سرور دانش هم موضع حمداالله محب را تایید کرد
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۰    ۱۳۹۷/۱۰/۱ کد خبر: 156569 منبع: پرینت

بعد از اعلامیه حمداالله محب، سرور دانش هم به مذاکرات طالبان و آمریکا و نپذیرفتن هیات ارگ نشینان توسط طالبان در ابوظبی عصبانیت خود را به نمایش گذاشت!

آقای دانش تحت عنوان (نظام سیاسی پایدار ، جمهوریت نه امارت) نوشته هفت بندی را به نشر رسانیده است که محتوای آن به مذاکرات طالبان و حامیان طالبان و تحقیر هیات ارگ نشینان توسط طالبان در مذاکرات ابوظبی را در بر می گیرد.

هنگام خواندن نوشته آقای دانش نوشته آقای امیری در مورد توهم هزاره ها به یادم آمد و فکر کردم کاش آن نوشته آقای امیری در مورد توهم ارگ نشینان می بود ، آقای دانش در این نوشته برای آمریکا خط و نشان می کشد که چه را ارگ نشینان قبول دارند و چه را قبول ندارند آقای دانش از یک جانب ادعا می کند که پروسه صلح تنها کار حکومت و دولت نیست و مردم باید در آن سهم داده شود و از جانب دگر ارگ نشینان را نماینده مردم می داند که باید پروسه صلح را به پیش ببرند.

آقای دانش به تعداد ۴۲۰ هزار افراد ملکی و ۳۵۰ هزار پرسونل نظامی را به رخ آمریکایی ها می کشد و خاطر نشان می سازد که طالبان باید در چوکات همین حکومت و همین قانون اساسی پذیرفته شوند و در این راه عجله باید صورت نگیرد.

آقای دانش مگر در باره تمویل این افراد ملکی و پرسونل نظامی سکوت اختیار می کند ،آقای دانش مگر نمی داند که گروه تروریستی طالبان نه دولت را قبول دارند و نه هم قانون اساسی را و این امر را به صراحت بیان کرده اند ، اگر ارگ نشینان به توهم به سر نمی بردند اعلام ترامپ مبنی بر اخراج قوای آمریکا از سوریه را به تحلیل می گرفتند چنین عصبانی نمی شدند و با قضایا عاقلانه و با تفکر برخورد می کردند.

برای آمریکا افغانستان هیچ برتری نسبت به سوریه ندارد و آمریکایی ها به این امر واقف هستند که ارگ نشینان در حدود هزار میلیارد دالر را در افغانستان حیف و میل کردند و دزدیدند و برای مردم افغانستان کدام دست آورد ندارند پس بعید نیست که آمریکایی‌ها یک روز اعلام نمایند که قوای خود را از افغانستان بیرون می کنند.

حسن علی عدالت


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
سرور دانش
حمدالله محب
نظرات بینندگان:

>>>   در ارتباط با مذاکرات صلح:
نظام سیاسی پایدار، نه اداره موقت؛ جمهوریت، نه امارت؛
---------------------------------
در روزهای گذشته برای مدت سه روز، گفتگوهای جدی و طولانی بین نمایندگان طالبان و هیأت های کشورهای ایالات متحده آمریکا، پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی از یکسو و بین هیأت اعزامی دولت افغانستان و هیأت های کشورهای یاد شده از سوی دیگر در شهر ابوظبی امارات صورت گرفت. این تماس ها و مذاکرات در نوع خود برای اولین بار است که در این سطح و به صورت رسمی و علنی صورت می گیرد و نشان دهنده پیشرفت امیدوار کننده طرح صلح و تلاش های ملی، منطقه ای و بین المللی در این رابطه است. اما علی رغم برخی از ذوق زدگی ها و شتابزدگی ها، به نظرم هنوز هم دشواری ها و پیچیدگی های زیادی پیش رو است و ما هنوز در آغاز راه هستیم و از هم اکنون حد اقل چند نقطه کلیدی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد:

1. در این که صلح یک ضرورت است و هر جنگی باید در پایان به صلح بینجامد، جای هیچ شکی نیست. مردم افغانستان در طول 40 سال اخیر قربانی جنگ های تحمیلی بوده اند و اکنون هم دولت افغانستان در طول بیش از یک و نیم دهه اخیر در برابر جنگ های تحمیلی و حملات تروریستی ای که ریشه در خارج مرزهای افغانستان داشته، از خود و از مردم کشور دفاع کرده است و در کنار این دفاع مشروع، هیچگاه بر طبل دوام جنگ نکوبیده و بر ادامه خونریزی اصرار نورزیده و همواره صادقانه از هر نوع طرح صلح استقبال کرده و طرح های روشنی را هم در این رابطه ارائه کرده است و بر عکس، جانب مخالفین مسلح مخصوصا گروه طالبان در طول این سال ها نه تنها با نیروهای امنیتی و دفاعی کشور جنگیده اند، بلکه در اثر حملات کور انتحاری و انفجاری آنان ده ها هزار افراد بی گناه ملکی افغانستان جان باخته اند و آنان مسئول اصلی این همه کشتار و خونریزی هستند نه دولت افغانستان. اما در عین حال دولت افغانستان همواره آمادگی خود را برای یک مذاکرات بدون قید و شرط اعلام کرده، ولی تحقق صلح را غیر مشروط نمی داند، زیرا صلح قبل از این که یک مسأله حکومتی باشد، یک مسأله ملی است و شرایط و دیدگاه های ملت افغانستان باید در نظر گرفته شود.

2. در تاریخ سیاسی افغانستان دولت سازی همواره یک مسأله بسیار مهم بوده است. در طول 17 سال اخیر، افغانستان موفق شده که در چارچوب قانون اساسی نوین خود، پروسه دولت سازی را به صورت نسبتا موفق عملی سازد. ما اکنون دارای قوای سه گانه مبتنی بر قانون اساسی و با رعایت اصل تفکیک قوا و اتکا بر انتخابات و اراده مردم هستیم و یک ماشین بوروکراسی با 420 هزار نیروی خدمات ملکی و در کنار آن در حدود 350 هزار نیروی امنیتی و دفاعی داریم. همه این سازوکارها بعد از ختم دوره موقت و دوره انتقالی، با تصویب یک قانون اساسی، سامان یافته است و این قانون مورد حمایت اکثریت قاطع گروه های سیاسی و اجتماعی و قومی کشور است. بنا بر این صلح هم باید به تقویت این نظام سیاسی و پایداری و توسعه آن بینجامد. اگر کسی این تصور را داشته باشد که صلح به انحلال دولت و ماشین ملکی و نظامی آن منجر می شود، سخت در اشتباه است. برای ملت افغانستان بسیار سنگین و بلکه غیر قابل قبول است که هر روز قربانی هوس های سیاسی ناپایدار و مقطعی مانند اداره موقت شود.

3. در راستای دولت سازی، «جمهوریت» یک عنصر کلیدی است که به خاطر اهمیت آن، حتی قانون اساسی موجود، این عنصر را غیر قابل تعدیل دانسته است. جمهوریت همان نظامی است که اراده ملت را اصل می داند. در این نظام حاکمیت ملی به آرای مستقیم یا غیر مستقیم مردم تعلق دارد و برخاسته از انتخابات عمومی و عادلانه است. نظام هایی از نوع «امارت» یا مانند آن با قرائت هایی که طالبان داشته اند، در مغایرت با این ارزش حقوقی و سیاسی بوده و برای مردم افغانستان غیر قابل قبول است.

4. از نگاه سیاسی افغانستان در دوره امارت طالبان به مرکز تروریزم و مرکز تهدید برای دنیا شناخته شده بود و به همین جهت گروه طالبان در لیست سیاه بین المللی قرار گرفت و در عمل هم در طول سالیان اخیر بیش از 20 گروه تروریستی دیگر در افغانستان در زیر چتر طالبان قرار داشته و مرتکب جنایات زیاد ضد بشری شده اند. اکنون که سخن از صلح گفته می شود، باید برای ملت افغانستان و هم برای متحدین افغانستان این تضمین داده شود که به هر نوع فعالیت تروریستی خاتمه داده می شود و دیگر کسانی و یا گروه هایی از این سرزمین به عنوان لانه ترور و خشونت و یا جنگ های نیابتی استفاده نمی کند.

5. مهم تر از همه توجه به این نکته ضروری است که صلح مسأله ای نیست که تنها به حکومت افغانستان مربوط باشد. در جنگ و صلح این مردم افغانستان هستند که تصمیم گیرنده اصلی هستند. زیرا مردم بوده اند که قربانی داده اند و در طول 17 سال گذشته به عنوان یک ملت برای خود یک نظام سیاسی ایجاد کرده اند و حکومت ها و پارلمان ها را برگزیده اند. در طول این سال ها گروه هایی شکل گرفته اند که یک تغییر بنیادی در کشور ایجاد کرده اند. جامعه رسانه های آزاد، نهادهای مدنی و فرهنگی، شبکه های زنان و جوانان، سازمان های حقوق بشری و احزاب سیاسی، نمایندگان واقعی مردم هستند که قطع نظر از تعلقات قومی و حزبی و زبانی و سمتی، آزادی و دانایی و برابری و عدالت و دموکراسی و حقوق شهروندی و وحدت ملی، آرمان مشترک همه آنان را تشکیل می دهد.

6. نکته قابل توجه دیگر این است که دولت و حکومت، نماینده مشروع و قانونی افغانستان در همه پروسه های سیاسی و امنیتی کشور است. بر این اساس در هر نوع مذاکره، حکومت افغانستان طرف اصلی قضیه است و هیچ شخص حقیقی و حقوقی دیگری نمی تواند از نگاه حقوقی و سیاسی به نمایندگی از ملت و دولت افغانستان تصمیم بگیرد. خوشبختانه همه احزاب سیاسی و نهادهای مدنی بر این نکته تأکید دارند به جز کسانی که یا از قواعد و نورم های حقوقی بی خبرند و یا هنوز ذهن آنان تحت تأثیر رسوبات دوره جهاد و دوره پیشاقانون اساسی قرار دارد. امروز گروه طالبان و حامیان آنان باید بدانند که اگر واقعا به صلح باور دارند، باید به طور مستقیم با حکومت افغانستان وارد مذاکره شوند و هیچ کشور خارجی و یا گروه سیاسی دیگر نمی تواند از حکومت افغانستان نمایندگی کند و به این معضل خاتمه ببخشد.

7. آخرین نکته هم این است که خوشبختانه شرایط دنیا و افغانستان به گونه ای است که هیچ چیزی از دید عامه مردم پنهان نمی ماند. ما از جانب حکومت افغانستان به همه هموطنان خود اطمینان می دهیم که در مورد صلح، چیزی سرّی و پنهان از مردم، نه تا کنون وجود داشته و نه بعد از این وجود خواهد داشت. همه مسایل با جزئیات در اختیار مردم قرار خواهد گرفت و همه گروه های سیاسی و اجتماعی هم حق دارند که آزادانه نظریات و انتقادات خود را مطرح کنند.
ما امیدواریم در کشور ما صلحی حاکم شود که عزت و سربلندی را برای همه مردم فراهم سازد و در پرتو آن تمام مردم افغانستان با یک نوع همزیستی مسالمت آمیز به حقوق همدیگر احترام بگذارند و در سایه یک نظام مردم سالار از حقوق بشری و شهروندی خویش برخوردار شوند.
۲۹ قوس ۱۳۹۷

>>>   امریکائی ها ملیازذ ها دالر مصرف کنند خون بدهند که یک گروپ چهارصد نفری فساد کنند غصب کنند قانون شکنی کنند اختلاس وامروز وزیر فردا وکیل پس فردا مشاور روزدیگر ائتلاف نوبت دیگر سفیر ،خارجی ها برای حفاظت چوکی اینها جان شانرا قربان کنند؟؟؟

>>>   نه کل ماند و نه کدو بلا در سر هردو .
مردم کشور ما به هیچ وجه حکومت خود ساخته امارت اسلامی زیر چتر ای اس ای و نظامیان پاکستان و رهبری طالبان مستقر در پاکستان این خاینین کشور را که یکبار در زمان اشغال گذشته شان تجربه کرده اند قبول نداشته و ندارند امادیم راجع به حکومت فعلی کشور ما اگر نظر مردمک صاحب است اکثریت مردم کشور ما از عملکرد قومگرایانه ارگ نشینان و ضعف و ناتوانانی انها در کار دولتی وعدم قانون پذیری انها که ظالمانه و زورمندانه و بخواست شخصی خودشان قوانین بشمول قانون اساسی کشور را زیر پاکرده اند کاملن ناراض هستند و خواهان رهبری جدید اشخاص کار فهم ضد قومگرایی و تعصبات قومی و سمتنی و عدالت پسند را میخواهند که حقوق شهروندی و قوانین کشور را جدا مراعات و پابند باشند اما به هیچ وجه معنی نا رضایتی مردم از رهبران سیاسی موجود به معنای از بین بردن نظام دیموکراتیک موجود که به بی راهه توسط همین رهبران سیاسی فعلی کشیده شده نبوده و نیستند نظام دیموکراتیک انتخاب شان بوده واست و نفرت و انزجار و بد بینی شان نسبت به امارت اسلامی خود پسند طالبانی ساخته و پرداخته پاکستان ا دارند و هرگز خواهان حاکم ساختن قوانین طالبانی نبوده ونیستند .

>>>   عبدالله عبدالله هم موضع دانش را تائید کرد وگفت :ای طالب چکاره است که با هیئت حکومت وحدت ملی صحبت نمیکند اما پاکستانی ها هرچه بگویند قبول دارند

>>>   نیروهای خارجی بودنشان ونبود شان برای حکومت افغانستان مهم تنها چیزی که خیلی مهم است.سلاح و مهمات.اگر در نبود خودش سلاح و مهمات زیاد به حکومت تحویل بدهد حکومت افغانستان با پشتیبانی مردم آزاد منش وقواي مسلح350 هزار نفری میتواند بشکلی موفقانه طالب را هم سرکوب وهم از خودش دفاع جانانه نماید

>>>   بنظر ميرسد وقت ان رسيده كه هر قوم امنيت خود را بگيرد و دوباره تنظيم هاي خود را اماده كند. از دولت غني توقع نميرود كه از مردم دفاع كند يا دفاع بتواند.

>>>   متاسفانه در کشور بلا کشیده ای ما کسی ملی ومردمی فکر نمیکند ونه هم سخن وبیان دارد هرکه بالای مرده ای شخصی خود گریان میکند ارگ نشینان گاهی نه اندیشیده اند که از قدرت طلبی ها وخود غرضی های انها ملت عزیز چقدر متضرر گردیده وچه بلا های را بالای کشور وملت اورده اند هنوز که در حال از دست دادن سلطه ای هدیه شده ای امریکا وخارجی هاهستندودر حالت نزع قرار دارند کوشش مینمایند تا به هر قیمتی هم که شده چند صباحی دیگر خودرا درین کرسی های پلاستیکی سرش نمایند ازین رو برای ارباب خط ونشان میکشند وتعیین موقف مینمایند بی خبر ازین که اینها چون خس وخاشاک در برابرسیل منافع غیر مشروع خارجی ها بوده ووسیله ای بیش نیستند هروقت لاریم دیدند مانند کرزی ودیگر مزدوراها دور انداخته مهره های دیگری را بجای ایشان نصب مینمایند انها بیش از بیست سال است که بالای طالب واخیرا داعش واز قدیم ها بالای حکمتیار سر مایه گذاری نموده اند واین اطفال ناز پرور را تا این حدبه رشد وپختگی رسانیده اند وبرای همچو یک روزی تعبیه کرده اند حال حمد الله مبغض وبی دانش می ایند انها رااستراتیجی میدهند وطفل های دامن گیر گریبان گیر میشود وبرماست تا به حال این بیچاره ها باید گریست ونعش بی جان انهارا در قبرستان ارزوهای نا تمام دفن باید کردوبرای شان دعای معروف انالله وانا الیه راجعون را خواند
خسته ای دلشکسته از تگذار سانچارک

>>>   هم وطنان هوشیار باشید باهم متحد شوید که آآمریکا وکشورهای عربی میخاهن وطن مارا تسلیم پاکستان جنایت کار کنن آنرا بحدف بده آن برسانن واین رهبران جهادی بی وجدان هم هم دست هستن باکشور های آ مریکا وعرب وپاکستان کسیف پدران ما وشما بودن که درهمیشه انگلیس را شکست دادن پاکستان هم زاده همان انگلیس است میخاد انتقام بگیره سرزمین پاک مارا تصرف کند در زمان حزب دیموکراتیک خلق بابایپاکستان جرعت نداشت که دماقش را بطرف کشور ما دراز کند از روزی که این جهادی های خیانت کار آمدن سره قدرت کشور ما ومردم مارا بدبخت وبیچاره کردن تمام توپ تانک وتیاره های مارا فروختن به دشمن ما پاکستان حالا هم میخاهن خاک پدران ونیاکانمارا تسلیم پاکستان جنایت کار کنن

>>>   سرور دانش همه دانشش را در پشتيباني اشرف فني بكار گرفته اي كاش كمي از دانشش را صرف خدمت به قوم خودش ميكرد.

>>>   سرور اگر دانش میداشت موزه های غنی کوچی را پالش نمیداد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است