احتمال دارد جرگه قبیله تا شش روز ادامه یابد
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۴۵    ۱۳۹۸/۲/۱۱ کد خبر: 158447 منبع: پرینت

شماری از اشتراک کنندگان لوی جرگه مشورتی صلح می‌گویند که به علت اختلاف دیدگاه‌ها میان اعضای کمیته‌ها و جنجالی‌شدن روند انتخاب هیأت اداری احتمال دارد این جرگه بیشتر از روزهای تعیین شده ادامه یابد.

عبدالرشید ایوبی، سخنگوی کمیسیون برگزاری جرگه مشورتی صلح می‌گوید، اگر این جرگه بیش از 4 روز ادامه یابد، آمادگی‌های لازم در این زمینه وجود دارد.
به گزارش سلام وطندار، در روز دوم جرگۀ مشورتی صلح، شرکت‌کنندگان این جرگه به 51 کمیته تقسیم شده‌اند و رییس هر کمیته نیز انتخابات شده است.
اما شماری از اعضای این جرگه از مهندسی‌شدن روند انتخاب رییسان و دبیر جرگه سخن می‌زنند.
آنان می‌گویند، در برخی از کمیته‌ها رئیس کمیته توسط «اعمال فشار به گونۀ انتصابی» تعیین شده است.
اعضای این جرگه می‌گویند، در پایان روز دوم جرگه 19 نفر برای معاونت و 30 نفر دیگر به عنوان دبیر خودشان را نامزد کرده‌اند.

کد (9)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جرگه
قبیله
نظرات بینندگان:

>>>   همان قسم که در ولایات خود مهندسی کردند حالا بالای خود شان مهندسی صورت می گیرد. روی سیاه با یک دنیا حق تلفی و بی عدالتی آن هم فقط برای 4 روز این دنیابه حضور خدا خوانده خواهند شد.

>>>   سنت "لويه جرگه" چنگيزخانى مغولى در گردن آدم خان افغانى
به اساس زبان شناسى "وامگيرى" (قرض گيرى) واژه چيزى بدى نيست. دولت طاغوت پرست افغان خودش در فابريکه لغت سازى پشتو متواتر لغت پشتو توليد کرد مانند کارت آراى براى حيوانات و از مغول چنگيزى تا انگريزى لغت قرض گرفت و در دهان خود انداخت در شکم بلعید.
ولى عليه گرفتن واژه هاى پارسى ناب که در ايران کشف واختراع مى شد تبليغات فاشيستى مى کرد و مى کند و فارسى زبانان را در ستان مثل خودشان حقير وفقير فرهنگى مى پنداشتند. و اما غضب واژه ديگران مانند غضب زمين ديگران کار خلاف ارزشهاى پسنديده فرهنگى ملل هاى متمدن جهانى اند . مثلا چک٬ پسته٬ مگزن٬ صفر٬ اد ميرال دريا سالار انديرا وامهاى زبان پارسى اند. ستر جنرال = ژنرال بزرگ; سترگ; گسترده گسترش در زبانهاى ايرانى زبانهاى کلان (زبانهاى "استر" "سترگ" ايرانى ) مانند کوردى٬ بلوچى پشتو و پارسى وجود دارد. "لوى" و "لويه" واژه زبان ايرانى نيست. ستر، غټ، پرتمين، همند ، پراخ ، غوره زياته چون که به کنده زبان پشتو وجود دارد و در زبان هاى جرمنى هم وجود دارد مانند "Stern" "ster" Asteroid" شهاب سنگ. "لوى" و "لويه" در زبانهاى هندواروپايى وهندوايرانى وجود ندارد . پس جستجوى و پژوهش خود را روى زبانهاى سامى (عبرى و عربى) معطوف مى نمايم. ستاره در فضاى زبانى يهودى و عبرى وجود ندارد ولى قمر و شمش و نجم چرا? پشتو ستوري = پارسى ستاره = عربى نجم عبرى هم כוכב ( نجمه) . علم نجوم = ستاره شناسى يا ستورى پوهه بزرگ به عربى عظيم و کبير زبان ییدیش (يهودى اروپايى از آلمانى ) اکثريت يهودان در آلمان بودند از اين جهت גרויס = groys گرويس تغير گروس gross بزرگ خود .

"جرگه" یک اصطلاح شناخته شده از زبان منگوليا يا مغولستان است. زبان مغولستان زبان "تورکى التايى" است که با زبانهاى آسياى ميانه تا ترکيه خويشاوند و مغولها در زمان دودمان مينگ در چين دودمان مينگ چين را شکست و هشتصد سال پيش چنگيزخان آسياى ميانه شرق ايرانزمين و سپس تيمور شش قرن پيش و بابريان چارصدسال پيش کل آسياى ميانه ايرانزمين و هند را آباد نمودند.

برخلاف "افغان" هميشه سرزمين ستان ما را ويران نمودند. چه با پيسوند زوى زى وام گرفته پشتون از زاد پارسى مانند ځلميان و زمريان وچه با طلابان و طالبان فقط مى طلب اند مانند طلبکاران
خان و لوى و جرگه را مغولها گورگانى به افغانها به ميراث دادند. "جر" و "بحث" لغتهاى فارسى نيست. واژه هاى وام اند. "جر" تورکى و "گر" گورگانى مغولى است. و "گر" در زبان مغولى (چادر گرد يا خيمه حلقوى ) معنى مى دهد: "جر" (Ger) : کسى را قهر کردن ; "جر": پاره کردن, غار کردن; جر کردن: تارهاى ابريشم و پشم و پنبه گدود شدن; گر٬ جر٬ يا ٬غر غار کوه و يا خرگاه (Lager). جرگه (Garge, Gorge) در لغت‌نامه دهخدا گرفته شده است. و تاريخ وام گيرى آن و يا لغت نامه و نام فرهنگ لغت هم ناميده شده :
چو تیغت کند کار بر جرگه تنگ
درآید بدم لابه غران پلنگ .
نورالدین ظهوری (از بهارعجم و آنندراج ).
گر آهوی چین در غزال خطاست
که در جرگه ٔ چشم جادوی اوست .
محسن تأثیر (از آنندراج ).
سرور جرگه ٔ شاهان جهان
شاه نجف صفدر معرکه ٔ شیردلان . سعید اشرف (از آنندراج ).
اگر زاغ و گر صعوه ٔ ناتوانم
همین بس که در جرگه ٔ بلبلانم .
طالب آملی (از آنندراج ).
جرگه حلقه زدن و صف کشیدن مردم و حیوانات دیگر. (برهان ). صف کشیدن انبوه مردم . (غیاث اللغات ). مطلق صف و حلقه است خواه مردمان باشد،خواه سایر حیوان از چرنده و پرنده . (از آنندراج ) (بهارعجم ). حلقه . حوزه . جرغه . پره . مجمع. جماعت . محفل .رج . سپاه . صف . قطار. فرهنگ آنندراج یکی از فرهنگ‌های زبان فارسی نوشته‌شده در سده نوزدهم میلادی و از کامل‌ترین و منظم‌ترین فرهنگ‌های زبان فارسی عصر خود است. این فرهنگ را محمد پادشاه متخلص به «شاد» فرزند غلام محیی‌الدین، میرمنشی مهاراجه میرزا آنند گجپتی راج‌منه سلطان بهادر، راجهٔ ایالت ویجی‌نگر از ایالات دکن هندوستان، بر اساس چند کتاب لغت دیگر گردآوری کرده‌است. تاثير زبان وفرهنگ مغولى درپشتو عملى مى شود ولى در بين پارسى زبانان و بويژه "بين هزاره هاى مغولى" و اوزبيکى و تيموريان وتورکان نى! شکل اولیه چادر کروى "گر" Ger "جر" Jer يا جرت Jurt (یورت ) از زمان چنگیز خان تا اکنون تغییر نکرده است. و لوى از کجاه آمده ? لوى از "لقب خان را به پشتونان تقديم نمودند و "گر" و دوى" Doi مغولى که مانند "ikh" مغولى داهيم "dahim" تورکى آمده است شکل اولیه "گر"٬ "جر" و جرت دوى، از زمان چنگیز خان تغییر نکرده است. کليه سران اقوام عشايرى و چادرنشين کوچى مغولستان جنيگيز خان را در همين گونه خيمه دايروى به عنون خان خانات هاى مغولى انتصاب نمودند. در پشتو يک سلسله قوانين ساختن لغت هاى زبانهاى هندو اروپايى و هندو ايرانى غربى و شرقى وجود دارد که براى اش تغير دال و لام گويند
د به ل
"دختر" : پارسى Dochter
"توختر" : آلمانى Tochter
"دوتر": انگليسى daughter
دختر= لور: پشتو : Lor
دوى مغلولى بزرگ به لوى پشتو نيزه شده د به و و ر به ل
* دار < > وال
* شهر دار<> ښار وال
* پاس دار <> پاس وال
*پدر <> پلار
* ده <> لس
* دست <> لاس
* درس <> لوست
* ديدن <> وګورئ
* دستيار<> مرستيال
در بين تورانى هاى هندوستان و دکن و اکنون ميان پشتونها چندين نوع سیستم جرگه سيمتى (انگليسى سران) (اجلاس سران ) و جرگه صباح نوعی اجلاس روستای قبیله ای
کتاب گرامر پشتو یوهانس آلبرشت برنهارد ''دورن'' یا بوریس آندره‌ئویچ ''دارن'' یا برنهارد ''دورن''(به آلمانی: Johannes Albrecht Bernhard Dorn) (زادهٔ 29 اپريل 1805 - 19. 5 1881 ) خاورشناس آلمانی‌تبار روسی بود.او متخصص تاریخ و زبان‌های روسیه و و ايرانى پارسى و "زبان ا فغانان" ( پشتو) بود.

او در آغاز به آموزش در دانشگاه لایپزیگ (آلمان) پرداخت و سپس به استادی زبان‌های شرقی دانشگاه خارکوف رسید. سپس استاد تاریخ و جغرافی انستیتوی زبان‌های شرقی وزارت خارجه گردید. همچنین در دانشگاه سن‌پترزبورگ به آموزش "سانسکریت" و "پشتو" پرداخت.

در 1835 به عضویت آکادمی علوم روسیه درآمد. در 1842 او به ریاست موزهٔ آسیایی برگزیده‌شد و در 1855 رئیس موزه مردم‌شناسی و نژادشناسی پطر کبیر شد.
آثار اين دانشمند و زبان شناس
1. اولين کتاب اش در رابطه گرامر زبان افغانى پشتو (سن پترزبورگ 1842)،

2. گرامر در مورد زبان افغان (سن پترزبورگ 1845)،

3. مجموعه ای از نوشته های نویسنده طراحی شده برای کمک به یادگیری زبان پشتو و يا زبان افغانان (سن پترزبورگ 1847) و تاریخچه افغان، ترجمه شده از فارسی از نعمت الله (لندن 1829-1836، 2 جلد)، و بعد از آن در تاریخ و جغرافیای تمام ایران، ترکستان و کشورهای قفقاز و پردازش گویش استانی ناشناخته از این کشورها ، نتیجه این مطالعات، جمع بندی عالی است.
4. منابع اسلامى در تاریخ مناطق ساحلی جنوب دریای خزر (سنت پترزبورگ 1850.). در این زمینه، آثار مورخ علم سید ظهيرالدين مرعشی
5. مشارکت در شناخت زبانهای ایرانی. مازندرانى، (سنت پترزبورگ 1860-66، قسمت 1 و 2).
6. ابداعات در تاریخ از کشورهای قفقاز و مردم از منابع شرق در خاطرات آکادمی سنت پترزبورگ , شامل، جلد 5-7 (1845-1848).
7. کاسپیا درباره تهاجم روس های باستانی در تبیرستان (سن پترزبورگ 1875).

8. خاطرات و بولتن آکادمی سن پترزبورگ
9. ترجمه های متفرقه متون فارسی و سایر مشارکت ها در تاریخ، جغرافیا، گنج هاى قرون وسطایی شرق میانه.

با توجه به موقعیت عالی وی، نوشته های زیر را آغاز کرد
10. موزه آسیایی آکادمی تزارى علوم (سن پترزبورگ 1846
11. کاتلوگ نسخه خطی و کایلوگرام کتابخانه سن (پترسبورگ 1852)

کتاب گرامر پشتو برنهارد ''دورن'' در سال 1842 به نشر رسيد.

کتاب گرامر پشتو يا پختو - زبان افغانان هنرى جورج راوتى 13 سال پس از برنهارد دورن چاڀ شد.

بزرگوار ناشناس کدام کتاب اساسى پشتو را در انستيتوت افغانولوژى روسيه شوروى تدريس مى شد و لوى و لويه و جرگه از کدام زبانهاى بيگانه در شکرپشتو آمده ويا به وام گرفته شده است.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است