نشست مسکو، مسوولیتی بر شانه های ....
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۵۹    ۱۳۹۷/۱۱/۱۹ کد خبر: 157309 منبع: پرینت

پس از پیوستن حکمتیار به روند صلح و آتش بس سه روزه ی عید قربان میان حکومت و طالبان؛ صفحه جدیدی از چگونگی روند صلح در افغانستان گشوده شد.
به طوری که برگزاری دو نشست مهم قطر و مسکو در کمتر از یک ماه بیانگر شتابی از مذاکرات صلح در کشور است.

نشست مسکو را می توان از لحاظ طرح رودروی دیدگاه های دوطرف مفید دانست؛ هرچند عین خواسته های طالبان قبلاً در نشست قطر مطرح شده بود. اما مسوولیت سنگینی را برای پاسخگویی به ملت و حکومت متوجه رهبران جهادی و شخصیت های سیاسی اشتراک کننده ساخت. آنها باید در قبال موارد ذیل پاسخ بگویند و مسوولیت بپذیرند.

۱- در صورتی که مطابق قواعد سیاست بین الملل؛ مذاکرات همواره بین دو طرف درگیر ( حکومت- حکومت و یا حکومت ـ گروه مخالف ) صورت می گیرد؛ اشتراک کنندگان از کدام آدرس و به نمایندگی از چه کسانی در نشست شرکت کرده بودند؟

۲ـ نادیده گرفتن مردم و حکومت و مشروعیت بخشی به مخالفان سیاسی ای که ۱۸ سال میلیونها انسان را شهید؛ زخمی و آواره ساختند؛ را چگونه توجیه می کنند؟ آیا مخالفت با حکومت به خاطر خارج ماندن از دایره ی قدرت؛ دلیل موجهی برای تحقیر ملت و حکومت خواهد بود؟

۳ـ برای خارج ساختن نام طالبان از لیست سیاه؛ چه صلاحیت اجرایی را دارا هستند و در حالی که نه مردم و نه حکومت را با خود دارند؛ چه خواهند کرد؟

۴ـ زندانیان طالبان را چگونه آزاد خواهند کرد؟

۵ـ چگونه برای دفتر رسمی طالبان مشروعیت و رسمیت خواهند بخشید؟

۶ـ بیرون شدن تمام نیروهای خارجی از افغانستان را چگونه تضمین خواهند کرد؟

دکتر زکیه عادلی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
نشست مسکو
عادلی
نظرات بینندگان:

>>>   Khurasani
جناب دکتر محمد اشرف غنی
آیا فرصت های از دست رفته قابل جبران است؟
استراتیژی تهاجمی محمد اشرف غنی رئیس حکومت وحدت ملی علیه دشمنان کشور( باند تروریست و جنایتکار طالبان) هرچند دیرهنگام می باشد اما ستودنی است.
محمد اشرف غنی در دیدار با قطعات خاص وزارت امور داخله فرمان تهاجمی علیه باند تروریستی طالبان و تمام دشمنان مسلح را صادر نمود،او بیان داشت:

«صلح با قدرت انجام می شود نه با گدایی ؟»
«هر كسی که علیه حکومت افغانستان سلاح بلند می کند دشمن افغانستان است و بزنید.»
«من کسی نیستم که از یکطرف دوست بگویم از یکطرف دشمن، تعریف دشمن واضح است و وظیفه شما کوبیدن دشمن مردم افغانستان است»

آیا واقعاً محمد اشرف غنی آماده است با اقتدار عمل کند؟
الف
افغانستان؛ ظرفیت بالقوه برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقه یی را داراست ،اما فقط یک مانع عمده برای رسیدن به این هدف بزرگ و مبارک تا امروز وجود داشته است و آنهم سیاست فاشیستی و تک هویتی توسط زمامداران کشور و اولویت سیاست ملت سازی جعلی بر اساس تئوری غلط افغانیسم بوده است،اگر سیاست راهبردی از ملت سازی جعلی به طرف شهروند محوری با استراتیژی احیاء هویت تمدنی خراسان اتخاذ گردد،من پوتانسیل بالقوه را برای ظهور یک دولت مقتدر در جغرافیای سیاسی افغانستان می بینم.

ب
امیدوارم داکتر محمد اشرف غنی در اتخاذ این دستور تهاجمی صادق باشد و این فرمان تنها یک تاکتیک انتخاباتی یا واکنشی در برابر رقیب فتنه جو و روباه منش او حامد کرزی نبوده باشد.

ج
قدرت و اقتدار در برابر دشمن دستور قرآن است که فرمود:
وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ.

حضرت علی سپهسالار صدر اسلام در جنگ با خوارج نهروانی با قدرت و قاطعیت تمام آنها را با تیغ شمشیر سربرید و این سنت تاریخ اسلام در برابر این نیروی خوارج مسلک و جنایت پیشهٔ طالبان می باشد.

شهید بزرگ سرزمین بلخ بنیانگذار شاهنامه؛دقیقی بلخی برای حاکم و فرمانروا اندرز داده است که :
به دو چیز گیرند مر مملکت را
یکی پرنیانی یکی زعفرانی
یکی زر ناب ملک بر نبشته
دگر آهن آب داده یمانی
که ملک شکاریست کو را نگیرد
عقاب پرنده نه شیر ژیانی
دو چیز است کورا به بند اندر آرد
یکی تیغ هندی دگر زر کانی
به شمشیر باید گرفتن مر او را
به دینار بستنش پای ار توانی
خرد باید آنجا وجود و شجاعت
فلک مملکت کی دهد رایگانی

من از استیژ یک منتقد،سیاست امروزین حاکم ارگ و فرمانروای کابل را در برابر باند تروریستی طالبان و سیاست مداران بزدل و فاسد و مافیایی و متردد و جبون،سزاوار تأیید می دانم.

>>>   Farid
نباید از صلح پُلی ساخت برای گذار از جنگ به استبداد!
صلحی که مستبدین را برای تداوم جنگ و سرکوب آزادی های مردم یک دست و متحد می سازد؛صلح برای مردم نیست.
"حکومت قوی مرکزی" در کشوری چون افغانستان کاربردی به غیر از تحمیل استبداد ندارد.حکومت قوی مرکزیِ قوم محور یعنی استبداد پی در پی بر مردم و جنگ دوامدار با دیگران و دیگر اندیشان. حکومت قوی مرکزی همیشه برای ما درد بوده نه درمان.پافشاری بر چنان حکومتی؛پافشاری بر دیکتاتوری است و با دیکتاتوری نمی توان برای انسان و آزادی کاری مفید کرد.

>>>   Arianfar
مسخره تر از انتخابات ما در جهان نمی نوان سراغ کرد. زیرا رییس جمهور از کاخ سفید انتخاب می شود. در کشور هم مضحکه یی به نام انتخابات با هزینه صد میلیون دالری شیوخ مرتجع عرب به راه انداخته می شود و با هزاران نیرنگ و تقلبات گسترده رییس جمهور دست نشانده بر سریر جهانبانی مملکت خدا داد نشانده می شود‌ تا همین قانون اساسی مزخزف و ضد ملی است، انتظار دیگری نمی توان داشت‌.
باید هر چه سریعتر به این خیمه شب بازی پایان داد. باید انتخابات واقعی داشته باشیم، نه نمایشی. باید ارگان های محلی قدرت یعنی والیان، ولسوال ها و علاقه داران انتخابی شوند. باید دستاویز قانون اساسی را از دست اشرف غنی احمدزی کرفت. و الا او در هر فرصتی از ان بهره برداری سو خواهد کرد‌.
اگر در فرصت اندکی که مانده است، نتوانیم قانون اساسی و ساختار نظام را تعدیل کنیم، با قانون شریعت وهابی طالبان سر و کار پیدا خواهیم کرد.
برای جلوگیری از آمدن طالبان
باید فشار بر اشرف غنی افزایش یابد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است