تیم‌سازی یکی از کلیدی‌ترین شگردهای رهبری و مدیریت است.
تیم به گروهی از بازی‌گران می‌گویند که برای رسیدن به هدف، بگونه‌ی مشترک، فعال و متعهد عمل می‌کنند. تیم دارای بازی‌گرانی است که هریک نقشی در تعاملات سیاسی دارند.

وقتی بازی‌گران یک تیم هم‌دیگر را برای رسیدن به هدفِ مشترک یاری رسانند، تیم پیروز می‌شود. رهبر و مدیر خوب نقش کپیتان تیم را دارد. او باید بداند که در نقش دفاع، سازمان‌ده و مهاجم کی‌ها قرار گیرند. اما کپیتان باید مطمین شود که مدافع ظرفیت دفاع، سازمان‌ده توانمندی سازمان‌دهی و مهاجم ابزار و قدرت هجوم را دارا است. در‌ آن‌صورت اگر بازی‌گران برای پیروزی به گونه‌ی یک‌پارچه عمل کنند، پیروز می‌شوند.

من به این اصل معتقدم که تیم رهبری‌کننده در دولت باید اراده‌ی مردم را به هدف برساند. زیرا دولت‌داری بزرگ‌ترین مسوولیت سیاسی در جهان پنداشته می‌شود.
اما اگر یکی ضیاالحق امرخیل، دیگری فاروق وردک و سومی و چهارمی و….از همین قماش و یا لشکری از مشاورین بی ‌صلاحیت، تمثیلی از اعضای تیم باشند چگونه می‌توان به پیروزی باور داشت؟

ملک ستیز

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است