استیلا فرهنگ غارت و کوچی گری
هزاره ها در وضعیت کنونی، هیچ سهمی در جنگ افروزی، خشونت، ترور و رهزنی ندارند و به همین علت همیشه و درهمه جای افغانستان مورد تجاوز، خشونت، ترور، اهانت و تبعیض قرار می گیرند 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۱۲    ۱۳۹۸/۲/۲۴ کد خبر: 158663 منبع: پرینت

جنگ و خشونت عینی ترین پدیده های اجتماعی در افغانستان دیروز و امروز است. بی شمار گروه ها و شبکه های جنگ جو و خون ریز در گوشه گوشه و قطعه قطعه خاک افغانستان، فعالیت و سرباز گیری می کنند.

طالبان، بقایایی‌القاعده و داعش بزرگ ترین شبکه ها و گروه های جنگ جو و خشونت گر در افغانستان هستند که شهرت بین المللی و چهره های هراسناک جهانی دارند، اما خرده گروه ها و زیر شبکه های دیگری نیز در این کشور وجود دارد که هرکدام سهمی و نقشی در جنگ، خشونت، رهزنی، تبهکاری و ترور دارند و، با گروه های ترور، جنگ جو و خشونت گر درکشور های خارج رابطه و مراوده دارند.

عجیب اما این است که همه این گروه ها، شبکه ها و باندها به یک قوم و تبار تعلق دارند و پایگاه ها و مراکز و میدان اصلی فعالیت شان در مناطق زندگی همین یک قوم قرار دارد.

اقوام دیگر در این دوره تاریخی مثل دوره های تاریخی گذشته، هیچ سهمی در این گونه فعالیت های تروریستی، جنگ افروزی و خشونت ورزی ندارند. شاید همین امر سبب شده باشد که سهم این اقوام در تصمیم گیری های سیاسی و... ناچیز و اندک باشد، و این ها همیشه تسلیم وضعیت ها، شرایط و پیش آمدهای شوند که توسط یک قوم بر این ها تحمیل می شود.

مشخصا هزاره ها در وضعیت کنونی، هیچ سهمی در جنگ افروزی، خشونت، ترور و رهزنی ندارند و به همین علت همیشه و درهمه جای افغانستان مورد تجاوز، خشونت، ترور، اهانت و تبعیض قرار می گیرند.

اقتصاد رسمی افغانستان بعد از دوره احمدشاه ابدالی، اقتصاد جنگ و غارت است و بدون جنگ و غارت و چپاول کسی و گروهی به ثروت نمی رسد. بی جهت نیست که هزاره ها چون غارت و چپاول نمی کنند فقیرترین مردم افغانستان امروز هستند. اما پشتون ها چون دست شان به غارت و چپاول دراز است هم اکنون تمام گلوگاه های اقتصادی را گرفته اند.

اقتصاد دولت، درآمد کشت و قاچاق مواد مخدر، قاچاق آثار باستانی به خارج، پول های که توسط شبکه های استخباراتی کشور ها در افغانستان مصرف می شود، تجارت اسلحه و... همه به جیب پشتو ها می رود. شاید یکی از علت های اصلی خشونت ورزی و جنگ طلبی پشتون ها ریشه در همین مناسبات اقتصادی داشته باشد.

در کنار دیگر گروه های جنگ افروز و دهشت آفرین گروهی به اسم کوچی است که این گروه از بدو پیدایشش در افغانستان جدید، ماهیت اقتصادی و غارتی داشت و هدف از کوچی گری غصب و تصاحب زمین های هزاره ها و بعضا زمین های در شمال کشور بود. کوچی گری دیگر در افغانستان سود اقتصادی به کشور ندارد و اگر ماهیت کوچی گری را غارت و غصب زمین و ملکیت های اقوام غیر پشتون نمی سازد چه می سازد؟

اگر نکته های را که دربالا به آن ها اشاره کردم بپذیریم، و اگر واقعیت افغانستان اینگونه است آیا برای هزاره ها این پرسش مطرح نمی شود که در چنین کشوری و درچنین وضعیتی، وقتی هزاره ها توان یا تصمیم جنگ و خشونت ندارند چرا باید امید به زندگی داشته باشند؟

اگر هزاره ها توان جنگ و خشونت می داشتند و اگر در هزاره جات چندین گروه و شبکه جنگی و نظامی وجود میداشت بازهم هرسال شاهد فاجعه های انسانی و کشتار مردم بی گناه در بهسود و جاهای دیگر می بودیم؟

به نظرم هزاره ها این موارد را باید جدی بگیرند و، اگر قصد ماندن و زندگی کردن در این کشور را دارند وضعیت اکنون خود و افغانستان را تغییر بدهند ورنه نابود می شوند. به نظر من هزاره ها توان تغییر وضعیت موجود را دارند.

صفرمحمد مظفری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
هزاره
خشونت
نظرات بینندگان:

>>>   مظفری شاید یاداشت مغزی تان ضعیف شده باشند حوادث سالهای 1371ددرکابل وسایر شهر ها را فراموش کره باشد جنایات که هزارها انجام دادند تاریخ بشریت ازان ننگ دارد همین اکنون درساحات مرکزی دها شجاعی وعلی پور ها مسلح اندوګوشت وپوست مردم را می خورند سال پار یادت رفته که در دشت برچی دها پوسته امنیتی وموتر دولتی را هزاره ا حریق کردند دین ومذهب خورا به عیسویها فروختند ترویج فحشا یکی از اولیتهای قوم هزاره است پشتونها به دست اوردن ازادی دا ستقلال کشور شان همیشه در خط مقدم جبهه قرار دارد این کشور به پشتون کدام امنباز نه داده است همین اکنون همه نهادهای نظامی وملکی اقوام غیری پشتون غصب کرده وهزارها مظلوم نمای میکنند مهربانی کیند از دایره تعصب وقوم ګرای بیرون شوید واقوام دیګر رابه ضید هزارها تحریک نه کنید
بی خبر

>>>   آقای بی خبر خودت که به بی خبری خود اعتراف کرده اید. مردم منطقه از علی پور و شجاعی راضی هستند این طالبان هستند که از آنان ناراضی اند. اگر مردم از علی پور حمایت نمی کردند امروز معلوم نبود بر سر علی پور چه می آمد. درست است در زمان هرج و مرج شهر کابل جنایت از سوی همه احزاب سیاسی واقع شد که کمترین آنها از سوی حزب وحدت بوده است. ولی امروز می بینیم که مناطق مردم هزاره امن ترین منطاق افغانستان است اما طالبان و داعش با همکاری دولت می خواهند این مناطق را هم نا امن کنند. از روی آوری مردم هزاره به دانش و تحصیل این نتیجه به دست می آید که مردم هزاره اصلا با نا امنی و جنگ و خونریزی میانه خوبی ندارند. نه تروریست دارد و نه متجاوز بلکه فقط از خود شان دفاع می کنند. امروز پشتونها مانند آمریکا اعتراضش بر مردم هزاره به خاطر این است که چرا آنان از خود شان دفاع می کنند و چرا آنان دست به ترور و جنایت در راستای منافع غرب و طالبان نمی زنند. از نظر پشتونها مردم هزاره محکوم به فقر، ناداری و بردگی است. امروز که مردم هزاره در راستای آبادی کشور و پیشرفت فرهنگ سالم و دانش قدم بر می دارند آنان عصبانی شده که چرا این مردم چنین هستند. گلبدین در سایت ټول افغان نوشته بود اگر وضعیت به همین منوال پیش برود پشتونها باید نوکری مردم هزاره را انجام دهند. آنان نه خود شان مرد فرهنگ و تمدن و علم هستند و نه دیگران را می گذارند که در این وادی قدم بردارند. اینکه می گویید پشتونها در آزادی کشور قدم اول را برداشته باید گفت که متأسفانه این پشتونها بوده اند که همیشه کشور را به بیگانکان فروخته و پای آنان را به کشور بازکردند. انگلیس را پشتونها وارد افغانستان کردند. امان الله خان را پشتونها از کشور بیرون کردند. شوروی را پشتونها بر افغانستان مسلط نمودند. آمریکا را امروز پشتونها به افغانستان آورده اند. داعش، وهابیت و... را پشتونها بر مردم ما مسلط کردند. و انگهی می گویید این پشتونها بوده اند که کشور را آزاد کردند از کدام آزادی سخن می گویید. در همین سالهای اخیر در مناطق مختلف افغانستان به خصوص در ولایت ارزگان و زابل سرزمینهای مردم هزاره توسط پشتونها اشغال و تصاحب شده و هیچ کسی نیست که به داد آنها برسد اگر مسئله بر عکس بود همین دولت اشرف غنی دمار از روز گار مردم هزاره در می آورد. چند سال یش وقتی مردم بهسود در برابر کشتار مردم هزار از سوی کوچی هاچند راس گوسغند کوچی ها را به گروگان گرفته بودند فریاد و چیغ اشرف غنی فضا را پر کرده بود و گفت که این وضعیت قابل تحمل نیست که مردم هزاره گوسفندان کوچی ها را گروگان بگیرند و مردم هزاره هم آنها آزاد کردند اما وقتی که پشوتنها و کوچیها مردم هزاره را گرون می گیرند و آنان را می کشند از نظر اشرف غنی و اطرافیانش اصلا مهم نیست. عقیده پشتونها و اشرف غنی دقیقا مانند عقیده یهودیهااست که سایر مردم را پست تر و بی ارزش تر از ....و حتی ....می دانند. ارزش مردم هزاره در دیدگاه پشتونیزم کمتر از گوسفندان کوچی است.

>>>   هرکس به نوبه خود تاکه وسع اش رسیده جنایت کرده لطفا ازاین وآن دفاع نکنید مردم شاهد عینی استند

>>>   این .....عقب مانده اند! تغیر را خوش ندارد! بلکه در مقابل قوم با فرهنګ تاجیک بحای نماز رقص، بجای زبان تاجیکی روسی را، بعوض اسلام سوسیلیزم، عوض نامهای اسلامی در نامهای خود کلمه تواریش تاجیکویچ و تاجیکوف اختیار کرد! اما در مقابل قوم بی فرهنگ پشتون همان طور سنګک شده وزور کسی هم سرش نمی رسد! اګر کسی میتواند کدام قصیده را بر ایم رمدم بخواند بد نیست!
تاریخنگار مردم صاحب تاریخ بدون ت


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است