برداشتی کلی از نشست مسکو
 
تاریخ انتشار:   ۲۱:۱۱    ۱۳۹۷/۱۱/۲۰ کد خبر: 157334 منبع: پرینت

طی دوروز( 5 و6 فبروری 2019) تعداد از نماینده های احزاب و سازمان های سیاسی کشور با فرستاده های طالب ها در مسکو در رابطه به تامین صلح در کشور مذاکره نمودند و در پایان روز دوهم (احمد کرزی، قانونی، نور، زاخیلوال و چند تن دیگر) در حدود پنچ ساعت جدا از دیگران با نماینده طالب ها جروبحث نموده در نتیجه قطعنامه ذیل را به تصویب رسانیدن:
الف: تمام طرف های شرکت کننده در رابطه به صلح واقدامات مقتضی متعاقب ان بر مواد ذیل تاکید میکنند:
خروج کامل نیروهای خارجی از کشور.
عدم مداخله کشور های خارجی در امور افغانستان.
اطمینان به جامعه جهانی که از خاک افغانستان هیچ تهدیدی متوجه انها نخواهد بود.
اطمینان رعایت حقوق تعلیمی ، سیاسی ، اقتصادی واجتماعی زنان در مطابقت به ارزش های اسلامی .
ب: تمام طرف های شرکت کننده به منظور ایجاد فضای اعتماد سازی در گام نخست رهایی ان زندانیان که به کبر سن رسیده اند ویا مدتی کمی از میعاد حبس شان باقی مانده است. تاکید می ورزند.
همچنان بیرون ساختن نام های سران طالب ها از فهرست سیا ملل متحد و گشودن رسمی دفتر سیاسی طالب ها در قطر به هدف پیشبرد روند صلح را ضروری میدانند.
ج: پیروی از اساسات دین مقدس اسلام در همه امورات نظام بر حفاظت از یک حکومت قوی مرکزی مبنی بر مشارکت عادلانه همه اقوام افغانستان :
تاکید برتحکیم وحدت ملی و تحقق عدالت اجتماعی .
تاکید بر اصل بیطرفی افغانستان در برابر منازعات منطقوی و جهانی.
با حراست از ارزش های دینی و ملی تاکید بر اتخاذ یک پالیسی همنوا با جهان کنونی.
مواد فوق از طرف تمام اشتراک کنند ه هاوطالب های اشتراک کننده به تصویب رسید.

در جریان صحبت ها اقای محقق از دولت تقاضا نمود تا در مذاکرات اشتراک کنند. اما اقای پدرام در بخش از بیانیه خود خطاب به اشتراک کننده هاچنین اظهار نظر کرد«در هیجده سال علیه فساد مبارزه نکردید. شما تدویر کنند های کنفرانس بن بودید. طالب ها را دعوت نکردید. امروز هم یک تعدا از گروه هاو احزاب سیاسی دراین نشست اشتراک نکرده اند.
مردم نگران اند و نمیدانند در صورت تسلط طالب ها ازادی های جوانان وازادی فردی و در زمینه رسانه ها وازادی بیان چه خواهد شد.»

اما اقای ا ستانکزی نماینده طالب طی یک مصاحبه اظهار داشت« اردو، پولیس استخبارات قوت های اساسی دفاعی اند. یک بخش از سرحدات حفاظت میکند و بخش دیگر مصروف امنیت داخلی اند.»
قبلا وی در مور د انحلال نیرو های امنیتی صحبت نموده بود که به انتقادات شدید احزاب ، سازمان و اگاهان سیاسی مواجه شد.

همچنان امرالله صالح طی یک یادداشتی چنین نوشت: هرکس این روایت را می پذیرد که افغانستان دولت ندارد باید دولت شان را دیگران در بیرون طرح ریزی نمایند و درادبیات استخبارات به انها احمق کارامد خطاب میگردد.
احمدی شخص دیگر در دفاع از دولت اظهار داشت. کسانیکه زمانی منتظر گرفتن یک قطعه عکس با طالب ها بود. حق ندارد دیگران را توهین نمایند.

رییس جمهور نیز در تقابل با این نشست قرار گرفته همزمان با این نشست در طلوع نیوز ظاهر شده طی مصاحبه ای با دستپاچگی تمام گفت«انها فاقد صلاحیت اجراییوی اند»

نهاد پژو هشگران کشوراظهار داشتند: مالکیت گفتگوهای صلح در دست طالب ها است.
در حقیقت پروژه استخباراتی است. کار بعدی ان به دست اقای خلیلزاد رسیده تا این پروژ را به ثمر برساند.
در قدم نخست سازماندهند گان اصلی این سناریو استخبارات جهانی در راس امریکا خواست تا طالب های را از زیر ضربه مدهش نیرو های امنیتی که در حاشیه رانده شده بودند نجات داده و انها را روی صحنه بیاورند.

امروز ما مشاهده میکنم سالیان متمادی بحیث یک حربه خونبار دردست سازمان های استخباراتی (امریکا، روسیه، عربستان، ایران ،پاکستان سایرکشور ها) قرار داشتند و از کار و فعالیت شان معلوم میشد که به شکست قطعی دچارشد ه قابلیت رشد ندارند.
ولی استخباراتی جهانی در قدم نخست به انها اتورتیه و اعتبار بخشید و درمرحله بعد ی به عناصر تبدیل شدند که حرف اول را میزنند. چنانچه در نشست مسکو نماینده های احزاب و سازمان های سیاسی اشتراک کننده محتاطانه صحبت میکردند و یا اینکه حرف های استانکزی نماینده طالب ها را مبنی بر خروج نیرو های خارجی، تعدیل قانونی اساسی نشخوار میکردند که خود صحه گذاشتن به حرف های جانب طالب ها است.

در بخشی از صحبت های اقای استانکزی امده است که نظام باید اسلامی گردد. ایا از او ل تاسیس دولتی که اسلامی یاد میشد بعد از سقوط دولت دموکراتیک افغانستان ایجاد گردید. تمامن گروه ها و تنظیم های اسلامی در اریکه قدرت قرار گرفتند. ایا شعار انها قبل از امدن به کابل این نبود که ما علیه دولت کفری جهاد میکنیم.
پس چه تفاوت در بین شعار انها و شعار امروز طالب ها وجود دارد؟ ایا گروه های قبلی قانونی غیر اسلامی داشتند پس طالب ها چه قانونی را به وجود میاورند اسلامی تراست. شاید تصور شان همان قانون که در حاکمیت بودند سراسر کشور را وحشت فراه گرفته بود باشد.

از همه مهمترین چند نقطه جالب در قطعنامه توجه ام را جلب کرد: پیروی از اساسات دین اسلام الی اکنون کدام قانون دیگر در کشور حکمفرما بوده است.
عدالت اجتماعی و پالیسی همنوا با جهان کنونی هردو ایجاب مینمایند اعلامیه حقوق بشر با تمام جوانب ان رعایت گردد. که در ان ازادی بیان، ازادی سازمان ها سیاسی، ازادی عقاید و سایر ازادی های انسانی تصریح شده.
و لی ایا اینهایی که الی اکنون پارلمان، حکومت و سایر پست های کلیدی را در اختیار دارند مسلمان نیستن از اسلام پیروی نمیکنند و پس این چگونه اسلام است که صرف از ان طالب ها اگاهی دارد و انرا میخواهند تطبیق کنند.
جالب تر از همه اینکه استانکزی نماینده طالب ها با صراحت لهجه از خروج نیروها از کشور صحبت میکنند و همچنان اقای ترامپ نیزهمزمان میخواهد که نیرو های شان کشور مارا ترک کنند.
پس چه رازی در این شعار از دو منبع مختلف طالب و ترامپ وجود دارد؟

از محتویات این پروسه اشکار میگردد که صرف یک پرو ژه استخباراتی بود و این هم نقطه پایان به این جنگ نخواهد بود. زیرا ترامپ از ضربه وارد کردن و نابودی داعش صحبت میکند. از طالب باتمام جنایتش حرفی بمیان نمی اورد.
شاید جنگ توسط داعش و یا یکی از گروه های جدید که بمیان میاید تداوم یابد.
ما به صلح نیاز مبرم داریم، صلح که منافع مردم مظلوم و رنجیده در ان تامین گردد، صلح که دیگر مادری، پدری، خواهری و برادری در غم عزیز خود ننشینند.

باعرض حرمت
ادریس اریب


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
نشست مسکو
برداشت
نظرات بینندگان:

>>>   لطیف پدرام:

در دهه ی شصت من به پنجشیر رفتم. پنجشیر در کنترول "قهرمان ملی" بود.نیروهای اتحاد شوروی هنوز در افغانستان حضور داشتند. وقتی که از دالان سنگ گذشتم در یکی از صخره ها نوشته شده بود:

پس از شوروی نوبت آمریکاست. این یکی از شعار های مجاهدین پنجشیر بود که بر کوهپایه های پنجشیر نوشته شده بود. و ضرورت آن مبارزه در دوران مقاومت آفتابی شد.

برادر گرامی و دانشمند ما آقای محمداکرام اندیشمند خاطرات خود را از مذاکرات قهرمان ملی و فرستاده ی آمریکا در جبرالسراج به تفسیر نوشته اند. در ماندگار هم چاپ شد و در رخنامه ی شان هم نشر شده است. آقای اندیشمند در آن نوشته از سرپیچی قهرمان ملی نسبت به دساتیر آمریکایی ها سخن گفته است، و از یک مبارزه ی جدید علیه نیروهایی که آمریکا حمایت شان می کند پرده برداشته است. این قول معروف که اگر اندازه پکول ام در افغانستان جای بماند من همانجا خواهم رزمید و از سرزمینم دفاع خواهم کرد. این بیان نامه ی مختصر قهرمان ملی، که از زبان بقیه ی مجاهدین هم روایت شده است، مربوط به"نه" گفتن قهرمان ملی به آمریکایی ها و پاکستانی ها است. و بعد از ملاقات با فرستاده ی آمریکا مجاهدین را جمع کرد و گفت: بوت های تان را برای یک مبارزه ی جدید با آمریکایی ها بسته کنید.

من قهرمان ملی را از نزدیک می شناختم، شکی ندارم اگر او زنده می بود پای آمریکایی ها به این کشور نمی رسید و اگر هم از در و دیواری وارد می شدند حتما علیه شان می جنگید.

جنبش طالبان را آمریکایی ها،پاکستانی ها،سعودی ها، و انگلیس ها حمایت کردند و همین حالا همین آمریکایی ها تصمیم گرفته اند طالبان را دوباره به قدرت برسانند. خلیل زاد این موضوع را آشکارا بیان کرده. و ترامپ می گوید ما می رویم و شما می گویید نروید، مگر آمریکایی ها تابع دستور شما هستند، یا تابع دستور من اند؟ شرم هم چیز خوبی است.

برگرداندن طالبان به قدرت چهارسال قبل از امروز شروع شده بود اما این گونه علنی و آشکار نبود.حالا چه گونه شما از همین آمریکا دفاع می کنید؟ و می گویید اشغالگر نیست. به نظر شما اشغال چه چیزی را می گویند.؟ آقای چامسکی می گوید ما آمریکایی ها افغانستان را اشغال کردیم. بخشی از اروپایی ها می گویند: افغانستان در اشغال است. و شما به اصطلاح وطن پرستان افغانستانی می گویید نه ما یک کشور مستقل هستیم. کشور مستقل همین گونه است؟مگر داکتر عبدالله عبدالله در همین دور انتخابات از غنی نبرده بود؟ چه کسی غنی را برخلاف رای مردم ریس جمهوری تعیین کرد؟

حالا من این سوال را با شما وطن پرستان از جهان بی خبر در میان می گذارم. اگر آمریکا طالبان را به قدرت برگرداند، باز در باره ی آمریکا چه می فرمایید باز هم منجی می ماند یا اشغالگر؟ یقین دارم همین شما باز آن موقع فحش و ناسزا نثار آمریکا خواهید کرد و آن گاه تاریخ نیز در باره ی شما داوری خواهد کرد.

یک نکته را نیز باید بگویم که مخالفت من با آمریکا و نقد من بر سیاست های آن مربوط به پایگاه فکری خود من است. ربطی به دیدگاه طالبان ندارد فقط یک اشتراک لفظی وجود دارد، بار ها توضیح داده ام که درک ما از ایجاد یک دولت عادلانه در کشور با درک طالبان از یک دولت به کلی متفاوت است. بر سر این که چه گونه دولتی داشته باشیم ما نظر خود را داریم و طالبان نظر خود را دارند.
مخالفت من با آمریکایی ها ربطی به اجلاس مسکو ندارد سابقه اش طولانی است به سی،چهل سال قبل بر می گردد، به روزهای نوجوانی ی من.

من یک آدم ضد استعمار،فرانواستعمار،امپریالیزم و اشغالگری هستم. طالبان باشند، نباشند من ضد سلطه گری امپریالیستی هستم. با نوکران سرمایه هم به دلیل پایگاه فکری ام مخالفت می کنم، نه تنها پایگاه قومی ام. من نه در نوجوانی، جوانی و هم اکنون از امپریالیزم انتظار دولت های دموکراتیک و عادلانه را نداشته ام و ندارم. امیدوارم روشن شده باشد.

>>>   ج: پیروی از اساسات دین مقدس اسلام و یا وهابیت .....سعودی؟
آزاده


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است