چرا رهبران جمعیت داعیه رهبری در کشور ندارند؟
 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۵۱    ۱۳۹۷/۱۰/۲۳ کد خبر: 156883 منبع: پرینت

هرچند حزب جمعیت اسلامی افغانستان از بدو تاسیس آن از لحاظ باور های اسلامی معتقد به حکومت امت اسلامی است، ولی در بحث میان قومی برای تاجیکان جایگاه شهروند درجه دوم را قایل هستند.
صحبت غیر رسمی و غیر مسوولانه یونس قانونی یکی از رهبران شناخته شده جمعیت که اخیرا در رسانه های اجتماعی درز کرد و با واکنش تند جامعه تاجیک مواجه شد نشان می دهد که تنها جناب قانونی نیست که به این باور رسیده که "ریاست به ما نمی رسد"، اکثریت اعضای حزب جمعیت به این باور اند که زعامت حق پشتونها است و معاونیت برای تاجیک ها از روز ازل تقسیم شده است.
در این مقاله سیر تفکر و داعیه قدرت در جمعیت اسلامی با حزب اسلامی به رهبری گلبدین مقایسه شده است تا دلایل ضعف امروزی رهبران جمعیت روشن شود.

اگر مقایسه کنیم جمعیت اسلامی را با حزب اسلامی از لحاظ داعیه رهبری کشور، جمعیت اسلامی همچو داعیه هیچگاه نداشته است. اگر یک تعداد اعضای آن این داعیه را داشته اند، بیشتر در ذهن و دماغ شان داشته اند و یا با مخالفت رهبران شهروند درجه دو باور مواجه شده اند و کاری کرده نتوانستند. به همین دلیل است که جمعیت اسلامی بیش از هر سازمان سیاسی افغانستان در بحران راهبردی قرار دارد.

واقعیت این است که جمعیت اسلامی که در جهاد زیر فشار گلبدین و حزب اسلامی قرار داشت و کمتر مورد اعتماد و حمایت پاکستانی ها و امریکاییها و اعراب قرار داشت، همواره خود را بحیث سازمان درجه دوم و یا شهروندان درجه دوم و حاشیوی باور می کردند.

جنگ قدرت میان کارمل و نجیب معادله قدرت را تغییر داد.
جنگ قدرت میان کارمل و نجیب پس از فروپاشی شوروی سابق تمام معادلات قدرت را در افغانستان به نفع جمعیت اسلامی و سقوط حزب اسلامی تغییر داد.
چنانچه بعد از فرار نا فرجام نجیب و شکست گلبدین و خلقی های حامی او توسط جنرالان پرچمی طرفدار کارمل ستاره اقبال جمعیت اسلامی بویژه شورای نظار به درخشیدن گرفت و کلید ارگ به دست آنها رسید. حتی احمد شاه مسعود که یک فرمانده با داعیه و جاه طلبی بود و معاونیت را ننگ می شمرد، در آعاز سقوط حکومت نجیب جرات نکرد بحیث رییس جمهور افغانستان قدرت را از جنرالان پیروزمند پرچمی تسلیم شود. چنانچه رهبران و جنرالان حاکم کابل به او پیشنهاد کردند که بجای منتظر نشستن فیصله رهبران جهادی زیر فرمان آی اس آی در پشاور باید خود حکومت خود را بحیث رییس جمهور افغانستان اعلام کند.

حکومت کابل حاضر بود قدرت را با تشریفات خاص بحیث فاتح کابل بعنوان رییس جمهور به مسعود بحیث یک مجاهد میانه رو و ضد پاکستانی تسلیم کنند. این در حالی بود که جنرالان خلقی و نجیبی تحت رهبری جنرال رفیع پیش از آمدن مسعود به کابل و رهبران از پشاور کلید ارگ را به گلبدین تسلیم نموده بودند، ولی با همت افسران پرچمی از ارگ و نقاط استراتژیک کابل با زور بیرون ساخته شده به چهار آسیاب نزد جنرالان آی اس آی و گلبدین پناه بردند.

واقعیت این است که جمعیت اسلامی باور نداشت که قدرت خدا داد حکومت نجیب را تسلیم شود و حتا پس از تسلیمی کلید ارگ، رهبران جمعیت بشمول مسعود بار ها اعتراف کردند، که کمونستان قدرت را بالای ما "تپ کردند و ما آماده گرفتن قدرت نبودیم" در حالیکه گلبدین در هر لحظه آماده گرفتن قدرت از زمان شورش های ضد داوود خان در کنر تا معامله ناکام او با حفیط الله امین، کودتای ناکام تنی، و سقوط حکومت نجیب بود.

تمام تلاش مسعود این بود که در مخابره گلبدین را راضی بسازد که داخل کابل نشود و منتظر فیصله پشاور بماند. اما گلبدین منتظر هیچ کس نماند.
تاریخ بیرحم از حسن نظر مسعود درین‌ مخابره برای تشویق گلبدین که دست از خاک خون کشیدن کابلیان مظلوم بکشد و منتظر فیصله رهبران در پشاور بماند، قضاوت نخواهد کرد. قضاوت تاریخ در این است که کی توانست اول خود را به ارگ کابل برساند.
اگر جنرالان خلقی و نجیبی در برابر جنرالان پرچمی طرفدار کارمل شکست نمی خوردند، امروز گلبدین امیر افغانستان بود.

تصادفی نبود که گلبدین بعد از ورود به کابل دو سال قبل در نخستین مصاحبه خود به تلویزیون شمشاد عقده شکست خود را کفاند و گفت "نجیب حاضر شده بود قدرت را به حزب اسلامی تسلیم کند، اما جنرالان ضد ما طرح نجیب را سبوتاژ کردند و مانع انتقال قدرت به حزب اسلامی شدند"

واقعیت این است که مسعود فرصت طلایی که نصیب هیچ خوشبختی در تاریخ نمیشود را از دست داد. در نتیجه رهبران پشاوری در تحت تصمیم آی اس آی و عرب ها گلبدین را بحیث صدر اعظم در حکومت تحت ریاست سبقت الله مجددی، استخاره چی تعین کردند.
قدرت طلبی های رهبران‌جمعیت در مراحل بعدی خیلی ناوقت بود و نتوانست جایگاه جمعیت اسلامی را در میان جهنمی از هرج و مرج تنظیمی تقویت کند و در نتیجه توسط طالبان به حاشیه برده شدند.

مبارزه قدرت در بستر دموکراسی:
با ترور مسعود در یک توطئه جهانی در ۲۰۰۱ برای جمعیت اسلامی نه داعیه باقی مانده بود و نه جرات پر کردن خلای رهبری طالبان در تحت حمایت امریکا.
تصادفی نیست که در کنفرانس بن و در ۱۸ سال اخیر رهبران جمعیت اسلامی بحیث شهروندان درجه دوم و بدون داعیه کشور را دست بسته با فاشیزم تسلیم کردند.
عبدالله در ظاهر داعیه رهبری دارد ولی کارنامه او نشان داد که با چشمان گیریه در انتخابات ۲۰۰۹ از میدان فرار کرد و یا از حق مشروعیت رهبری خود در انتخابات ۲۰۱۴ عقب نشینی کرده و مصروف خوش گذرانی و آرایش شد. او اولین کسی بود که حامد کرزی را بجای استاد ربانی در کنفرانس بن بحیث رییس جمهور پیشنهاد کرد.

آنچه یونس قانونی گفت که "ریاست به ما نمی رسد" تنها باور او نیست، اکثریت قاطع رهبران جمعیت اسلامی عین باور دارند. بگونه مثال چند ماه قبل استاد عطا در مصاحبه تلویزیون آریانا با صراحت اعتراف کرد که "غربی ها ما را نمی خواهند و ما در جستجوی یک تکنوکرات خوب هستیم"
کشمکش نخبگان جمعیت در انتخابات ۲۰۱۹ بر سر این نیست که کدام شان رئیس جمهور شوند، تمام بحث بر سر اینست که به معاونیت کدام ولسمشر قدرتمند بیعت کنند.

به باور یونس قانونی "این تنها اتمر است که می تواند غنی را از ارگ بیرون کند".
پرسش اساسی این است به اصطلاح عوام" شما را چه شده" که‌ نمی توانید غنی ملحد را به اصطلاح مجاهدین که حتا کلمه خود را یاد ندارد و با خانم یهودی اش بر سر گرده های مردم حکومت می کند، بازور خدا و بازوی مردم از ارگ بیرون‌کنید؟"
جالب این است که رهبران جمعیت می خواهند جای یک فاشیست مریض و بی حوصله را یک فاشیست جوان و خون سرد در ارگ پر کند.
اینست داعیه رهبران جمعیت اسلامی افغانستان در ۴ دهه اخیر!

به باور این قلم تسلیمی و بی برنامگی چند فرمانده جهادی و یا چند دلال سیاسی نمی تواند بمعنای تسلیمی و شکست جامعه حق طلب تاجیک تلقی شود. همچنان جمعیت اسلامی نمی تواند از جامعه مبارز و حق طلب تاجیک نمایندگی کند و نه میراثدار تاریخ، هویت و اقتدار تاجیکان بحساب می آید.
میراث دار و نماینده اقتدار تاجیکان نسل جوان، آگاه و هوشمند اند که سر تعظیم نه به اهریمن خم می کنند و نه به "عاق شدگان" جامعه تاجیک دیگر اعتماد و باور دارند. چنانچه واکنش و صدای رسای این نسل را در برابر صحبت های غیر مسئولانه یونس قانونی و سیاست های تسلیم طلبانه عبدالله می توان احساس کرد،که به یک قدرت بزرگ اجتماعی تبدیل شده اند.

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
رهبران جمعیت
یونس قانونی
نظرات بینندگان:

>>>   گنجیشک را چه به رهبری! !!!!!!

>>>   برو بچم سقاویت کو .تاجیک را چی به رهبری. !!!!

>>>   شما روس تبارها خیلی تمای بالا دارید برید روسیه رهبری کنید.اینجا افغانستان است کشور افغان ها.

>>>   هارون جان!
چطور شد که خودت منحیث عضو حزب دموکراتیک خلق، و تحصیل کرده روسیه و فعلا شهروند انگلس و مقیم لندن حالا افراد را به مسلمان، کافر و یهود تقسیم میکنی.
آیا غنی هیچ گناه دیگری به جز از پشتون بودن و داشتن خانم یهودی ندارد؟
آیا داشتن خانم یهودی یا عیسوی و هندو و یا مسلمان تاثیری به شخصیت انسان ها خواهد داشت؟

>>>   تاجیک های مهاجر قومی اقلیت هستند وباید تابع اکثریت یعنی پشتونها باشند در غیر این صورت باید به وطن خود برگردند

>>>   کی هااستند این رهبران !!!
رهبر شدن کار هرکس نیست ،این چند گرگ ومیش را که در طی سی سال اخیر می شناسیم اینها نه تنها که رهبر نیستند بلکه حتی قابلیت عضویت یک حزی خوب را هم ندارند

>>>   دارند تو خبر نداري

>>>   زنده باد ايتلاف

>>>   تاجکها با التماس وزاری میخواهند که حق خودرابگیرند که هیچ وقت پشتونها تن نخواهد داد هزاره ها توانستندکه به زور حق خودرابگیرند حتی به زور ولچری
بیشتر از حق خود گرفتند اماتاجکها فقط دست به التماس هستند که درحکومت بعدی فکرنکنم هیچ پست مهمی به تاجکها تعلق بگیرد

>>>   ايتلاف ملي راه نجات كشور

>>>   هارون تاجكي، تحليل و برسي ات در مورد جمعيت اسلامي افغاني سابق و حال بالكل غلط است ، اول اينكه نه اصل عبدالله ، داكتر عبدالرحمن ، يونس چلي مدرسه ، امرالله و غيره با جمعيت نبوده و نيستند، از عسكري حكومت خلق گريختند، و چون ارتباط خادي داشتند ، در فكر جمع كردن پول و مقام شدند، و مهم تَر از همه دانش اعتقادي معنوي اسلامي نداشته و يا عامل عقيده نبودند، در غير آن مسلمان جمعيتي بايد دزد و غاصب نميبود.
ديگر اينكه قدرت طلبي گلبيدين نظر به جهالتش بوده و است، چون جاهل با جرأت است، فكر اين را نه داشت كه با كدام كدر حزبش حكومت ميتواند، حكومتداري و آنهم حكومت اسلامي كاري جاهلان مانند گلبيدين، عبدالله و احمد ضياء نبوده و نيست ، ارغنديوال يگانه تحصيل كرده حزب بود، استاد رباني با وجود اعضاي كثير تحصيل يافته جمعيت قبل از پيروزي جهاد هميش ميگفت كه ما مجموعاً با حزب نميتوانيم پرسونل يك وزارت را برابر نمائيم ، و در بارزه قدرت حزب در جهان اسلام و عرب و غرب بايد گفت كه من خودم و جهان شاهد است كه اگر فهم و دانش استاد نميبود سالهاي زياد براي كاميابي جهاد ضرورت بود، استاد به عنوان رهبر جهاد افغانستان اولين كسي بود كه در هنگام ديدار اولش از كأخ سفيد در هنگام نماز شام از يك برادر اعضاي هيئت مجاهدين خواست تا به آواز بلند اذان داده و نماز را به جماعت اداء نمايند، استاد شخصيت شناخته شده مجتمعات علماء و سياسيون عرب بود، گلبيدين يگانه شخصيت محبوب اي اس اي و سي اي اي بود، كه آن اعتبارش هم بعد از داغ شدن جبهات جهاد نزد غربي ها از بين رفت .
من و خودت كه فعلاً در غرب پناه يافتيم درد دل خود ميكشيم و بس ، همين حالا هم استعداد رهبري و دانش و جهان بيني اسلامي و انساني صلاح الدين رباني به مراتب بيشتر و بلندتر از گلبيدين و قانوني و داكتر فيشيني است ، اينكه مانند كمونستان قر تكي نيست دليل اخلاقش است.

>>>   متاسفم تاهر روز از طرف تاجیکها فقط مضامین تفرقه قومی به نشر میرسد، غمیشه نه داشته باشی ریس جمهور پښتون میباشد ولی قدرت تماما زیر پای شما میباشد انقدر چوروچپاول کردین که بس تان است شما باید حد تان بشناسی تاجیکها ٢٠تا ٢٥فیصد است وپښتونها ٦٥ فیصد باید به حساب تناسب چوکی داشته باشد درمقابل یک چوکی ریس جمهور دومعاونین ریس جمهور یک چوکی ریاست اجرایه یک معاون ویک ریس ولسی جرګه به شما امتیاز داده است ولی شما مردم مغرص باز هم راضی نیستی

>>>   اگر نميداشتند عبدالله را رييس جمهور نميساختند.

>>>   هيچ تاجك هيچ هزاره هيچ ازبك به شكل پراگنده برد ندارد. يگانه گروه كه توان برد را دارد تنها و تنها ايتلاف ملي است. تمام توطه ها بخاطر از هم پاشي ايتلاف است. ولي ايتلاف پيروز ميدان است انشاالله

>>>   ماشومزي صاحب رييس است طوطاخيل بايد معاون باشد.

>>>   بخاطریکه اینها مصروف جمع کردن مال ومنال دنیوی میباشند وچیزی اضافه ازین را نمیدانند هرکدام شان این دارائیها راازکجاکرد ؟ چرا ما به نان خشک سیرنیستیم

>>>   تاجیکها زیرک ترین و .... قوم افغانستان است و امروز هم حداکثر بهره جویی خود را از سیاست رویدست گرفته اند و موفق خواهند بود! اما رهبری ۵سال پیش رو از غیرپشتون شده نمیتواند چون هنوز مشکلات بین طالب و امریکا و پاکستان و افغانستان حل نشده که مشخصاً مثلث طالب-پاکستان-افغانستان را یک پشتون بهتر حل میتواند نه یک غیرپشتون.
کنشکا ورسجی

>>>   هارون امیرزاده ... ببرک کارمل شخص فوق العاده معتقد به اصول حزبی بود.
زمانیکه حفیظالله امین که واقعا قوماندان قیام هفتم ثور بود و به جز خودش کس دگر را وارث رهبری حزب و دولت نمیدانست و همه را از سر راهش برداشت و ببرک کارمل زمانیکه طور اجباری از طرف بیروی سیاسی حزب سفیر مقرر شد به تمام اعضای رهبری و صفوف حزب به خصوص بخش پرچمی ها توصیه میکرد که اعضای حزب و حدت حزبی را مانند نینیگک چشم شان حفظ کنند در حالیکه افسران پرچمی بار ها به وی پیشنهاد کودتا علیه امین را کردند زیرا هنوز امین به دستگیری افسران مذکور اغاز نکرده بود اما ببرک کارمل مخالفت کرد و هر نوع ماجراجویی را خلاف موازین و اصول حزبی میدانست.که متاسفانه بهای انرا هم خلقی های صادق به وحدت حزب و هم پرچمی پرداختند و صد ها کادر نظامی به جوخه ای اعدام رفت. در زمان نجیب الله نیز چنین رخ داد و ببر ک کارمل هیچ نو ع تحرک ضد نجیب قبل و بعد از خروج نیروهای شوروی از خود نشان نداد.او همواره در جستجوی اتخاذ راه اصولی بود اما زمان و شرایط به نفع او نبود. حرف اخر من این است که شما نباید با تحلیل غیر مسوولانه ای تان توجیه کنید که گویا ببرک کارمل بر ضد نجیب و در فکر انتقال قدرت به تاجیکان و شورای نظار بود از نظر او جمعیت و شورای نظار منابعی نبودند که جوابگوی منافع تمام مردم افغانستان باشند . او از اغاز مبارزات سیاسی اش تا اخرین رمق حیاتش به مجموع مردم افغانستان متشکل از تمام ملیتهای ساکن کشور میاندیشید. او برای یک ملیت و قوم کار نمیکرد و خلاف هر نوع ایده ای تجزیه طلبا نه و شوونیستی بود . متاسفانه این بیماری سیاسی امروز دامنگیر عده ای از رهبران و قلم بدستان کوتاه فکر و تفرقه انداز در افغانستان شده است و وسیعا این افراد در این راستا مصروف تخریب یکدگر که عاقبت به بربادی کشور جنگزده ای ما میانجامد میباشند. این افراد نه برای مجموع ملت نه برای خیر و فلاح کشور بلکه برای یک گروه معین مربوط یک قوم بخاطر منافع شخصی شان کار میکنند . این افراد خطرناکتر از طالب و داعش اند زیرا اینها به جای مرمی و تانک با اتخاذ شیوه های خطرناک ضد وحدت ملی کشور
هم مینویسند و هم عمل میکنند. امیدوارم در این لحظات و حالات بسیار حساس همه مسوولانه بیاندیشیم و تا هنوز دیر نه شده است عاقلانه تصمیم بگیریم ...
فخر اهنگر

>>>   امروز دنيا فهميده كه پشتون ها توانايي حكومت را ندارند. همچنان نفوس پشتون ها هم فاش شده و ديده شده كه كمتر از ١٦ فيصد اند و فارسها ها ٧٥ فيصد .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است