با دوستی در باره‌ی انتخابات امروز مجلس نمایندگان صحبت می‌کردیم. گفت: آقای رحمانی که فعلاً رئیس مجلس شده، اگرچه یک تجارت‌پیشه است ولی به مسایل علمی و اکادمیک علاقه‌ی زیاد دارد و در این راستا تا کنون کارهای قابل توجهی را انجام داده، گفت: یک‌بار که قرار بود دانشگاه البیرونی را به دلیل نبود بودجه، منحل یا به دانشگاه دیگری مدغم کنند، این آدم دو میلیون دالر کمک کرد تا آن دانشگاه از حالت انفعال به حالت فعال بازگشت و اکنون به عنوان یکی از بهترین دانشگاه‌ها در سطح کشور شناخته می‌شود.

او همچنان گفت یک‌بار تعدادی از استادان دانشگاه پروان به دیدن آقای رحمانی رفتند و از او خواستند که در قسمت تهیه‌ی سیم‌ خاردار به دانشگاه کمک کند تا امنیت آن مطمئن‌تر گردد. رحمانی به استادان گفت: چون انجنیران من در ساحه مصروف هستند و اگر به آنان صبر کنیم ممکن است وقت زیاد گرفته شود، خودتان یک برآورد کنید و بگویید که من پول آن را بپردازم و کار زودتر انجام شود. مبلغ ۶۰۰۰ دالر برآورد سیم خاردار گردید و به آقای رحمانی پیش‌کش، او ۱۰۰۰۰ دالر داد، گفتند: چرا؟ گفت: من می‌دانم که یک مبلغی از چنین پروژه‌ها زده می‌شود؛ بنا بر این چهارهزار بیش‌تر دادم تا کار درست انجام شود!

دوستم هی داشت همچنان می‌گفت... که یادم آمد از سال قبل که دقیقاً در یکی از همین روزهای ماه مبارک رمضان، همراه چند تن از استادان دانشگاه به دیدن یکی از وکیلان پرپول هرات رفتیم و از او درخواست کردیم که به یک بخش غیر رسمی دانشگاه کمک کند تا فعال گردد. لیست خواست. همان‌جا استادان لیست را ترتیب کردند و به وی سپردند. دقیق یادم نیست چقدر شد؛ ولی مطمئن هستم که از دو سه لک روپیه بیش‌تر نبود. به قول هراتی‌ها رفت که تا روز امروز آن بخش را فعال کند!

یکبار دیگر هم یکی از نمایندگان غول‌پیکر را به دیپارتمنت دعوت کردیم. در آن زمان وضع دیپارتمنت از نظر میز و چوکی و بعضی امکانات دیگر، واقعاً رقت‌بار بود. گفتیم از نزدیک ببیند و بعضی کمک‌های به اصطلاح اخلاقی انجام دهد. قبول کرد و لیست خواست. لیست آماده نبود. بعداً که آماده شد، من خودم لیست را به در خانه‌اش بردم. چیزی در حد صد تا صد و پنجاه هزار روپیه بیش‌تر نبود. این یکی هم با همه طول و عرضش، باز به قول هراتی‌ها رفت که تا روز امروز به دیپارتمنت کمک کند! چند بار هم از مسؤول دفترش که دوست نزدیک من است و یک زمانی دانشجوی من نیز بود، جویا شدم. هربار به بهانه‌یی به قول مردم سر ما را شیره مالید!

در واقع دیگران که ادعای ریاست دارند و آن را تصاحب هم می‌کنند، راه‌های رسیدن بدان را هم خوب بلد هستند. یا به عبارتی همان جایگاه بزرگی خود را حفظ می‌کنند. یکی از این دو نماینده‌یی که من گفتم در ابتدا باز به قول هراتی‌ها: حبه نداشت که به دبه بزند. پول فراوانی را از راه‌های مشروع یا غیر مشروع به دست آورد و به یکی از غول‌های اقتصادی هرات تبدیل شد؛ ولی حاضر نشد برای یک کار جزئی در محیط علمی دو سه لک روپیه بپردازد و انگار نه انگار که به احترام هفت هشت تا از استادان دانشگاه، باید چنین کار جزئی را انجام می‌داد. هر چند آن دیگری را می‌گویند که از پدر پدر تجارت‌پیشه بوده، اما در دوران نمایندگی بی‌گمان استفاده‌های زیادی به نفع خود انجام داد و به احترام ده دوازده استاد دانشگاه که او را دعوت کردند، خم به ابرو نیاورد! و آن وکیل مسخره‌ی دیگر که یک کوچه را سمنت کرده، به ده رقم، طول و عرض کوچه را متر و ابعاد آن را درج سنگ کرده و دست آخر عکس خود را که دو برابر عرض کوچه هست، مانند سنگ قبر بر دیوار کنار کوچه نصب کرده است! کمی خجالت هم برای آدمی‌زاد خوب است به خدا! بیش‌تر ننویسم بهتر است!

سید مسعود حسینی

>>>   وکیل های بیچاره اول کدام کار را برای رعیت خود انجام دهند 85مترپل بسازد یا لابراتوار ؟

>>>   اگر این وکیل ....و پول دوست .این کمک را به جوانان دانشگاه وبراي سطح شکوفایی نسل های بعدی.دانشگاه انجام میداد بخدا خداوند متعال10 برابر اش را برای آن وکیل بیشرف پس میداد.درتاریخ های گذشته سال ها قبل اشخاص های بانفوذ و مردم دوست دست خیر داشتند چنین کار های خدا پسندانه را برای مکاتب و مساجد وبراي پیش رفت علم ودانش فرزندان افغانستان.همیشه این کمک ها را میکردند.و هنوز هم نام شان دربعضی جای ها به نيکويي یاد می شود و همیشه هم در سرمایه شان پیش رفت های قابل ملاحظه بوده ومتاسفانه درهمان زمان ها اشخاص بی اراده وکنيسک.گشنه گداي.وجود داشت که از چنین موارد فرار می کردند.و بعدها به عواقب دلخراش روبرو شدن .زورگیر ها و اشرار ها زندگی شان را غارت نمودند وبه کلی چور چپاول نمودند که امروزه در بدترین شرایط زندگی میکنند.به نظر من اگراین آدمهای پول دوست وخسيس.درآن روز ها دست خیر میداشتن مثلی دیگر اشخاص به مکاتب و بچه های مکتبی ها کمک می کردند امروز زندگیشان 10 برابر میشد وخير برکت هم نصیب شان می‌گردید.سعی کنید همیشه دست خیر داشته باشید

>>>   ایا این رحمانی قرارداد چاپ دالر را همرایی امریکا کرده است که در هر سخن از میلیون دالر حرف زده می‌شود ایا یک نفر راه حلال می‌تواند در ظرف چند سال میلیونر شود. حتا اگر تجارت کانتنری طلا را داشته باشد

>>>   "من افغان نیستم" !
حامیان کمال ناصر؛ دیروز وعده داده بودند که از زور نرم کار میگیرند۰ حالا این خانمهای پشتون بحیث زور نرم به میدان آمده اند۰ این زور؛ خیلی خطرناک است۰ در برابر این زور؛ باید غیر افغانها فکر بکنند۰ استفاده از زن در فرهنگ افغانی از قدیمها وجود داشته است۰ شاه امان الله برای کسب رضایت پادشاهان غرب؛ از همسرش استفاده کرده است؛ داکتر نجیب؛ از زعمای افغان؛ از وجود همسرش میرمن فتانه برای کسب اعتماد مشاوران روس؛ استفاده کرده است و او را مجبور به نسلگیری کرده است۰ طالبان؛ با استفاده از لباس زنانه؛ مردم عادی را کشته اند و حالا در مجلس پارلمان؛ کمال ناصر؛ این زنان افغان را به میدان آورده است

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است