اگر انتخابات ملاک است چرا دنبال جرگه سرگردانید؟
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۴۳    ۱۳۹۸/۱/۲۱ کد خبر: 158151 منبع: پرینت

جرگه ها زمانی در افغانستان دایر می شد که خبری از انتخابات و به اصطلاح دموکراسی نبود. اینک که انتخابات است دیگر چه نیازی به برگزاری جرگه می باشد؟

هرچند از جرگه و انتخابات یعنی از روش سنتی تا دموکراسی امروزی، همواره در راستای منافع حاکمان بر سر قدرت استفاده شده است، اما اگر همانها هم در روند درست و بدون معاملات پشت پرده به پیش برود، باز جای دلخوشی برای بهبود اوضاع وجود دارد.

اما این روزها که جرگه از انتخابات مهمتر شده است و بازهم مانند گذشته به سال های دور بر می گردیم و تمامی دستاوردهای امروز بشری را نادیده می گیریم، برای برگزاری جرگه هم از انتخابات استفاده می کنیم!

برای تعیین افراد در ولایات جهت شرکت در لوی جرگه مشورتی صلح، انتخابات برگزار کردند. تقریبا در تمامی ولایاتی که برای انتخاب شرکت کننده در جرگه، انتخابات دایر گردید، با درگیری و جنگ تن به تن و سر وصدا همراه بود.

برخی ولایات هم انتخاب افراد را برای شرکت در جرگه به انتخابات نسپردند، بل کشتی برگزار کردند و آن کس که حریف یا حریفان خود را بر زمین کوبید، به عنوان نماینده جهت شرکت در جرگه مشورتی انتخاب گردید.

شما فکر می کنید نتیجه اینچنین جرگه ای چه خواهد بود؟

کد (5)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جرگه
انتخابات
کشتی
نظرات بینندگان:

>>>   ماتالقانی هادر طول تاریخ مردمان زیرک٫باهوش وهوشیاربوده ایم. اینکه ما تصمیم گرفتیم نماینده خودرااز طریق کشتی انتخاب کنیم٫ دلیلش اینست که درجرگه پیشروبه یقین بحث دانش وعلم ومنطق مطرح نیست٫ بلکه حرف زورگو به مسندوکرسی مینشیندوخواستیم مثل همیشه برنده باشیم.
عاقل

>>>   اشرف غنی رییس دولت توافقی افغانستان با ترفند برگزاری لوی جرگه مشورتی در قدم نخست می خواهد به ادامه کار دولت توافقی مشروعیت بخشد.
زیرا برطبق قانون اساسی کشور دوره کاری دولت توافقی در جوزا ۱۳۹۸ پایان می‌یابد. ممکن در لوی جرگه مشورتی فیصله بعمل آید که دولت توافقی الی ختم انتخابات ریاست جمهوری به کار خود کماف سابق ادامه دهد.

دو: به بهانه ی تدویر لوی جرگه مشورتی در حقیقت کمپاین انتخابات ریاست جمهوری می نمایند و جیب تعدادی را از دالر پرکرده تشویق به همکاری در انتخابات ریاست جمهوری برای تیم شان نمایند.

سه: تحت فشار قراردادن آمریکا توسط اشتراک کنندگان لوی جرگه مشورتی ، تا در مذاکرات شأن با طالبان به خواست ها و فیصله های آنها تمکین کنند و طالبان را وادار سازند که به خواست انها حداقل ۵۰ فیصد تن در دهند.

باید گفت که اشتراک کنندگان لوی جرگه مشورتی از جانب ادارات محلی دولت در ۳۴ شهرستان غرض اشتراک در لوی جرگه انتصاب و انتخاب می شوند و یک جرگه فرمایشی و نمایشی خواهد بود که تمام فیصله های ان پیش از پیش از جانب ارگ نشینان مهندسی شده می باشد.

نظام الدین خراسانی

>>>   غنی خود بیخبر از عمر پایان یافنه اش در فکر فردا است.

>>>   قصه همه يتان مفت است ، همه اين به تأخير انداختن ها زمينه سازي براي تشكيل يك دولت به رهبري طالبان و كمونستان طالب نما است.

>>>   اعضای این لویه جرگه کی ها اند :
از همین اکنون معلوم شده است که همان قاتلین -مزدوران خارجی و قسم خوران مکه خواهند بود که ریسمان گردن های شان بدست سفارت امریکا و انگلیس می باشد که هرگاه بخواهند هر طرف کش شان کند به همان طرف راه بروند .
خواهش من این است که ملالی خویا را یکبار دگر به این لویه جرگه راه بدهند تا جل همه یی شانرا از اب بیرون کند .
بهترین گزینه این است که همین حکومت تقویه اصلاح و حمایت شود و دست اورد های که حد اقل برای نفس کشیدن موجود است حفظ شود .
امریکا اگر بخواهد با یک اولتیماتوم کار پاکستان را یکطرفه میکند ولی این کار را نمی کند .هنوز مراکز تمویل و تجهیز طالبان و غیره تروریستان در کراجی و اسلام اباد و کویته باز است و ملیونها دالر از چینل های استخباراتی به انها سرازیر میشود .

>>>   از این معلوم می‌شود که شما اقایی کاندید هم از جمله افراد قانغوزک بین سرگین هستید از حالا به .....شروع نمودید و پیش از وقت خودرا افشا نمودید که هیچ مولی روی دستر خوان نیستید.

>>>   همانگونه که اگرعقل و شعور و خرد در انسان حاکم نباشد، دیگر سلامتی و کنترل و رشد وآرامش درونی انسان در کار نخواهد بود، همین طور این موضوع و اصل را می توان به جامعه بسط و ربط داده و باید گفت که اگر سیاستهای ملی(دموکراسی)و قوانین دموکراتیک حقوق بشری در کشور حاکم نباشد، نتیجاً اقتصادی پیشرفته و صلح و ثبات پایدار در کشور نخواهد بود. برای مثال اگر مانند آمریکا و اروپا و دیگر کشورهای آزاد، دین از دولت جدا و جامعه آزادانه و بصورت دموکراسی صاحب و ناظر بر سرنوشت سیاسی، اقتصادی،...، خود گردد، در آنجا صلح و ثبات سیاسی و پیشرفتهای اقتصادی جای دیکتاتوری و فساد دولتی، عقبماندگی و فقر و فلاکت را می گیرد. بقیه داستانها و ادعاها به نظر من نسیه و وعده های سر خرمن و یا تحریف حقایق برای سرپوش گذاشتن به سیاستهای ضد انسانی و ضد ملی و نیز برای توجیه ضعف و بی عملی حاکمان دیکتاتور هست.

>>>   هشدار:
تا به حال جامعه افغانی در ایران به عنوان مردمی زحمت کش وکارگر شناخته شده
ولی متاسفانه چندی به این سو تعدادی از پشتونها در گوشه کنار دست به تکدی گری وهمچنين اطفال خورد شان را به عنوان دستفروش وگدایی در مترو واتوبوسهای تندرو وادار میکنند .
این مسئله شاید در اینده به وجهه مردم افغانستان هرچند کارگر هستند
صدمه زده ودید ایرانی ها را نسبت به افغان ها تغییر دهد.
از دوستان تقاضا مندم به عنوان یک افغان در شبکه های اجتماعی و هرجا که دست رسی دارند به همشهری های پشتون تذکر دهند.
متاسفانه بنده این مسئله را در اتوبوسها ی اصفهان میبینم.
وجای سوال اینجاست که ما اگر نمیتوانیم از پس مخارج زندگی براییم چرا اولاد به دنیا می اوریم

>>>   تصمیم برای لویه جرگه برای صلح شاید تحقق اهداف خاصی ازجانب رییس جمهوری باشد. اما اعضای این جرگه کیها خواهند بود. وایا مردم چه نقشی در انتخاب این افراد خواهند داشت.من تا بحال به یاد ندارم که برای شخصی به عنوان یک شهروند رای داده باشم که برود در مجلس ویا لویه جرگه نشسته خواست شهروندان را در آنجا تمثیل کند .اینجاست که تدویر چنین جرگه های ممد واقع نمی شود. زیر انتصاب اعضاء بطور کلی فرمایشی وازجانب والیان ولسوالان وفرماندهان پولیس که خود ماموران حکومتی بوده وبر وفق مراد حکومت تعین واعزام میگردندومعمولا برخواست های حکومت مهر تایید میگذارند.
س

>>>   اینکه اشرف غنی احمدزی ثابت ساخته است که پیرو مکتب "امانی و طرزی" یعنی پیروی "بنیانگذار مکتب تعصب و برتری جوی قبیلوی" است مطمین هستم که هیچ کسی در این شک و تردیدی دیگر نخواهد داشت و حتی عملکرد اشرف غنی با تفکر مدرن فاشیزم قبیلوی عریان تر و مخرب تر از نیاکان و حاکمان دیروزی اش است.

گرچه خود بارها گفته است که "کار باقیمانده امان الله را تطبیق و به انجام می رسانم" و انکار هم نمی کند اما در بعضی حالات به دیدگاه و شخصیت امانی که اصلیت و هویت خود را صادقانه به مثابه یک انسان به معرفی می گیرد برعکس اشرف غنی و سایر همتباران اش به امانی توهین ناجایز تاریخی که جعل تاریخ نامیده می شود می نمایند و این خود کتمان حقایق تاریخی است که شباهت کامل به دزدان چراغ بدست دارد.

سند تاریخی که شما در پایین مشاهده می فرمایید بیانگر دو نکته اساسی، مهم و ضمنا غیرقابل انکار را بدون اگر و مگر بازگو می کند:
نخست؛ امان الله به مثابه شاه یک کشور فقط زبان "افغانی" را متعلق به تبار خود (افغان ها) می داند و بس و واژه اضافی به نام زبان پشتو و یا قوم پشتون را اصلا نمی شناسد.
سپس؛ زبان فارسی زبان رسمی و دولتی بوده و هرگز واژه زبان "دری" بکار گرفته نشده است. {و یقینا امان الله هرگز نه در ایران درس خوانده است و نه هم مهاجر شده بود که همچون حکمتیار این زبان خارجی (فارسی) را یاد می گرفت...}

بالاخره این سند بیانگر این است که بجز واژه قوم (افغان) دیگر چیزی به نام قوم پشتون و یا زبان پشتو وجود ندارد. اگر سند تاریخی و حرف امان الله درست و منطقی است بهتر است اشرف غنی و باند تبهکار فاشیستی اش به دیگران توهین نکنند اما اگر حرف امان الله و طرزی درست نیست در اینصورت بنیاد اش گنده است و باید تاریخ اش را از سر نوشت.

>>>   اوغان طبیعتن عقبگرا، پسمانده، بدوی، و دور از فرهنگ شهروندی امروزی است۰
در صورتیکه امکانات ریفراندوم یا همه پرسی عمومی موجود است و دارای پارلمان نماینده های مردم هستیم ضرورت به این عوامفریبی ها و درغلگری های اوغانی بنام لویه جرگه و امثال آن دیگر وجود ندارد۰
این نمایش های مضحک لویه جرگه همیشه از طرف قشر حاکم برای فریب مردم سهو استفاده شده و فیصله های آن یا از قبل تعیین شده اند ویا اصلن مراعات نمیشوند۰ این روش کهنه غیر اصولی فقط عوامفریبی، ضیاع وقت، و ضیاع پول ملت است و بس۰

>>>   اوغان طبیعتن عقبگرا، پسمانده، بدوی، و دور از فرهنگ شهروندی امروزی است۰
در صورتیکه امکانات ریفراندوم یا همه پرسی عمومی موجود است و دارای پارلمان نماینده های مردم هستیم ضرورت به این عوامفریبی ها و درغلگری های اوغانی بنام لویه جرگه و امثال آن دیگر وجود ندارد۰
این نمایش های مضحک لویه جرگه همیشه از طرف قشر حاکم برای فریب مردم سهو استفاده شده و فیصله های آن یا از قبل تعیین شده اند ویا اصلن مراعات نمیشوند۰ این روش کهنه غیر اصولی فقط عوامفریبی، ضیاع وقت، و ضیاع پول ملت است و بس۰

>>>   فاشیسم؛چگونه به تغییر ساختارمند و مهندسی جامعه در شمال کشور بخصوص ( قطغن و ترکستان ) پرداخت و با دادن امتیازات فوق العاده و مهاجرت گروهی افغان ها دست به ملت سازی جعلی زد؟

نظامنامه ناقلين به سمت قطغن( ۱۳۰۲ خورشیدی مطابق 1923میلادی)؛
سند آشكار تفكر فاشيستى است، و سیاست راهبردی مبتنی بر تبعيض سیستماتیک افغانيزم را، توسط امان الله خان ( ظاهراً پادشاه دموکرات و روشنفکر) به نمايش مى گذارد.
در شرايط ايكه شهروندان بومى و صاحبان اصلى تخارستان، قطغن و تركستان آنروزگار، با فقر و تنگدستى دست به گريبان بودند، حكومت با پرداخت امتيازات فوق العادهٔ مالى، حمايت سياسى، نظامى و اجتماعى بهترين زمين هاى مستعد كشاورزى را به ناقلين سپرد تا بتواند ترکیب قومی را به نفع افغانیزم تغییر بدهد.
به برخی ازاین امتیازات توجه نمایید:
فى جريب يك شاهى،
سه سال بذر رايگان،
براى هر چهل جريب دوصد روپيه کمک ،
شش سال معاف از مالیات،
سه سال معاف از سرخانه،
تأکید به اینکه در بهترین موقعیت و با تضمین تأمین آب زراعتی،
و ......
ناگفته نماند که یکی از دستاورد های سیاسی این استراتیژی تقدیم حکمتیار به جامعه افغانستان می‌باشد، زیرا در مورد امام صاحب و نهر آب آنجا تأکید خاص صورت گرفته است .
بقیه را خود مطالعه نمایید.

‏Abdul Hai khurasani

>>>   پشتونها به مساوات برابری و احترام ارزش های متقابل دیگر اقوام باور ندارند. بهترین کاری که آنها میکنند اینست که بزور ویا به رضا یکسان سازی میکنند و اسمش را هم گذاشته اند وحدت ملی. هویت دیگران را حذف میکنند و همه را به جبر یکسان افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی تلقی میکنند.

>>>   وحید مژده را طالب ها بخاطر این در پهلوی خود گرفته بودند که هر روز برایشان یک مژده خوب بیاورد.
مثلاً:
احمد شاه مسعود و ربانی از کابل فرار کردند.
دوستم نیز فرار کرد.
مزار به دست طالبان افتاد.
قندوز به دست طالبان افتاد.
تخار را طالبان بمبارد کردند.
ربانی له بدخشان گریخت.
احمد شاه مسعود و گلبدین و ربانی به تاجکستان گریختند.
احمد شاه مسعود در خواجه بهاوالدین ترور شد.
دفعتاً در یازدهم سپتامبر وحید مژده به طالبان یک خبر بد آورد.
امروز یازدهم سپتامبر نفر های بن لادن برج های دوقلو نیویارک را چپه کرد.عاقبت تان بخیر.
همین بود که وحید مژده با همین یک خبر،تمام مژده های قبلی خویش را به طالبان از بین برد.
این مرتبه اگر طالبان به قدرت برسند،همراه وحید مژده کار خواهند داشت.
اگر نامش را وحید منهوس نگذارند،دلم سیاه است.

>>>   همه مفاد این جرگه های بیحاضل جز مهمانی دادن به چمد فرد بیکار ومعامله گر دیگر هیچوقت سودی نداشته و.ندارد ، آنها می ایند درهوتل هاا جابجا میشوند چندروز وشب مصارف نصوار پانتا وکرایه رفت وبرگشت وجیب خرچی میگیرند وچند مراتبه دست های شانرا بالا وپائین میکنند واعلامیه صادر کرده بعد هرکس دنبال کارش میرود واین دست آویز بر ای حکومت میشود بعد هرچه کرد آنرا به فیصله جرگهربط میدهد

>>>   Shafiqullah Shafiq
نا‌امید نشوید!
افغانستان در سال ۲۰۱۹ لباس جدیدی‌ به تن‌ می‌کند، لباس ۱۸ ساله‌اش کهنه و تنگ شده است. ممکن است در اوایل نگرانی و ترس ناشی از تغییر و اصلاحات وجود داشته باشد و این طبیعی است. اما من به پیشرفت‌های هجده سال اخیر، به ده میلیون انسان شهر‌ نشین، آگاهی شهروندی، دانشگاه‌ها و رسانه‌های کشورم باور دارم که به چاله‌ی طالبانیزم سقوط نمی‌کنیم. ۱۸ سال زمان کوتاهی نیست. و اصطلاح سقوط به گذشته از ذهن‌های ناامید و سیاست‌زده می‌آید.
بگذارید طالبان بیایند، فکر آن‌ها در روستا‌ها از راه خشونت نه، در شهر‌ها از طریق تساهل و همدلی شکست می‌خورد و خودشان در نهایت در نظم شهر‌ی‌ و مدنی ادغام می‌شوند. همانگونه‌ای که جهادیسم خشونت‌گرای تاجیکی‌ در پروسه صلح دهه ۹۰ در ساختار‌های شهری تاجیکستان هضم و حل شدند، و یا هم نیروی‌های جهادگرای‌ افغانستان خود بانی جمهوریت جدید پسا ۲۰۰۱ شدند و در نظم مدرن سهم‌ مهم گرفتند.
من باور دارم با آمدن طالبان وضعیت بدتر از شرایط کنونی نمی‌شود. شرایطی‌که روزانه ۵۰ شهید از صف سربازان گرفته می‌شود و بالای دو میلیون دالر از خزانه ملت فقیر در میدان جنگ و خشونت.
حالا نوبت شهر‌ها و ما است که جنگ را از شانه‌های سربازان خسته بگیریم و در شهر‌ها با طالبان از طریق عدم خشونت با نبرد مسالمت آمیز و مقابله‌ی نرم آماده شویم.
از‌این‌روی نیاز نیست که زیر تاثیر سیاست زدگی و جنگ قدرت شماری از رهبران، شجاعت مدنی و آگاهی خود را فراموش کنیم. باید مسئولانه فکر و اندیشه نماییم، صلح خیر است، و این خیر را باید با ارائه طرح و پرسش و با خرد و ادبیات خشونت پرهیز مدیریت کنیم.
بقول برتراند راسل: کسانی که از آینده می‌ترسند از همین‌کنون سه‌/چهار آن را از دست داده‌اند.
بهار سبز، بشارت سال نیکو است!

>>>   "دریادلی"
حامد کرزی، حنیف اتمر ، اشرف غنی احمد زی، داود زی و احدی و یون و چند تای دیگر، همگی شان سوپرفاشیست های اوغان استند. همدست شدن، همراه شدن، در یک تکت انتخاباتی بودن و به دنبال هر کدام این افراد فاشیست رفتن ، برای هیچ تاجیک با وجدان قابل افتخار و قابل توجیه نمی باشد.

>>>   دست داشتن ريیس جمهور غنی در تقلب های انتخابات ولسی جرگه ....
عبدالعزیز آریایی رییس پیشین کمیسیون شکایت های انتخاباتی :
رییس جمهورغنی درجلسه ای به من دستور داد که شماری از افراد مشخص در انتخابات مجلس نماینده گان برنده اعلام کنم.
و حلقه های نزدیک به رییس جمهور برای تغییر نتایج انتخابات مجلس نماینده گان پول های هنگفتی مصرف کردند و در حال حاضر از سوی این حلقه ها تهدید می شوم.
ارگ :
این ادعاها بی بنیاد است و رییس جمهورغنی چنین دستوری نداده است.
Ahmad Massi Shafiqi

>>>   Salam
من اگر صلاحیت داشتم و جای امریکای ها بودم ، همین باند های را که در این هژده سال حکومت را رهبری می کردند و به گونه ی در بدنه قدرت شریک بودند ، مرده و زنده ی شان را به گوانتانامو انتقال می دادم و زنده هایش را امر می کردم که هر کدام خاطرات فساد ،دزدی ، چپاول و تعصبات شان در دفترچه ی بنویسند تا نشر شود . آنهای شان هم که مرده اند ، ولیعهد ها و میراث داران شان را وکیل این کار می ساختم .

>>>   این جرگه ها یک روش پوسیده و بی معنی است که همیشه حکومت ها وقت برای مهر تائید گذاشتن بر برنامه های از قبل تعیین شده خود از آن سهو استفاده نموده اند. معمولن فیصله های آن از قبل تعیین میشوند و اگر بازهم فیصله مطابق میل مرجع کار نبود او میتواند از آن سر باز بزند، مانند جرگه کرزی مداری.
غنی کوچی بازهم شش تا هفت ملیون دالر این ملت خسته و گرسنه را برباد میکند تا باز هم در چشم مردم خاک بزند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است