گفته می شود که در طرح صلح جدید غنی، سه شرط زیر درنظر گرفته شده است:
1. تاکید بر اهمیت و اعتبار قانون اساسی
2. شراکت اساسی افغانستان با جامعه جهانی
3. رهبری روند صلح توسط حکومت افغانستان

این سه شرط بسیار کلی می تواند اساس یک موضع بهتر را در گفتگوهای صلح برای غنی و کابل فراهم کند، اما از مشکلات دیگر که بگذریم، غنی و کابل برای تحمیل این شروط بر طرف مقابل، دو مشکل بسیار جدی و فوری دارند:

1. این شروط و ادعاهای غنی برای رهبری روند صلح، بی پشتوانه اند. دولت افغانستان دیری است که ابتکار عمل را در میدان جنگ در دست ندارد، و در نتیجه نمی تواند با فشار نظامی، طالبان را وادار به داد و ستد بر سر میز مذاکره بکند. ضعف دولت، ابتکار عمل طالبان در میدان جنگ و بیزاری و خستگی امریکایی ها عملا ابتکار عمل را در میدان صلح هم به دست طالبان داده است. طالبان اما در جستجوی صلح نیستند. هدف گفتگوهای ظاهرا صلح طلبانه، گمراه کردن هرچه بیشتر کابل و غربی ها، گرفتن فرصت ها و فرسوده کردن هر چه بیشتر ارتش و نیروهای امنیتی است. طالبان به خوبی نشان داده اند که قادرند به کمک پاکستانی ها، خلیلزاد و تکنوکرات های قومگرای افغانی را به راحتی فریب بدهند.

2. خلیلزاد قبل از آنکه با غنی و دولتمردان کابل مشوره کند مخفیانه با طالبان دیدار کرد، و بعدا به صورت بسیار بیش شرمانه اما ماهرانه، طرح تعویق انتخابات، برگزاری لوی جرگه و تشکیل اداره موقت و ... را به مطبوعات داد. یعنی ایشان عملا به طالبان و جهان گفتند که داستان غنی، دولت، قانون اساسی، حقوق بشر و ... مفت است، و مانعی در راه معامله با طالبان نخواهند بود. اگر نتوانیم ادعا کنیم که غنی از پشت خنجر خورد، می توانیم ادعا کنیم که او به دست یکی از هم فکران دیرینه ای خود در دنیای قومگرایی و تعصب، بی آب شد! طالبان از این بی آبی باخبرند.

گفته می شود که وقتی خلیلزاد بعد از دیدار با طالبان در قطر به کابل بر می گردد، غنی در حالی که از بی خبری خویش خشمگین بوده از او در مورد دیدارش با طالبان می پرسد. خلیلزاد موضوع گفتگو را تغییر می هد و حتی حاضر نمی شود با ولسمشر در این مورد صحبت کند!

با این حساب، موقعیت غنی و دولت کابل، بسیار بدتر از آن است که وانمود می کنند. این واقعیت را هم طالبان می دانند، هم اکثریت داخلی ها و هم خارجی ها. اینکه غنی و حلقه ی اطرافش چه بادی در سر دارند و در چه دنیای خیالیی به سر می برند، شاید شیطان بهتر بداند.

عبدالله وطندار

>>>   Dehganpoor
" خدا آن ملتی را سروری داد که تقدیرش بدست خویش بنوشت.
به آن ملت سروکاری ندارد که دهقانش برای دیگران کشت ".
این شعر اقبال لاهوری را باید با آب طلا نوشت که حال و احوال مملکت ما را چه بازیبایی خاص ، واقع بینانه ودرست بیان نموده است.
این هم رئیس جمهور چنین ملتی ( هر حرکت و طرز لباس پوشیدنش غیرنورمال است ) که سالهاست تقدیرش را خارجی ها نوشته است.
ببینید و خود قضاوت کنید !

>>>   جعفر عطايى
تعصب در برابر هزاره چقدر شدید است. تمام مملکت بر باد شد، معصوم استانکزی حرف از استعفا نزد؛ اما حالا بخاطر علی‌پور که دولت حتی اتهامات جدی بر علیه او ندارد، استانکزی تهدید به استعفا کرده است. کاشکی ده درصد این تعصب که بر ضد هزاره دارند، در دفاع از افغانستان می‌داشتند، امروز کشور صاحب امنیت شده بود.

>>>   Ayendagan
سه نوع فاشیست با یک خط فکری در سه جبهه فعالیت دارند!
۱- فاشیست های حکومتی که بطور رسمی و علنی برای حذف اقوام و شخصیت های بانفوذ، گسترش فرهنگ، زبان خودشان‌ و بقای قدرت فعالیت می کنند.
۲- فاشیست های مطبوعاتی که در رسانه های اجتماعی، فضای مجازی، مجلات، روزنامه ها و انتشار کتب و مقالات برای ترور شخصیت ها، فرهنگ سازی کاذب و فریب اذهان عامه فعالیت دارند.
۳- فاشیست ها دینی افراطی مسلح که عملا در جنگ استند و بطور وحشیانه و بی رحمانه نسل کشی می کنند.
سر های هر سه این فاشیست ها در یک آبخور خم است با یک طرز تفکر و با شیوه های مختلف مبارزه، بطور سیستماتیک در نابودی، فرهنگ، تاریخ، زبان، ترور شخصیت ها، تضعیف و نسل کشی دیگر اقوام فعالیت می کنند.

>>>   برنامه آینده حکومت افغانستان قبلا طرح ریزی شده و خلیل زاد برای تطبیق وانداختن فرش سرخ برای طالبان آمده.

>>>   به نظر شما کی ها دولت مردان کابل هستند که خلیلزاد همرایش گفتگو می‌کرد اگر نظر تان غنی باشد این مشکلی نیست چون همرایی بادار غنی ملاقات کرده است واگر چند دزد ولندغر هدف تان باشد این یک نظر پوچ و بی معنایی شما است چون دزد آن و لندغر ها امتحان خود را پیش بادار امریکایی خود و مردم داده است و خلیلزاد میداند که اینها آنقدر مطرح نیست که به ارتباط صلح به سطح یک مملکت همرایشان گفتگو شود بهتر است که همرایی مردم بی طرف در قریه وقصبات که همه بدبختی ها را میکشاند گفتگو شود و‌بهترین راه همین است که باید گیلم دزدان زور گویان به یکباره گی جمع شود

>>>   اقای وطندار!به عقیده من بیوطن (مهاجر)٬ قصه غنی صاحب مفت است. بجا گفته اند که به اذان ملای غریب کس نماز نمیخواند.اگر صلحی بوجود اید ابتکار وعمل امریکایی ها خواهد بود.
عاقل

>>>   برگشت طالبان بر اریکه ی قدرت
ایالات متحده ی امریکا پس ازگذشت هفده سال جنگ و خونریزی درافغانستان که تاکنون به قیمت جان دوصدهزارافغان تمام شده است ، شتابزده خواهان صلح در افغانستان شده است . طوری که زلمی خلیل زاد مهندس ناکام سیاستهای آنکشور آرزو دارد تا سه ماه آینده طالبان را نیز وارد معرکه ی انتخابات ریاست جمهوری سازد.
مذاکرات پیهم و رو درروی خلیل زاد با طالبان درقطر، که هیچ تعبیری به جز برسمیت شناختن طالبان به حیث یک قدرت سیاسی - نظامی نیرومند ندارد فقط یک هدف را دنبال می نماید و آن به قدرت رساندن دوباره ی طالبان و یا کم ازکم شریک کردن پر قدرت آنان در بدنه ی حکومت است و بس .
طالبانی که هفده سال پیش به عنوان یک گروه شورشی نا منظم با زور از قدرت سرنگون شدند ، حالا دوباره با وزنه ی دیگر ی وارد میدان می شوند .
آنان اکنون با حملات گروهی خونبارِ ( حتا چند هزار نفری ) به پاسگاه های بزرگ نظامی و مراکز شهرهای بزرگ و با کشتارهای منظم انتحاری حتا در پشت دروازه های ارگ و سپیدار ، امریکای قدرتمند را بسوی خویش کشانده ، و در چانه زنی های صلح ، با کمترازخروج نظامیان خارجی از افغانستان قناعت نمی نمایند .
طالبان تا هنوز نه تقسیم قدرت میخواهند و نه مشارکت در قدرت را . طالبان فقط امارت اسلامی میخواهند و جاری شدن دوباره ی شریعت غرای محمدی را . به نظر آنان دولت افغانستان ، فاسد ، غیراسلامی و نامشروع است و درست به همین دلیل آنان تا هنوزحاضر به مذاکره با این دولت نیستند .
طالبان که در حضور نیرو های نظامی امریکا ، ساحه ی تسلط و نفوذ شان را بر بیش از نیم افغانستان وسعت داده اند ، بخوبی می دانند که گروههای بگیل ، بی اتفاق و پول پرست شامل و یا بیرون ازحاکمیت کابل ، به هیچ صورت توان روبرویی با ایشان را ندارند . آنان بی توجه به لاف زنی های حکومت فاسد و رهبران پول پرست و غاصب جهادی ، آرزو دارند با خروج نظامیان خارجی از افغانستان ، قدرت را با زور یا رضا خود تصاحب نمایند .
دولت امریکا و رییس جمهور تاجر آن که آرزو دارد هرچه زودتر به شکلی از افغانستان پا پس کشیده ، به هزینه های گزاف چند صد میلیارد دالری آنکشور نقطه ی پایان بگذارد ، با ارتقای اهمیت و موقعیت سیاسی - نظامی طالبان میخواهد زمینه های شرکت آنان در قدرت را به نحو موثری مساعد گردانند .
امریکای سودجو که هنوز قصد غیابت دایمی از افغانستان و منطقه را ندارد ، اینبار با رنگ و ترفند دیگر ی طالبان را بروی صحنه خواهد آورد .
به باور ناظران همانگونه که هفده سال پیش امریکا و مشاورارشد اش خلیلزاد بدون راهبرد و برنامه ی حساب شده پس از سقوط شتاب زده ی طالبان ، حکومت فاسد حامدکرزی و جنگهای خونین را به وجود آوردند ، اکنون نیز میخواهند با عجله و بدون راهکار حساب شده ، گروه تروریستی طالبان را دوباره بر اریکه ی قدرت تکیه بدهند .
هرچند قدرت های منطقوی چالش بزرگی در برابر نقشه های توطئه گرانه و توسعه طلبانه ی امریکا خواهد بود ؛ اما طوری که معلوم است از اثر توطئه های شوم امریکا ، انگلیس و پاکستان ، افغانستان باردیگر در دام تنگ و سیاه بنیادگرایان اسلامی طالبانی خواهد افتاد . مگر آن که تمام اقوام ، نیروهای مردمی ، ملی و مترقی در کنار هم قرار گرفته ، مانع تطبیق این نقشه های شوم شوند . و نگذارند تا امریکای جهانخوار تجربه ی تلخ و سیاه تاریخی دوران طالبان را دوباره بر ملت مظلوم ما تکرار نماید .
فروغی

>>>   وزارت داخله کاملا پشتونیزه شد !

1-معاون اول وزارت امورداخله -پشتون
2-معین ارشد امنیتی وزارت داخله -پشتون
3-معین اداری - پشتون
4-معین پالسی - پشتون
5-معین محافظت - پشتون
6- معاون معینیت پالسی-پشتون
7-رییس ریاست عمومی استخبارات- پشتون
8-رییس عمومی قطعات خاص-پشتون
9-رییس توقیف خانه ها -پشتون
10-رییس عمومی جنایی-پشتون
11-رییس عمومی لوژستیک-پشتون
12-رییس عمومی مالی-پشتون
13-قومندان اکادمی پولیس - پشتون
14-رییس کشف -پشتون
15-رییس جرایم سنگین-پشتون
16-رییس جرایم خاص-پشتون
17-رییس دفتر معیین ارشد-پشتون
18-رییس دفتر معین اداری-پشتون
19-رییس دفتر معین پالسی - پشتون
20-رییس دفتر معاون اول -پشتون
21-رییس ارکان معینیت ارشد-پشتون
22-رییس انجنیری -پشتون
23-معاون نظامی معینیت تامیناتی -پشتون
24-قومندان عمومی پولیس محلی -پشتون
25-قومندان سرحدی -پشتون
26-قومندان میدان هوای کابل -پشتون
27-قومندان های چهار زون پولیس-پشتون
28-قومندان امنیه کابل-پشتون
29-رییس پیژنتون - پشتون
30-رییس پولیس محافظت بین المللی -پشتون
31-قومندان زندان پلچرخی -پشتون

>>>   Abdul Hai Khurasani
مهاجرت دسته‌‌ جمعی پیروان آئین هندو و سیک از افغانستان،برای ما شرم آور،تأسف بار و ننگین می باشد.
روزگاری بود که سرزمین خراسان پنهاور ؛ محیط امن و آرام برای تمام پیروان ادیان سماوی و غیر سماوی بود و دانشمندان یهودی و نصرانی و زردشتی و مسلمان در مراکز تحقیقاتی؛ بخارا و طوس و هرات و بلخ و ری و کاشغر و خوارزم در کنار هم به تحقیق و مطالعه مشغول بودند.
متأسفانه با ایجاد هویت سیاسی افغانستان،کم کم این محیط مداراء و تکثر گرا به محیط دگم اندیشانه یی قبیله و تفکر خوارجی نهروانی نزدیک شد و فاشیسم افغانی بیش از پیش خود را با خوی و فرهنگ عربیت قبیله نزدیکتر ساخت تا جاییکه امروز ،حتی در تمام سرزمین ما،یک کلیسا،کنیسه،نیایش گاه نیاکان ما (زردشتی )وجود ندارد، و این بزرگ‌ترین کمبود و نقص جامعهٔ ماست.
آری،انگار برای احیاء تمدن و ایجاد مدینه فاضله انسانی،باید از قبرستانهای بلخ و هری و غزنین و بخارا و خوارزم .....گذشت.

>>>   تبریک بقیه سهم ندارند
این است اشتراک ملی
و وحدت ملی

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است