آقای امرالله صالح در پست فیسبوکی خود به تاریخ ۶ نوامبر چنین نگاشته بود (اطلاع موثق از چندین منبع: از دفتر سلام رحیمی رییس دفتر رییس جمهور و داکتر فضلی یکی از دستیاران رییس جمهور به شماری از کاندیدان انتخابات پارلمانی تلفن میشود و به آنها گفته میشود که اصل فیصله را ما انجام میدهیم. اگر میخواهید که وکیل شوید باید به دفتر ما در وزیراکبرخان بیایید. تا حال با شمار زیادی از آدم های متزلزل که فکر میکنند بخاطر وکیل شدن به هر در باید سر بزنند و شماری هم که فکر میکنند بایدهر نوع توهین و ذلت را بخاطر احراز کرسی متقبل شوند ملاقات نموده اند. فعالیت های شرم آور ازین نوع و مداخله مستقیم سیاسی در امور انتخابات اعتبار کمسیون و فیصله آنرا بی حیثیت و لکه دار ساخته است. توقف دهید.)

اکنون چه شده است که آقای صالح با تغییر ۱۸۰ درجه در کنار اشرف غنی احمدزی قرار گرفته است؟
در این معامله که بین آقای صالح و آقای غنی صورت گرفته است آیا غنی از مفکوره و موضیع خود عدول کرده تسلیم آقای صالح شده است و یا صالح تسلیم آقای غنی شده است؟

تجربه تاریخی به اثبات رسانده است که هیچ دیکتاتور و مستبد از موضیع خود به آسانی عدول نمی کند آقای غنی که آقایان دوستم که حیثیت بانک رأی را برایش داشت تحمل نکرد و آقای احمد ضیا مسعود که فقط خرچ دستر خوان طلب داشت بیرون رانده شد پس چگونه می تواند آقای صالح را تحمل کند که ده ها گفته نوشتاری و تصویری به آدرس اشرف غنی احمدزی دارد حتی در صورتی که آقای صالح در این معامله تسلیم شده باشد امکان آن کمتر می رود که در امن بماند مگر اینکه وسیله شود برای سرکوب و تخریب سران جمعیت اسلامی؟!

حسن علی عدالت

>>>   از صالح و امثالهم چون کاغذ تشناب استفاده خواهد شد

>>>   ...صالح و غني از زمين تا آسمان فرق دارند ، صالح در چور و چپاول و قتل بيگناه ها دست دارد، از موتر شوئي خاد به به اين درجه رسيده ، عقده حقارت دارد، هيچ استعداد بزرگ شدن را ندارد، سابقه تعليمي ندارد، غني از پدر پدر ملك زاده ، و معتبر است ، تعليمات عالي دارد.
نزاكت هاي ملي و بين المللي را ميداند.

>>>   این افراد ...نه پشت دارند نه روی ، هم درحکومت هستند هم اپوزیسیون ،هم با دزد هستند هم با صاحب خانه هم دوست هستند هم دشمن ،اگر چوکی برایش رسید همه چیز سفید است اگر چوکی را گرفتند همان سفید های قبلی سیاه هم میشوند
درجزیان این سی سال همه مسئولیت مشکلات بدوش اینهاست ، جناب رئیس جمهور هم اینهارا باهم می جنگاند، برای یکی چوکی میدهد دیگرش اینرا تسلیم شده وخطا کار می خواند ، ضیا را کاندید چوکی وزارت داخله میسازد تا اگر ع موافقه کرد دوستم برنجد واگر نکرد شورای شمالی از ع ناراض شوند وهم با اینکار مدت سرپرستی محب راکه دلخواهش است تمدید میکند

>>>   همان که دوستم برآمد و او کله شخ تر بود

>>>   عرض ادب به همه.باور کنید که در این معاملات انسان با وجدان به حیرتمی ماند.من در حیرت انم که خود انسان اگر این قدر ذلیل می شود چرا انسان های اطراف شخص متوجه این پستی اش نمی دارند.معلوم است که انسانهای اطرافش پست تر ازاین اند.

>>>   این امرالله صالح باید خود را برای ریس جمهوری کاندید میکرد نه اینکه با دزدقافله همدست میشد چی شعارهای کلان کلان چی آی هی راه انداخته بود همگیش پوچ و بی معنی بود به نظرم که هیچ در جریان کارهای اشرفغنی نیست نمیداند که با وزیرها و معاونین خود چی برخوردی انجام داد این شخص ویا
صالح میخواهد فقط یک چند وقتی سریع جیبهای خود
را دالر پرکند و کنار بکشد و بازهم از پس پرده به مردم هزاره را از خودشان دفاع کردن یاد بدهد هر کسی که با اشرفغنی کار میکند مثل اینکه بادزد دان جوال میگیرد.
فهیمه تاجک

>>>   اشرف غني با اين معاونين ضعيف مثل پدرام با دو معاون گمنام اصلا راي نمياورند. صالح دو راي هم ندارد خصوصا بعد از يكجا شدنش با غني. دانش هم همينطور. ميماند خود غني و راي پشتون كه هرگز در صورت كانديد جوانتر راي پشتون هم از غني نيست. غني ميداند كه باخته ولي صالح و دانش را هم در نظر مردم شان ترد شده و ناكام ساخت. اگر صالح و دانش عقل و دانش ميداشتند با غني نميرفتند چون حد اقل موقعيت مردمي خود را از دست نميدادند. فعلا صالح نزد تاجكان به حيث ماش معرفي شده كه هر سو ميلوله بدون اين كه كدام خط و نشان و هدف داشته باشد و دانش هم نزد هزاره ها همينطور.

>>>   از صبح تا شام بر هر کوی و بام شعار ما به این نام:رای ما یک کلام فقط پدارم والسلام

>>>   تا وقتیکه در دولت نبود برعلیه دولت چی گپهای ناسزا میگفت وقتی که وزیر شد180درجه تغیر کرد پس معلوم میشه که این ادم به درد مردم افغانستان نمیخورد باید که ازش صرف نظر کنند

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است