امرالله صالح، رییس پیشین امنیت ملی و رییس روند سبز، از چهره‌های منتقد حکومت به شمار می‌رفت که همواره در سخنرانی‌ها و پست‌های فیس‌بوکی‌اش، از ارگ انتقاد می‌کرد.
به گزارش شفقنا، در آخرین مورد نیز یک تیم خاص را متهم به گزینش نمایندگان پارلمان از آدرس ارگ کرد و تیم ارگ نیز در برابر صالح، خاموش ننشست و داکتر فضلی، دستیار ارشد آقای غنی، امرالله خان را چریکی خواند که بدون خریطه فیر می‌کند.

به تازگی و با بازی‌های سریعی که او در آستانه انتخابات ریاست جمهوری انجام داد، حجم زیادی از نوشته‌ها، تحلیل‌ها و ابراز نظرها در شبکه‌های اجتماهی و رسانه‌ها، به آقای صالح اختصاص داده شد.
انتخاب‌های سیاسی آقای صالح اما، در بسا موارد چندان صالح نبوده است. او یک‌بار از سوی ارگ مامور رسیدگی به دوسیه سقوط شهر قندوز شد که نتایج این گزارش تاکنون‌هم روشن نیست. پس ازآن نیز، آقای صالح به‌عنوان رییس بوردی تعیین شد که قرار بود مقامات ارشد نظامی در ارگان‎های امنیتی را تعیین کند که از آن پست نیز به زودی استعفا داد.

در آخرین مورد اما، امرالله صالح از سوی ارگ برای هدایت رهبری وزارت داخله انتخاب شد. رییس پیشین امنیت ملی افغانستان، با رفتن به وزارت داخله، به یکباره نبرد بی‌امانی را- حداقل در صفحات مجازی- با گروه‌های جنایت پیشه و تبه‌کار، آغاز کرد.
اقدامات آقای صالح، پرده از بسیاری از رازهای پنهان و جریان زیرپوستی شهرکابل برداشت. لیست‌هایی که او از گروه‌های جنایت پیشه، افراد مسلح غیرقانونی و کسانی که امکانات دولتی بدون دلیل در اختیار داشتند، امیدهای تازه ای برای عده‌ای خلق کرد و لشکر فیس‌بوکی آقای صالح نیز در خلق این امید، سهم به‌سزایی داشت.

به تازگی ارگ ریاست جمهوری تایید کرده است که آقای غنی پس از اینکه نتوانست از میان خیل زیادی از رهبران جهادی و جریان‌های سیاسی، برای خود معاونی پیداکند، امرالله صالح را به‌عنوان معاون اول در تیکت خود در نظر گرفته است.
رفتن امرالله صالح از وزارت داخله و ناتمام گذاشتن اقداماتی که آغاز کرده بود با سوالات و ابهامات زیادی همراه است. خیل زیادی از کاربران شبکه‌های اجتماعی، با انتقاد از او، گفته اند که آقای صالح در وزارت داخله به یک نبرد فیس بوکی تمام عیار با صدها گروه و تیم جنایت پیشه پرداخت اما عملا، او کاری نکرد که از آن بتوان بعنوان یک دستاورد برایش، یاد کرد.

رفتن صالح به معاونیت اول، دقیقا این مساله را در ذهن تداعی می کند که آوردن او در راس یکی از مهمترین ارگان های امنیتی، نه تنها برای نجات این نهاد و نجات جان هزاران سرباز مدافع وطن صورت گرفته بلکه تمام این خیمه‎شب بازی‌ها، تنها و تنها در راستای کمپاین های انتخابات ریاست جمهوری بوده است.
حال سوالات اساسی به آدرس یکی از منتقدان جدی ارگ که به تازگی طعم شیرین تشریفات و مقام را چشیده، مطرح می‌شود.

آقای صالح که رهبری یک جریان سیاسی زیرنام روند سبز افغانستان را دارد، همواره منتقد سیاست های ارگ بوده و بارها هوادارانش را به جاده ها کشانیده است. او همیشه دم از عدالت طلبی و مبارزه با تبعیض زده و در حساس ترین مواقع، موضع گیری‌های تند و احساسی داشته است.
باری آقای صالح پس از حملات مرگبار بر تجمعات مردمی در غرب کابل، گفت که حاضر است جوانان هزاره را برای مقابله با اینگونه رویدادها، آموزش های استخباراتی و عملیاتی بدهد چرا که حکومت دیگر توان محافظت از جان شهروندانش را ندارد.
این اقدامات و موضع‌گیری های صالح، با استقبال گسترده ای در میان مردم روبرو شد اما حضور به یکباره او در وزارت داخله، این گمانه را در ذهن بسیاری ها، تقویت کرد که تمامی انتقادات تند و آتشین او، تنها و تنها برای گریز از یک انزوای سیاسی چندساله، بوده است.

اکنون آقای صالح قرار است که در تیکت انتخاباتی محمد اشرف غنی- ناکام ترین رییس جمهوری افغانستان- به‌عنوان معاون اول، قرار گیرد.
او درحالی این پست را قبول کرده است که دیگر رهبران مطرح حزب جمعیت و تاجیکان، همگی راه شان را انتخاب کرده اند.
محمد یونس قانونی، با تیکت صلح و اعتدال معاونیت محمد حنیف اتمر، مشاور پیشین شورای امنیت ملی را پذیرفته و در کنار او، کسانی چون عطا محمد نور، بسم الله محمدی، امیر اسماعیل خان، جنرال جرات و برخی از چهره های مطرح حزب جمعیت حضور دارند.

صلاح الدین ربانی نیز با جمعی از باقی مانده های نه چندان مطرح در حزب جمعیت، با داکتر عبدالله توافق کرده اند و بخشی از نیروی سیاسی جامعه تاجیک نیز در کنار احمدولی مسعود باقی مانده اند.
با توجه به اینکه آقای صالح هیچ‏‎گاهی نتوانسته خود را به‎عنوان یک بانک رای و یک چهره مطرح در میان تاجیکان افغانستان، بقبولاند؛ بسیار دشوار خواهد بود که او بتواند از آدرس یکی از بانک های بزرگ قومی رای، برای اشرف غنی کاری انجام دهد.

با این تفاسیر، خیل زیادی از هواداران آقای صالح بر این باورند که او نباید وزارت داخله را ترک می‌کرد و به تیکتی می پیوست که احتمال شکست‌اش بسیار بیشتر از احتمال پیروزی آن است و این اقدام امرالله صالح را یکی از ناصالح ترین اقدامات او قلمداد می‌کنند.

سلطان حیدری، نویسنده و روزنامه نگار

>>>   اینجا بانک تاجک وبانک کدام قوم دیگری مطرح نیست ونه بدرد کس خورده بلکه تقوی برای انسان بهترین بانک است کسیکه تقوا داشت تمام قوم ها با اوست زیرا مردم میدانند که یکتعداد ازبرکت بانک قومی صاحب دارائیهای هنگفتی شدند یعنی خود شان را ازبرکت این بانکهای قومی صاحب بانکهای شخصی وبلند منزلها ساختند درحالیکه قوم شان گوشنه ودربدر بسر میبرند این را ازکجا پیداکرد چرا ما نتوانستیم بعد ازین مردم شریف ما هوشیار است هرگز بنام قوم ، سمت ، لسان ومذهب فریب کسی را نمیخورد مطمئن باشید

>>>   تقديم به آقايان امرالله صالح وهمقماشان
در وطن يک مولا بودامير اميران ولى گريخته
که کشت قرمان در لب يک چشمه
و کشتند برادران شان رهبران هزاران وتاجيکان و نه شکر از اوزبيکان
يک پوکک بود جاسوسک
اسم اش مشهوراست نه گفته به آسمان وزمين
برادر طالب پوده را زد قشنگ به زمين
مانند توپک هوايى ميان خالى
ولى با رنگ هاى خال خالى
که افتيد در زمين سراش خورد باز به سر مرد کر يک زى.
مرد ناشنوا زد توپک هوا
پس آمد به تخت شترران
همسر گفت گرد اش قشنگ گل گلى
دوگانه نام گفت
دراسم دوبار نام خدااست
قشنگى منم سپيده با لب سرين گل بي بى
آن توپک بدبختک جواب داد اي بيکاره بيچاره ضيعفه

پدر خمار بود از عرق ترکيه
رييس تان چالاک است حتما جنرال بالا مى کند به سوى قله -
درنگارستان شيرعلى نه نقش بند بل در زير نظر خانه پته خزانه
تنبانش کشال وخشتک اش چسپ با نوارسه رنگه
تک بانو دويد با گلدان مادرکلان که بزند به لاغرک
و پهان کرد جايگاه با گلهاى روهيله
او از تن خواه خريد چرب ادويه
از ترس کروى هاى ساخت سوريه
سوار ڀشت ون اسپ پشتانه
و نوأ کرد لندى هاى شايسته
ولى آهنگ سا ز نکرد با مينه هاى زنانه
وقيکه انجمن کرد با رهبرمک دونالد مثل کلچه حاجى بادامه
تس خبر کرد مخالف عرف بين المل بازبان انگرزيه
رهبر هر کشور که سخن نباشد به زبان رسم و ننه
نماينده ملت مى کنند او راخوب لت وکوب جانانه
اين خيال خسرو نگارمن در خرابات امير نقش جهان است
خيال من زره انگار زيرکمان نقش رستم جهان پهلوانم
در آن روزها چه خوشاکه در ميدان اش چراغان
مى شد در هفته هاى مهرومهر بان
در چمن اش با نام نو اش حضورمى کرد شاه و گدا
رستم از تخت خود در کوه هندکى
مى کرد نگاه به عيدگاه بابرى
به باغباننان و بگوانان بگرام و بگرامى
از آسمايى و هندوگذراز بگلان ( هندو معرب شد) و درياچه شيواه قلاچه
مى رفتند به هندکى و شيواکى
که سور کنند ساز خرابات در ميان بزرگ رستمى
نفران هم از آرا شهران
ازباغ على مردان
از شکوه شهر ان
با جلال اکبران
که شهر بانوان ازعالمگيران
خيشاه بودن شهرياران دُران
از سوى غرب ميامدند افشاريان
از فشار بالا و پايان
خواستگارى کرد از قده
براى تيمور بچه
نواسه هاى صاحب قران تاجدارن
در مشهد ماه و شاه پريان
زد سکه با زرهندوان دينار وسينار وپولان
در جغرافيه عاصى با پر غزنوي
چپرى هاى برپا در خرگاه
می‌خواند سازندگان در رستمگاه
با آهنگهاى لاله ها در ميزان
سر مى کرد در زير ڇتر سورخانه درگاه
مى خواندند خراب وآباد هفت مقامات معنوی
دريک گاه تا هفت گاه آن قوانين سرگامى
با موسيقى ميخانه اى خرابات باکو مهستى آذرى
خرابات ها از شام تا بگداد باغ داد ويران شدند
ازاجدا پدارن طالبان وداعشيان
نظامى هم لقب مهستى گنجوى
مشاعره موسيقى وبدخانه باز آباد کرد
امير شيرعلى مزارى هم نام نوايى
زاده در شهر على سخى
خرابات نمود ضیافت سمپوزیمى
مناجات و ريا ضيت بین المللی
سنگ تراشان و کاوه هاى آهنگران با گرزستم بند
در سه کريسه در بهارانه هندوگذر
هرساله گرز اش بالاتر م ىرود
آن نجاران و معيماران کردند چوب و کاشى
نقش ونگار کاشان يک جره تاپنجره
ظروف ليف با آب ناب فيل استا + د ر خانه خراب آباد
به ر ب کعبه سوگند خورد رحيم دربخش اش
که خانه خدا در خربات است
ساکنان خراب است و خانه آباد اس
تبريزى و شيرازى و بلخى وهرى
غزنه و کابل وبا آن اشعار عرفانى رحمان پشاورى
برده گان و دولتان ناشکرگذارانگشت به دهان افغان
که عالم گير کرد آن شيرين زبان
که شاعران هفت فصل و هفت شهرعشق
در بلند گاه عاشقان وعارفان در زير ويرانه
آن شيرين زبانان آن هفت زبان هفت اقليم
پارسي پشتو بلوچى وکردى
باهمه زبانان تورانى هندى و خراسانى
و ا ز کنده اوستايى
من پياده خرابات ام که اقدار ام
زيادتر از کاخ سپيدد زيادتر از کاخ سپيد
زنگ در خيابا ن خرابآد هاجى شد بدون حج در ان کوچه
قصد (حج=قصد ) توريزم به کعبه نکردم با پول خزانه
يارم ديوار به ديوار ر در به در در همين خانه خراب
قسم به رب کعبه که خانه خدا در رو بروى عاشقان و عارفان است
اهل خراب خوب و اهل کعبه بد است
چون که با نماز شاگردان قران خانه خدا ويران کرد

>>>   یک تعداد هم با تقلب و دزدی رای مردم به قدرت و پول رسیدند درست است که مردم شریف ما هوشیار است اما در برابر هر هوشیار تقلب و خیانت بد ترین عمل است.

>>>   اگر صالح باعث شكست غني شود خدمت بزرگي به ملت كرده است

>>>   از تقسيمات انتخاباتي معلوم ميشود كه قويترين تيم ها را اتمر و عبدالله در اختيار گرفتند. ولي تيم عبدالله را موجوديت كانديداتوري احمد ولي مسعود و كاركرد بي تفاوتاته خود عبدالله در مقابل تاجك ها زير شعاع قرار داده . بنابرين دو تيم برنده يا اتمر است يا احمد ولي مسعود.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است