تاریخ انتشار: ۱۶:۰۳ ۱۳۹۷/۸/۲۲ | کد خبر: 155908 | منبع: | پرینت |
امشب هم تیر موشونه فکر سحر باید کرد_ راه شیوه سربیله یه، بسته کمر باید کرد!
پیش از پرداختن به چند و چون جنگ و بررسی وضعیت پیش آمده، بر خود لازم میبینم چند نکته را بگونه فشرده در این لحظات حساس برای مردمم گوشزد کنم.
یک: پاشنه آشیل و چشم اسفندیار مردم ما در طول تاریخ چند دستگی و فقدان اعتماد و یگانهگی است. کشتار هزارهها قصه کهنه و اما غمانگیز است، منتها دشمن به هدف اصلیاش که همانا به همزدن شیرازه یکپارچگی و اتحاد است تا جایی دست یافته است. زهی خیال باطل که ما مُدام در فکر آشتیدادن مردم خود با ملیتهای دیگر بودهایم. در حالی که از بام تا شام «دایزنگی» به «جاغوری» بد و بیراه میگوید و «دایه» و «پشی» به «بهسودی» و... اتحاد و همسویی ضروری و فوریترین نیاز مردم ما در برابر دشمنان است و میتواند سبب توجه جدی حکومت گردد تا اقدامات لازم را روی دست گیرد.
دو: مردم خود باید به جنگزدهها کمک کنند. تیمهای مددرسانی به کمک آوارگان و زخمیها بشتابند. باید اذهان عموم بسیج شود تا هر چه عاجل مواد غذایی تهیه گردد و نظر به هوای نامساعد مناطق جنگزده از فجایع انسانی بازماندههای جنگ پیشگیری صورت گیرد. من از تمام هموطنانم چه تاجیک، اُزبیک، پشتون و ... تمنا دارم که آستین همت بالا بزنند و دست دوستی به سمت هموطن جنگزده ارزگانی و غزنهای اش دراز کند. قول شرف میدهم که این مردم نیکی هیچکس را فراموش نخواهد کرد. همه میدانیم که شتر جنگ پیش خانه یکایک باشندهگان این خاک خواهد خوابید.
سه: با درک هر نوع ناگزیری من به این باورم که مردم سخت و استوار زمین و سرزمین خود را حفظ کنند. زیرا سیاست «زمین سوخته» و «جابهجایی» ناقلین هنوز و همیشه از سوی حکامان و سران فاشیسم افغانی دنبال میشود. جنگ برای بقا و گستردن اراضی و دست یافتن به معادن است. «طالب» و «برادر غالب» باید آرزوی گرفتن یک وجب خاک هزارستان را به گور ببرد. جبر تاریخ بر ما جبر جغرافیا را تحمیل کرد. اینک همان دو تکه سنگ را که ما بر آن جز چند قلم معدود زرع نمیتوانیم و حاصلش زمستان مردم را به بهار نمیرساند، میخواهند بستانند.
چهار: از هر اهرمی برای فشار بر حکومت نباید دریغ شود. راهپیمایی پرشور جوانان روشن غرب کابل، شعارهای برحق و صفوف مستحکمشان نشانه بارز پیروزی است. جوانان از این شب گذر خواهند کرد و دل تاریکی را خواهند شکافت. پشت این تاریکی خورشید آگاهی رخ برخواهد افروخت. بیدریغ باید صفوف دادخواهی و مواخذه امنیت ملی افغانستان، تقویت گردد. از همه خواهش میکنم از این راهپیمایی پشتیبانی کنند افزون بر اینکه نگرانی از امنیت پا برجاست و نباید از گروههای مغرضی که بخواهند اشتباه «جنبش» را تکرار کنند، غافل نباید بود. من از برادران همزبان و همفرهنگ تاجیکم اکیداً میخواهم چنانچه در گذشته در راهپیماییهای «تبسم» و «جنبش روشنایی» حضور پررنگ و موثر داشتند، اینبار نیز سهم سرافرازانه بگیرند.
پنج: من زمان سکوت و سخنم را تشخیص میتوانم. نه در پی تشجیع و ترغیب مردمم هستم و نه طرفدار حرفهای غیر عملی. جانب سخن من دوستان و هموطنانیاند که سر سوزن حرمت و ارادتی میان ما هنوز برقرار است. مجبورم پای این داعیه را در میان آورم؛ مادامی که ترانههای حماسی مرا گوش میدادید، سربلند بودید و شجاعتتان دشمن را زبون ساخته بود. بیایید به همان روزها برگردیم و بخوانیم:
روان فرزندان آزادهیی که در سنگرها شجاعانه رزمیدند و شهید شدند، شاد باد.
راه شیوه سربلهیه بسته کمر باید کد
اِمشَو هم تیر موشونه فکر سحر باید کد
داوود سرخوش۱۱ نوامبر، ویانا
>>> سرخوش و مدهوش به خیال من که شما جغرافیه تان را در جغرافیای بیگانه جستجو میکنید ، لطف کنید و به جغرافیای چنگیزی خود مراجعه کنید شاید در آن جغرافیا تاریخ خود را هم دریابید.
غلط نگفته بودند .
هزاره را که رو دادی بوی دامادی ازش میاید.
>>> عطايى
قومای عزیز!
تا ارگ رفتید و با وعده اشرف غنی برگشتید. اشرف غنی به وعدههایش عمل نکرد و عملا در جاغوری، مالستان و ارزگان عزم سرکوب طالبان را ندارند و فقط وقتکشی میکنند. در کابل هم بمبگذاری مشخصا به هدف سرکوب، ارعاب و جلوگیری از شکلگیری اعتراض گسترده مردمی بود. حالا هم تهدید مرگ در جاغوری، مالستان و ارزگان وجود دارد و هم تهدید مرگ در کابل اگر اعتراض کنید. فردا با یکسره شدن کار جاغوری، مالستان و ارزگان، نوبت به بهسود، دایزنگی، دایکندی، کابل و مزار و هرات میرسد. بعد از هزاره نوبت به تاجیک و اوزبیگ میرسد.
خلاصه این که منتظر نوبت خود میمانید یا که مطالعهشده، آمادگیگرفته، باقبولهزینه انفجار و انتحار و با عزم و اراده باز هم به خیابان میآیید و گریبان ارگ را میگیرید؟
>>> عطایی محترم شما خیلی به جا فرمودید، بعد از هزاره نوبت تاجیک و بعداز تاجیک نوبت ازبک میرسد.
این را که ما 21 سال پیش هم دیدیم. اما کجاست که کسی درس بگیرد...... از ازبک توقعی نیست اما تاجیک ها بدانید که تاریخ سرنوشت دوقوم بزرگ (تاجیک و هزاره) را بهم پیوند داده و این دیگر قابل انکار نیست. من نمیدانم قشر نخبه هزاره و تاجیک در این مورد آیا گاهی یک تحقیق علمی انجام داده اند یا نه؟ با اطمینان قریب به یقین گفته میتوانم که نه. من نمیدانم که هزاره های افراطی از دشمنی با شاد روان احمد شاه مسعود و استاد ربانی چه سودی می برند! شاید میخواهند ترحم پشتون ها را بخود جلب کنند! اما رخ حرفم به طرف تمام هزاره ها نیست، حرفم متوجه همان هایی است که تلاش داشتند تا نام دانشگاه استاد ربانی را تغییر دهند!!!!
یک دانشگاه درجه دهم به نام استاد بزرگ است اما بعضی از جوانان نا آگاه هزاره به تحریک افراد گلبدین میروند مظاهره میکنند و در حقیقت به ریشه خود شان به تیشه میزنند.
حادثه افشار اشتباه بود اما مقاومت مسعود در پنجشیر باعث شد تا طالب نتواند دستورالعمل "سقاوی دوم" را عملی کند..... با توجه به گستردگی و اثر گذاری تاجیک ها در گذشته و حال افغانستان، پشتون ها به هیچ وجه نمی توانند برضد تاجیک ها کاری کنند اما هزاره های ما آسیب پذیر اند بناً از حد اقل چند تن از دانش آموزان مقطع کارشناسی ارشد و دکترا (تاجیک ه هزاره) میخواهم به روش های عملی در مورد اتحاد استراتیژیک تاجیک ها وهزاره ها تحقیق کنند، نتایج را هم نشر کنند تا آنهایی را که هنوز هم در این مورد شک دارند یقین کنند که این اتحاد نیاز است ..... و آن هم نیاز یک روز و دو روز نه بلکه تام زمانی که قوم تمامیت خواه پشتون اصول و ارزش های شهروندی را بپذیرد و از سطه تک قومی دست بکشد. در این مقطع زمانی که اقوام پشتون بنا بر ضعف فرهنگی و بیسوادی در دامن استخبارات بیرونی افتیده اند، اتحاد تاجیک ها و هزاره ها برای تمام اقوام افغانستان مفید واقع میشود، نسل های بعدی پشتون ها با برخوردارشدن از عدالت و رفاهیت متوجه خواهند شد که آنها راه غلظ رفته بودند.
اتحاد هزاره و تاجیک برای تامین عدالت باشد به برای سلطه گری و ظلم بر دیگری و من مطمین استم که در هردو قوم این ظرفیت موجود است.
متحد شوید در غیر آن نا بود میشوید!!
>>> وقتی حغرافیای حقیقی از خراسان مبدل به افغانستان شد این پسامدها را دنبال دارد که پشتون ها با آنکه خود مهاجر از کوه های سلیمان هستند و بیش از سیصد سال قدمت تاریخی ثبت شده ندارند خود را مالک و رئیس سرزمین ما فارسیوان(هزارتاجیکها)بدانند
>>> هزاره همت بسر دره بيرارمه
تير وكمان و تبر دره بيرارمه
اوغورو نميله در قشلاقشي
جاي كوچي نيه ايلاقشي
قربانعلي
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است