مطالعه تاریخ معاصر افغانستان نشان می دهد جفایی که نیمچه ملاها به ویژه در دهه های اخیر علیه دین روا داشته اند هیچ دین ستیزی نداشته است، و جفایی که زنان پروژه گیر بر حقوق زنان در افغانستان کرده اند را نیز کمتر مرد زن ستیزی ‌انجام داده است.
این دو مثال و دهها مثال دیگر ازین دست که نشان می‌دهد معمولا آنتی تزها از دل تزها بدر می آیند، داستان افغانستان امروز ما است.

دموکراسی نوپای افغانستان نیز ازین بیماری مستثنی نیست؛ تقلبات گسترده انتخاباتی، ابهام در تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، تاخیر مضحک در اعلام نتایج، کامیاب کردن ناکامها، و چندین عملکرد ضد دموکراتیک دیگر بیشتر آن توسط فرد یا افرادی در افغانستان مدیریت شده است که نیکتایی می پوشند، خود را دموکرات می پندارند و از کثرت گرایی سخن می گویند.

تصور می کنم همانگونه که برخی از مقوله هایی چون دین و جهاد برای خود دوکان درست کرده اند، برخی دیگر از دموکراسی و حقوق بشر برای خود دوکان جور کرده اند. این دموکرات های ضد دموکراسی، کمک می کنند تا ما کماکان عقب مانده و نه در جهان سوم، بلکه در جهان پنجم باشیم.

داکتر فرامرز تمنا

>>>   افغانستان رو از تاریخ 1600 بدین سو عقب نگه داشتند تا از این سرزمین پر از گنج و ثروت در آینده های آینده سود جویی نمایند و در جهان سوم ضعف آنون سر زمین دین شونه، و پیمان کاران میدونن که کجا باید انگشت گذاشت هر قدر فشار دهید همان جا درد زیاد تر میشه بازیم فشار زیاد، چون که حالی شون نمیشه بزارید به همان درد وغصه بمیرند اگه اندکی فشار از انون جا دور گردد مردمان بدون درد و به جای می‌روند که نباید بروند و همین مردمان بومی سر زمین افغانستان که سال های سال در مسجد پلی خشتی مردمان درد آور انگشت به همان جا، هر روز 5 وقت فشار وارد می‌کرد م همه مردم سال ها با همان درد و انگشت به آن، آنون درد رو تعمل کرده اگر مدتی انگشت دور میشد مردم احساس خوبی داشتند اما؟؟ از انون زمان تا الان مردم به آن درد عادت کرده اند آنون مانن غده سرطان همه بدن شونه تسخیر و همه روزه با آن عادت و از بین می‌روند چه میشه کرد، هیچی بزارید با درد بساز درمان مطلب، سرطان درمانی ندارد اگه سر موقعی تشخیص بشه قابل‌ درمان است، اما ریشه های قوی و محکم اجازه رشد سریع آن رو می گیرد.

>>>   از لقب این دوست ما دریافتم که باید اگر دوکتورا نگرفته حداقل فارغ التحصیل طب است و به این فکر افتادم که شاید دموکراسی در افغانستان را زیر ذره بین های طب کشف کرده است:
۱- اول از نظر تعریف سیاسی غربی ها دموکراسی برای دولت هایی انتخابی اطلاق میشود و نه رژیم هایی انتصابی (رژیم جان کری).
۲- دوم این که سیستم دموکراسی (حتی همین Money-cracy غرب) تنها قابل انطباق در یک كشور مستقل است زیرا رژیم هایی دست نشانده توسط استعمار تنها باید دساتیر آغا بیادر خودرا اجرا کنند. و شاید این دوست ما از تعیینات شوروی و امریکایی رژیم هایی ما در ۴۰ دهه اخیر و مخصوصأ رژیم "ع" و "غ" تاهنوز بی خبر است.
۳- سوم میگویند "آنچه در دیگ است در چمچه می برآید" در امریکا آنچه وجود ندارد دموکراسی است مگرMoney-cracy درآن جفا میکند و حتی خود آنها از دخالت دیگران در انتخابات شکایت دارند یعنی که مردم امریکا در انتخاب دولتمداران خود اصلا رول ندارند. پس دمکراسی در رژیم هایی دست نشانه شان از کجا شد.
آزاده

>>>   اغاز سركوب ديموكراسي از زمان كرزي بود. مردم را فريب دادند كه تفنگ تان را بدهيد براي تان كار پيدا ميكنيم برويد صلح و ارامي شده بعدا در اولين انتخابات رياست جمهوري تقلب كرد. بعد از وفات مارشال فهيم رحمت الله عليه جنازه ديموكراسي هم خوانده شد و تقلب سر تقلب و بي بند و باري و جنگ اغاز شد و اين بي بندوباري ها باعث بوجود امدن حكومت غير ديموكراتيك و تقلبي گرديد بازهم مردم به مشكل قبول كردند و فكر كردند شايد بهتر شود كه نشد و فعلا بكلي چهل و سال ديموكراسي هم گذشته و از ياد مردم رفته. فعلا رژيم به سمت ديكتاتوري روان است ولي غافل ازين كه مردم افغانستان هرچيز را تحمل ميتوانند ولي رژيم ديكتاتوري را نه بنابرين بهتر است اشرف غني استعفي داده و از مردم معذرت بخواهند و بگذارند مردم در يك انتخابات شفاف يك رييس جمهور پاك صادق متعهد و دموكرات را انتخاب نماييند. تا بتواند كشور را از بحران نجات دهد.

>>>   متعصبترین گروه همین اوغانها یاپشتونها هستند۰
همین اوغان ها یا پشتونها هستند که گاهی طالب میشوند، و گاهی گلبیدینی، گاهی داعشی، و حتی گاهی جنایتکاران خلقی و نجیبی ویا فاشیست های اوغان ملیتی میشوند۰ ولی بازهم خود اینها و رهبر های اینها بر اساس همان روابط تعصبات قومی و پشتونولی خود همه باهم یکی میشوند، یعنی چون همه اوغان هستند و باهم وجه مشترک تعصبی قومی دارند به اساس همان وجه مشترک باهم همبستگی و همکاری میکنند۰ خلاصه که تمام این وحشت و کشتار ها را همین اوغان ها میکنند، فقط به اشکال مختلف، ولی بازهم به اساس همان مشترکات قومی تعصبی از هم دفاع میکنند و انگشت ملامت را هم با دیده درائی بطرف دیگران میگیرند۰

>>>   اوغان نه آنقدر فرهنگش را دارد و نه هم مغزش آنقدر انکشاف کرده که به مردم سالاری، انتخابات پاک، و به احترام حقوق شهروندی همه باور داشته باشند. بازهم راه های تقلب، خیانت، و جنایت را پیدا میکنند و باز هم همان وحشت و دهشت را که در سرشت خود بصورت طبعی دارند درین موارد نیز بنمایش میگذارند.

>>>   خطاب مهاجرین کوه سلیمان و ناقلین غاصب و احسان فراموش وحشی
وقتی اجداد من درین کشور زندگی میکردند اجداد تو عقب شتر های سرگردان شان در صحرا های اسرائیل راهشانرا گم کرده بودند که از بخت بد به کوه های سلیمان انجامید۰ تو درین کشور تاریخ نداری، نوروز را نمیدانی، و هیچ دست آورد فرهنگی نداری۰ تمام اسم های محلات تاریخی و اسم شهرستان های کهن این کشور، سنگ های نوشته یافت شده درین دیار، آثار کهن و تاریخی کتبی این دیار همه به زبان فارسی اند که خود نمایندگی از قدامت و اصلیت تاریخی فارسی زبانان مختلف درین خاک میکنند، در حالیکه تو در اول هم یک مهاجر شتروان بودی و بعداً حالا هم یک ناقل بیفرهنگ هستی که خودت هم میدانی.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است