قماربازان سیاسی
 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۴۱    ۱۳۹۷/۸/۲۰ کد خبر: 155856 منبع: پرینت

زمانی كه یك جریان سیاسی، یك حزب یا جناح دچار خودکامگی می شود، به راه می افتد، جایی را، چیزی را به عنوان نقطه هدف نشانه می رود و به هشدار و بیدارباش هیچ كس توجه نمی كند، در واقع نه فقط آرامش دیگران را برآشفته است بلكه موجودیت خویش را نیز به مخاطره انداخته است.

در دو دهه اخیر تحولات سیاسی اجتماعی در کشور، مجاهدین پس از مسعود "شهید" از جمله کسانی بوده اند كه البته سرانجامی جز تلف كردن خود، زحمت مردم ما و رسوایی تاریخی نداشته اند.بخش مهمی از اپوزیسیون نظام به ویژه سران جهادی نیز از آغاز تاكنون دست به گریبان یکدیگر بوده اند. این را خودشان هم دریافته اند.

بسیاری از رفتارهای این جریان های سیاسی چه در زمینه تصمیم گیری و چه سیاستگزاری و برنامه ریزی و اجرات دچار جوزدگی و غفلت شده اند.
تصمیماتی گرفته می شود، پیامدهای منفی آنها بی درنگ آشكار می شود و پس از آنکه سر شان به دیوار حقیقت خورد به ناچار تصمیم خود را عوض می كند، اما برای جبران آثار نامطلوب آن تصمیم، در گرداب تصمیم اضطراری اما نادرست دیگری می افتند.
چه زمانی اینها خود را از چمبره خودخواهی و غفلت رها میسازند؟!

کسانیکه سال‌ها ادعای مبارزه باشونیزم قبیله را سر میدادند، نشان دادند که پیاده نظامی بیش برای همان شونیسم نیستند. چگواراهای ساختگی، شوالیه های پوشالی همگی سر درآخور شونیسم دارند. همانهایی که تنها درزیر سایه مردم رگ غیرتشان کلفت میشود، از مردم به مثابه پشتوانه در مواقع که هر در دیگری به روی شان بسته میشود استفاده میکنند و در نهایت همین مردم را خیلی مفت میفروشند. معلوم نیست که چگونه دشمن و دوست مردم ما یکی است واین شیزوفرنیسم منافعی وسیاسی را برای فریب خوردگانشان توضیح میدهند. اما قدری مشخص است که ادعای سالها مبارزه اکنون زیر سؤال رفته است. چراکه مشخص شد درد این مبارزان دروغین تنها این بوده‌است که تا به حال حلقه ارگ اینها را آدم حساب نکرده اند، در حالی که اگر حکومت و باداران شان کوچکترین تبسمی را نثار اینها بکند درجا در آغوش کسانی که سالها ادعای مبارزه با آنها را داشته اند جای خواهند گرفت.

اگر مبارزه کسانی که ادعای رهبری اقوام غیر پشتون را دارند بر اساس عزت نفس و مبارزه با هر گونه سلطه گری است وهدف آن نجات مردم شان از اسارت قبیله و پشتونوالی است، پس نمایشهای عشیره ای چند رهبرچه نشأت گرفته از خودکمبینی و تملق برای جلب توجه اربابان کهنه پیخ قبیله و حامی بیرونی برای چه؟!
ما اكنون باید از دنباله روی ها دست برداریم، پا به پای واقعیت گام بر داریم. اگر عوام گرایی را برنمی تابیم نباید در دام نخبه گرایی نیز گرفتار شویم.

اینها اگر پوپولیسم را آفت عقلانیت و سدی فرا راه مردم خود می دانستند، نباید از ویژگی های اجتماعی مردم خود غفلت میکردند، نباید نقش انباشت مطالبات توده مردم را نادیده میگرفتند. امروز اگر یک طبقه خاص را اصلی ترین پشتیبان خود می پندارند نباید نسبت به دیگر اقشار بی توجه باشند. در عرصه ساختار واقعی قدرت نیز باید واقع نگر باشند. تجربه بیش از نیم قرن در نظام های گذشته و امروز بیانگر این واقعیت است كه هیچ یك از گرایش های سیاسی درونی چه در حکومت ها و چه بیرون از حکومت با نادیده گرفتن خواست های توده ها عمر طولانی نداشته اند.
اینها خوابگردهایی هستند که احساس فاتح بودن میکنند.

"یما خراسانی"


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
یما
قمار بازان سیاسی
نظرات بینندگان:

>>>   Haroon Amirzada
مسعود اگر "معاونیت" را می پذیرفت ممکن تا حال زنده بود

تاجیکان چه چپ و چه راست در نیم سده اخیر از تغییر سلطنت به جمهوریت بدین طرف در تحولات سیاسی و نظامی افغانستان نقش کلیدی بازی نمودند. در همین سلسله تاجیکان با قربانی ها، قهرمانی ها و مقاومت ها نقش پیشتاز در جهاد و جنگ جهانی ضد تروریزم بازی نمودند.
درین میان جایگاه تاریخ ساز احمد شاه مسعود در تغییر معادلات قدرت از پشتون محوری به مشارکت همگانی در قدرت انکار ناپذیر است.
مسعود نه تنها با اشغالگران خارجی و تروریزم جهانی در کوه پایه های هندوکش رزمید، بلکه او برای عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی مساوی برای همگان نیز رزمید.
او شهروند درجه دوم بودن را معادل بردگی نوین در عصر حاضر می دانست.
او به همان اندازه که از بردگی اشغالگران اجنبی نفرت داشت از سیستم برده داری قبیلوی نیز نفرت داشت. به بیان دیگر او با هر دو نوع بردگی جنگید. تصادفی نبود که او در دو جبهه شمشیر زد از یک طرف علیه برده سازان خارجی و از طرف دیگر علیه سیستم سنتی برده داری قبیلوی. این در حالی بود که ماشین سیستم برده داری افغانستان در سه سده اخیر بیشتر توسط قدرت های خارجی می چرخید.
سر انجام مسعود به قیمت جان خود این سیستم سنتی سه سد ساله برده داری فاشیستی یعنی حکومت شهروندان درجه اول بر شهروان درجه دوم را در ۸ ثور انقلاب اسلامی ۱۳۷۱/ ۱۹۹۲ شکست.
واقعیت اینست که اگر مسعود پیشنهاد شهروندی درجه دوم توسط خانم رفاییل معاون وزیر خارجه آمریکا به او در پایگاه بگرام را رد نمی کرد و نمی گفت" حتا به اندازه کلاه ام جای برای مقاومت داشته باشم شهروند درجه دومی را نمی پذیرم"، امروز ممکن زنده بود و در اوج جوانی زیر خاک نمی خوابید. بدون شک او امروز بحیث معاون اول اشرف غنی در کاخ سپیدار با داغ بردگی شهروند درجه دوم بر جبینش تا روز مرگ حقارت بار زندگی می کرد.
اما او سر خود را از دست داد، ولی حقارت معاونیت یا بردگی مودرن عصر حاضر را نپذیرفت.
او میراث بزرگ و درخشان برای نسل های بعدی و رهروانش گذاشته است.
با تاسف با شهادت او در یک توطئه جهانی در اوج نبرد تاریخ ساز با تروریزم جهانی در کوه پایه های هندوکش خلای بزرگ ایجاد شد. اشغال گران جدید برده داری مدرن را تحت نام معاونیت در زیر چرخ ماشین مالی، سیاسی و نظامی امریکا و بیش از ۵۰ کشور جهان در افغانستان وارد بافت قدرت ساختند.
سیستم بردگی قبیلوی مرده را زنده ساختند. اما در احیای این سیستم فاشیستی نقش خاینانه ای یک تعداد بازماندگان مسعود غیر قابل انکار است.
واقعیت اینست که یک تعداد مدعیان راه مسعود خود در پای سند و نقشه راه برده داری نوین در کنفرانس بن امضا کردند.
کنفرانس بن اساس سیستم برده داری نوین را در سده بیست و یکم گذاشت.
پیروان نا خلف مسعود هم چنان در پای قانون اساسی مصوب لویه جرگه ۲۰۰۳/ ۲۰۰۴ نیز بر سیستم برده داری نوین یک بار دیگر امضا کردند.
بدین ترتیب نظام برده دارین نوین در شکل معاونیت در ۱۸ سال اخیر باعث ظهور ولسمشران فاشیست شد که به نوبت هر ولسمشر بحیث شهروند درجه اول چرخ برده داری نوین را توسط شهروندان درجه دوم زیر نام معاون صاحبان جهادی شمال به گردش در آوردند.
خوشبختانه نسل نو تاجیک میراث دار مکتب مسعود هر گز حاضر نیستند که از سیستم برده داری نوین بحیث شهروندان درجه دوم تابعیت کنند.
اکثریت تاجیک ها از معاون صاحبان جهادی شمال بحیث برد گان عصر حاضر نفرت دارند. حتا مسعود هم زنده شود و خود را معاون ولسمشران قبیلوی کاندید کند از او روی بر خواهند گشت.

>>>   Latifi
رهبران سیاسی ما بعد وفات مسعود بزرگ سخنان مفت شرین احساساتی را خوب بلد هستند در معامله گری از همه اقشار جامعه دست بالا دارند بسیار ارزان میفروشند .اما عمل نمیکند و نمیکند این ها سخنگوی خوبی به بادارانش اما ارزش رهبری را ندارند

>>>   Habibi.
مردمی که پیش پای قاتلان خود فرش هموار می کنند و معاونت او را برای رسیدن به اهداف فاشبستی اش پذیرفته اند منتظر جاغوری ها باشند . غنی برای آنکه هزاره ها و تاجیکان از غزنی وکیل نفرستند ، حساب شده غزنی را به دست طالبان آتش زد و آنها را آنجا مسلط کرد تا انتخابات آنجا صورت نگیرد ، اینقدر جنایت بس نیست برای بیداری حافظه ی تاریخی .

>>>   لطیف پدرام:
هم‌وطنان هزاره‌ی ما قتل عام می‌شوند از همه‌ی جوانان تاجیک و عدالت خواهان کشور می‌خواهم این مردم نجیب و در خون تپیده را تنها نگذارید.
همین‌لحظه به تظاهرات مدنی و خواست انسانی و برحق شان لبیک بگوئید. من لحظات پیش صدای اشک آلود آن‌ها را شنیدم. قلبم آتش گرفت "چرا نگرید چشم، چرا ننالد تن".
جوانان عدالت‌خواه خیرخانه به خصوص، به کمک شان بشتابید. بی‌انصافی بزرگ است اگر سخن از حق‌خواهی و عدالت‌طلبی می‌زنیم ولی فریاد برادران هزاره‌ی خویش را تنها می‌گذاریم. درد ما مشترک است، برای فریاد دردهای مشترک، گلوی مشترک باشیم.

>>>   افغانها اگر به شرایط دوره امیر عبدالرحمان دست نیابند به کمتر از شرایط دوره ظاهر شاه راضی نمیشوند و برای رسیدن به آن دست به هر جنایتی میزنند و برای رسیدن به آن فرقی بین اخوانی ، کمونیست ، تکنوکرات ، کوچی ، شهری ، با سواد ، بیسواد ، زن و مرد آنان نیست، سیاف ، حکمتیار، غنی، هیبت الله و ... هیچ فرقی با هم ندارند. پس دلخوش کردن به وعده وعید های آنان درحقیقت خود فریبی است . اقوام مختلف کشور به هوش بیائید که چه میخواهید بردگی افغانها یا آزاد زیستن؟ اگر نمیخواهید به شرایط همانند زمان طالبان سردچار شوید باید این رهبران بد نام و مزدور تان را رها کنید ، تعصبات مذهبی ، قومی ، زبانی و سمتی را فراموش کنید، بروید فردی از قوم خود را رهبر تعیین کنید که مذهب گرا نباشد ، فهمیده و شجاع باشد تا این رهبران ملی گرا با هم متحد و از بین خود یکی را رهبر تعیین کنند آنوقت تحت رهبری همچون فردی همه اقوام میتوانند از طریق انتخابات یا با استفاده از زور به حقوق مسلم شان که تا امروز توسط افغانان غضب شده دست پیدا کنند . در غیر آن برده افغانان خواهید بود و برای برده شدن هیچ نیازی ندارید که پیروی از این رهبران بدنام نمائید مستقیم شامل گروپ غلامان غنی احمدزی شوید مانند دانش ، ویس برمک ، ساعی و غیره چرا از طریق رهبران که با فروختن تان پول و ثروت بیشتر به دست بیاورند.

>>>   بهترين كانديد عطا صاحب است . نوكر كسي نميشود .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است