چرا طالبان با دولت غنی حاضر به مذاکره نیستند؟
این ناتو و امریکا است که برای جهاد ما مانع خلق می کند و مانع مذاکره واقعی بر سر صلح می شوند. اینها بروند تا طالبان بدون مانع بر سراسر افغانستان نفوذ کنند و آنگاه مذاکرۀ واقعی صلح آغاز می شود 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۱۷    ۱۳۹۷/۱۱/۱۱ کد خبر: 157177 منبع: پرینت

ملا عبدالسلام ضعیف سفیر پیشین طالبان که در کابل به سر می برد سه روز قبل در مصاحبه ای به صراحت گفت که طالبان حاضر نیستند با دولت افغانستان مذاکره کنند.

اظهارات زلمی خلیلزاد در مورد دلیل امتناع طالبان از مذاکره با دولت و اشرف غنی به عنوان رییس جمهور این نکته را روشن ساخت که طالبان علی رغم پافشاری دولت و امیدواری های که وجود داشت، حاضر به مذاکره نیستند.
خلیلزاد از قول آنها و در واقع موضع و دلیل طالبان را بیان داشت که این مذاکره در واقع به این دولت، مشروعیت می دهد و جنگ طالبان را نامشروع ثابت می کند و از سوی دیگر در آستانۀ انتخابات ریاست جمهوری، مذاکره با اشرف غنی که کاندید ریاست جمهوری است یک امتیاز برای او شمرده می شود که طالبان این امتیاز را نمی خواهند به غنی بدهند.

گفته می شود که طالبان به جای مذاکره با حکومت و نمایندۀ رییس جمهور غنی یک لیست 9 نفری را ارایه کرده اند که با آنها حاضر به مذاکره هستند. این نام ها بیشتر متشکل از رهبران و فرماندهان جبهۀ مخالف ضد طالبان می شود که پاکستانی ها آن را ایتلاف شمال می گفتند.

برخی آگاهان به این باور اند که طالبان از منظر قومی، کرزی و غنی و سایر وزیران و صاحب کرسی های دولتی هم تبار آن ها را به عنوان نمایندگان جامعۀ پشتون نمی پذیرند. وقتی آن ها با وزیران شان نمی توانند به زادگاه خود بروند و نمی توانند بر ولایت و ولسوالی خود نفوذ و سلطه داشته باشند و وقتی بیشترین نیروهای حکومت آن ها را در ولایات شان در دفاع از این حکومت، بدخشی، پروانی، پنجشیری، بغلانی و تخاری و .... تشکیل بدهد، طالبان چگونه با آنها برای جنگ و صلح مذاکره کنند؟

شاید این تلقی و این موضع از سوی طالبان در ظاهر موجه و معقول به نظر برسد. اما واقعیت این است که طالبان حتی به این گفته های خود باور ندارند. طالبان در میان تمام گروه های جهادی، تنظیمی، سیاسی و نظامی افغانستان یکی از عهد شکن ترین و غیر قابل اطمینان ترین گروه است. طالبان در این 24 سال نشان دادند که به هیچ عهد و پیمانی پابندی ندارند و هیچ صداقتی در برابر آنچه که می گویند، ندارند.

به بد عهدی و پیمان شکنی و عدم پابندی آن ها در این سال ها نگاه کنید:
با ملانقیب قوماندان قول اردوی قندهار، با حزب وحدت در غزنی، با عبدالعلی مزاری در چهار آسیاب کابل، با مولوی خالص که به او وعدۀ رهبری حکومت موقت را دادند، با صبغت الله مجددی در قندهار که آی اِس آی او را فرستاد تا طالبان را با دوستم متحد سازد، با جنرال ملک پس از توافق فاریاب که به مزار دست یافتند، با هیات مذاکره کننده دولت اسلامی به ریاست قانونی در عشق آباد که یک روز بعد تمام توافقات را رد کردند، با استاد ربانی که چگونه او را با فریب و خدعه به شهادت رساندند و ....

در روزهای اخیر یک روزنامه نگار آلمانی با گروه ملارسول شاخۀ جدا از شورای کویته طالبان در غرب افغانستان مصاحبه ای انجام داد. ملا رسول نکتۀ بسیار مهمی را به خبرنگار در مورد صلح می گوید که در واقع استراتژی اصلی طالبان در این مورد است. ملا رسول گفت: این ناتو و امریکا است که برای جهاد(جنگ) ما مانع خلق می کند و مانع مذاکره واقعی بر سر صلح می شوند. اینها بروند تا طالبان بدون مانع بر سراسر افغانستان نفوذ کنند و آنگاه مذاکرۀ واقعی صلح آغاز می شود.

پافشاری طالبان برای رفتن قوای امریکایی در همین نکته ای نهفته است که ملارسول آخند اشاره می کند. وقتی قوای خارجی برود، طالبان مطمئن هستند که بر افغانستان مسلط شوند و حکومت را در کابل به دست می گیرند. آنگاه افغانستان برای آنها یک غنیمت جنگی و جهادی تلقی می شود که هر چه دل شان خواست با این غنیمت انجام می دهند.

محمد اکرام اندیشمند


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
طالبان
مذاکره
نظرات بینندگان:

>>>   یک چیز یقینی است و آن اینکه
درصورت خروج خارجی ها کرزی و غنی به سرنوشت نجیب و یا هم قذافی دچار میشود.

>>>   Salam
غنی به عنوان یک دانش آموخته در امریکا ، فرصت و امکان آنرا داشت تا برای عدالت اجتماعی ، مردم سالاری ، زدودن برتری طلبی قبیله ی و باز کردن یک پنجره به سوی فرهنگ شهروندی ، کار کند ، اما غنی نتنها چنین نکرد بل با اندیشه ی منتن برتری طلبی قبیله ی و قومی وارد میدان سیاست شد و جامعه را به سوی فاجعه و ورشکستگی کشانید که امروز هم تبارانش ، جاهل ترین و قهقرایی ترین گروه چون طالبان در حوزه سیاست مشروعیت یافتند . غنی فکر می کرد طالبان پلیس ضد شورش علیه سایر اقوام است ، شمال و شمال شرق را با طالبان مشبوع کرد و اجازه نداد تا علیه شان مبارزه شود، هر جنبش مدنی را با انتحاری های دستگیر شده و آماده ی انتحار به خاک و‌خون نشاند ، در ختم هر محفلی اعتراضی یک انتحاری آماده را به میدان انتحار آورد تا جرأت اعتراض مدنی مردم را سلب کند ، اکنون بادارانش هم از این جنس نا خوش رو گرفته اند .
توصیه من به همه ی مبارزین و عدالتخواهان این است که از این فرصت استفاده کنند ، آمدن و برتری طالبان دیگر یک امر حتمی است ، تا غافیلگیر نشده ایم ، به میکانیزم و روشی باید فکر کرد که شوؤنیست ها خلع قدرت شوند تا زمینه ی پیروزی تام طالبان منتفی گردد ، در غیر آن شوؤنیست فعلی نظام را به طالبان خواهند سپرد ، تا دیر نشده است باید آماده ی مبارزه هم در جبهه ی سیاسی ‌و هم در جبهه ی نبرد گرم و قهر آمیز باید بود .

>>>   Balkhi
غنی:معاهده لغمانک را امضاء کردیم، معاهده قدرت تسلیمک را امضاء نخواهم کرد.

>>>   عطايى
اشرف غنی خود را در قطار بزرگان تاریخ سیاسی افغانستان می‌شمارد. به نظر من نه خود این نفر چندان آدم است و نه همان امان‌الله‌خان و احمدشاه و دیگران‌شان چندان آدم بودند. پوز اشرف غنی را به خاک مالیده از قدرت پایین می‌کشند. دا گز دا میدان 😊
متأسفانه پایین غم‌انگیز یک فصل از تاریخ افغانستان نزدیک است. برای مردم غریب و بی‌پناه کشور، آنانی که چوب سوخت تحولات هستند، آرزو دارم که از تحولات درحال‌وقوع بخیر بگذرند.

>>>   ادفر اویانی
هرگاه کنگره ملی و جنبش روشنایی و دیگران را در گفتمان «صلح!» برای کشور ما سهم دادند، آنگاه باور کنید‌ که برنامه صلح دارند!!!

تحلیلگران ما به «رقص مرده» (به صلح خلیلزادی) فراخوانی دارند.
ریشخند زهرآلود بد تر ازین را نخواهیم یافت!!!
برای ناخوانده های سرگشته خیابان برده سازیی دستگاه فرمانروایی سرمایداری بر سرزمین اشغالی، خود را «تحلیلگر» بر شمرده و می نویسند:

«ترامپ و امریکایی ها پی برده اند که احمدزی و عبدالله آنها را فریب داده اند و از همینرو، (شبانگاه ها و در پنهانگاه ها! - ازین خامه.) با طالبان در تلاش راه دریافت صلح برای کشور ما اند».

هممیهن گرامی!
چالش ناسودگی و درد سر امریکا، رویارویی دو قبیله است؛ نه هیچ چیز و نه هیچ کس دیگر.
اینکه کرزی های که سدای «ضد امریکا» سر دارند و احمدزی ها نیز، سرنای دهل بازار زرگریهای افغانی و در همسویی با تبهکاران اشغالگر است و بس.

وگرنه، هر هوش اندک بیدار بایدست بداند که هتا اگر برای یکماه از امریکا مزد نرسد، کاخ های احمدزی ها و‌ کرزی ها فرو پاشند به یکدم و همزمان.
سرکشی ی مزدور افغان از فرمایش و از خواست کدخدا-بادار جهان نا شدنی و برساخت برساختها باشد.

بیاییم دیشب و همه شب های تاریک افغانی را مرور کنیم و بدانیم که قبیله درانی ها هیچگاه چنین کشته نبوده بدست غلزایی ها و هیچگاه نبخشند ترور رازق ها و کرزی ها و ... اچکزی های شان را.

همه تلاش های خلیلزاد برای اینست تا دو برادر را با هم بنشاند.
اینکار برای همدست و همبسته ساختن غلزایی-درانی است؛ در آنچه منافع امریکا نیز نهفته است؛ تا نشود که یکی ازین دو را ایران یا روسیه و چین و یا دیگری مزد دهد و بکار گیرد.
این هیاهوی «مذاکرات صلح!»، هیچ پیوندی برای صلح براستی در کشور ما ندارد!!

سرمایه برای آوردن صلح، هیچ جایی را اشغال نمیکند.
کشور اشغال شده ما برای سرمایه، بهتر و کمتر و بیشتر از ونزوءلا نیست که نیست!

آنگاه و هرگاهی که رژیم غلزایی های راضی و درانی های ناراضی و امریکا و جهانیان، جنبش روشنایی ما و کنگره ملی ما و مانند های شان را فرا خوانده باشند و در گفتمان «صلح!» برای کشور مان، سهیم ساخته باشند، آنگاه براستی باور کنیم که صلح خواهند برای ما.
مگر، دردا که آنها برای صلح نروند به کشوری‌، هیچگاه!

>>>   aan Ayendagan
امروری کوتاهی بر وضعیت زندگی مردم در حکومت کرزی و غنی!

با روی‌کار آمدن حکومت وحدت ملی، مردم افغانستان انتظار بهبود در زندگی شان را داشتند. این انتظارات زمانی بیشتر شد که اشرف غنی به مردم قول داد که جلو فساد و حیف و میل کمک ها را می گیرد و میلیونها شغل ایجاد می کند. اما قصه برعکس شد.

بنیادهای اقتصادی زندگی مردم از هم پاشید، فقر و گرسنه‌گی افزایش یافت، بیکاری به اوج خود رسید، مهاجرت گسترش یافت و نا امنی نیز رشد صعودی داشت. تا جایی که بیشتر از 120000 شهروند افغانستان جانهای شیرین شانرا از دست دادند.

اکنون متهم کردن حکومت کرزی به عنوان میراث دهنده فساد، در واقع بی کفایتی شخص اشرف غنی را نشان می دهد که با وجود در دست داشتن دولت به جایِ عملی کردن حرفهایش، ضعف رهبری خود را توجیه کند هر چند دولت گذشته نیز مانند دولت غنی سرچشمه فساد بوده است.

>>>   درود!
گزارشهای درز کرده از میان طالبان........
به اساس گزارشهای درزگرده از میان طالبان دوگزینه روی میز گفتگو کننده های طالب و آمریکایی ها گذاشته شده که عبارت اند از ایجاد حکومت موقت و سهیم ساختن طالبان در بدنه حکومت ، در صورت عدم ایجاد حکومت موقت دادن ۱۲ ولایت به طالبان زیر نام حکومت فدرالی و پس از آن خروج نیروهای آمریکا ، همچنان گفتگو ها روی کمک های نقدی سالانه آمریکا به طالبان نیز در جریان است ، روی شناختن خط دیورند از طرف دولت آینده افغانستان به عنوان مرز رسمی دو کشور پاک - افغانستان میان امریکا و پاکستان+طالبان نیز توافق شده.

>>>   ليم الله همسخن
می‌گویند:《دست آوردهای هفده‌ساله》و از این دست آورد، هم‌ سیاستگران کلان‌تر و هم دختر و بچه‌های جامعه‌ی مدنی با دهن پر یاد می‌کنند- من دقیقن نمی‌دانم این دست‌ آوردها چه چیزهایی اند؟ اگر بی زحمت می‌توانید چند دست آورد مهم را فهرست کنید تا بدانیم خیلی خوش‌حال می‌شوم!

>>>   شرف غنی:
“اگر کسی فکر می‌کند بالای اشرف غنی یک معاهده گندمک دیگر را امضا می‌کند در اشتباه است.خونم را بریزانند اما این عمل ننگین را انجام نمی‌دهم.”

پ ن: یکم، امضا پیمان امنیتی با امریکا هیچ تفاوتی با معاعده «گندمک» ندارد.
دوم، مردم افغانستان حافظه تاریخی شان زنده است، «جان کیری» را فراموش نکرده اند و می‌دانند شما مزودرتر از شاه شجاع اید.
سوم، معمول است «حُکام دست نشانده‌» زمانی که عمر سیاسی شان پایان می‌یابد ، وطن‌پرست و سرانجام حلق آویز می‌شوند.
Fahim Fetrat

>>>   اگراز من بپرسید چاره چیست؛ چاره
یک انقلاب برای خورآسان بزرگ و
پادشاهی مردمی...که هر ۵ سال به رای
واقعی مردم باشد یا رفراندوم هر ۷ سال
نه این امریکا، روس،انگلیس..پاکستان
عرب وملاهای ایران و حتی اروپا به درد
می خورد ونه این طالب مزدور و دکاندار
های دین ...همه خوردند و بردند..وملت را
به کاسه گدایی رها کردند .خدا ذلیل کند شما
نامردان بی غیرت و بی عرضه را وهان؛
قوم پشتون باید بداند که همه باید طالبان مزدور
پاکستان را وهمچنین قوم پرستانی چون غنی
اتمر،گلببو ،کرزی، زاخیلوال ،یون.طاقت.
وغیره فاسدان را رها کنند ودر غیر همه آنها
به اسم ولد در محاکمه خورآسان مستقل و آزاد
قرار میگیرند...

>>>   اكرام جان جغرافيه افغانستان تنها چند شهر نيست ، و اگر حكومت بر حق باشد كه نيست ، ميتواند از خود دفاع نمايند، اگر خروج امريكا با عث سقوط حكومت دزدان ميشود، پس چرا طرف مقابل كه قدرت نظامي و جنگي و امنيتي بيشتر دارد كه حكومت فعلي را با سه صد و پنجاه هزار نَفَر قواي دفاعي و تجهيزات مغلوب ميتواند حق حكومت و فرمان مملكت را نداشته باشد ، و آنهم در حالي كه امريكا را قناعت از وجود سياسي نظامي خويش بدهند. از وجود حكومت فعلي تنها چند صد فاميل محدود صاحب مال و جلال شده اند كه همان ها گاهي در قدرت و گاهي اپوزيسيون ميشوند، كدام ماده قانون بالاي أشخاص بلند رتبه تطبيق ميشود، اينها در كجا حكمروائي دارند ، روزانه ولسوالي ها سقوط ميكند، عسكر نان ندارد، مجروعين شان مرده و كس بشفاخانه نميبردشان، معيوبين شان معاش ندارد. پس بكدام دليل طالبي كه امريكا اعتراف دارد كه بيشتر از نيم خاك در تصرف شان است ، مناطق تحت كنترول شان امن است ، حتي در مقابل داعش ايستاده و دفاع ميكنند، با حكومت چند صد فاميل مذاكره نمايند، بار ها گفته اند كه با احزاب و أشخاص مؤثر و جهادي حاضر به مذاكره هستند و هيچ مشكلي با آنها نداريم.
اين تنها دهن كجي چند قدرت طلب بي زور است كه فاميل شان در خارج و خود شان در بدل خون قواي دفاعي مشغول چور و چپاول هستند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است