سازمانهای بینالملل و اتحادیه اروپا با گفتههای تکراری «صلح باید توسط افغانها و مالکیت آنها راه اندازی گردد» کفایت میکنند. کسی از اینها نمیپرسد منظور از «مالکیت» افغانها چه است؟ چه چیزی در حیطهی مالکیت افغانستان است؟ فضا، روی زمین و یا زیر زمین؟ | ||||
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۱ ۱۳۹۸/۱/۲۴ | کد خبر: 158190 | منبع: | پرینت |
وقتی مسخرهخواندن جنگ افغانستان از سوی رییس جمهور ترامپ، گفتههای وزیر خارجه پومپیو در سنا، گفتوشنود مشاور امنیت ملی جان بولتن با فاکس نیوز، سخنرانی سرمنشی ناتو در کانگرس امریکا، گپهای پراگندهی خلیلزاد در کابل و اسلامآباد، موضعگیریهای متزلزل دولت افغانستان را در پیوند به برنامههای آینده صلح بشنوید، اصلا گیج میشوید.
حالا روزنامهی تایمز لندن را میخواندم، جورج رابیرتسن تحلیلگر معروف نوشته «پاکستان در بحث صلح در افغانستان با امریکا مشکل دارد.» هیچ تسلسل و هماهنگی میان بازیگران اصلی پیرامون افغانستان وجود ندارد. انگار همه نمیدانند با آیندهی کشور چه میکنند.
در این میان سازمانهای بینالملل چون ملل متحد و اتحادیهی اروپا که نقش مهمی دارند با گفتههای تکراری «صلح باید توسط افغانها و مالکیت آنها راه اندازی گردد» کفایت میکنند. کسی از اینها نمیپرسد منظور از «مالکیت» افغانها چه است؟ چه چیزی در حیطهی مالکیت افغانستان است؟ فضا، روی زمین و یا زیر زمین؟ اگر افغانها مالک غذای خود میبودند آنگاه حرف شما درست بود. حالا این مردم نه مالک میهن خود هستند و نه هم مالک سیاستهای آن.
در این حالت عمران خان مشکل حل سیاسی افغانستان را حکومت مؤقت پیشنهاد میکند. هند دولت متمرکز ملی را طرح میکند. روسیه بر حیاط مصؤن خود در منطقه میاندیشد. چین در فکر گرایشهای اسلام سیاسی در مرزهایش به افغانستان است و آسیای میانه در میانهی چین، روسیه و امریکا هنر دیپلوماسی فعال برای امنیت منطقهای را به نمایش میگذارد. در این میان ایران که روابطش با امریکا بد ترین دوران را میگذراند به این فکر است که انتقام سپاه پاسداران را در کابل از امریکا گیرد.
در ۱۹ سالیکه گذشت ۱۲۰ ملیارد دالر در افغانستان ذوب شد. دولتداران و حامیان شان تا توانستند از این منابع بادآورده درختهای باغچههای خود را تغذیه کردند. بر بنیاد مطالعات اطاق فکری «رند» افغانستان نتوانسته ۲۰ در صد شاخصهای یک دولت خودکفا را کمایی کند. مردم فقیرتر و دزدان غنیتر شدند. حاکمانِ فقیرترین دولت جهان به پولدارترین دولتمردان تبدیل شدند. وجدان و فرهنگ سیاسی در این کشور در دوزخ معاملهها سوزانیده شد.
نهاد های نظامی افغانستان نیز از فساد، نبود مدیریت کارا و نبود استراتژیهای ثمربخش جنگی رنج میبرند. رییس جمهور کشور با روشنی میگوید اگر امریکاییها نباشند ما سقوط میکنیم. رقم تلفات روزانه تا صد نفر رسیده است. مردم فقیر و بیگناه قربانی میشوند. در میان قربانیان، کسی جنرال، فرماندهان قولاردوها، فرماندهان پولیس، رهبران دولت و خانودههای شانرا نمیبیند. اما روزانه، سربازان جوان و مردم نادار قربانیان اصلی جنگ هستند. معنای این کار چیست؟
دولتداری نیز بیمعنا شده است. مشروعیتِ دولت صدمهی شدید دیده است. قانون اساسی از کار افتاده است. حاکمیت قانون مفهومش را نزد مردم از دست داده است. بحران اعتماد به اوج رسیده است. ساختارهای اصلی نظام هماهنگ نیستند. یک لایهی دولت بهکلی فلج است. نهاد عدلی و قضایی استقلالش را از دست داده است. کلانترین فاسدین اقتصادی بلندترین سمّتهای دولتی را در دست دارند. وزرای مالیه، معارف، ترانسپورت، معادن و…که صدها میلیون دالر را اختلاص کردهاند، آزادانه زندگی و فعالیت دارند. حتا برخی از آنها نزدیکترین مشاوران رییسجمهور هستند.
ملت را در افغانستان به یک مفهوم مسخره تبدیل کرده اند. سیاستمداران به گروههای قومی متعهد شده اند. مشروعیت ملی در نظامهای مردمسالار که از راه انتخابات شکل میگیرد، در افغانستان مسخره شده است. خطرناکترین جنایتکار انتخاباتی به بزرگترین مشاور و دستیار رییس جمهور در امور اجتماعی انتصاب شده است. اقتدار مشروع به آرمان دستنیافتنی درآمده است. هیچگاهی در تاریخ معاصر، مردم افغانستان به چنین مرز شکنندگی نزدیک نشدهاست. منابع و منافع ملی تعریف نشده است. با ملتسازی برخوردهای ایدیالوژیک میشود. انگار این سرزمین، تازه زاده میشود که با عالمی از افکار پراگنده و بیمعنا دست و پنجه نرم میکند!
دولت به این باور است که «صلح» میآورد تا ما را از بحران برون کشد. حالا نسخهی که دولت برای رفع این دشواریها پیشنهاد کرده است، «راهاندازی لوی جرگهی مشورتی» میباشد. این نهاد که در تاریخ کشور در دست حاکمیتها و رژیمهای سیاسی نقش بازی کرده و از چهرههای بحث برانگیزی ساخته میشود، با سازوکارهای معاصر همخوانی ندارد.
این در حالی است که در افغانستان روی هیأت مذاکرهکنندهی صلح با «رهبران» افغانستان بحثها جریان دارد. من نمیدانم این هیأت روی «چه» مذاکره خواهد کرد؟
حالا پرسش مهمی که ذهن هر انسان را در این سرزمین به خود مشغول ساخته این است که «کی میداند، در این کشور چه میگذرد؟» این پرسش فضای سیاسی و اجتماعی کشور را پر کرده است و به نظر من پرسش مشروعی است.
ملک ستیز
>>> قلمت رسا باد
همه به فکر منافع خود هستند دولت مردان داخلی پلان شان برتری جوی قومی از راه رسیدن به قدرت است خارجی هم دنبال منافع اقتصادی و سیاسی خود هستند. کسی به انسانست توجه ندارد
انسان فاسد ، بیعزت ، قوم پرست در عصر در افغانستان صاحب مدال میشوند حال شما با خود اندیشه کنید که ما به کدام طرف روان هستیم
>>> آقای ستیز کاملا حقابق تلخ وامروزی کشور بی در و دروازه ما را بیان داشته اید ، ولی کجاست گوش شنوا ، نظربه فرموده شما و یقیین ما مردم عام اند که قربانی این همه خیانت و جنایت این سیاسیون خاین ، معامله گر ، ترسو ، بزدل و مزدور را می پردازند ، هریکی از این خاینین به کشوری و سفارتی وابسته و معاش بگیراند . و حتی در هیمن اوضاع و احوال فاجعه بار کنونی از سر وفاق و همدیگر پذیری با هم جور نمی ایند و فقط در فکر منافع خود و نزدیکان خویش میباشند.
کوه کن
>>> بعضی تحلیل گران سیاسی ،روشن فکران کوتاه اندیش وماجراجو یان تنگ نظر درافغانستان، تحولات سیاسی سال های آخر افغانستان را به اشتباه وبه چشم شک وتردید تحلیل وتجزیه مینمایند ووضع سیاسی موجوده افغانستان را به حالت تمسخر واشغال تجزیه وتحلیل مینمایند درحالیکه دموکراسى ،رشد ،ترقی ،پیشرفت تعليم وتربيه ذکور واناث وآزادى بيان ومطبوعات وشراکت احزاب سیاسی قدیم ونوین درساختار نظام وقانون آساسی موجوده افغانستان را کاملا نادیده میگیرند وافکار مردم جامعه را با تحلیل و تجزیه ماجراجويانه وپروپاگند های خطرناک شان مشوش ومکدر میسازند.باید تحلیل های سیاسی شان در رسانه ها بااسناد موثق ومعتبر باشند و درغير اينصورت درجامعه افغانستان پيامد منفی وجبران ناپذیررا به دنبال خواهد داشت.تجاوز قوای شوروی سابق به قومانده مستقیم برژنف ملعون با تحولات سال های آخر کومک جامعه جهانی وقوای ناتو صورت گرفته کاملا تفاوت دارد شوروی ها فقط احزاب خلق وپرچم را به حیث احزاب رهبری کننده سیاسی جامعه به رسمیت میشناختند وباقی احزاب وگروه های سیاسی در افغانستان هیچ نقش نداشتند واعضا وطرفداران احزاب دیگر اندیشان دست گیر وسر به نیست گردیدنددرحالیکه فعلا بیشتر از پنجاه حزب درحکومت فعلی به رسمیت شناخته شده اند ودر سرنوشت سیاسی افغانستان نقش مستقیم دارد.صلح عادلانه دایمی وآشتی ملی خواست وآرزوهای اکثر مطلق مردم مومن وزجر کشیده افغانستان بوده وهستند خداوند متعال درقرآن کریم فرموده الصلح خیر یعنی صلح عمل خیر ونیکو است.جنگ وخانه جنگی برای گرفتن قدرت سیاسی گروه های مختلف واحزاب سياسى متاسفانه درمدت چهل سال است افغانستان رابه ویرانه وقتلگاه تبدیل کرده اند وهزارها عالم دینی، استادان پوهنتون ودانشگاه ها ،محصلین ،معلمین، متعلمين,کسبه کاران،تجاران، دهاقین ،زمین داران وافراد عادی رابه اشکال مختلف تحت نام های مختلف به کشتارگاه ها فرستاده اند ،زیر بنای اقتصادی ،روابط اجتماعی وتعلیمی ونیروهای امنیتی اردو وپولیس افغانستان درطول سال های جنگ داخلی به شدت صدمه دیده ونابود گرديده اند.متاسفانه خصومت های قومی ،مذهبی، منطقوی وزبانی درین مدت به اوج خودرسیده اند دراثر جنگ های خانمانسوز داخلی وشکستن مرزها وسرحدات افغانستان افراد غیر مسئول وبیگانه تحت نام ها وشعارهای مختلف وفریبنده داخل افغانستان گردیدند وبه وحدت ملی وهمزیستی مسالمت آمیز طولانی المدت جامعه افغانستان به شدت آسیب رسانیده اند.انواع عوامل ماجرا جویی ونفاق افگنی ,جامعه عقب مانده افغانستان را بازهم سال های سال به طرف عقب ونابودی کشیدند.الحمدالله درچند سال آخر که با کومک جامعه جهانی زمینه رشد وترقی ،تعلیم وتربیه ذکور واناث ،آزادی بیان وجراید وآزادی مطبوعات درافغانستان مساعد گردیده اند وبرای مردم زجر کشیده افغانستان امید واری های زندگی بهتر ،سعادتمند وآرام ترپیدا شده اند اما بدبختانه بازهم یک عده گروپ های مسلح که تاحال افکار ماجرا جویی وتسلط گرایی خطرناک درذهن رهبران شان هستند به جنگ داخلی وآدم کشی درافغانستان ادامه میدهند وباعث تشویش دوباره ملت مومن وزجر کشیده افغانستان گردیده اند این گروپ های ماجراجو راهای عبور ومرور مسافرین را درنقاط مختلف افغانستان میگیرند مسافرین بی دفاع را به شکلی از اشکال اذیت وآزار میدهند ودربعضی حالات مسافرین را می ربایند وبه قتل میرسانند وهم تحت نام های مختلف پول ازمسافرین بى دفاع میگیرند ووحدت ملى جامعه را ضعيف ونابود ميسازند.این ماجراجویان ودشمنان صلح وامنیت بدانند که انشالله روزی درافغانستان صلح عادلانه وامنیت سرتا سری حتما آمدنى است واین اعمال شوم وماجراجویی خایینانه آنها به عنوان لکه ننگین شان ثبت تاریخ افغانستان خواهد شد.ازچند مدت به این طرف فعالیت ها وجلسات صلح ازطرف جامعه بین المللی ،کشورهای همسایه وکشورهای دور ونزدیک واحزاب سیاسی افغانستان واشخاص دینی،ملی موثر و وطندوست و جامعه مدنی افغانستان عم ازذکور واناث درداخل وخارج ادامه دارد و به یاری خدای بزرگ به طرف موفقیت وصلح عادلانه دایمی به پیش میروند ودر ضمن وظيفه شرعى وحب الوطنى اقشار مختلف ملت مومن افغانستان هستند که درپروسه وتشویق عملی صلح عادلانه وآشتی ملی درافغانستان به هر شکلی سهم بیگیرند ونگذارند که ماجراجویان وعقب گرایان فاسد وجاهل درداخل وخارج افغانستان باعث نفاق افگنی وبدبختی بیشتر مردم زجرکشيده وافغانستان ویران شده گردند.به پیش به سوی صلح عادلانه دایمی ،رشد ،ترقی، وآشتی ملی وهمزیستی مسالمت آمیز تمامى اقوام برابر افغانستان، محو ونابودباد گروه های ماجراجو ،نفاق افگن ،عظمت طلبان جاهل ودشمنان صلح، ترقی وآشتی ملی درافغانستان.
ومن الله التوفیق.
انجنیرعبدالرشید ناصری ازآسترالیا
>>> افغانستان از عجایبات عالم سیاست شده هرکی وهر مملکت میخواهد در سیاست افغانستان دست باز داشته باشد ومردم افغانستان را به شکلی از اشکال فریب دهد حتی نویسنده گان ما که در صحفات اجتماعی چیزی مینویستد جنبه سیاسی را به نفع همکشان همزبان خود وهمیشه راه تبیعض و. قومگرایی براه میاندازند تا بتوانند قوم واقوام خود وهم طرز وتفکر خود را نهادینه سازند
عبدالله ریحان
>>> سالها برای من سوال است که:
ایا مردم افغانستان پیرو دین یا مذهبی هستند؟
واگر دین ومذهب دارند کدام دین است؟ ؟؟؟
ایا در دین انهاحرام وحلال وجود دارد ایا دروغ ونیرنگ ودزدی ورشوه رواست؟
این چه دینی است که در ان نژاد پرستی وتعصب برترین شاخصه ان است
ایا در دین انها به روز حساب وقیامت اشاره شده
وسالهاست این سوال مرا در گیر خود کرده...
>>> مردم افغانستان مردمان با غیرت و مهمان نواز هستند.
غیرت آدم در هنگام جنگ معلوم میشود که شکر الحمد لله از هژده سال بدینسو سربازان دلیر و طالبان دلیر در برابر هم میجنگند.
مهمان نوازی آدم زمانی معلوم میشود که یک مهمان خوانده و یا ناخوانده به خانه شما بیاید.
شکر الحمد لله از هژده سال بدینسو نیرو های خارجی در افغانستان منحیث مهمان هستند.
اما این مهمان ها،از آن مهمان هایی که شما فکر میکنید،نیستند.
این مهمان ها نان خود را از پول خود میخورند و از پول خودشان به شما نیز نان میدهند.
یعنی شما به مهمان نان نمی دهید،بلکه برعکس شما نان مهمان را میخورید.
>>> کاملاٌ درست تحلیل کرده ایید همین دیگ و همین شلغم . همه چیز در گرداب می چرخد و معلوم نیست که چه می شود. این کشور در بحران عمیق رهبر ی و ذعامت قرار دارد و از همین سبب است که روزانه بطور اوسط ۱۰۰ تن غریب و بیچاره کشته می شود نه جنرال و وزیر و مقامات عالی رتبه دولت و کسی هم خم به ابرو نمی آورد.
>>> فرهیخته ی محترم آقای ستیز راسلام ! من حدودپنج ماه قبل به این نتیجه درمورد صلح افغانستان رسیده بودم که بعد۵ماه دوباره خدمت شما عرض میدارم این تحریری ام در ۳ سایت نشر شده بود. بااحترام - توجه شمارا به آن مبذول میدارم
نه چرګیست نه پرګې
قبل ازینکه به تفصیل این موضوع بپردازیم به داستان طنزی کوچک میپردازیم :
ګویند دوموشی کلچه پنیری رازدکان لبنیات فروشی ربودند ، ولی برسرتقسیم آن باهم جنګیدند ،بلاخره ازعصبانیت زیادتصمیم ګرفتند ، جهت تقسیم عادلانه ی آن نزد ګربه ی که درنزدیک شان میزیست ، روند – ګربه کلچه پنیررادونصف نمود، نصفی آنرادریک پله ی ترازوونصف دیګرآنرا درپله ی دیګرترازوقرارداد ، ازآن پله ی که سنګین تربود لقمه ی بزرګی برداشت وخورد ، تاموازنه برقرارشود – ولی آن پله دیګردرعوض سنګین شد – ازآن هم لقمه ی برداشت ونوش جان نمود ، به همین منوال ازهرپله ی سنګین لقمه ی برمیداشت تادرنهات پنیر خلاص شد ، ودرآخر هم موش هارااخطارداد که اګرباری دیګربه سرقت پنیر پرداختند – خودشانرا هم خواهد خورد .
داستان فوق بالکل درموردقطبین اضداددوموش (تنظیمی ها وتحریکیها ) صدق میکند – ازخیرات مصالحه ملی داکترنجیب الله لقمه بزرګ نصیب تنظیم ها شد وباازبین بردن اردو(قوای مسلح مجهز افغانستان)خودرا(سنت) خلع سلاح کردند – مجاهلین لومپن هرکدام صاحب قدرت وبرسردارایی دولت خدادادباهم درګیرشدند ، خانم رافایل چون ګربه درتقسیم آنها مداخله وخود منفعت برد ، زمانی که مردم به ستوه آمدندموشی دیګری (تحریکی ها) فرشته های نجات رامستولی ساختند – زمانیکه ګربه بزرګ دید که این موش سخت دیده دراوسرکش هست – بازهم موش مطیع اولی رانوازش وتوسط ولی نعمت شان (کرزی) سراقتدارساختند اینبارکرزی به این موش ګفت هرچه پنیراست بخورید وچورنمایید ولی بیرون از ګدام نبرید – ازهمان روز پنیرهای چربی دراختیار آنها قرار داشت ، اکنون که از هرکدام آنها قلدری ساختند ،شرایط ذهنی وعینی راطوربوجود آوردند که مردم بازهم همان موش ګویابهترراغنیمت بدانندوبرین خطه مسلط شود ،تامردم را قناعت واهی دهند – درحقیقت درمورد صلح (نه چرګیست نه پرګی) – فقط کشمکش اصلی بالای لحاف ملانصرالدین (پلوتونیم) است .
هرزمانیکه این لحاف به کام ، خوش کام شدوسرنوشت مردم ماهم به خاک یکسان ، مسله دیګر حل است – علاوه برین درین خاک نه ازساینس ،دانش عصری وتخنیک خبری هست ونه هم ازارتقاء ،ترقی.- صرف همان موش هاونبیره ی شان به نوبت غلام ګربه باشند ودرمیان ۵۱مملکت اسلامی ، اسلام راصرف درین کشور قوی سازند.
عبدالووف لیوال
>>> استاد بزرگوار ملک ستیز
اگر اشتباه تفسیر نکرده باشم، جناب شما مصارف جنگ افغانستان را 120 ملیارد دالر ذکر کردید. اما گزارش کنگره ایالات متحده امریکا نشان میدهد که مصارف نظامی در افغانستان از شروع ماموریت امریکا در افغانستان الی سال 2017 میلادی بالغ بر 2.7 تریلیون دالر میشود، حالا که سال 2019 میلادی است احتمالن مصارف ازمرز 3 تریلیون دالر گذشته است.
والسلام
>>> - درکشوری باشی که معاش یک وزیر برابر معاش ۳۴ معلم "وزیر ساز" باشد.
ـ در ۷ حمل باشی وصرف ۷ تن از شاگردان در مکتب حاضر باشند.
ـ درماه هشتم سال تعلیمی باشی واز ۱۵۰ صفحه کتاب صرف ۶۰ صفحه تدریس شده باشد.
ـ در امتحان از ۱۰ سوال ۱ سوال هم حل نکرده باشی و۱۰ نفر را بخاطر کامیابی واسطه کنی.
ـ به تاریخ ۵۰۰۰ ساله ات افتخار کنی ونتیجه انتخابات پارلمانیت در ۶ ماه اعلان نشود.
ـ ۱۶ سال درس بخوانی و ۵ سال بیکار بمانی.
ـ در یک ماه ۱٨۰ ساعت فیسبوک کارکنی و۱٨۰ دقیقه،کتاب مطالعه نکنی.
ـ درزمستان ۲۰۰ کیلو گرام ذغال بسوزانی ودربهار ۱ درخت هم غرس نکنی.
ـ روزانه ۱۲ بار نصوار بزنی و ۱ یکبار هم مسواک نزنی.
ـ ۶۰ سال عمر بخوری و۶۰ لقمه حلال هم نخورده باشی.
ـ ۶۰سال عمر بخوری،۳۰سالش را درخواب،۲۰ سالش را لب بام و۱۰ سالش را در نان خوردن و دستشویی رفتن گذرانده باشی.
ـ ۱۰ فرزند در ده سال پیهم بدنیا بیاوری و ۱ آنرا هم به جامعه ،مفید تربیه نکنی.
ـ در ۲۴ جوزا،دروصف مادر۷ پوست بگذاری،۱۲ کمنت بتی و ۳۶۵ لایک بزنی اما در یک شبانه روز، ۲۴ ساعت را در نافرمانی مادر به سر ببری.
- ۱۴ سال رئیس جمهور باشی در نهایت ۴ کار مثمر نکرده ولی در اخر بابا هم شوی.
- در ۱ روز ۱۵ ساعت دریوری کنی ولی ۱ ساعت هم قانون را مراعات نکرده باشی، در پایان روز به سیستم نفرین بفرستی.
- در ۲۴ ساعت ۲۰ ساعت به دیگران فکر کنی ،در اخیر روز شکوه از روزگار بنمایی که با ما نساخت.
- در ۷ روز هفته ۲۰ ساعت مفید دفتری نکرده باشی ، ولی داد از خدمت گذاری به مردم بزنی.
- در اخر دخلت ۱. و خرجت ۲۰ باشد و مقصر تقدیر را بدانی.
عبدالقیوم اکرمی
>>> موسا ظفری
بردههای رهبران پشتون
اینجا کارخانه تولید هرویین در هلمند است. کودکان و مردان قطار نشستهاند و شیره تریاک خام را پروسس میکنند تا به هرویین تبدیل کنند. مردی قمچین در دست در وسط قدم میزند و از کارِ کارگران نظارت میکند.
این سیاهبختان پشتونهای دهاتی هستند که فقط برای درآوردن پول یک روز نانشان تن به ذلت دادهاند. اینها بردههای قرن بیستویکم هستند. بردههای کرزی و اشرف غنی و حنیف اتمر و بقیه سران پشتون هستند. سران پشتون میدانند این کودکان به مکتب نمیروند. پول ساخت مکتب اینها را بین خود تقسیم کردهاند تا مبادا بردههایشان باسواد شوند و درآمد آنها قطع شود. این بردهها حتی نمیدانند کار کردن با این مواد شیمیایی زندگی آنها را نابود میکند. بدانند هم مهم نیست. غنی پول شفاخانه این مردم را صرف کارزار انتخاباتی کرده است. کرزی پول کلینک این مردم را به برادرش داده است تا تجارت خود در آمریکا را رونق دهد.
غنی و کرزی و اتمر به این بردهها سخت نیاز دارند. با شعار «افغانیت» و «اسلامیت» این مردم را علیه رقیبان قومی و سیاسی خود میشورانند و ولسوالیها را پیهم فتح میکنند. «فتح» آنها همان سقوط است که هر چند روز یکبار در تلویزیون میشنویم.
قصه یک پشتون دهاتی همان قدر تلخ است که یک هزاره و تاجیک دهاتی. پشتون شهری اما بجای رهایی این بردهها سعی میکنند ریسمان اربابی غنی و کرزی را محکمتر به دور اینها بپیچند. کارمندان رادیو آزادی و صدای آمریکا و بیبیسی سعی میکنند مقصر این وضعیت حزب جمعیت و فاطمیون و جنرال دوستم را نشان دهند، نه اربابان پشتون را که رسماً بر سرنوشت نسل آینده این قوم تیل میپاشند و امیدهایشان را آتش میزنند.
>>> بسیار عالي نوشتيد .
از أمريكا
>>> اقای ملک ستیز یکی از شخصیت های برجسته و عالم پر توان کشور ما است مضمون که نوشته کردید خیلی جالب و واقعیت ها را انعکاس داده اید .
برادر شما ولی جان همصنفی مکتب ام در کارته سه کابل بود از صنف 3 الی 7 همان زما ولی جان هم بسیار با استعداد بود شما هم شخصیت با احترام استید متسفانه درد این وطن دوا ندارد چهل سال گذشت اما نظم قانون نیامد که نیامد
>>> در مورد مقاله محترم ستیز نظریات جالب هم نوشته شده است عالی است.
>>> ستم كابلى aan Ayendagan
عواید گمرکات ولایات هم مرز با پاکستان معلوم نیست به جیب که می رود؟
چهارتراش، سنگ مرمر و دیگرا مواد خام غیر قانونی بطوری دزدی همه روزه به پاکستان قاچاق می شود ولی هیچ یک از قوم شریف، نجیب و افغانستان دوست افغان صدای خود را بلند نمی کند اما در مساله گمراکات هرات و بلخ، فیس بوکچلونکی های غنی احمدزی، اسماعیل یونی ها، لری ها بری ها، خلقی ها و اوغان ملتی ها هر روز گلو پاره می کنند، یخن پاره می کنند، نماینده های شان در پارلمان بالای انسان های عدالتخواه حمله می کنند و حتی شغالیون شان در فیس بوک خود را انتحار می کنند.
امیدوارم نخبگان، قلم بدستان، روشنفکران و وطن دوستان قوم نجیب ، شریف و افغانستان دوست قوم افغان کمی به ولایت خود توجه کنند بنویسند و صدا بلند کنند.
>>> Pedram
ما در مقابل تمام مردم افغانستان مسوول هستیم!
اما پیشنهاد من این است که امنیت باید محلی شود. منظور من از این طرح برای محلی شدن امنیت این است که سربازان ما در مناطقی که بیشتر می شناسند و بلد هستند و از همان منطقه هستند باید به دفاع بپردازند. ما در بدخشان طی این دوسال حکومت خیانت ملی هشت هزار جوان بدخشانی را شهید دادیم. اگر چهار هزار بدخشانی در کندز ، تخار و بدخشان می جنگید امنیت آن مناطق تامین میشد. اما وقتی در مناطقی می جنگند که منطقه را بلد نیستند و نمی شناسند، در مناطقی می جنگند که همرزمش او را تسلیم دشمن میکند چگونه میشود امنیت تامین شود؟
پیشنهاد من به همه ای سربازان به خصوص به سربازان مان در بدخشان این است که اگر وضع این گونه ادامه پیدا کند به مناطق خودشان برگردند و از مناطق خودشان دفاع کنند. در خدمت کسانی نه جنگند و کشته نشوند که شایسته گی خدمت گزاری برای مردم افغانستان را ندارند.
سخنان سه سال پیش دکتر لطیف پدرام در مجلس.
>>> این متن را در پیامخانه دریافتم. نتیجه عملیات طالب، چنانچه در سالهای گذشته دیده و ثابت شده است، درست همان خواهد بود که درین پیام آمده است.
"اعلان جنگ طالبان زیرعنوان الفتح برضد قوای اشغال گر نیست ، بلکه درتبانی با حلقات فاسد ارگ برای تصرف مناطق تاجیک نشین اوزبیک ها وهزاره ها است تا این مردم غیر خودرا ازمناطق شان جبرن کوچ داده و همتباران خودرا درآن ولایات مسکن گذین وجابجاسازند ، این یک بازی پیچیده استخباراتی است ، که حلقات فاشیستی می خواهندکه هم سربازان همتبار مارا نسل کشی کنند وهم مردم مارا ازمناطق شان مجبور به فرار نمایند ،
مردم اگر وجدان دارند و منطق دارند این بازی های شیطانی را درک کرده ودربرابر مثلث شومیکه متشکل از طالب داعش وارگ نشینان مستبد است سلاح بردارند ومقاومت وایستاده گی کنند ، درغیر آن معلومات که ماداریم ، دشمن بالای مردم شمال پلان ها واهداف شومی به سردارد ودرپی سرکوب اقوام دیگر اند درصورت غفلت قربانی بیشتری خواهند داد ،
خواهش ماهمین است که ازتوطعه ودسیسه و حرکت های مغرضانه واحمقانه این مثلث شوم نترسید مسلح شوید وازمناطق جان ومال ناموس وعزت خود دفاع کنید درغیر آن قربانی بیشتری خواهید داد !
#خراسانی"
>>> کاملا درست و بجا گفتی عبدالقیوم اکرمی .
وقتی میبینم همه این خاصیت ها مربوط به به مردم این کشور میشود چون افغان گفته نمیتوانیم بخاطریکه افغان ها گذشت داشتند > اخلاق داشتند > مردانگی داشتند > انسانیت داشتند > وحدت داشتند > دروغ نمیگفتند > از برای مردم سر میدادند اما متاسفانه متاسفانه بازهم متاسفانه نه مسلمان مسلمانی دارد نه مجاهد از برای خداوند میجنگد نه طالب و نه داعیش و همه این احزاب سرچشمه ومنشع از امریکا انگلیس و اسراییلی دارند و بس اگر کسی دلیل میگوید شاید کور و کر و نابینا باشد.
فرموده یک دوست بیسوادم است که گفت
(( افغانستان را همین باسوادان و احزاب دربدر و خاک به سرکرد و خراب خراب کرد ))
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است