اشرف غنی، محقق و کابوس پایان کار نجیب الله
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۵۳    ۱۳۹۷/۱۱/۹ کد خبر: 157142 منبع: پرینت

گرچند سخنان اخیر اشرف غنی با آرامش و متانت بیان می شود، اما ترس و شاید بتوان گفت، وحشت پنهان در آن را می توان حس کرد. غنی ترسیده است، و سر انجام به نظر می رسد به این نتیجه رسیده است که کابوس پایان نجیب الله، واقعی تر از رویای کامل کردن " فصل ناتمام " امان الله خان است. اما چرا و چگونه غنی از آن رویا به این کابوس رسید؟

جواب این سوال، طولانی، پیچیده و ریشه دار است. بر می گردد به دوران کرزی و سراسر دوران بعد از سقوط طالبان که غنی در آن ، یکی از بازیگران مهم پیدا و پنهان بود. او خود در طول این سال ها، نقش مهمی در فراهم کردن زمینه این کابوس داشت، و هنوز هم دارد. به دو نمونه تازه تر اشاره می کنم:

در جلسه اخیر بین خلیلزاد و غنی، جای عبدالله و آدم های مهم ریاست اجرایی (بخوانید پنجاه درصد حمایت مردمی، مشروعیت و سرمایه اجتماعی) خالی است. جای اینها که (خوش مان بیایند یا نیایند) حداقل از پنجاه درصد رای دهندگان نمایندگی می کنند، خالی است، اما امرالله صالح که فعلا هیچ کاره است و قرار است در انتخابات آینده معاون غنی باشد، در جلسه حضور دارد. این یعنی چه؟

یعنی اینکه غنی در حالی که شب ها تناب دار را خواب می بیند، اما باز هم نمی تواند از بازی های سیاسی بی ارزش و تباه کننده کوچک برای قدرت، آن هم در کابلی که عملا در محاصره طالبان است، دست بکشد، تصویر کلانتر را ببیند، و در مقابل موضع برتر طالبان در پی ایجاد اجتماع، گسترش دادن حمایت عمومی، و جمع کردن افراد مهم و با نفوذ در اطراف بدیل خویش در مقابل بدیل طالب باشد.

به دستور غنی برای برکناری محمد محقق نگاه کنید. برکناری یک شخصی که به هر صورت، میزانی از حمایت عمومی را با خود دارد، در شرایط فعلی و مخصوصا از کرسیی که عملا هیچ اهمیتی برایش باقی نگذاشته است، چه سودی برای غنی و کشور دارد؟ اما همین عمل، دشمنی ها و پراکندگی ها را تشدید می کند، امکان ایجاد یک اجماع در مقابل طالبان را ضعیف تر می سازد، و اعتبار غنی و کل اداره کابل را بیشتر از پیش خدشه دار می نماید. محقق معاون عبدالله است، و عبدالله حد اقل پنجاه در صد آرا را برده بود. غنی قانونا حق ندارد محقق را برکنار کند همچنان که حق ندارد معاونین خودش را برکنار کند. وقتی اهمیت قانون و رای مردم کاملا نادیده گرفته می شود ، پس چه چیزی بر جای می ماند؟ زور. زور را فعلا کی دارد ؟ طالب. بقیه را شما حدس بزنید!

همین واقعیت ها به ما گوید که بدترین دشمنان غنی، خود وی و کوته فکری اش است. بگذریم از اینکه روزگاری با امریکایی ها "به تلخی" بر سر رهایی زندانیان طالبان که به میدان های نبرد بر می گشتند، مشاجره می کرد. فکر می کرد می تواند با استفاده از زور طالب، دیگران را از صحنه خارج کند، و بعد به نحوی با طالبان کنار آمده، حاکمیت مورد نظرش را ایجاد نماید. خیال می کرد، زرنگتر از جنرالان و استراتژیست های پاکستانی است. آدم ناخودآگاه به یاد مضمون شعر مولانا می افتد. آن روزها غنی و دوستانش، کدو را ندیده بودند!

عبدالله وطندار


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
غنی
محقق
نجیب الله
نظرات بینندگان:

>>>   هیچ تشویش نکو وطندارمحترم خیروخیریت است

>>>   سلام برادر عزیز!
نمیخواهم زیاد بحث را همرایت ادامه بدهم فقط یک دفعه قانون اساسی کشور را مطالعه نمابد دیګر موضوع حل است.
فقط شنیدی که پنچاه پنجاه است.
باحترام
پیمان

>>>   آقای به اصطلاح.وطندار
سعی کن حرف های خوب خوب بمردم تحویل بده .زمان نجیب کاملا متفاوت با این حکومت فعلی بود هم آنهای که درچوکات حکومت بودن وهم مردمان شهر نشین.احساس خستگی می نمودند وفکر میکردند با آمدن مجاهدین همه چیز تمام میشود اما با آمدن قطاوالطريقي ها همه چیز دگرگون شد به بادی فنا رفت

>>>   این زمینه آمدن طالب را در سالهای ۷۰ و اکنون بادهای شر و فساد مانند شورای منفور نظار و جنبش و وحدت ایجاد کردنُ این ها با اتحاد نامقدس جبل السراج کشور را به بحران بردند چون علیه پلان صلح ملل متحد کودتاه کردند

>>>   وطندار صاحب من انسان بیخرد دیده بودم ولی به پیمانه ای شما احمق و بیسواد ندیده بودم که اشرف غنی را با شخصیت برازنده ای سیاسی کشور که شرق و غرب به ارمان زنده بودن وی میباشند مقایسه کنید.... شما سر از گریبان استخبارات پاکستانی ها برون اوردید...


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است