دست رد به سینه خلیلزاد بزنید
 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۰۸    ۱۳۹۷/۸/۲۲ کد خبر: 155909 منبع: پرینت

اشرف غنی در مخالفت به طرح خلیلزاد مبنی بر ایجاد ادارۀ موقت و سپس تدوین قانون اساسی و دولت شکل گرفته از آن قانون، حق به جانب است.

اشرف غنی در مخالفت با پیشنهاد تعلیق انتخابات ریاست جمهوری از سوی خلیلزاد و اصرار بر برگزاری این انتخابات، حق به جانب است؛ اما نه با مدیریت این کمیسیون ناتوان و ناکام حکومتی اش. کمیسیون انتخابات باید چنان اصلاح شود که ظرفیت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را پیدا کند.
از اشرف غنی باید حمایت کرد و دست رد به سینۀ خلیلزاد زد.

سیاست خلیل زاد در چهار دهۀ اخیر افغانستان، سیاست ناکام و زیانبار برای ثبات و توسعۀ پایدار و عدالت اجتماعی و سیاسی بود و است. بخشی از عوامل شکل گیری و قدرت یابی تروریزم مشترک طالبانی و القاعده محصول دیدگاه و تلقینات او بر دولت امریکا بود.

زلمی خلیلزاد در طرح جدید خویش می گوید که انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به تعلیق درآید، در یک برنامۀ اشتی، حکومت موقت با شرکت طالبان ساخته شود و سپس قانون اساسی و دولت جدید بوجود بیاید.

این طرح، طرح رفتن به نقطۀ صفر و بازگشت به یک دور باطلِ غلط اندر غلط است. هیچ زمینه و ضمانتی هم وجود ندارد که در این بازگشت به نقطۀ صفر، افغانستان به ثبات پایدار برسد و تمام بازیگران منطقه ای و جهانی بر سر افغانستان به آن توافق کنند.

اگر طالبان به اشتراک در حکومت موقت توافق می کنند و به تغییر در قانون اساسی قانع می شوند، چرا به این حکومت شامل ساخته نمی شوند؟
تفاوت بین شرکت طالبان در حکومت موقت و این حکومت و اصلاح قانون اساسی موجود با تدوین یک قانون اساسی دیگر در چیست که خلیلزاد می خواهد افغانستان را به 17 سال قبل ببرد؟

محمد اکرام اندیشمند


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
غنی
خلیلزاد
نظرات بینندگان:

>>>   Shamla.
خلیل زاد ادامه دهنده راه جان کری است . او حتا قوی تر و اثرگذارتر از جان کری عمل خواهد کرد و " گپش گپ " خواهد بود .
زیرا خلیل زاد دُم همه را زیر پا داشته ، رگ خواب هر رهبر ، قوماندان و دیسانت شده را خوب می شناسد .
خلیل زاد طی گفتگو های رو در رو با رهبران وابسته و نیمه وابسته به امریکا ، با یک تیر دو فاخته شکار می نماید و شاید هم سه فاخته .
فاخته ی اول : کسی سر راه مشارکت مهره های سوخته ی طالبان در حکومت قرار نگیرد . درست مثل پیوستن گلبدین با ارگ .
فاخته ی دوم : انتخابات ریاست جمهوری به تعویق افتاده ، بعدن بر تقسیم کرسی ها که از قبل پلان شده است کسی خُرده نگیرد . ( البته اکت های نمایشی مجاز است )
و فاخته ی سوم : " گپ بین خود ما باشد " برای نمایش دیموکراسی و حقانیت امریکا ، هرکدام میتواند همانند آقای کرزی ، امریکا و سیاست هایش را انتقاد و سرزنش نماید .
همچنان طی این ملاقات ها ، خلیل زاد میخواهد به همه بفهماند که او یک امریکایی واقعیست . هم می تواند ایجاد نماید و هم قادر است از بین ببرد !
مجاهد ، نی مجاهد !
طالب ، نی طالب !
القاعده ، نی القاعده ! ....

وشاید هم غنی ، نی غنی . دوستم ، نی دوستم . عطا ، نی عطا و قس علیهذا .

>>>   وليزاده
می‌پرسند که چرا باید خلیل‌زاد برای آینده ما طرح بریزد. خوب پس کی این کار را بکند؟ جنگ ادامه دارد و باید پایان یابد. طالبان با رهبران حکومت فعلی حاضر به مذاکره نیستند، رهبران حکومت حاضر به پذیرش اشتباهات و استعفا نیستند و بر برگزاری انتخابات نمایشی و تقلبی که زمینه دوام حضور شان را در قدرت فراهم سازد، اصرار دارند، حرف و اعتراض مردم شنیده نمی‌شود، پارلمان به مرده گاو خانه سیاسی مبدل شده است، قاضی کلان ما توان محاکمه سو استفاده کننده از قدرت را ندارد، احزاب سیاسی به چند شخص معامله گر و سیاست نفهم و بی تعهد به سرنوشت مردم تقلیل یافته اند، جامعه مدنی در انحصار چند تا لشمک بچه‌های خوش تیب پروژه بگیر درآمده که بزرگترین دست آوردش یگان روز مزاحمت به پودری های پارک شهر نو و مثلا نواختن چند پنجه گیتار در گوشه پارک است که مصرف پروژه ها تیر شود؛ و... با این وضع چه چاره‌یی جز تن دادن به طرح های من درآوردی خلیلزاد و امثالهم داریم؟ ما که ادم نشدیم!!

>>>   Amirzada II
سه گزینه احتمالی معامله امریکایی ها با پاکستان تحت نام صلح با طالبان

واقعیت اینست که حکومت غنی توان و صلاحیت تصمیم گیری در امر صلح و جنگ را حتا با "برادران ناراضی" خود شان ندارد. تصمیم اینکه انتخابات برگزار شود و یا نشود از صلاحیت اشرف غنی خارج است.
طالبان یک نیروی مستقل نیستند که تصمیم جنگ و صلح را با قدرت های بزرگ و یا حکومت دست نشانده آنها در ارگ کابل بگیرند.
مدیریت مذاکرات طالبان تحت نام" صلح" بدست پاکستانی ها است. حضور طالبان درین پایتخت و آن پایتخت کشور ها یک چیزی نمایشی بیش نیست. افزون بر آن طالبان آنقدر بیچاره و بیسواد اند که چیزی برای گفتن در مذاکرات با قدرت های بازیگر جهان ندارند.
یک طالب بیسواد با کدام منطق با قدرت های بزرگ چانه به سر قدرت می زند؟
امریکایی ها پیش از اینکه روسها ابتکار عمل را در دست گرفته با همدستی با ایرانی ها و چینایی ها بر سر طالبان سر سرمایگذاری کنند و در جستجوی انتقام شوروی سابق شوند با شدت وارد بازی بنام صلح با پاکستانی ها شده اند.
خلیلزاد که هم طالب است و هم تکنوکرات مجرب، مناسب ترین مامور این بازی از سوی واشنگتن بحساب می آید.
تصور میشود که امریکاییها سه گزینه احتمالی معامله با پاکستانی ها دارند:
۱) گزینه حکومت ائتلافی میان سکولار های غربی و طالبان در محوریت امریکا و پاکستان. برای این کار در نظر دارند که از طریق یک کنفرانس نظیر بن به این ائتلاف مشروعیت بین المللی بدهند.
بسیاری ها باور دارند که ممکنست پاکستانیها این طرح را با قاطعیت رد کنند. زیرا آنها کمتر از یک حکومت خالص طالبانی راضی نخواهند شد. شوروی ها نیز طرفدار حکومت ائتلافی در چهار چوب مصالحه ملی میان نجیب و مجاهدین بودند، که نتیجه نداد.
۲) گزینه حکومت ائتلافی میان طالبان و مجاهدین شمال بحیث حکومت وحدت ملی. این طرح ممکنست بخاطر جلو گیری از جنگ داخلی مورد قبول پاکستانی ها و حمایت روسها، ایرانی ها، ترک ها و هندی ها قرار گیرد.
۳) گزینه انتقال کامل قدرت به طالبان در محوریت پاکستان است.
این گزینه در واقع نقشه راه یک جنگ داخلی تمام عیار است.

>>>   اگر بازهم انتخابات ریاست جمهوری با همین کمیسون انتخاباتی طرفدار غنی احمدزی که با افزودی معاش بیشتر از پینج لک افغانی در ماه برعلاوه سایر امتیازات دیگر از جانب غنی تطمیع گردیده اند نه امنیت بوجود میاید و نه روز و روزگار مردم بهبود میابد و نه طالبان از جنگ دست میکشد پس بهتر خواهد بود که طبق نظر خلیلزاد حکومت موقت که نظر اکثریت مردم هم است بجای این حکومت فاسد بیکاره بوجود بیاید و سر از نو بدون در نظرداشت دامن زدن به تعصبات قومی و زبانی و سمتی و گروهی قانون اساسی که همه مردم خود را دران ببینند و بحیث یک شهروند مساوی الحقوق باشند ترتیب و تدوین گردد و باساس ان انتخابات ازاد و مستقل و شفاف برگذار گردد هرکسی کهرای مردم را گرفت نوش جانش ریس جمهورشود اینکار چه عیب دارد که ندارد .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است