سه پرسشی که جامعه‌ی ما را مریض ساخته است
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۴۳    ۱۳۹۷/۱۲/۱۳ کد خبر: 157655 منبع: پرینت

سه پرسشی که جامعه‌ی ما را مریض ساخته است:
۱. مذاکرات صلح چه هدفی دارد؟ جایگاه مردم و دولت در این مذاکرات در چه و در کجا است؟
۲. انتخابات برای کدام نظام سیاسی؟ چرا ما باید رهبری نظامی را برگُزینیم که هنوز تعریف و معنایی ندارد.
۳. جنگ برای چه؟ چرا ما را می‌کُشند و چرا ما باید کسی را بکُشیم؟
این سه پرسش پیش‌شرط‌های اساسی دولت معاصر در افغانستان است. اگر برای این سه پرسش پاسخ‌های پسندیده دریافت نشود ما دچار ابهام خواهیم بود.

سه عامل اصلی این ابهام:
۱. نخبگان تنبل: واقعیت این است که نخبگان نتوانسته‌اند گفتمان دولت‌سازی را مدیریت کنند. من از خودم در نخست انتقاد می‌کنم که نتوانسته‌ام این پرسش‌ها را مساله‌شناسی و آسیب‌شناسی کنم.
۲. احزاب سیاسی بیمار: گروه‌های سیاسی افغانستان همیشه کج‌دار و مریز عمل کرده اند و نتوانسته‌اند دستگاه سیاست را نظارت کنند. رهبران این گروه‌ها محافظه‌کاران قدرت هستند و بس!
۳. جامعه‌ی مدنی دنباله‌رو: جامعه‌ی مدنی افغانستان دنباله‌رو راهکارهای برونی هستند و ظرفیت را‌ه‌اندازی گفتمان ملی را ندارند. این رویکرد سبب شده است که نهاد های مدنی نقش نمادین و نمایشی داشته باشند.

ما همیشه در برابر این پرسش‌ها واکنشی برخورد کرده‌ایم یعنی این پرسش‌ها را کلان‌تر کرده‌ایم ولی پاسخی برای آن‌ها ارایه نداشته ایم. این وضعیت شهروندان ما را دچار تکلیف فکری ساخته است.

ملک ستیز


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مردم
حکومت
ستیز
نظرات بینندگان:

>>>   یک چیز واضح است و آن عبارت ازین است که نه با خروج سربازان امریکایی در افغانستان امنیت تأمین خواهد شد و نه هم با موجودیت آنها.
یک چشم امید نیم و نیم کله به عضویت افغانستان در پیمان شانگهای و در نتیجه تأمین امنیت افغانستان بعد از خروج قوای امریکایی وجود داشت.
اما برخورد های نظامی اخیر هند و پاکستان که هردو اعضای پیمان امنیتی شانگهای هستند،نشان داد که این پیمان در جلوگیری از تنش های نظامی میان اعضای خویش،جلوگیری کرده نمیتواند.
اقلاً اعضای پیمان یک جلسه یی را روی این موضوع دایر نکردند وداز هند و پاکستان خواهش نکردند تا به این تنش ها پایان دهند و یا اقلاً یک اعلامیه یی که در آن این تنش ها را نکوهش میکردند،صادر نکردند.
آیا پیمان شانگهای دارای کدام تشکیلاتی مانند سازمان ناتو هستند و یا این که موجودیت آنها صرف با نام است و در عمل وجود ندارد.

>>>   "دریادلی"
افتخاراتش به یکسو، اگر میخواهی خون گریه کنی تاریخ درهم شکسته شدن گام به گام تاجیکان را بخوان : که چگونه شکوه و اقتدار شان نابود شد؟ چگونه درهمکوبیده شدند؟ چگونه پارچه پارچه و پراگنده شدند؟ چگونه لگدمال غلامانی شدند که خود پروردند؟ چگونه سرزمین های شان اشغال شد؟ چگونه فریب دشمنان خویش را خوردند؟چگونه به منافع قومی خویش اعتنا نکردند؟ چگونه با دشمنان خویش همدست شدند؟چگونه تبر تقسیم را دسته کردند؟ چگونه همه چیزخود را باختند؟ اگرمیخواهی دلت به ترقیدن برسد، به وضع کنونی تاجیکان خراسان (اوغانستان) یک نگاهی کن !

>>>   وقتی حقایق بطنی تاریخی و معاصر را بدانی و گفته نتوانی چقدر سخته خدایا ؟؟؟؟؟؟؟؟
م.ش.ف کابل

>>>   ان چیزی که همواره در تمام کشورهای کم پیشرفته مورد سوال است اصل مطالبه گری مردم جامعه از دولتمردان است که مورد غفلت ومسامحه قرار گرفته بزبان ساده یعنی اینکه مردم از دولتمردان پاسخگویی بخواهند.مشکل دیگر این جوامع عدم شفافیت درتمام ساحات است یعنی سه قوه مقننه ( مجلس)قوه مجریه ( ریاست جمهوری ووزارتخانه های تحت امر )و قوه عدلیه( محکمه های قضایی ، قضات)باید تمام عملکردشان رابه سمع ونظر مردم برسانند.مشکل دیگرنبودن برابری ومسادات در برابر قانون است اینکه اشرف غنی احمد زی با ان پیرمرد روستایی در ولسوالی سانچارک وان مادر پیر در هلمند از نظر قانون یکی باشند ایا هست؟؟؟هیچکس نباید بالتر از قانون باشد خواه جنرال اردوی ملی باشد یا کارگردرشفاخانه.باید اول تمام روشنفکران علما ی مذاهب مختلف معلمان ودانش جویان همه وهمه مطالبه گری داشته باشند وبعد مردم را آگاه کنند یک جامعه پویا جامعه ایست که نخبگان ان با مردم ودرجهت روشنگری گام بردارند تا دولت سازی صورت بگیرد .این مردم هستند که دولت سازی میکنند نه دولتها مردم وجامعه سازی میکنند.بهنظر اینجانب نقش نخبگان وروشنفکران ودانش آموختگان ما در روند اگاهسازی مردم بسیار ضعیف است بنآء دولتها از این خلا ایجاد شده سوءاستفاده میکنند وانطور که خواست خودشان است نه خواست مردم ؛ نظراتشان را به جامعه تحمیل میکنند وسیاستها وبرنامه ریزیها تماما غلط وضد خواست مردم است.وبه مردم بی توجهی میشود واین یعنی دیکتاتوری وماکیاولیسم//
داکتر عبدالرب اچک زی

>>>   Osmani
چگونه واژه افغانی جای روپیه کابلی را گرفت و زبان زیبای فارسی از بانک و اسکناس کشور برای همیشه رخت سفر بربست؟
تهاجم سونامی فاشیسم افغانی لگام گسیخته و بی محابا و به سرعت تمام نماد های ملی و اقتدار را یکی پی دیگر ی اشغال کرد و هویت تمدنی و تاریخی را؛ مسخ ، جعل و تحریف نمود.
اولین اسکناس افغانستان در سال ۱۲۹۸خورشیدی مطابق 1919 میلادی در دوره امیر امان الله خان به ارزش یک روپیه کابلی به چاپ رسید.در سمت راست این پول، نماد حکومت افغانستان ( محراب و منبر) و در وسط آن نشان حکومت امانی و در سمت چپ، عبارت "یک روپیه کابلی" به زبان فارسی نوشته شده بود.
در پایین این پول به فارسی نوشته شده :"در جمع خزانه های دولت، نوت هذا به مبلغ مندرج اش منظور است".
در سال ۱۳۰۴ خورشیدی مطابق 1925 میلادی جمله "دولت علیه افغانستان " به اسکناس اضافه شد.
در سال ۱۳۱۲ خورشیدی مطابق 1933 میلادی، محمدظاهرشاه به قدرت رسید و یک سال بعد «بانک ملی افغانستان» با سرمایه ۳۵ میلیون افغانی معادل ۵/۳میلیون دلار تاسیس گردید.
فاشیسم افغانی در سال ۱۳۱۸ خورشیدی مطابق 1939 میلادی با فرماندهی عبدالمجید زابلی و تأسیس "دافغانستان بانک " جغرافیای اقتصاد و پول را به تصرف خود درآورد.
بدینترتیب بانک ملی افغانستان جای خود را به «دافغانستان بانک» سپرد و زبان مقدس فارسی از لوحه بانک و اسکناس برای همیشه رخت سفر بست و کلمه افغانی یکی دیگر از نماد های ملی و اقتدار را به تصرف خود درآورد.
بدینترتیب نام بامسمای «روپیه کابلی»جای خود را به واژه نامأنوس «افغانی»بخشید و رفت.
لطفاً به اسکناس ها توجه بفرمایید.

>>>   اعضای کمیسون های انتخابات و شکایات انتخاباتی که استخدام شده اند ببینید همه بیمار روانی اند

>>>   کجا روم چی کنم حال دل کی را گویم
ا ح م د


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است