تاریخ انتشار: ۱۰:۱۷ ۱۳۹۷/۱۲/۱۸ | کد خبر: 157729 | منبع: | پرینت |
زن، نه برتر از مرد است و نه فرشته...
از کلیشه های همیشگی و اغراق در توصیف زنان اگر بگذریم، این موضوع مرد و زن به این خلاصه میشود که زن، موجودی مساوی با مرد است، باید عین حق و شرایط و احترامی که به مرد در جامعه داده شود به زن نیز داده شود.
زن مثل مرد، هم بد، بی کفایت و بی ظرفیت دارد و هم خوب، با کفایت و با ظرفیت...
مقتدر سازی زن به این معنا نیست که تعداد زنانی را که به انها مقام و کرسی داده شده، بشمارید و بعد بر اساس ان، ادعا کنید که زنان را مقتدر ساختید در حالیکه هیچ کدام این زن ها ظرفیت اداره اموری که بهانها داده شده، ندارند تا چه برسد به کمک به ترویج مفکوره توانا بودن زن در جامعه...
صادقانه زنانی هستند که خود من منحیث زن، منتقد ظرفیت انها هستم و انتصاب و ترفیع انها را اهانتی به مقام زن تلقی میکنم چون این زنان به جای کمک به ارتقای جایگاه زن در جامعه، به سوژه تمسخر مردان، مبدل شده و موضع زن را در جامعه تنزیل داده اند...
بناء، به جای دادن شعار و مبدل ساختن روز زن به حربه یی برای مرد ستیزی یا پرداس زدن یک هویت تقلبی تقدسی برای زن در برابر مرد، بیاید ساده و واقع بینانه روی این موضوع صحبت کنیم...زن و مرد هر یک گونه هستند و باید یکسان در جامعه با انها برخورد صورت گیرد.
لینا روزبه
>>> خانم روزبه!
در کشور آلمان قانونی وضع گردیده است که سی فیصد تمام مقامات رهبری در بخش های مختلف اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و کلتوزی،برای زنان اختصاص داده شود.
اگر اداره یی ادعا میکند که ما در کدام یکی از ادارات این بخش ها خانمی را با ظرفیت لازم در اختیار نداریم،باید این چوکی بیکار نگهداشته شود تا خانمی مطابق معیار های در نظر گرفته شده،برای احراز این پوست و یا چوکی پیدا شود.
ما در فارسی نیز یک متل داریم که میگویند: ضرورت تابع ایجاد است،یعنی تا زمانی که خود ما ضرورت را به میان نیاوریم،ایجاد صورت نمیگیرد.
این وظیفه ارگان های مربوطه است تا در قسمت ظرفیت سازی برای زنان کوشش های همه جانبه را به خرج دهند تا عدالت اجتماعی در میان مردان و زنان در یک جامعه بمیان بیاید.
>>> مردان شریف در خانه های خود برابری را میان. دختر و پسر شان تامین کنند و خودشان در حمایت زن با سر بلند از خانه به جامعه برآیند.
۲. زنان شرف و آزادی خواه از خانه آغاز کنند. بی عدالتی را در برابر دختر ، عروس، ننو و خشو پایان دهند. در تفاهم و همدلی با هم در جامعه به مبارزه مشترک بروند! تا نفس زن ستیزان دینی و سنتی و سیستم مرد سالاری را بگیرند ! درود به برابری و آزادی !!!
>>> لینا جان،
"زن، نه برتر از مرد است و نه فرشته" این نتیجه گیری شماشاید بخاطر جمله بعدی تان باشد. "زن مثل مرد، هم بد، بی کفایت و بی ظرفیت دارد و هم خوب، با کفایت و با ظرفیت..." مگر این دو موضوع با هم هیچ نوع رابطه یا نسبیت دیالکتیکی ندارند زیرا جمله اول تان همه زنان را در برمی گیرد و جمله دوم شما تنها مقایسه چند زن دست نما در مقابل اجتماع بزرگ زنان است که نسبیت آن شاید (۰.۱:۹۹.۹) باشد که این کمیت در ضریب تیوری نسبیت (لمدا) قابل حل است. شیطان هم روزی فرشته بوده است مگر وقتی کلمه فرشته را بکار می بریم نسبیت شیطان هیچ تاثیری بر مثبت بودن و صفایت این کلمه ندارد. اگر بچه هایی ناخلف بینظیر (طالبان)، نا خلف هایی هیلاری (داعش) و لیونی خون هزاران طفل و زن بی گناه را در سرزمین آریانا، شرق میانه و غزه ریختاندند این سه جنایتکار نه در شمار زنان بلکه همطراز با شیطان اند. شیرین ها و همثال او بخاطر خوشنودیی فاشیتان قصرسفید جایزه نوبل میبرند بدون آنکه یک روز هم پیشانی شان از این همه جنایات اربابان شان چین انداخته باشد و یا حتی روی زمانه گی یک دلسوزی ساخته گی از خود نشان داده باشند.
هیچ چیز مطلق نیست بلکه نسبی است. بناًاز نظر من ، که پسرزنی هستم و همچنان شریک زنده گی یک زن هستم، اگربگوییم "زن، برتر از مرد است چون فرشته است" حداقل تحفه کوچکی در مقابل خلقت، بردباری، صبوریت و ....زنان (بدون نساب شیطانها) اهدا کرده ایم. من نمی خواهم به افسانه هایی پیدایش زن و مرد بپردازم ولی آنچه عیان و غیر قابل انکار است، اینست که مرد زاده زن است یعنی زن یک مادر است پس فرشته است مهم نیست که این زن مادر من باشد یا مادر پسر من. زن برتر است زیرابدون شک تاریخ مرد بدون او در روی کره زمین تداوم نخواهد یافت.
مقام و کرسی در سراسر جهان تنها به زنانی داده میشود که موی دماغ حکمرانان دولت هایی مرد سالاری نباشند در استرالیا چندین زن از حزب حاکم بخاطر زن ستیزی استعفا داده اند. و در امریکا چند شیطان (نه زنان) بخاطر چوکی و قدرت از یک مرد زن ستیز مانند ترامپ همکاری و دفاع می کنند.
در سرزمین ما با مجاز بودن چهار زن و تیوری نیم میراث برای زن هیچ مجرایی برای پرداختن به مساوات حقوق مرد وزن نمی گذارد.
آزاده
>>> مادر فرشته است و مادر یک زن است و یا میتواند خواهر باشد و یا میتواند یک همسر مهربان ، به امیدی روزی که مردم کشورم به حقوق یک زن احترام قاٸل شوند و حق انان را به رسمیت بشناسد ،
حبیب الله یوسف زی
>>> سخن کوتاه !
۱- شخصیت در هردو جنس اکسابی است وآن بسته به آموزش و پرورش
یکسان در هردو صنف است .
۲- من موید به صلاحیت دادن به زن مانند مردان استم و لو با دانش و تجربه ای
کمتر باشد . این سبب تشویق این نیمی از پیکر جامعه میشود تا به کسب اموختن و پروردن تلاش ورزند تا مانع جزم گرایی گروه های دگماتست شوند.
م . ش ف فیض آباد
>>> در افغانستان همه کارها اراده ها وسخنان فصلی شده است. متاسفانه در سالهای واپسین دولتمردان ومسولین مقالاتی را به مناسبت هر روز توسط مشاوران شان ترتیب اثر داده پلانها وبرنامه های رنگین وحسب دلخواه مخاطبین ارایه میدارندبطور مثال در روز زن لاف ولوفهایی برای بهتر شدن وضعیت زنانو در روز کار سخنان نهایت ارزشمند برای رفاء کارگران ونیازمندان به کار همچنان بمناسبت معلولین وعده های به دور ازامکان برای معلولین وبه همین ترتیب گزافه گوییهای به مناسبت رور جوانان و،شهداء وکودکان وغیره وغیره.اما نمکیدانم هیچ تا کنون به خود فکر کرده اند که کدام یک از این وعدها را حتی در حد کمتر از آنچه سپرده اند عملی کرده اند. اینها دروغگویان حرفوی اند به اینها دل مبندید.
س
>>> حقوق که اسلام به زن داده است به مرد نداده است وزن در دین اسلام فرشته و ملکه خانه است ولی زنان افغانستان از واقعت های اسلام هیچ خبر نیستند و حقوق که کفار برای زن داده که همه ایشان با اسلام در تضاد است تمایل دارند مثل کار های نامشروع بی احترامی به خانواده ها عروسی با خر اسب وسگها که تقریبا سی فیصد اروپا فعلا همرای سگ کار نامشروع میکند و همجنسبازی که تقریبا نصف کفار همجنسبازی هستند و به برکت همین دلایل است که تقریبا بیست فیصد زن افغانستان در خانه های امن کفار افتیده و به کار های که به دین اسلام در تضاد است شروع نموده زن افغانستان باید زیر چتر اسلام حقوق خود را بخواهد که بهتر از حقوق سیما ثمر است به این حقوق امروزی که زن افغانستان میخواهد به طرف تاریکی روان هستند و خداوند از حقوق خود اینها را محروم کرده است ودلیل ذلیل بودن ایشان همین است که به اساسات اسلامی رجوع نمیکند
>>> خانم یا آقای بی نام و نشان،
"حقوق که اسلام به زن داده است به مرد نداده است" پس به همین خاطر بربر های عرب بعد از فتح و ترویج اسلام درجن درجن زنها را بدون رغبت خودشان یا عقد می کردند و یا هم به مثابه کنیز به ایشان تجاوز میکردند (این چه فرقی با اعمال کفار در جنگ ها داشت).
من در بالا نوشته ام: "در سرزمین ما با مجاز بودن چهار زن و تیوری نیم میراث برای زن ، هیچ مجرایی برای پرداختن به مساوات حقوق مرد وزن نمی گذارد" در قوانین مدنی زن مانند مرد حق گرفتن طلاق خود را دارد (بگو یک!)، بعد از مرگ یکی از همسران میراث به دیگری میرسد چه زن باشد چه مرد اگر دروصیتنامه طوری دیگری قید نشده باشد (بگو دو! نه آنکه یک هشتم برای زن)، دختران همان اندازه میراث میگیرند که پسران مستحق اند (بگو سه!) زن و مردهریک آزادی کنترول امور اقتصادی و زنده گی اجتماعی خودشان را دارند (بگو ۴، ۵، ۶ ...!!!!) اگر شمه ازین حقوق برای زن داده می شد مطمئنآ در طول قرن هایی متمادی ملا رسول ها ظهور نمی کردند تا به حریم زنان تجاوز کنند.
حقوق سیما ثمر حقوق مدنی نه بلکه همان حقوق قرون وسطایی اعراب بربر است زیرا این خانم نه به اساس رزم و جزم اش برای مبارزه مدنی حقوق بشر بلکه به اساس زد و بند هایی گروه یی در این مقام رسیده است (" هیچ کدام این زن ها ظرفیت اداره اموری که بهانها داده شده، ندارند تا چه برسد به کمک به ترویج مفکوره توانا بودن زن در جامعه....") وذهن این خانم تا هنوز در قید همان تیوری هایی حقوقی شما است.
مگر بچه بازی برایی قرن ها درین سرزمین درد کشیده با موجودیت چتراسلام شما قربانی نمی گرفت و نه تا هنوز نمی گیرد
تعداد همجنس باز، حیوان باز و......در غرب (بغییر از امریکا، مادر فساد ها) بمراتب کمتر از کشور هایی آسیایی میانه است.
آزاده
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است