آيا اين افراد حافظ دارند ديروز چه مي گفتند و امروز چه مي گو يند؟
ياد شان هست كه طالبان را با چه كلمات استقبال مي كَردند و امروز چگونه با رنگ زرد و قامت خميده به جايی مي روند كه طالبان در انجا مركز فعاليت دارند. در حالی كه چندي پيش از به رسميت شناختن يك مركز سياسي طالبان در قطر مخالفت داشتند و برخي ديگر از اويزان كردن طالبان در چهار طرف كابل حرف مي زدند و بعضی ديگر در مزار شريف هدف جهاد و مقا ومت را صلح تعريف كرده با صد زبان مي خواهند پيشنهاد صلح وزير امريكا را معقول و موجه توجيه نمايند.

قضاوت كنيد اين افراد چه كساني هستند؟
اين افراد سال ها است به جاي مردم افغانستان بويژه خانواده هاي شهدا و قربانيان حرف مي زنند. دست اوردشان جز تامين منافع شخصي چیز ديگري نيست وأي بر من واي بر تو واي بر تاريخ كه چه اشخاصي از مردم افغانستان در اينجا و انجا در نشست مسكو و در دوحه قطر نمايندگي مي كنند و با صد حيله با گماشتن نوكران زر خريد خويش مانع اتحاد و يكپارچگي نيروهاي ملي خدمتگذار گرديده افغانستان را در وضعيت تاريك در پرتگاه نيستي در سراشيب سقوط قرار داده اند.

وقت ان فرا رسيده است كه دولتمردان، رهبران احزاب، جامعه ي مدني و روشنفكران مستقل طرح مديريت صلح افغانستان را به سازمان ملل متحد پيشنهاد نموده به استقلال، حاكميت ملي، قدرت سياسي مو ثر و خدمتگذار، بيطرفي و عدم وابستگي افغانستان پا فشاري نمايند تا در نتيجه ي اجماع ملي و بين المللي، يك صلح جامع و فراگير در كشور تحقق يابد، صلحی كه مورد حمايت قدرت هاي مفيد و موثر ملي، منطقه اي و جها ني باشد.

فیض الله جلال

>>>   خوب جای را پیشنهاد کردی.
همین ملل متحد نبود که توسط نماینده اش داکتر نجیب را مجبور به استعفی کرد و مجاهدین به کابل آمدند،چه حال را انداختند؟
همین ملل متحد نبود که در دوران جورج بوش که به بهانه داشتن سلاح اتمی به عراق حمله کرد و با وجودی که متخصصین ملل متحد گفتند که عراق سلاح اتمی ندارد،بالای عراق بدون تصویب شورای امنیت ملل متحد حمله کرد و صد ها هزار نفر کشته و زخمی شدند و بعداً سبب پیدایش داعش و جنگ های سوریه و کشته شدن و زخمی شدن صد ها هزار نفر دیگر در سوریه شدند؟
حالا یک مرتبه پیش خود فکر کنید که اگر همین کار را روسیه و یا شوروی میکرد،چقدر اعتراضات و مارش های جهانی صورت میگرفت و شوروی محکوم میشد و یا روسیه مورد تعزیرات اقتصادی قرار میگرفت؟
اما در مقابل امریکا هیچ چیزی صورت نمیگیرد.
زیرا زور خودش هم قانون است و هم مقررات.
چدن قسمت اعظم بودجه ملل متحد توسط امریکا تمویل میشود،بنأ ملل متحد آله دست امریکا است.
این بدان معنی نیست که من طرفدار شوروی و یا روسیه باشم،بلکه من طرفدار واقعیت های جهانی هستم که چگونه بی عدالتی ها در عرصه سیاست و اقتصاد و امنیت و دیگر عرصه ها در جهان وجود دارد و جهان بعد از فروپاشی شوروی به جهان یک قطبی تبدیل شد و حالا امریکا میخواهد با برنامه (امیریکا فرست) و یا امریکا در تمام عرصه ها باید اول باشد،جهان را به بردگی خویش بکشاند و هر کشوری را که خواست مورد حمله و تعزیرات اقتصادی قرار دهد و دیگر کشور ها باید از او اطاعت کنند،در غیر آنصورت،خود آن کشور نیز مورد تعزیرات اقتصادی قرار میگیرند.
چون اکثر کشور های پیشرفته جهان از لحاظ اقتصادی وابسطه به بازار امریکا هستند،بنأ آنها نیز گوش به فرمان امریکا هستند.
حالا این که باقیمانده کشور های جهان تا چه وقت از نگاه اقتصادی وابسطه به امریکا هستند و تا چه وقت این وضعیت را تحمل میکنند و یا اتحادی در مقابل امریکا ایجاد میشود،هنوز معلوم نیست.
هرچند چین و روسیه پیمانی را بنام پیمان شانگهای و اتحاد اقتصادی را بنام بریکس که شامل کشور های برازیل و روسیه و هند و افریقای جنوبی و چین میشود،ساختند.اما چندان نتیجه ملحوس نداشت و برازیل با انتخاب رییس جمهور جدید،شاید ازین پیمان بیرون شود و آینده دیگر کشور ها نیز معلوم نیست.
پیمان شانگهای نیز در اختلافات و درگیری های هند و پاکستان،هیچ نوع اعلامیه یی از خود صادر نکرد.

بنأ دیده شود که بعد از دو دور ریاست جمهوری دونالد ترامپ.چه تغیراتی در سیاست امریکا و یا چه تغیراتی در سیاست جهانی رونما خواهد شد.

>>>   در رنگ فروشي فايده كم است رنگمالي فايده زيادتر دارد.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است