نقش پاکستان در راستای دولت سازی افغانستان
 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۱۸    ۱۳۹۸/۲/۲ کد خبر: 158320 منبع: پرینت

پاکستان در یک زد و بند سیاسی، اقتصادی و نظامی و با استفاده از بستر بحرانی در افغانستان، به کمک سرویس های جاسوسی امریکا و انگلیس و کمک مالی عربستان، جنبش وابسته طالبان را با هدف ایجاد امنیت مسیر تجاری اش با آسیای میانه و خاتمه دادن به مسأله سیاسی کویته به وجود آورد. درباره ماهیت این دست پرورده پاکستان، گروهی آنان را سربازان آی اس آی پاکستان برای تأمین منافع آن کشور در افغانستان می دانند و گروهی آنان را طالبان مدارس دینی پاکستان به منظور برپایی حکومت اسلامی و گروهی آنان را مهره های امریکایی می خوانند. اما از شواهد تاریخی مستند و روابط این گروه با دیگر کشورها، می توان برداشت نمود که سران و گردانندگان اصلی این گروه، به پاکستان، انگلیس، عربستان سعودی و امریکا روابط محکمی داشته اند. لذا پاکستان، پدیدآورنده این گروه بنیادگرا، نقش انکارناپذیری داشته است.

پاکستان علاوه بر به وجود آوردن طالبان و حمایت از آنها، همیشه مراقب بوده تا دولت مقتدر در کابل سر کار نیاید؛ زیرا دولت مقتدر می تواند منافع پاکستان را به خطر بیندازد و آتش اختلاف دیرینه را روشن کند. مطلوب پاکستان، حفظ دولت هایی مثل طالبان در افغانستان بوده و است؛ زیرا هیچ دولتی در صد سال اخیر در افغانستان به اندازه طالبان تحت تاثیر پاکستان نبوده و ملاحظات دفاعی، امنیتی و سیاسی موردنظر پاکستان را در رفتارهای ملی، منطقه ای و بین المللی خود رعایت نکرده است.

پاکستان همواره در پی تحکیم منافع خویش در افغانستان بوده که خط دیورند و مسأله پیشاور یکی از این منافع است. این کشور همواره از اتحاد گروه های افغان و اقتدار حکومت ملی توسط هر قومی هراس دارد. افغانستان جنگ زده با اقتصادی ورشکسته و حکومت ضعیف، به پاکستان کمک می کند تا بر اوضاع افغانستان مسلط باشد و نگذارد رهبران و سیاستمداران افغانستان در فکر پیشاور باشند. پاکستان تمایل دارد تا در صورت به وجود آمدن حکومت ملی در افغانستان، حکومتی تحت نفوذ این کشور به وجود آید و حافظ منافع پاکستان باشد. حمایت پاکستان از حزب اسلامی و در سال های بعد ایجاد پروژه طالبان، از همین نگرش سیاسی پاکستان به اوضاع افغانستان سرچشمه می گیرد. لذا پاکستان به حاکمیت پشتون ها متمایل است که نزدیکی و مشترکات قومی و زبانی با اقوام پاکستان دارند؛ زیرا تصور می کند با این قوم، بهتر می تواند درباره مسائل مورد مناقشه دو طرف کنار بیاید.

پاکستانی ها معتقدند که ایجاد یک افغانستان تحت الحمایه، می تواند منافع ذیل را برای آنها در برداشته باشد:
1.پیدا کردن عمق استراتژیک؛
2.دسترسی به منابع دست نخورده افغانستان؛
3.استفاده از افغانستان به عنوان یک پایگاه در جهت پخش نفوذ خویش در آسیای میانه؛
4.دسترسی به یک راه مواصلاتی به آسیای میانه؛
5.از بین بردن معضل خط دیورند

نهایتآ پاکستان تنها به حمایت مالی و سیاسی از طالبان بسنده نکرد و اگر گروه به اصطلاح القاعده موفق به حادثه یازده سپتامبر نمی شد و بنیان گذاران این پدیده شوم به نحسیت آن پی نمی بردند، طولی نمی کشید که این گروه افراطی، به بمب اتمی و سلاح های کشتار جمعی مجهز می شدند. برای دست یابی به این هدف بود که پاکستان نیمی از دوازده دانشمند هسته ای خود را به افغانستان فرستاد تا طالبان را در تولید سلاح های آلوده بسیج کند.

نتیجتآ حمایت های پاکستان از طالبان و به طور اعم از افغانها یک سیاست همیشگی است. این کشور می پندارد که بدون حمایت از افغانها به خصوص مردم پیشاور امنیت خودش به خطر می افتد و هر لحظه ممکن است مسأله پیشاور مطرح شود. لذا پاکستان بعد از حمله امریکا هم از حمایت طالبان دست برنداشت.کارشناسان معتقدند که نقش پاکستان در قبال افغانستان شفاف نبوده است. در حمله امریکا به افغانستان، سیا پروژه ای به نام«نتیجه دهی سریع»را اجرا کرد. براساس این پروژه، سازمان سیا از دولت بوش دستور داشت تا افغان های ضد طالبان را برای جنگ با طالبان و القاعده بسیج کند. سازمان جاسوسی پاکستان از این پس نقشی دوگانه به عهده گرفت و درحالی که در یک سو به هم کاری با سیا پرداخت، در سطح زیرین هرگز از حمایت طالبان دست بر نداشت. این موضوع به ویژه در گزارش های منتشر شده، به خوبی نشان داد که اطلاعات درباره فعالیت های عبدالحق که از مهره های کلیدی سیا در برانگیختن تمام اقوام افغانستان علیه طالبان بود، از طریق سازمان آی اس آی پاکستان به دست طالبان رسیده است

همچنان پرویز مشرف در اثر فشاری های واشنگتن بعد از حادثه یازده سپتامبر، از حمایت رژیم بنیادگرای افراطی طالبان در افغانستان پس از هشت سال پشتیبانی، دست برداشت. روزی که اولین بمب امریکا در افغانستان فرود آمد مشرف، محمود احمد رییس آی اس آی را برکنار نمود و سپس حسن الحق را جانشین وی کرد که با دیدگاه های وی بیشتر هم سویی داشت. حسن الحق مدت شش ماه، آی اس آی را از حضور عناصری که تصور می شد با طالبان پیوند داشتند، پاک سازی کرد. با وجود این، در این مسأله که آیا سازمان آی اس آی به طور کامل از علایق پیشین خود دست برداشت و با امریکا در افغانستان هم سویی نشان داد، تردید وجود دارد.عربستان سعودی از اصلی ترین بانیان و حامیان طالبان به شمار می رفت.

با احترام
نجیب الله انتظام
پژوهشگر آگاه روابط بین الملل
استانبول_ترکیه


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پاکستان
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   خاوری‎.
جنگ جاسوس ها و سرنوشت کشور!
ناف حاکمان قبیلوی به وابستگی و مزدوری به استعمار بریده شده وهیچگاهی ذهن شان از وابستگی ومزدوری برای ادامه حاکمیت آزاد نخواهد شد.
اینها زنجیر اسارت و برده گی را دوست دارند و بازنجیر اسارت ووابستگی خو کرده اند و با این زنجیر ها مردم را ما را نیز به اسارت کشیده اند و راه رشد و شگوفایی وخودکفایی ترقی وتعالی را نیز به روی کشور بسته اند.
دیروز انگلیس و روسها و امروز امریکا یکی از مزدوران وجاسوس های قبیله را به سرنوشت کشور ما حاکم ساخته اند .
امروز هم جنگ جاسوسان قبیله برای احراز قدرت با یک دیگر جریان دارد فردا یک بار دیگر کدام جاسوس را امریکایی ها بر سرنوشت این کشور حاکم خواهد ساخت ؟
این مزدوری تا به کی و تا به چند ؟
راه نجات را از مزدوران وجاسوسان استعمار نو باید جستجو کرد ، این زنجیر ها را باید گسست به آزادی وحق انتخاب واقعی رسید.
بدون گسست این زنجیر به آزادی ، شگوفایی و ترقی وتعالی نخواهیم رسید.
22.04.2019

>>>   ( با هرچیز بازی با ریش بابه هم بازی )
پس از اعلان نتیجه تقلب انتخابات وانتصاب رئیس جمهور واجرائیه توسط جان کری اولین اقدام رئیس جمهور بعد از توافق نامه استراتژیک با امریکا توجه بطرف پاکستان بود حتی به قیمت روگردان شدن از هند ،به همین منظور به پاکستان سفرکرد ودر راولپندی به زیارت مرکز نظامیان پاکستانی رفت ، بعد از برنده شدن وانتخاب شدن عمران خان چند مراتبه رئیس جمهور از او دعوت نمود تابه افغانستان سفرنماید اما او هیچ اعتنائی ننموده وسفرهای به کشورهای عربی نمود ،
نظامیان پاکستان برای خوشنودی امریکا اعزام ترورست ها به ایران را آغاز نمود که چند انفجار وگروگان گیری را انجام دادند ، پاکستانی هامی خواستند با ایران هم مانند افغانستان معامله نمایند که آنها کشتاروتخریب ویرانی خلق کنند ورهبران افغانستان درمقابل صرف به محکوم نمودن اکتفا نمایند وهمه توجه وانرژی شان مصرف حریف داخلی شان باشد ، وقت را به تعیینات اقارب ودوستان خود درمقام های دولتی وسفارت خانه ها سپری نمایند ویکسال پیش از انتخابات برای تقلب بیشتر از گذشته آمادگی بگیرند
وقتی ایرانی ها متوجه اعزام واستخدام ترورست ها توسط پاکستان شدند بالمقابل آنها هم چند بلوچ ناراضی را به عین ماموریت سوق دادند و14 فرد نظامی پاکستانی تیر باران شد ، پاکستانی ها متوجه شدند که ایران افغانستان نیست باید طور دیگری با آن معامله نمایند بعد از یک هفته عمران خان بزیارت مشهد رفت وبعد عازم تهران شدتا نشان دهد که دیگر اشتباه ومحاسبه غلط گذشته را تکرار نخواهد کرد
مشکل درافغانستان اینست که دم شمیر را پخته گرفته است !!! یعنی افغانستان بخاطر ( لـــــــــروبــــــر ) هیچ اقدامی درمقابل پاکستانی ها کرده نمیتواند چون تشویش دارد باعث شکر رنجی برادران آنطرف مرز فرضی نشود ، اما ایرانی ها جواب انگشت رابه مشت میدهند تا آی اس آی بداند همه کشورها افغانستان نیستند که همیشه مورد تجاوز وتمسخر پاکستان قرار بگیرد ، سفیرش را گروگان میگیرد وبعد با گرفتن پنج ملیون دار رها میکند ، راه های زمینی وهوائی رابرویش می بندد ، لاری های پر از مواد انفجاری را روانه افغانستان می نماید ، صد ها فرد جاهل انتحاری را مامور میسازد ،با همه اینها از جانب افغانستان هیچ عکس العملی نمی بیند تا مجبور شود در کردارش تجدید نظرنماید
اما در ایران چنین معامله ها کار آمد نداشت ومنجر به تاوان شد،( 9) فرد سپاه پاسداران ایران را ترورست های پاکستانی گروگان گرفتند درمقابل (14 ) نظامی تیر باران شده تسلیم گرفتند ،به اینصورت آیا پاکستان حاضر است بازهم به کشور همسایه اش ایران ترورست بفرستد و در ایران مداخله کند ؟؟
ر

>>>   این خیال بافی است درست است که پاکستان چشم طمه به ذخایر وسرمایه کشور ما دارد .اما هیچ کس حاضر نیست که به دلخواه سردمداران پاکستان عمل کند .تا جای که من میدانم.چه طرف طالب ویا طرف حکومت .زیر باری خواسته های پاکستان برود.چهار سال اداره‌ افغانستان بدست طالب در این 4 سال طالبان حتی یک خشت خام را هم به پاکستان نداده..البته موقع ظهور طالبان.چون در ابتدا اتباع پاکستانی برای گرفتن شهر ها دربین طالبان زیاد بود که اشخاص بی بندوبار خبیث.فاسد.دست به هر کاری میزدند حتی نجیب اله را بخاطر( طلا )های بیت المال که مربوط به همه مردم افغانستان بود فقط نجیب میدانست .در کجا است چون نجیب اعتراف نکرد با شکنجه کشتن.حالا اگر جای نجیب کسی دیگری ميبود .مثلی حکمتیار.ویا کرزي .عبدالله سیاف .دو دسته تقدیم پاکستانی ها و یا گروهی مافیای که در بین طالبان آمده بودند تقدیم میکردند
(اولمير پکتیا


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است