردد...
نگارنده: بصیر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است