بجای تنظیف شهر، با "خیابان" مخالفت می کند!
مگر انجمن ادبی هرات و ریاست اطلاعات و فرهنگی که نزدیک به صد سال در تجلی ادب و فرهنگ هرات تلاش کرده و نامورانی در آن مسوولیت داشته اند، مرده اند که ایشان می‌آید و انگولک به داشته‌های فرهنگی شهر با عظمتی همچو هرات می‌کند؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۴۰    ۱۳۹۷/۱۱/۷ کد خبر: 157111 منبع: پرینت

دل من باغبان، عشق و تنهایی گلستانش
ازل دروازه‌ای باغ و ابد حد خیابانش

در اصل راه‌های داخل شهر را باید "خیابان" گفت نه «جاده» و «سرک»، چون جاده پیوند دهنده شهرها است و «سرک» هم واژه‌ای بومی و فارسی نیست و ریشه در زبان هندی دارد.
کلمه «خیابان» در اصل زاده‌ی «هرات» است و اگر در نقاط دیگری از جغرافیای حول و حوش افغانستان و حتی دورتر از آن به چشم می‌خورد از این ولایت به آنجا رفته است.

«خیابان» نام گذرگاه مرکزی شهر هرات در عصر تیموریان بود. در پنج - شش قرن پیش؛ زمانی که هرات بود، اما افغانستانی نبود، خیابانش شکوه و عظمتی داشت. بسیاری از اندیشمندان، ادیبان و بزرگان این شهر در جوار آن خیابان به خاک سپرده شده‌اند.

هرات که تمدن منحصر به فردی که قرن‌ها با خود یدک کشیده است واژه‌های خاصی هم اشاعه و رونق بخشیده است که یکی از آن‌ها "خیابان" است. استتباب یا رایج شدن واژه خیابان در ایران بدون شک از ادرس هرات و خیابان مشهورش چشمه می‌گیرد. چنانچه در کابل نیز راهی که از پل خشتی به سوی پل محمود خان می‌رود خیابان نام دارد و همین حالا نیز به همین نام مسمی است و از سوی وزارت اطلاعات و فرهنگ و شهرداری کابل لوحه‌ای نیز در جوار آن نصب است.

اینکه اقای شهردار در هرات امده است تا به جای تنظیف شهر و توجه به حفظ و مراقبت آن لوحه‌های نسبتا معیاری را بردارد و به جای واژه سچه هراتی و فارسی‌دری از واژه‌های هندی و یا بیرونی استفاده کند توهینی به هرات، ادبیات و فرهنگ هرات و نویسندگان و ادیب‌های هرات است.

مگر اقای شهردار ادبیات خوانده است که خود را صاحب صلاحیت در دستکاری زبان می‌داند. مگر انجمن ادبی هرات که صد و بیست‌سال پیشینه فعالیت دارد و ریاست اطلاعات و فرهنگی که نزدیک به صد سال در تجلی ادب و فرهنگ هرات تلاش کرده و نامورانی در آن مسوولیت داشته اند، مرده اند که ایشان می‌آید و انگولک به داشته‌های فرهنگی شهر با عظمتی همچو هرات می‌کند.

آقای شهردار هرات که سال‌های زیادی در مهاجرت و غربت در کانادا به سر برده‌اند، بفرمایند بگویند که آیا می‌شود گویش و زبان انگلیسی امریکا و کانادا که دو کشور همسایه و هم‌زبان اند را از هم جدا کرد؟ مثلا می‌توان واژهstreet را از جاده‌های کانادا حذف کرد چون در امریکا هم به جاده‌های شان street می‌گویند.

آقای شهردار گفته که ما باید ملت‌سازی کنیم و از این کلمه استفاده نمی‌کنم. آقای شهردار! ملت زمانی ساخته می‌شود که حاکمیت مشروع و مردمی باشد و تمام مردمان یک جامعه خود را در آن شریک بدانند، ملت زمانی ساخته می‌شود که توزیع قدرت عادلانه صورت گیرد، ملت‌سازی زمانی شکل می‌گیرد که مردمان یک جغرافیایی سیاسی در کنار هم مشترکا خود را وارث تاریخ و فرهنگ خود بدانند، ملت‌سازی زمان بوجود می‌آید که همزیستی مسالمت آمیز بین شهرودان با حفظ حرمت به زبان و فرهنگ یک دیگر و به رسمیت شناختن زبان و گویش مادری شهرودان نهادینه شود.

بعد از حمله‌ی اعراب به سرزمین‌های ایران امرزوی زبان رایج که پهلوی بود از بین رفت، زبان فارسی که امروز بعضی آن‌را زبان ایرانی می‌نامند از سرزمین‌هایی که امروز افغانستان و آسیایی میانه نامیده می‌شود به ایران کنونی رفته است و در نهایت چیزی که تا به حال آقایانی مثل شما، نمی‌دانند این است که فارسی از پارتی گرفته شده و هزارها سال قدامت دارد. منطقه فارس که شماها فکر می‌کنید نام زبان فارسی از آن شکل گرفته است و برخاستگاه زبان فارسی‌ست قدامت صد و بیست ساله هم ندارد و فارس برگرفته از روی نام زبان من و تو و آنهایی که در بخش بزرگ خراسان شرقی زندگی می‌کنند، می‌باشد. لطفا اصالت و تاریخ زادگاه خود را پاس بدارید و ارزان نفروشید!

عبدالله فیض


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عبدالله فیض
شهردار هرات
نظرات بینندگان:

>>>   یکی پیدا شود به شهردار هرات بگوید، مردم ایران نفس هم می‌کشند! تو نکش!
راستش هم‌چنان‌که نیاکان متحجر شهردار هرات، نام تاریخی ایران، آریانا و خراسان را به بهای افغانستان فروختند و هم‌چنان‌که امیرعبدالرحمن مصلای هرات یعنی هویت تاریخی این شهر را با خاک یک‌سان کرد و هم‌چنان‌که محمدگل خان ارگ هرات را تخریب کرد و هم‌چنان‌که کامران خان نماد هویت علمی هرات را با زور ماشیندار و کلاشینکوف از سردر دانشگاه هرات پایین کشید و هم‌چنان‌که طالبان آثار تاریخی را بر باد فنا دادند، شهردار هرات هم نشان داد که اگرچه از غرب برگشته، اما هم‌چنان در بند قبیله و تحجر است. فاشیست، فاشیست است، چه در غرب زندگی کرده باشد؛ چه شرق! اما شهردار هرات باید بداند که مردم هرات، صد برابر او آگاهی دارند که ملت چیست و ملی کیست و فرهنگ چیست و فرهنگی کیست و تحجر چیست و متحجر کیست!
سید مسعود حسینی

>>>   سیدمحمدصدیق صاعد این آقای محمد داوود بهتر بود میگفت پروسه ملت سازی توسط تیم فاشیستی در داخل ارگ تکمیل میشود.

>>>   Iman Mehmandoust
در تاریخ آمده است زمانی که چنگیز خان (با آن همه دبدبه و کبکبه اش) وقتی به سرزمین ما حمله کرد و خواست زبان و فرهنگ خودش را اینجا پیاده سازی کند در برابر قدرت زبان پارسی سرخم کرد و از آخر مجبور شد زبان ما را یاد بگیرد. این که در مقابل آن هیچی حساب نمیشود.
الان که عصر، عصر اطلاعات هست هرچه بیشتر این ها سیخ بزنند به ضرر خودشان هست چون مردم را مجبور به جستجو اصل موضوع میپردازند و همه آگاه میشوند.

>>>   Minaa Nasr
انوری و سرک و خیابان
کسی نیست به انوری یاداوری کند تاریخ را ورق بزند
و کمی با مطالعه صحبت کند.

داوود انوري شهردار دستور داده که در هرات نام خيابان را از لوحه هاي شهر برداشتند و به جاي آن سرك نوشتند. استدلال وي اين است كه خيابان در ايران گفته مي شود اما در افغانستان آن را سرك مي گويند. وقتي در ديگر مناطق و ولايات افغانستان سرك گفته و نوشته مي شود، چرا در ولايت هرات خيابان نوشته شود؟ مگر هرات ولايت ايران است يا از افغانستان ؟
انوري گفته خيابان كلمه ای خوب است و زيبا تر از سرك، اما براي ملت سازي در افغانستان ضرر دارد. انوري مي گويد كه ما در افغانستان بايد ملت سازي كنيم و اين ملت با ملت ايران در زبان، فرهنگ، سياست، مذهب و چيز هاي ديگر متفاوت است و متفاوت بايد باشد. بدون آن ملت سازي نمي شود.

>>>   Reza Alavi وای بر ذهن کور و حماقت و جهل پروری
سرک را از زبان هندی وارد زبان ما شد در حالیکه خود گهواره فرهنگ وتمدن هرات واژه خیابان را برای نخستین بار بکار برده است .
این .... های جنگ های زرگری راه میندازند تا جنگ‌های تریاک و‌غارت وانتحار را سرپوش بگذارند

>>>   تورانیان خراسانی ملت‌سازی؛
اصول و قاعده‌ی ملت‌سازی حکم می‌کند که مردم اوغانستان بجای کلمه‌ی خدا، کلمه‌ی بگوان را بکار ببرند، هرچند کلمه‌ی خدا مقبول است ولی برای تفکیک هویت ملی در اوغانستان باید از کلمات رایج در ایران خود داری کنیم. در اوغانستان هرگز کلمه‌ی بگوان بجای خدا هنوز تعویض نشده است، دوستان در مسایل ملی پیش از پیش قضاوت نکنند. زیراکه؛ ما به افغانیت خود ادامه می‌دهیم و تا خدارا بگوان نسازیم ایلا دادنی نیستیم. پروسه‌ی ملت‌سازی در ۲۰۱کشور بر اساس اصول و قواعد صهیونیسم جهانی که در نزد ما افغانیت نامیده می‌شود، تکمیل شده و اوغانستان از این امر مستثنا نیست. بنابر این؛ با احساسات و عاطفه در فیسبوک ملت‌سازی نمی‌شود، بلکه ملت‌سازی در نهادهای قبیلوی بر اساس قراردادهای صهیونیستی ساخته می‌شود.
محترم «مامد دیوس جنوری» شهردار هرات

>>>   این بحث تو مرا به یاد لغات نامه پشتو تولنه انداخت که لغات های جدید می ساختند و در عوض لغات های دری و یا فارسی استفاده میکردند.
مثلاً:

رادیو:غز دبلی
تلویزیون:مخ دبلی
تنبور و یا دمبوره: شرنگ سوتی.
در دوران رضا شاه پهلوی، پادشاه ایران نیز کمیسیونی ایجاد شد که باید لغات ها و یا واژه های عربی از لسان و یا زبان فارسی و یا دری حذف شود و در عوض اش واژه های معادل فارسی ایجاد شود.
بنأ یک تعداد زیاد لغات های جدید در زبان فارسی ایجاد شد.
اما اگر ما به لغات نامه فارسی مراجعه کنیم، هزاران واژه و یا لغات از انگلیسی گرفته تا روسی و تا فرانسوی و ترکی و عربی و کردی و غیره زبان ها در آن وجود دارد. پس چرا در مقابل سرک که از چندین صد سال در افغانستان استفاده میشود، عکس العمل نشان بدهیم.
آیا معادل این واژه های خارجی که در زبان فارسی وجود دارد، واژه یی وجود دارد:
ماشین و یا موتر، تلویزیون، رادیو، تیلفون، فاکس، هایدروجن، آکسبجن، سودیم، پتاشیم و باقیمانده جدول عناصر که تعداد آنها به یکصد و شانزده عدد میرسد؟
الکترون، پروتون، نیوترون، چارچ، و خلاصه هزاران و ده ها هزار واژه دیگر؟
در عوض آن که واژه سازی کنید، یک چیز اختراع کنید و به جهانیان عرضه کنید و نشان بدهید که ما هم کله داریم و چیزی را اختراع کردیم و در دسترس بشریت قرار دادیم.
امید وارم نشر شود.

>>>   افغان، اوغان، پتان و پشتون نام یک قوم ناقل افغانسان( خراسان ) است؛
از نظر تباری، افغان‌ها یا پشتون‌ها تعدادی از قبایل هندی الاصل بوده که سرزمین‌های آبایی‌شان اطراف کوه سلیمان، خیبر پشتونخوا، پشین و ژوب می‌باشد. این مناطق درتاریخ بنام افغان‌لند/افغانستان یاد شده است و در یادداشت‌های تاریخی بعضی از نویسندگان انگلیسی منجمله (الفنستون) مولف کتاب افغانان و نماینده‌ی انگلیس در دربار شاه شجاع، نام‌های تمام مناطق افغان‌نشین با تفصیل آن ذکر گردیده است که «اوغانستان=افغانستان» همان مکران و یا یکی از ولایات مکران بوده است. قبیله‌ی بنام افغان «پشتون» به علت خشکسالی طولانی در اطراف کوه‌های سلیمان در (سال 1018 هجری قمری)، به دستور شاه عباس صفویی به سیستان در اطراف تالاب هامون هیرمند مسکن گزین شده اند و در مقابل، بقایای شاه طهماسب«شیعه‌ی دوازده امامی» از اولاد‌ی ناقلین افغان در هیرمند، نوکر به خدمت پاس‌بانی می‌گرفت. در تاریخ یمنی، کوه‌های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی مرکز شهر مستنگ، از سرزمین آبایی افغانان نام‌برده شده و محل سکونت آنان در وادی رود سند و اطراف کوه‌های سلیمان می‌باشد. سید محمد یعقوب هروی در تاریخ نامه‌ی هرات، نیز این واقعیت را می‌نویسد: زیستگاه اوغان‌ها«افغان‌ها» یکی از ولایات مکران بوده است. شهر مستنگ شامل دهات بسیاری بوده است، چنانکه در حاشیه‌ی کتاب تاریخنامه‌ی هرات هم ذکر شده است که: شهر مستنگ یا مستنج را استخری و مقدسی هر دو در آثار خود نام برده اند. وقتی تاریخ خراسان قدیم (افغانستان امروزی) را بررسی نماییم طایفه‌ی افغان و کشوری به نام افغانستان در تاریخ و جغرافیای کشور ما موجود نیست و مردم ما که امروز برخلاف صریح اسناد تاریخی افغان نامیده می‌شوند هیچ گونه تعلقی به افغانستان دیروزی و مردم آن سرزمین که اوغان=افغان‌ها بوده اند، ندارد.
ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشته است: قبیله‌ی افغان در کوه‌های غرب هندوستان به سر می‌بردند و تا به حدود رودخانه سند می‌رسد. مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می‌گوید: واژه‌ی پشتون و افغان در آثار نویسندگان و شاعران این قوم با مفهوم واحد به‌جای یکدیگر استعمال شده اند. بنابر این؛ بطور کلی و اجمالی می‌توان گفت: خود پشتون‌ها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالی‌که فارسی زبانان آنان را افغان، هندیان آنان را پتهان نامیده اند و هرسه واژه از سده‌ی شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته و در معنی واحد بکار رفته است.
هموطنان آگاه و قلم بدست!
افغان تنها نام یک قومی از اقوام افغانستان است و افغان‌ها نام‌های تاریخی، فرهنگی و استوره‌یی یکسان با خراسان ندارند بلکه بر ضد آن هستند و تلاش دارند هویت تک قومی خود را بر‌ دیگر اقوام تحمیل کنند. آنها به‌تنهایی در افغانستان حکومت تک قومی دارند و دیگر اقوام را در معادله قدرت راه نمی‌دهند. داشتن دوکتورای غنی فقط تفرقه‌ی بهتر و سیستماتیک‌تر بین تمام اقوام شریف سرزمین مان و جایگزینی فاشیست‌های قبیله و کوچی‌های متعصب، بجای آزادیخواهان نو اندیش را به ارمغان آورده است و بس.
منابع و ما خذ :
1_ آکادمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ، مجله سباوون، سال اول دلو1368
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانستان
3_ عبدالحی حبیبی، مجله آریانا کابل 1348.
4 -- میر محمدصدیق فرهنگ، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص 6.
5 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیای تاریخ خلافت شرقی، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374
6 _ محمد امین، جغرافیای تاریخی بلخ، بنیاد موقفات افشار، تهران 1388 .
7- افغانان (گزارش سلطنت کابل), مونت اسوارت افنستون, ترجمه محمد آصف فکرت 1376. 8- اقوام کوچی مجموع مقالات به کوشش حسن پاپلی یزدی 1372 .
9—غفورروف، باباجان. تاجیکان، تاریخ قرون وسطی و دوره نوین دوشنبه انشار وزرات.

>>>   Hadi
برادران هراتی ما سینه هایشانرا در مقابل تانکهای حفیظ الله امین این دین ستیز و فاشیست قبیله سپر ساختن اما اگر شهردار انتصابی ارگ را اجازه دهند که فرهنگ و زبان مادری شانرا به نابودی بکشاند،شرم آور خواهد بود.

>>>   به پاسخ شهردار بی‌فرهنگ هرات

زادگاهِ رستم و شاهان ساسانی یکی‌ست
شوکت شهنامه و فرهنگ ایرانی یکی‌ست

ارزش خاک بخارا و سمرقندِ عزیز
نزد ما با گوهر و لعل بدخشانی یکی‌ست

ما اگرچون شاخه‌ها دوریم از هم عیب نیست
ریشۀ کولابی و بلخی و تهرانی یکی‌ست

از درفش کاویان آواز دیگر می‌رسد:
بازوان کاوه و شمشیر سامانی یکی‌ست

چیست فرق شعر حافظ، با سرود مولوی؟
مکتب هندی، عراقی و خراسانی یکی‌ست

فرق شعر بیدل و اقبال و غالب در کجاست؟
رودکی و حضرت جامی و خاقانی یکی‌ست

مرزها دیگر اساس دوریِ ما نیستند
ای برادر! اصل ما را نیک می‌دانی یکی‌ست

«تاجکی»، یا «فارسی»، یا خویش پنداری «دری»
این زبان پارسی را هرچه می‌خوانی، یکی‌ست!

نجیب بارور

>>>   Arya
....در کنار پدر فاشیسم!
این ...که توسط پدر فاشیسم به عنوان شهردار هرات باستان معرفی شده است با الهامی که از این پدر فاشیسم گرفته در شهر باستان هرات طی یک اقدام ....گونه واژه ی سرک را جایگزین واژه زیبای خیابان نموده است.
حرکت یکسان سازی مضحک سال هاست در این ماتم سرا توسط تمامیت خواهان قبیله به راه افتاده که بجز نفاق و بدگمانی میان اقوام این سرزمین دست آوردی دیگری نداشته است.

>>>   Marzi
من از ملت بزرگ هرات باستان میخواهم از این گونه رفتار های مضحک در قبال فرهنگ شان جدیت کامل نشان دهند و این ....را به .... پرتاب کنند

>>>   Motaref
شهردار ملت‌ساز هرات:
«من را رییس‌جمهور فرستاده و او تنها کسی است که می‌تواند از من بپرسد.»

>>>   این بی ریشه ها دیسانت شده اند از شهر چیزی میفهمند و نه از جاده و نه خیابان.
با رفتن غنی همه دوباره بر میگردند و غائله ختم

>>>   کوچی ها پاکستان با عث خطر عظیم ناهنجاری های اجتماعی در افغانستان
امدن کوچی ها از آن طرف مرز دیورند با عث نا هنجاری های اجتماعی در کشور ما و آفات طبیعی خطر ناک سر طان زا در جامعه افغانستان !
اولیت استراتژی اشرف غنی کاشتن تخم تفرقه و اسکان کوچیان پاکستان است، آمدن کوچی ها پاکستان با عث خطر عظیم ناهنجاری های اجتماعی در جغرافیا افغانستان . آمدن کوچی هم به اساس پلان شوم استعمار کهن برای ایجاد تشدید و گسترش بحران سیاسی ، قومی و زبانی در افغانستان بمنظور قتل و قتال ملت ما است.
اقوام کوچی رمه دار آن طرف مرز دیورند با تطبیق نظام نامه امان الله خان در فصل بهار به چراگاه های افغانسان از بیرون مرز دیورند می آیند, آنها دارای زمین و خانه ای نیستند و «چادرنشین » غژدی نیسن اند. و کوچی در ایام تابستان برای استفاده از علف خوش خوار ما به چراگاه های مناطق کو هستانی افغانستان بطور مؤقت به همرای گله بز , رمه گوسفند, گله گاو , شتر ,اسپ از داخل دره ها و باغستان شاداب منطقه به مناطق چراگاه های مرتفع نیزدیک یخچال های طبیعی منابع آبی کشورما کوچ مي نمایند.
این سیستم چرای عنعنوی مفرط و غیر علمی کوچی ها در واحد های چراگاهی افغانستان از طرف ک آنها ها از عدم کنترول دولت های قبیله معمول بوده که باعث پایمال حاصلات مردم بی دفاع و جنگلات کشور زیبا ما توسط رمه ای های آنها و در نهایت خطر عظیم نا هنجاری های اجتماعی تخریب فرسایش نباتات و فرسایش خاک در مناطق دشتی وکوهی افغانستان گردید ه است.

بسیاری ازچراگاه های کوهی و دشتی کشور بعلت چرای بی رویه کوچی ها از بی مسولیت دولت نابکار طرف دار قبیله آنها موجب تخریب بیش از حد با بحرانی عمیق مواجه شده اند وادامه ی این روند کشور ما را با مشکلات بسیار خطر ناک از بابت پامال شدن گیاهان توسط رمه کوچی مانند آمدن برف کوچ ها سریع آب شدن یجچالهای طبیعی کشور و در نتجیه باعث روا ناب سیلی بارانها های موسومی سرازیر شدن سیل های مخربه و کم آبی ,طوفان شن های روان و پیامد آن الوده گی بصری محیط زیست در بعضی محالت و خشکسالی پی در پی در سرتاسر افغانستان از عملی ناسلم آنها روبه رو کرده است.

در اثر چرای بی رویه تنوع حیات وحشی , گیاهان دچار مشکالات بیشتر می شود و با انقاض روبر خوا هد شد. برای کمک این مطلب قوانین برای حمایت ازحیات پوشش گیاهی باید تصویب به اجرا در اید تا گیاهان و جانوران بومی بتوانند دوباره زندگی خود را بازیابند. چرای بی رویه کوچی ها یک از دالیل سرزمین های تخریب شده ای کاهش پوشش گیاهی از دید گاه دانش محیط زیست می باشد.

واین نوع چرای بی مسولیت طبیعت زیبای شاداب کشور ما را لکد مال و خاک آلوکرده ساخته اند. ترمیم پوشش گیاهی تخریب شده از طرف کوچی ها در شیب ها ی تند تپه ها و دامنه کوه ها مشکل و تقریبا غیر ممکن است و به ارزش ملیار دار آسیب رسانده و می رساند .

رعایت فصل چرا و آماده گی چراگاه جهت استفاده از چرا گاه ها از دید دانش محیط زیستی الاقل یک ماه بعد از آب شدن برف ها ویا از اولین بارنده گی در منطقه تا موقع ای که گیاهان به ارتفاع 21 سانتی نرسیده اند آغاز چرا غیر علمی و غلط از طرف دانشمدان محیط زیست گفته شده است. چرای غیر داشتن تقویم چارواها در بلندی و ارتفاعات چراگاه ها باعث از بین رفتن پوشش گیاه وبدون رشد ونمو گیا در سالهای آینده و هم موجیب اصلی تخریب منابع طبیعی هیمن چرا بی تقویم می شود و نیز از جمله عوامل تهدید کنند اکوسیتم کوهستانی است و پیامد آن آمدن طغیان دریا ها از اثر برف کوچ , فرسایش آب ,خاک و سیلاب های ویرانگری را به بار آورده و می آورد.
هوطنان مهن دوست نمونه ای خطر عظیم ناهنجاری های اجتماعی از طرف کوچی در بهسود ، در دایمراد حجرستان ناور غزنی ، خاواک پنچشیر ،دشت شیواه ، بدخشان ، دشت برچی قندوز و این آفات طبیعی خطر ناک اجتماعی در جامعه افغانستان به نسبت تهيه و تحقق راهبرد اشرف غنی کوچی و تعصب آمیز هم تبار آن ثواب الدين مخكش کوچی معاون پيشين اداره امور، و بر خورد دوگانه وي در برابر ساير اقوام بومي كشور در امورات رسمي بخصوص در اداره امور اقاي مخكش از سوي ارگ جهت تحقيقات بيشتر به داد ستاني معرفي نه گرديد. تیم فاشیستی غنی کوچی ابو جعل در ناحیه بگرام ولایت پروان به توزیع شناسنامه افغان را به کوچی های پاکستان جواز توزیع آن به مدیریت ثبت احوال نفوس صادر کرد است .
از نظر اکثریت آگا هان قلم بدست ميبايست مغز تعصب افغانستان يعني اقاي غني احمد زی مورد باز پرس واستجواب ملت افغانستان و نهاد هاي بين المللي حقوق بشر و ساير نهاد هاي معتبر قرار گيرد.
اشرف غنی احمدزی مامور انجام تجزیه‌ی این سرزمین است اگر چنین نباشد هیچ آدم ملی‌ گرا، عاقل و مهین دوست دست به اعمالی نمی‌ زند که سبب ساز نارضایتی مردم تا سرحد برافراشتن پرچم‌ های قومی و جدایی طلبی شوند.
بطور نمونه ناهنجاری اجتماعی امروز ولایت قندوز براساس نظام نامه امان الله خان شروع شد و دراولین سال حکومت نادر شاه پدر ظاهرشاه اقوم اوغان از پاکستان به سرزمین حصلخیز قندوز وبغلان از آن سوی مرز دیورندآورده اند تا این شاهرک حیاتی زرخیز را در دست داشته باشند و در دوره ظاهرشاه توسط کا کا هان اش اقوام اجناد عنعنوی پیشه چاروا دار غژدی نشین را به منطقه حاصلخیز قندوز کسیل کردند.
بنابرین محیط اجتماعی قندوز کهن در این صد چند سال اخیر ناهنجاری های اجتماعی دشواری را پشت سر داشته و هنوز هم ادامه دارد.
باید اضافه که این چرگاه ها سرسبز به رمه ها کوسفندان و گله بزه و خیل شر قطاران کوچیان عنعنوی اختصاد داده شد واهسته آهسته کو چیان را در جغرافیا قندوز بغلان ساکن ساختند و طبیعت زیبا قندوز باستان وبغلان را قطعه قطعه و اراضی جنگلی آن و دشت های سبز پرعلوفه آن را دست خوش ناملایمات انسانی شده اتت.
هروز از بابت و ناهنجاری های اجتمای زخم هایی بر پیکر طبیعت زیبای قندوز می رسد و بخش زیاد این منطقه با حوادث تلخ طبیعی روبه روی می باشد.
ضمناَ باید اضافه ساخت که ناهنجاری های محیط اجتماعی درولایت قندوز از طر اجناد به واسط فشار بر منا بع محیطی و بهرهبرداری غیر اصولی و ناپایدار از این منابع محیطی موجب تشدید تخریب محیط زیست در منطقه شده است و بحرانهای زیست محیطی نیز به واسط تحلیل و از بین بردن منابع مورد استفاده اجناد عنعنوی بر شدت فقر اهالی بومی منطقه می افزاید..

>>>   Pedram
لطیف پدرام:
اگر دلیل ملت سازی تان یک نام جعلی است ما مکلف خواهیم شد جمهوری خراسان را بسازیم، تا "سرک" به جای خیابان بر ما تحمیل نشود. شما واقعا حلقات بی شرف و بی شرمی هستید که به هیچ ارزش انسانی و حق شهروندی احترام نمی گذارید. ما مجبور می شویم با شما بجنگیم و این تنها راه است

>>>   Salam
شار‌والی یک واژه ی مزخرف است ؛ شار شکل مسخ شده و وحشی شده شهر است. و وال از هند آمده است ، ما واژه ی زیبای شهرداری داریم ، دیگر از این واژه استفاده نکنید .

>>>   خلاصه،اوغان کی عقل دارد که مفهوم جاده ، خیابان ، شهر و زندگی شهری را بداند. برای آنها فقط یک غشدی باشد و پاروی حیوان که بالای آن غلط بزنند.
نفرین بر قبیله؛ اوغان و نام کثیف این قوم نفرین شده( یهود)
جاوید پامیری

>>>   در این که مردم هرات طلایه دار زبان و فرهنگ فارسی بوده است هیچ جایی شک و شبهه نیست ، دانشمندان هراتی در ترویج و غنای زبان و فرهنگ پارسی در طول تاریخ نقش بی بدیل را ایفا کرده اند ، اکنون شهردار جاهل ، بی سواد و دوشمن فرهنگی مردم هرات برای هراتیان تعیین تکلیف می کند که کدام کلمه را باید به کار ببرند که از ایران بریده شوند ، این جاهل نادان اگر اندکی باسواد می بود درک می کرد که بزرگان ادب پارسی ، فارسی ، دری و تاجیکی در افغانستان ، ایران و تاجیکستان مشترک اند و جدا کردن آنها یک امر محال و ناممکن است ، مانند که زبان ادبی کشور های انگلیسی زبان و عربی زبان یکی اند و هیچ گاه سیاست نتوانسته است که زبان و فرهنگ مردم را از بین ببرد چه بسا که زبان و فرهنگ بر مرز سیاست غلبه کرده است ، گذشته از آن این به گویندگان زبان فارسی ، پارسی ، دری و تاجیکی تعلق دارد که چگونه سخن بگویند و از کدام کلمه استفاده نمایند نه اینکه گوینده یک زبان دیگر برای پیروان یک زبان علمی تعیین تکلیف کند چنانچه فارسی ، دری ، پارسی و تاجیکی زبانان نمی توانند برای گویندگان زبان پشتو به لهجه و گویش لر و بر تعیین تکلیف کنند .
حسن علی عدالت

>>>   حکومت نباید زبان ستیزان را به هرات بفرستد.
مگر هیات اعضای کمیسیون نامگذاری جاده ها و اماکن هرات مرده اند؟
گفته می شود شهردار جدید هرات لوحه های خیابان را به سرک عوض می کند.
شهردار هرات نباید با استفاده از نشان حکومت خیابان‌ زدایی کند به جای خیابان سرک بنشاند که خیابان واژه‌ی ایرانی است و سرک واژه‌ی افغانی.
اشتباه‌های تاریخی را تکرار نکنیم. تاریخ تکرار آن اشتباه‌ها گذشته است زبان و واژه‌ها شانده نمی‌شوند، واژه‌ها و زبان مال مردم و گویشوران این خطه تاریخی میباشد ، مهم این است‌که مردم وگویشوران یک زبان چه می‌گویند ؟ تغییر نام خیابان وظیفه شهردارهرات نمی باشد ، که احتمآ برای مدتی به هرات می آید و در مدت دو یا سه سال کارش تمام میشود چنین اجازه مهم تاریخی ی داشته باشد گفته میشود ،که ماجرا از آن‌جا آغاز شد که محمد داوود انوری شهردار هرات در شبکه‌ی اجتماعی فیس‌بوک و زیر پست یکی از خبرنگاران هراتی واژه «خیابان» را واژه ایرانی و واژه «سرک» را واژه ملی عنوان کرد. دوستان لطفا جناب شهردار هرات را بیشتر معرفی نماید.
محمود منجم زاده

>>>   برای این که خوب این پشتونیست ها رسوا شوند بیش از سی شاعر زبان پارسی که شاعران کلان و مشهور جهانی هستند از قرن ۴ هجری تا قرن ۱۲ هجری در صدها بیت شعر ایران را ستوده اند حال هیچ گاه نمیتوانید تاریخ و دیوان شعرا و دانشمندان را حذف کنید شما پشتونها کدام چیز از فلسفه و طب ابوعلی سینا میدانید وی مربوط به تمدن خراسان بود ابوریحان بیرونی و خوارزمی که امروز به جهان شهره شده است همین قسم است فردوسی و سنایی و رودکی را کی توانید نامشان را مدفون سازید عطار و خیام است و نظامی و خاقانی و فرخی سیستانی ناصرخسرو بلخی مولوی همه دهها شعر در مدح ایران و خراسان دارند امروز دیگر دوره شما فاشیست ها به اتمام رسیده است امروز عصر تکنالوجی و دانش است با دسترسی به انترنت همه مقالات و نشرات شبکات اجتماعی کتب تاریخی به انواع زبان ها دسترس میشود و پروسه جعل و تقلب پشتونی را به شکست میکشاند بیهوده خود را مانده ونالان نسازید ما از رودکی و سنایی غزنوی تا سعدی و حافظ تا جامی و هاتف و شمس تبریزی و ظهیر فاریابی همه را مفاخر خود میدانیم اما شما پشتون ها جز پته خزانه چی دارایی دارید آنهم معلوم نیست تاریخ زیادی داشته باشد!؟ بنآء خود را مجبور میسازید که به تاریخ و ادب فارسی و خراسانی ما حمله ور شوید اما با این اعمال شوم بیش از گذشته خود را منفور خلق میسازید.

>>>   امید وارم شهروندان باعزت وبا کلتور هرات سرزمین تمدن وزادگاه زبان فارسی باستان جلو این حرکت بیشرمانه شهردار صادر شده از بیرون را گرفته به ایشان وسایر اختطافچیان هویتی مردم ،اجازه دخالت بر فرهنگ وکلتور کهن این سرزمی با افتخار را ندهند. زیرا حذف هویت به معنی گرفتن عقل وخرد وحتی جان مردم است.
سروری کابل


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است