خوب و بد نامزدی امرالله صالح و اسدالله خالد
آوردن صالح و خالد، پیام تندی به پاکستانی ها، کشتی گرفتن با خلیلزاد و اعلام آمادگی نکردن برای داد و ستد جدی با طالبان است. این کارها بدون یک پشتوانه، خودکشی و حماقت است 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۲۴    ۱۳۹۷/۱۰/۳ کد خبر: 156608 منبع: پرینت

نامزدی ناگهانی امرالله صالح برای وزارت داخله و اسدالله خالد برای وزارت دفاع از سوی غنی، نشان می دهد که وی از بازی های مرموز خلیلزاد و نادیده گرفته شدن از سوی امریکایی ها وحشت زده شده است.

امرالله صالح از دل یکی از مهمترین حوزه ها و جریان های ضد طالب برخاسته است، سال ها با طالبان جنگیده است، فهم خوبی از ریز و درشت نزاع طولانی افغانستان دارد، مخالفتش با پاکستان مثال زدنی است، و به صورت علنی و مستند در خارج و یا داخل کشور، متهم به فساد نشده است. اسدالله خالد از یک خانواده غلزی ضد طالب و نزدیک به سیاف از ناوه غزنی می آید، سال ها با طالبان جنگیده است، در این راه هزینه سنگین شخصی داده است، نگاه ضد پاکستانی دارد، و از سوی سازمان ها و خبرنگاران بین المللی به صورت مستند به نقض حقوق بشر و دست داشتن در قاچاق مواد مخدر متهم شده است، تا جایی که سال ها قبل، عفو بین الملل از کرزی خواست که او را برای ریاست امنیت ملی نامزد نکند.

رسیدن این دو به رهبری این دو وزارت مهم و کلیدی می تواند وضعیت را بدتر و یا بهتر کند. بهتر، اگر غنی و اطرافیانش به این نتیجه رسیده باشند که طالبان، خطر بسیار جدی برای همه می باشند، تلاش برای استفاده ابزاری از قدرت و نفوذ آنها برای چانه زنی سیاسی و وارد کردن فشار بر حریفان و حوزه های ضد طالب حماقت محض است و برای عقب راندن و یا شکست طالبان به چیزی بیشتر از اردوی منظم و پولیس نیاز است. بدتر، اگر غنی بخواهد با این جابجایی ها، به ماندنش در ریاست جمهوری دوام بدهد، انگشتی در چشم امریکایی ها فرو کند و زیر پای حریفان سیاسی اش را خالی کند. نامزد کردن این دو، پیام تندی به پاکستانی ها، کشتی گرفتن با خلیلزاد و اعلام آمادگی نکردن برای داد و ستد جدی با طالبان است. این کارها بدون یک پشتوانه، خودکشی و حماقت است، و تنها پشتوانه آن می تواند بسیج مردم در حوزه های ضد طالب باشد که نیازمند همان اگر اول است.

کرزی و غنی، هر دو به طالبان به عنوان یک ابزار فشار سیاسی نگاه می کردند که در صورت نیاز و در فردای دلخواه، می توان حضور و نفوذ شان را مدیریت کرد. سخن گفتن این ها از صلح با طالبان برعکس آنچه خیلی ها فکر می کنند، هیچگاه جدی نبوده است. این دو در بهترین حالت می خواسته اند با استفاده از وحشت طالبان، دیگران را از صحنه خارج کنند، در عین حال با شعار صلح، جامعه پشتون و ... را راضی نگه دارند، و در نهایت با دادن امتیازک هایی، طالبان را وارد آن نظم مورد نظر شان بکنند. ایده صلح اینها با طالبان، چیزی شبیه صلح با حکمتیار بوده است، یعنی تسلیمی آبرومندانه. اینک اما غنی متوجه شده است که رشته کار از دستش در رفته است، جایگاه و قدرتش و حتی کل نظام از سوی خلیلزاد به معامله گرفته شده است، و گپ عمیق تر از آن است که فکر می کرده است.

مدتی قبل آقای صالح نوشته بود که اگر جاغوری یک هسته کوچک دفاغی می داشت، می توانست طالبان را دفن کند. من در یاداشتی به مشکلات ایجاد چنین هسته های دفاعی در حوزه های ضد طالب در بستر سیاسی فعلی اشاره کردم. امیدوارم که صالح آن سخن خودش را از یاد نبرد و در جریان وزارتش، گوشه چشمی به ایجاد آن هسته های دفاعی محلی در حوزه های ضد طالب داشته باشد.

آقای خالد هم در گذشته، کارهایی برای ایجاد هسته های مردمی ضد طالب مخصوصا در مشرقی کرده است و امیدواریم به ایجاد چنین هسته هایی در سراسر افغانستان با جدیت فکر کند که تنها راه وادار کردن طالب به تن دادن به یک صلح واقعی، توانمند سازی نیروهای بومی و محلی ضد طالب در کنار نیروهای منظم امنیتی است. قیصاری، علی پور و دیگر چهره های مردمی ضد طالب، هیچ تهدیدی علیه نظام، افغانستان و آینده اش نیستند و نمی توانند باشند، اما این ها می توانند در مناطق شان، ماشین جنگی طالبان را فرسوده کرده از حرکت باز دارند. افغانستان به یک بسیج عمومی در مقابل طالب نیاز دارد، و اگر این بسیج انجام نشود، جا به جایی اشخاص، قهرمان بازی فردی، و لجاجت و تند گفتن های افغانی، کاری از پیش نخواهد برد.

عبدالله وطندار


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
صالح
خالد
نظرات بینندگان:

>>>   با یک دوو گل بهار نه میشود.
شریف

>>>   Salam
پاکستان ستیزی تاجیکان را نمی شود درک کرد ، من حتا در زمان حیات شهید مسعود هم مخالف آن بودم که با پاکستان مستقیم درگیر شویم ، مخالفت تاجیکان با پاکستان نتنها قدرت قبیله گرایان را در داخل تشدید می کند بل تاجیکان را در معرض خطر مضاعف قرار می دهد . قبیله گرایان با هشیاری بازی دوگانه می کنند ، هم نشان می دهند که بگویند که پاکستان چاره ی ندارد مگر از ما دفاع کند و از سوی دیگر صدا های لر و بر می کشند .
با پاکستان باید سخن زد و دریافت که چرا پاکستانی ها مخالف تاجیکان اند ، این یکی از خطیر ترین و عمده ترین وظیفه ی سیاسیون تاجیک است ، هند به عده پول می دهد تا جبهه ی علیه پاکستان بگشاید و این تاریخچه ی دراز دارد ، وزارت اقوام و قباییل و مکاتیب رحمان بایا ......را هندو ها تقویت کرده اند و دیورند خواهی هم جنگ هند و شوروی سابق بود و تمام مصارفش را این دو کشور می پرداخت . افراد نادان و نابخرد چون صالح نباید چهره همه ی تاجیکان علیه پاکستان شود و این در دراز مدت برای تاجیکان کشنده است . تمدن پارسی و زبان پارسی در پاکستان مورد احترام تاریخی است و شمال هم راه تجارت پاکستان به آسیای مرکزی است ، تاجیکان باید از این ابزار ها برای رسیدن به تفاهم با پاکستان سود جویند ، قبیله گرایان هیچگاه نمی خواهند تا تاجیک ها با پاکستان نزدیک شوند .

>>>   چرا عمدتا سِياستمداران وحتی تحلیلگران سياسی ما چنان به خودباختگی رسيده اند که حتما باید پشتوانه خارجی باشد تا مزدور آنها باشند ؟؟؟آنها قدرت ملت وياری خداوند که نمونه اش رادرجنگ عليه ارتش تادندان مسلح جهانی سرخ دیديم باور ندارند
شيوای بلخی

>>>   باآمدن این دوچهره جنک شدید تر میشود.

>>>   شرم بر غني ، كه اين دو شخص ناكام چند ساله را مسؤل دو پوست مهم و سر نوشت ساز مقرر نموده است ، آيا اسدالله خالد با شهادت نامه علوم سياسي خريده شده از تاجكستان ميتواند وزير دفاع خوب باشد، در حاليكه نه دوران ولايت هايش و نه دوران امنيتش كدام موفقيت كاري داشت، بلكه ناكام بود، و هم چنان موتروان امرالله خان بجز از مزدوري خاد و بازي دادن امريكا بعد از مرگ مسعود كدام تحصيلات مسلكي و تخصصي ندارد، و از همان خاطر دوران كارش در امنيت ملي كاملاً ناكام بوده است, و فكر نميشود كه اين دو شخص بدون رشوت گزاف از شوراي دزدان رأي اعتماد بگيرند

>>>   تاجكها پاكستان را دوست دارند و برادر ناراضي خود ميدانند و علت ان هم معلوم نيست كه چرا پاكستان از تاجك ها ناراض است. با وجود كه لر و بر خواه هم نيستند. علت بايد پيدا شود كه چرا پاكستان پشتون ها را دوست دارد و از تاجك ها ناراض است.

>>>   غنی اګر ضد طالب هم باشد مورد انتقاد است - اګربا طالب باشد - به ،به حتی به سایه اش سنګ میکوبند - نمیدانم این آدمک بیچاره بکدام دهل برقصد - عجب نوشته های ابلهانه ی تحریر میګردد.

>>>   به نظرمن کسانیکه به شکلی ازاشکال تفرقه قومی رادامن میزنند بدترازطالب ومزدوربیگانگان وبرضد مردم شریف خود اند تا زمانیکه اینها اصلاح ویا نابود نشوند قسم بخدا اگرروز خوب ببینیم

>>>   یکی از سخنان خوب اغای صالح این بوده که همیشه راست گفته و با صراحت واقیعت ها را مطرح کرده .مثلا او میگوید به دلایل ذیل طالبان پروزه پاکستان است :
۱ ۹۵ فیصد طالبان در مدارس دینی پاکستان درس خوانده یا عملا درس میخوانند .
۲ تجهیز و تمویل انها مثل مجاهدین از طرف پاکسات به کمک حلقات افراطی عرب صورت میگیرد .
۳ برای اولین بار تحت قیادت مولوی صوفی محمد این پروزه بطور امتحانی در منطقه ملکند دیزند پاکستان پیاده شد .و بعد از تجربه به افغانستان برای سرکوب مجاهدین فرستاده شدند .
هدف اصلی انان به دستور پاکستان عبارت از از بین بردن کلتور و فرهنگ تاریخی و ملی افغانهاست .و مسیر دادن به پروزه های کلان اقتصادی منطقه و یا مزاحمت این پروزه ها به نفع پاکستان
این است فلسفه وجود طالبان از نطر امرالله صالح
بنا بر همین صراحت لهجه وی یک سرمایه خوب افغانستان است و باید از وی منحیث یک افغان صادق حمایت شود

>>>   دیده شود که صلاحیت های آقای صالح دروزارت امورداخله مطابق به لایحه وظایف تاکدام خدبرایش سپرده میشود تا بتواند دراین راه قدم های مثبت بردارد.آیا آقای صالح میتواند حلقات داخلی را در وزارت داخله قانع سازد تا مانع کارهای شان نشوند بهتر است تا درقدم نخست موانع را از سر راه خود برادرد وقاصعانه درجهت های مختلف برخورد داشته باشد
س کابل


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است