تشدید نیاز به علیپورها در حوزه های ضد طالب
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۵۵    ۱۳۹۷/۹/۷ کد خبر: 156188 منبع: پرینت

علیپور را ظاهرا در پی اعتراض مردم خشمگین و تلاش چند تن از دولتی ها به صورت مشروط رها کردند. شخصا نسبت به این رهایی مشروط بدبینم و کل این داستان را گیج کننده و مشکوک می یابم. علیپور چرا و به دعوت و ضمانت چه کسانی به کابل آمد؟ آیا آنهایی که او را به کابل کشاندند، خود با دستگیری او غافلگیر شدند، یعنی فریب خوردند و یا طرحی و برنامه ای در کار بود و آنها از آن آگاهی داشتند؟

اعتراض نه چندان مسالمت آمیز مردم به دستگیری علیپور نشان داد که افغانستان دارد وارد مرحله ای جدیدی می شود. مردم دارند به لحاظ روانی از مرزهایی که قبلا برای شان محترم و یا ترسناک بود عبور می کنند. کاسه های صبر لبریز شده است، خشم و نفرت در هر سو بیداد می کند، و طالبان هم به صورت بی رحمانه و پیگیر، قلمرو حاکمیت کابل را محدودتر کرده، به قدرت، نفوذ و قلمرو تحت کترول شان می افزایند.

غنی در کنفرانس پیشرو، هیچ دست آورد مهمی برای نشان دادن ندارد که برای حامیان غربی کابل، حمایت دوامدار و درازمدت را توجیه کند. بیش از نصف کشور در کنترول کابل نیست. تلفات نیروهای امنیتی، باورنکردنی و کمرشکن است. بخش های عظیمی از جمعیت کشور، خواسته و یا نخواسته حاکمیت طالبان را پذیرفته اند. شکاف های اجتماعی، عمیق تر از همیشه است، و دارد فعال و فعالتر می شود. فساد حلقه ی اطراف غنی، وحشتناکتر از آن است که از چشم غربی ها پوشیده مانده باشد، و آنها به خوبی می دانند که غنی، اراده، مهارت، کاریزما و تعادل روانی لازم برای ایجاد یک اجماع نسبی در کابل را هم ندارد. این تصویر خوشایندی برای هیچ کس جز خلیلزاد و طالبان و حامیانش نیست، چون نشان می دهد که طالبانی شدن افغانستان، یک امکان جدی است.

آنچه را در چنین شرایطی نباید فراموش کرد، کل وضعیت و دورنمای نه چندان روشن آینده است. علیپور شاید کاملا از دام دسیسه ها رها شود یا نشود، اما برداشت من آن است که نیاز به علیپورها در سراسر حوزه های ضد طالب هر روز تشدید خواهد شد. مردم در این حوزه ها نمی توانند به دولتی که توان متوقف کردن طالبان را ندارد، و عملا به صورت عمدی و یا غیرعمدی به نفع طالبان کار می کند تکیه کنند، و به انتخاب های دیگری برای دفاع از زندگی، سرزمین و آینده ای خویش نیاندیشند.

عبدالله وطندار


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
علیپور
ضد طالب
نظرات بینندگان:

>>>   هر روز و در هر زمان اشرف غنی احمدزی را مردم هزاره و سایر کسان قومگرا خطاب میکنند ایا این ضمانت رهایی علیپور قوماندان هزاره توسط سرور دانش معاون دوم ریس جمهور قومگرایی و قوم پرستی نیست وقتیکه یکی از قوماندانان سر شناس ازبک و نماینده خاص معاون اول ریاست جمهوری از جانب مسولین امنیتی در ولایت فاریاب دستگیر شد و به کابل منتقل و در بند امنیت ملی است در مقابل مظاهره کنندگان همین معاون دوم سرور دانش گفته بود که بگذارید تا عدالت تطبیق گردد حال چرا نگذاشت که عدالت بالای قوماندان علیپور از قوم و تبار خودش تطبیق گردد فورن به ضمانت خود انرا از بند ریاست امنیت ملی نجات داد که سبب نا رضایتی ریس عمومی امنیت ملی گردیده است قوماندان علیپور را در مهمانخانه شخصی خودش جگهداری میکند که مبادا به ان اسیبی برسد یک بام دو هوا .

>>>   علیپور را خوشبخت ساختی که پشت دیگرایش هم برآمدی!
نزدیک اجلاس ژنو بود که دولت برای جلوگیری از تظاهرات و آبروریزی ایلایش کرد (البته از گوشش کشید که منبعد خود را اصلاح خواهد کرد) و دیگه اگر علیپوری پیدا شود باز گپی را که به این علیپور گفته بالای آن علیپورها عملی خواهد کرد.
اس پ هزاره

>>>   اين تعهد نامه زير فشار اکراه (شکنجه ) تحميل شده و مخالف مادۀ سي ام قانون اساسي افغانستان است:
اکراه = شکنجه دينى ٬ مذهبىه سياسى٬ جسمى٬ روحى و روانى
منبع: قانون اساسي افغانستان - وزارت عدلیه - جمهوری اسلامی افغانستان:
مادۀ سي ام:
اظهار، اقرار و شهادتي که از متهم يا شخص ديگري به وسيله اکراه به دست آورده شود، اعتبار ندارد.
اقرار به جرم عبارت است از اعتراف متهم با رضايت کامل و در حالت صحت عقل، درحضور محکمه با صلاحيت.
مادۀ سي و يکم:
هر شخص مي تواند براي دفع اتهام به مجرد گرفتاري و يا براي اثبات حق خود، وکيل مدافع تعيين کند.
متهم حق دارد به مجرد گرفتاري، از اتهام منسوب اطلاع يابد و در داخل ميعادي که قانون تعيين مي کند درمحکمه حاضر گردد.
دولت در قضاياي جنايي براي متهم بي بضاعت وکيل مدافع تعيين مي نمايد.
محرميت مکالمات، مراسلات و مخابرات بين متهم و وکيل آن، از هر نوع تعرض مصؤن مي باشد.
وظايف و صلاحيت هاي وکلاى مدافع توسط قانون تنظيم مي گردد. "اظهار، اقرار و شهادتي که از متهم يا شخص ديگري به وسيله اکراه به دست آورده شود، اعتبار ندارد. اقرار به جرم عبارت است از اعتراف متهم با رضايت کامل و در حالت صحت عقل، درحضور محکمه با صلاحيت".
دولت پوشالى غنى از آله غير انسانى اکراه استفاده نموده و مى ناميد. نويسنده اين تعهدنامه همان پارسى زبانان پشتون اند. نويسندگان دولت مزدور و سازمان جاسوسى امنيت غيرمستقل حاکمان پشتون وخودفروخته نوشته اند و سرباز ضد طالبان در زير شکنجه مجبور تعهدنامه مى شوند و طالبان پليد و سياه قا تلين بشر بخاطريکه افغانپشتون اند آزاد مى شوند و صلحآميز شناخته مى شوند!
سرنگون باد دولت غنى افغان از ستان ما جدا شود
افغان نيستم!
اکراه از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آغاز نقل قول
اکراه وادار کردن دیگری به انجام یا ترک کاری است که از آن کراهت دارد. تفاوت اصلی اجبار و اکراه در این است که در اکراه اراده شخص سلب نشده و او آزادی و اختیار را دارد ولی نتیجهٔ عدم تبعیت از خواست اکراه‌کننده به‌قدری وخیم است که شخص تسلیم او می‌گردد. در واقع شخص اکراه‌شده فاقد رضایت و شخص مجبور فاقد قصد و اراده است.
در حقوق کیفری اکراه را نوعی «اجبار معنوی بیرونی» هم تعریف می‌کنند. و در کنار جنون، اشتباه و اضطرار از عوامل رافع مسئولیت کیفری به‌شمار می‌آورند.
اکراه در قانون مدنی
ماده ۲۰۲ قانون مدنی اکراه را این‌گونه تعریف کرده است: «اکراه به اعمالی حاصل می‌شود که مؤثر در شخص باشعوری بوده و او را نسبت به جان یا مال یا آبروی خود تهدید کند، به نحوی که عادتاً قابل تحمل نباشد. در مورد اعمال اکراه‌آمیز سن و شخصیت و اخلاق و مرد یا زن بودن شخص باید در نظر گرفته شود»
اگر شخصی در حالت اکراه قراردادی را انجام دهد یا مسئولیتی را بپذیرد با توجه به فقدان رضایت که از شرایط اساسی برای صحت معاملات است مسئولیتی بر او نخواهد بود. ماده ۲۰۳ می‌گوید: «اکراه موجب عدم نفوذ معامله است، اگرچه از طرف شخص خارجی غیر از متعاملین واقع شود».
اکراه در حقوق کیفری
اکراه در صورت وجود شرایطی موجب معافیت شخص از کیفر می‌شود، در نظام حقوقی ایران این شرایط این‌گونه قالب‌بندی شده‌اند
1- قدرت اکراه‌کننده بر انجام تهدید و جدی بودن تهدید
2- ناتوانی اکراه‌شونده از رفع آن
3- غیرقانونی بودن تهدید (برای مثال اکراه کردن شخص جاعل به اینکه در صورت تحریف نکردن سند او را به پلیس تحویل خواهد داد رفع مجازات از جاعل نمی‌کند.)
4- جرمی که توسط اکراه‌شونده انجام داده می‌شود نباید بیش از آنچه اکراه‌کننده خواسته باشد.
پايان نقل قول نقل قول
اين گفتار بر دشمنهاى قسم خوره حاکمان افغان يعنى پشتون اند!
و اما گپهاى دوستانه و پيگارهاى صميمانه بر غير پشتونان !
شما دشمن خود را تاهنوز نمى شناسيد!
بابه مزارى ترور شد. مسعود ترور شد برهان ربانى ترور شد توسط کرزى و برادران طالب اش اوزبيک و تاجيک ترور شد دوستم ترور شخصيتى شد و هنوز همه شما همتباران من هم با من مى گويند صابونى هايم بچه هاى کابل ستان ايم.
ولى چيزى که تا هنوز درک نکرده ايم نمى فهميم ماهيت٬ ظرفيت ٬ ويژه گى وچگونگى وخطرناکى دولت پوشالى ظالم نژادپرستانه وفاشيستى وشيونيستى وفغانى حاکمان افغان يعنى پشتون و بادران اشغالگر حکومت ساز خارجى شان مانند انگليس وروس وامريکا و ناتو شانرا!
از قهرمانان ملى تا فرمانده هاى مردمى ما با پوزش زياد حماقت شان بلندتر بودند! از پژوهش و عقل شان : دشمن خود را نشاختن . دشمن اصلى خود را نشاختن
دشمن عمده حاکمان افغان اند
خوشباورى٬ حس مدارا بودن٬ اعتماد و عدم کنترل و تفتيش و عدم برسى و هر حماقت را به گردن پروردگار انداختند.
دوستم آنقدر بى عقلى کرد که حماقت اش درج تاريخ شد.
راه حل:ترک دولت وحشت ملى - وحدت تمام مردمان غير پشتون!
از پشتونان مانند رزاق هم چيزى بور نمى شود!
على پور سلاح توست که به دولت مى دهى يااز مردم است توديگر ازمردم نيستى تو ديگر شستشوى مغزى شدى!
علی پور با مرگ سياسى قتل شدى و پيکرمرده سياسى ات برامده!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است