حاکمیت استبداد!
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۶    ۱۳۹۸/۲/۱۷ کد خبر: 158576 منبع: پرینت

یادم هست، در جرگه‌ی قانون اساسی که ریاست آن را مرحوم صبغت‌الله مجددی به دوش داشت، یکی از اعضای جرگه (ملالی جویا)، به پا خاست و هرچه دلش خواست گفت و تا توانست به این و آن توهین کرد.

مرحوم مجددی که ریاست جرگه را به دوش داشت، از مؤظفان امنیتی، خواست که آن خانم را به دلیل ایجاد بی‌نظمی از محل جرگه دور سازند؛ اما کسی هیچ اقدامی نکرد! دست آخر آقای مجددی با تیپ خاصی که داشت رو به خانم کرد و گفت: خو خیر است، حال که ایطور است سرجای خود بشین و بی‌نظمی نکن...! هرچه بود غایله ختم شد و کسی از جرگه اخراج نگردید.

و اما در جرگه‌ی مشورتی صلح، با وصف آن‌که آقای غنی و پاچه‌خواران او، فراوان کوشش کردند که به جز از دعاگویان و ثناخوانان‌شان کس دیگری نتواند به جرگه راه یابد، با آن هم، وقتی صدای کوچک‌ترین انتقاد را شنیدند، با استبداد تمام که خاصه‌ی طرز تفکر آقای غنی و طرف‌داران او است، به اخراج چند عضو جرگه اعم از زن و مرد اقدام کردند و بار دیگر نشان دادند که حکومت غنی یعنی حاکمیت استبداد!

سید مسعود حسینی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حاکمیت
استبداد
نظرات بینندگان:

>>>   این کار ساخته گی خود سازندگان اویه جرگه بود که نشان دهند که لویه جرگه کاملاً مطابق دموکراسی بوده است و اعضای جرگه همه طرفدار دولت نبودند.
بعد ار ختم جرگه برای آنها تحفه نیز دادند که رول خود را خوب بازی کردند.
مثل رمضان بشر دوست که هنگامی که پارلمان وزرا را استیضأ میکند،بشر دوست بالای وزیر ها امتقاد میکند،موظفین امنیتی او را از تالار اخراج میکنند و بعداً وزرا به وکلا پول میدهند و با هم جور می آیند و وکلا برای ابقأ وزرا رای اعتماد میدهند و بعداً بشردوست را دوباره به نالار می آورند.
حالا بشر دوست وقت منحیث وکیل در پارلمان باز انتخاب شده است.
اما کمیسیون جدید انتخابات نتایج انتخابات کابل را ملغی قرار داده است و از سر انتخابات میشود.
اگر بشر دوست باز انتخاب نشد،همین جا خواهیم دید.
یک پارلمان بی بشر دوست.هیچ پارلمان نیست و مزه ندارد.

>>>   ین تاجیکِ درد دیده را ؛ دیگر نیازارید...
با وعده های نمایشی
با دروغ های شاخدار
با فریب های مداوم
با آواهای ملایم و...
نیازاریدش که دیگر طاقت و توان‌ رنج و بدبختی در او نمانده است.
بسیار غم‌ کشیده است او ...
بسیار ستم کشیده است او ...
بسیار مایوس است او ...
نکنیدش این همه خموش و پَرسوز...
رهایش کنید به حال خودش تا نفسی آرام بکشد و بداند برای چه دارد نفس میکشد .
سپس او میداند که چه کند و چه نکند ، چه به خیرش است و چه به زیانش ...
خیر تان که برایش نرسیده است ، نمیرسد و نخواهد رسید.
کم از کم ، شرِّ تان‌هم را نرسانیدش.
ادریس خراسانی

>>>   نه صلح امکان دارد و نه هم اوغان ....شدنی است و نه از تقلب، عوامفریبی، و تمامیتخواهی دست بردار است۰ یگانه راه نجات فقط تجزیه کشور بدو حصه بین اوغان ها و اتحاد قوم های غیر اوغان میباشد و بس۰ در غیر آن قوم های غیر اوغان برای همیشه در آتش جهالت اوغان خواهند سوخت۰
بگذارید این اوغان بین خودشان هرچه میخورند بخورند۰ قوم های غیر اوغان تمام مشکلات کوچک بین تان را کنار بگذارید و یکسره حساب تان را از این تمامیت خواهان متقلب انتحاری انفجاری فاشیست جدا کنید و ملک خود را و آینده فرزندان خود را بسازید۰


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است