گفتگوها با طالبان صلح می آورد یا بی نظمی؟
راه اندازی مذاکرات و امضای موافقتنامه ها، پایان صلح آمیز جنگها و منازعات را، تضمین نمی کند، تنها آغاز یک فرآیند مغلق و چالش برانگیز خواهد بود 
تاریخ انتشار:   ۰۶:۱۱    ۱۳۹۸/۳/۶ کد خبر: 158845 منبع: پرینت

برای اولین بار در هیجده سال، حکومت آمریکا درمورد خروج نیروهای خود از افغانستان جدی به نظر رسیده و خواهان پایان دادن به طولانی ترین جنگ در تاریخ آنکشور است.
از ماه اکتوبر تا کنون، مقامات آمریکایی و نمایندگان طالبان پنج دور مذاکرت مستقیم را انجام داده و در حال رفتن به دورِ ششم میباشند؛ مذاکراتی که با هدف خروج ایمن نیروهای آمریکایی از افغانستان در برابر دادن تضمیناتی مبنی بر اینکه خاک افغانستان از سوی جنگجویان خارجی مورد استفاده قرار نگرفته و این کشور جامعۀ جهانی را با هیچگونه تهدیدات امنیتی مواجه نخواهد کرد، راه اندازی میشود.

یک ایتلاف نظامی برهبری آمریکا حکومت طالبان را در سال 2001 بخاطر پناه دادن به القاعده برانداخت، چنانچه آمریکا سازمان القاعده را مسئول انجامِ حملات (9/11) در نیویورک و واشنگتن معرفی کرده و به افغانستان حمله نمود.
اجماعی که به ندرت تا کنون در داخل و خارج افغانستان در راستای پایان دادن به جنگ و کشمکش در منطقه بوجود آمده است، به معنای آنست که طرفهای ذینفع در منازعۀ افغانستان برای دست یابی به صلح بسیار زیاد، نزدیک شده اند.
اما گفتگوها میان آمریکا و طالبان در دوحه پایتخت قطر، تنها اولین مرحلۀ یک فرآیند مغلق بوده، پیامدها و نتائج قابل اطمینانی را به همراه نداشته است – طوریکه تا هنوز موانع و چالشهای زیادی به قوت خود باقیمانده اند که بایست از میان برداشته شوند.

آیا نیازی به برقراری یک آتش بش وجود دارد؟
جنگ های شدیدی تا هنوز در گوشه و کنار کشور جریان دارند. درحالیکه طالبان مذاکره میکنند، آنها از سال 2001 تا کنون، اراضی و مناطق بیشتری را تحت کنترول و نفوذ خود دارند. با توجه به بن بست جاری در روند مبارزه با شورشیان، رئیس جمهوری آمریکا دونالد ترامپ علاقمند پایان دادن به جنگی است که براساس اظهارات مقامات آمریکایی، سالانه 45 بلیون دالر برای امریکایی ها مصرف و هزینه دارد. گفته های اخیر آقای ترامپ مبنی بر خروج اکثر یا تمامی چهارده هزار نیروی آمریکایی از افغانستان در آینده نزدیک، همگان به ویژه طالبان را غافلگیر کرد. همچنان در حدود یکهزار سرباز انگلیسی نیز در چهارچوب ماموریت ناتو برای آموزش و کمک به نیروهای امنیتی افغانستان در این کشور حضور دارند.
از سوی دیگر، حتی اگر آمریکا و طالبان مسایل بزرگ مورد اختلاف خویش را حل و فصل کنند، افغانها نیز د ر میان خود باید یک رشته نابسامانیها و موضوعات اساسی را بر طرف نمایند؛ چنانچه برقراری یک آتش بس و انجام گفتگو ومذاکره میان طالبان وحکومت و مهمتر از همه تشکیل یک دولت و نظام سیاسی جدید ازجمله موضوعات یادشده خواهد بود. برقراری آتش بس بطور مطلوب میتواند قبل از راه اندازی انتخابات تازه در اواخر سال جاری صورت گیرد، انتخاباتی که مشارکت طالبان در آن، خیلی ها غیر محتمل به نظر میرسد.
بدون یک آتش بس دائمی و یا حتی موقت، بیم آن میرود که بی نظمی های انتخاباتی و کشمکشهای درازمدت سیاسی در رابطه با نتائج انتخابات، فرآیند صلح را تخریب نموده و بی ثباتی و مشکلات سیاسی را در افغانستان افزایش دهد.

آیا میتوان قدرت را در افغانستان تقسیم نمود؟
گزینه ها و سناریوهای زیادی در زمینه وجود دارند:
اولتر از همه، تمام بازیگران اصلی در مساله افغانستان باید تصمیم بگیرند که آیا انتخابات ریاست جمهوری که تا اواخر سپتامبر به تأخیر انداخته شده است، طبق برنامۀ قبلی به مرحلۀ اجرا گذاشته میشود یا نه؟ اگر این انتخابات برگزار شود، یک دولت جدید میتواند پیرامون شرایط برقراری صلح با طالبان وارد مذاکره شود؛ مگر اینکه یک چنین توافقی قبل از برگزاری انتخابات، بدست آمده باشد. اما این انتخابات میتواند بیشتر با تأخیر مواجه شده و یا اینکه به حالت تعلیق در آورده شود- و دورۀ کاری دولت فعلی تمدید گردد تا اینکه روی یک میکانیزم قابل قبول برای تمام گروه ها به شمول طالبان، در جهت تأسیس یک دولت جدید توافقی همه جانبه حاصل شود.

آیا طالبان به دولت می پیوندند؟
ایجاد یک حکومت بی طرف یا دولت ائتلافی که در ساختار آن طالبان نیز شامل باشند، یکی از گزینه های دیگر مورد نظر در این سناریو است. در همین راستا، میتوان Grand Assembly یا لویه جرگه ای را برای تشکیل یک حکومت موقت راه اندازی کرد تا پس از خروج نیروهای آمریکایی وادغام طالبان در جامعۀ افغانستان، حکومت موقت یادشده انتخابات سرتاسری را در کشور برگزار نماید.
راه اندازی یک کنفرانس بین المللی همانند کنفرانس سال 2001 در بُنِ آلمان، پیشنهاد دیگری است که برای ترسیم آیندۀ سیاسی افغانستان، میتوان روی آن بحث و تبادل نظر نمود. این فرآیند، شامل جناحهای افغانی، قدرت های بزرگ وکشورهای همسایه – همراه با مشارکت طالبان خواهد بود؛ چنانکه چندین نفر از رهبران طالبان برای من (نویسندۀ مقاله) گفته اند که برای پیوستن به جریان اصلی جامعۀ افغانستان و مشارکت در انتخابات، آنها به زمان نیاز دارند.

آیا دشمنان پیشین میتوانند با هم مشترکاً کار کنند؟
جنگهایی که صدها و هزارها نفر را از میان طرفهای درگیر، به شمول نیروهای دولتی، شورشیان و مردمان مُلکی بکام مرگ کشانیده است، همیشه پیامدهای منفی و مسائل دشواری را بدنبال خواهد داشت که بایست برای آن راه حل های قابل قبولی را جستجو کرد. به عنوان مثال، طالبان قانون اساسی کنونی راقبول نداشته وحکومت افغانستان را " یک رژیم دست نشانده و تحمیلی از جانبه آمریکا" می پندارند. تا کنون، حکومت تحت رهبری رییس جمهور اشرف غنی در کابل، در هیچگونه مذاکرات مستقیم با شورشیانی که این حکومت را برسمیت نمی شناسند، دخیل نبوده است. تعدادی از افغانها هراس دارند که تقسیم قدرت با طالبان، امکان دارد منجر به بازگشت تفسیر و برداشتهای مُبهم از مفهوم عدالت اسلامی ومخالف با انجامِ اصلاحات، در میان گروه های شورشی متذکره شود. آنها بیشتر نگران این مسئله اند که آزادیهای متعددی، بویژه مسائل مربوط به حقوق زنان پس از مشارکت طالبان در قدرت رنگ باخته و ازمیان برداشته شود، چنانکه در هنگام تسلط طالبان در افغانستان در سال 1990، ازمشارکت زنان در فعالیتهای روزمرۀ زندگی ممانعت بعمل آمده و عقوبتهای در نظر گرفته شده برای بانوان شامل سنگسار و قطع اجزای بدن میگردید.

اگر مذاکرات منجربه صلح نشود، چه خواهد شد؟
از زمان تجاوز اتحاد شوروی در افغانستان در سال 1979، فهرستِ بلند بالائی از توافقات انجام ناشده و تلاشهای ناکام در جهت پایان دادن به جنگ در اینکشور، وجود داشته است.
سناریوهای متعددی از گذشته، یکبار دیگر میتواند پا به عرصۀ وجود بگذارند:
خروج آمریکا همراه با یک توافق صلح و یا بدون آن از افغانستان، امکان دارد منجر به سقوط ناگهانی حکومت در کابل نشود.
جنگ میتواند ادامه یابد و بقای حکومت به احتمال زیاد در گِرَوِ کمکهای مالی و نظامی متحدین خارجی، به خصوص کمکهای ایالات متحده و میزان تعهد و وحدت نخبگان سیاسی در کشور باقی بماند.
هنگامیکه نیروهای مسلح اتحاد شوروی سابق از افغانستان در سال 1989 خارج شدند، حکومت تحت حمایت مسکو در کابل، برای سه سال دیگر دوام آورد. اما سقوط این رژیم در 1992 منجر به جنگ های خونین داخلی میان احزاب و گروهای های مختلف افغانی شد که مورد حمایت برخی از قدرت های منطقه ای قرارداشتند.
اگر مسایل مورد اختلاف، با احتیاط و بصورت درست مدیریت نشوند، خطر وقوع مجدد دو سناریوی زیرین وجود دارد:
حرکت طالبان که از هرج ومرج ناشی از جنگ های داخلی پا به عرصۀ وجود گذاشت، در 1996 کابل را تصرف نموده و بر بسیاری از مناطق افغانستان حکمروائی کرد تا اینکه ائتلاف جهانی برهبری آمریکا در سال 2001، حکومت طالبان را از اریکۀ قدرت پایین کشید.
اگر هیچگونه توافقی در مذاکرات صلح حاصل نشود، یا اینکه توافقات حاصل شده عملی نگردیده و با شکست مواجه شوند، امکان آن وجود دارد تا طالبان یکبار دیگر برای تصرف کشور، سعی و تلاش نمایند.

هرج ومرج وبی نظمی چگونه خواهد بود؟
تلاشهای جاری صلح میتواند زمینه مشارکت طالبان در یک ساختار سیاسی جدید را فراهم نماید. این به معنای پایان جنگ وتشکیل یک حکومت فراگیر بوده که به مثابۀ یک موقعیت بُرد-بُرد برای افغانها، آمریکائیها و بازیگران منطقه یی باشد. اما هر سناریوی دیگر در همین رابطه میتواند، مهیب و خطرناک ثابت شود که درنتیجه احتمال تشدید جنگ، منازعه و بی ثباتی در کشوری افزایش خواهد یافت که در یک منطقۀ استراتژیک میان کُتله ای از قدرت های بزرگی به شمول چین، روسیه، هند، ایران، و پاکستان واقع گردیده است.
دور دیگری از بی نظمی وآشفتگی میتواند منجر به ظهور گروه های خشن وتندروافراطی شود که درنتیجه افغانها و جامعه جهانی دریک خلاء امنیتی قرار گرفته و بسترمناسبی برای رُشد گروه های شورشی و جنگ طلب مانند القاعده و داعش فراهم گردد که پیامدهای ناشی از آن، گسترش تولید مواد مخدر و افزایش مهاجرتها و مواجه ساختن افغانستان، کشورهای منطقه و جامعۀ جهانی با چالش های جدی خواهد بود.

چگونه میتوان جلو این مشکلات را گرفت؟
تاریخ نشان داده است که راه اندازی مذاکرات و امضای موافقتنامه ها، پایان صلح آمیز جنگها و منازعات را، تضمین نمی کند. گامهای فوق الذکر، تنها آغاز یک فرآیند مغلق و چالش برانگیز خواهد بود، جامۀ عمل پوشانیدن به آنچه در روی کاغذ نگاشته میشود، بیش از هرچیز دیگر حایز اهمیت است. بزرگترین چالش برای افغانستان، ایجاد یک میکانیزم اجرایی قابل قبول در هر سناریوی بعد از امضای توافق صلح، خواهد بود.
باتوجه به تاریخ کشمکش و منازعه در کشور، اگر پروسه صلح توسط یک یا چند بازیگر محلی یا خارجی در جهت نادرست سوق داده شود، فرصتهای موجود میتوانند به آسانی از دست رفته و ضایع شوند. بنابراین، نیاز به یک چهارچوبی خواهد بود که طی آن بازیگران منطقه یی و بین المللی تلاشهای خود را در راستای صلح همآهنگ نموده و از تخریب این پروسه، توسط بدخواهان و مخربین، جلوگیری بعمل آورند، چنانکه فرصت و شانس اندکی در جهت پایان دادن به چهار دهه جنگ ودرگیری، وجود دارد که در رابطه با آن بایست با کمال احتیاط رفتار کرد، ورنه خطرات وپیامدهای ناشی از آن، گریبانگیر همگان خواهد شد.

چه کسانی از طالبان نمایندگی میکنند؟
هیات طالبان متشکل از " پنج زندانی گوانتانامو" میباشد که ازمقامات بلندپایه طالبان بوده و پس از سقوط این رژیم توسط آمریکائیان دستگیر گردیده و به مدت تقریبا 13 سال در بازداشتگاه گوانتانامو زندانی بوده اند؛ و در یک مبادلۀ زندانیان که در سال 2014 صورت گرفت وطی آن "بو برگدال Bowe Bergdahl" سرباز دستگیر شدۀ آمریکایی با چند اسیر طالبان مبادله گردید. افراد متذکره که از مقامات بلند پایۀ گروه طالبان بودند، سپس از زندان گوانتانامو به قطر فرستاده شدند.

فهرست اسامی افراد یادشده قرار ذیل است:
محمد فضل معاون وزارت دفاع طالبان در جریان حملۀ نظامی آمریکا به افغانستان در سال 2001
محمد نبی عمری گفته میشود که با شبکۀ شورشی حقانی، ارتباط نزدیک داشته است
ملا نورالله نوری یک فرمانده عالیرتبۀ طالبان که به حیث والی دریکی از ولایتها نیز ایفای وظیفه کرده است
خیرالله خیرخواه آقای خیرخواه، در سِمت های وزیر امورداخلۀ طالبان و والی هرات که سومین شهر بزرگ افغانستان است، کار و فعالیت نموده است.
عبدالحق واثق معاون دستگاه استخباراتی طالبان

رهبری هیات طالبان در مذاکرات صلح را شیر محمد اِستانکزی به عهده دارد. آقای اِستانکزی یک مقام بلند پایۀ طالبان است که تا چند وقت پیش به عنوان رئیس دفتر طالبان در قطر ایفای وظیفه میکرد. طی مصاحبه ای با " بی بی سی" در فبروری گذشته ، او گفته بود تا زمانیکه تمام قوای خارجی از افغانستان بیرون نشوند، در رابطه با برقراری آتش بس، هیچگونه توافقی بدست نخواهد آمد.
همچنان در گفتگوهای قطر، ملا عبدالغنی برادر، معاون حرکت طالبان و یکی از بنیانگذاران این گروه حضور خواهد داشت. موصوف، تقریباً نُه سال را در یکی از زندانهای پاکستان سپری نموده و در ماه اکتوبر گذشته از حبس رها گردید.
درهمین حال، نمایندۀ ویژه آمریکا در روند آشتی ملی افغانستان آقای زلمی خلیلزاد، قبل از آغاز دور تازۀ مذاکرات صلح در قطر، مشغول دید و بازدید و انجام مشورت با طرفهای ذینفع در منطقه میباشد. آقای خلیلزاد طی اظهاراتی درماهِ ژانویۀ گذشته گفت که " پیشرفت های قابل ملاحظه ای" در جریان گفتگوها و مذاکرات قبلی حاصل شده است.

نویسنده: محمد داود اعظمی
مترجم: شفیق احمد ستاک
لینک مقاله بزبان انگلیسی که در وبسایت BBC انتشار یافته است: https://www.bbc.com/news/world-asia-


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مذاکره
طالبان
نظرات بینندگان:

>>>   خوشبختانه تحولات سیاسی و دموکراسى نوین که درنتیجه کومک جامعه جهانی درافغانستان بوجود آمده است رشد ،ترقی ،پیشرفت تعليم وتربيه ذکور واناث وآزادى بيان ومطبوعات وشراکت احزاب سیاسی قدیم وجدید درساختار نظام پیشرفته ووسیع البنیاد وقانون آساسی موجوده افغانستان صوت گرفته اند وانشالله به همین منوال افغانستان به طرف آزادی های مدنی بیشتر دردولت فعلی ودولت های آینده به پیش میروندوتمامی اقوام برابر ومتحد افغانستان ازصلح عادلانه وآشتی ملی درافغانستان قلبا حمایت مینمایند.اما متاسفانه یک عده تحلیل گران ساده لوح، افکار مردم جامعه را با تحلیل و تجزیه ای ماجراجويانه وپروپاگند های خطرناک شان مشوش ومکدرمیسازند واین تحولات مثبت ومهم را تجاوز میدانند درحالیکه تجاوز قوای شوروی سابق به قومانده مستقیم برژنف ملعون وفاشيسټ با تحولات سال های آخر کومک جامعه جهانی وقوای ناتو صورت گرفته کاملا تفاوت دارند.دولت وقت شوروی فقط احزاب خلق وپرچم را به حیث احزاب رهبری کننده سیاسی افغانستان به رسمیت میشناختند وباقی احزاب وگروه های سیاسی در افغانستان هیچ نقش نداشتند واعضا وطرفداران احزاب دیگر اندیشان دست گیر وسر به نیست گردیدند که لیست پنج هزارنفری شهدای مظلوم زمان حکومت جنایتکار خلق وپرچم آخیرا افشا شده اند روح همه شان باشند.فعلا بیشتر از پنجاه حزب سابق وجدید باهرافکار سیاسی درحکومت فعلی افغانستان به رسمیت شناخته شده اندوثبت وراجستر گردیده اند ودر سرنوشت سیاسی افغانستان نقش مستقیم وموثردارند. صلح عادلانه ای دایمی وآشتی ملی خواست وآرزوهای دیرینه ای مردم مومن وزجر کشیده افغانستان بوده وهستند خداوند متعال درقرآن کریم فرموده الصلح خیر یعنی صلح عمل خیر ونیکو است واضح است که سرانجام هرجنگ داخلی وخارجی با صلح خاتمه میباید .متاسفانه جنگ وخانه جنگی برای گرفتن قدرت سیاسی گروه های مختلف واحزاب سياسى درمدت چهل سال است افغانستان رابه ویرانه وقتلگاه انسان ها تبدیل کرده اند وهزاران عالم دینی، استادان پوهنتون ودانشگاه ها ،محصلین ،معلمین، متعلمين,کسبه کاران،تجاران، دهاقین ،زمین داران وافراد عادی رابه اشکال مختلف تحت نام های مختلف به کشتارگاه ها فرستاده اند ،زیر بنای اقتصادی ،روابط اجتماعی وتعلیمی ونیروهای امنیتی اردو وپولیس افغانستان درطول سال های جنگ داخلی به شدت صدمه دیده ونابود گرديده اند.بدتر ازهمه خصومت های قومی ،مذهبی، منطقوی وزبانی درین مدت به اثر تبلیغات شوم بیگانگان به اوج خودرسیده اند دراثر جنگ های خانمانسوز داخلی وشکستن مرزها وسرحدات افغانستان افراد غیر مسئول وبیگانه تحت نام ها وشعارهای مختلف وفریبنده داخل افغانستان گردیدند وباتبلیغات زهرآگین و ماجراجویانه شان به وحدت ملی وهمزیستی مسالمت آمیز طولانی المدت جامعه افغانستان به شدت آسیب رسانیده اند.انواع عوامل ماجرا جویی ونفاق افگنی ,جامعه عقب مانده افغانستان را بازهم سال های سال به طرف عقب ونابودی کشانیدند. الحمدالله درچند سال آخر که با کومک جامعه جهانی زمینه رشد وترقی ،تعلیم وتربیه ذکور واناث ،آزادی بیان وجراید وآزادی مطبوعات درافغانستان مساعد گردیده اند وبرای مردم زجر کشیده افغانستان امید واری های زندگی بهتر ،سعادتمند وآرام ترپیدا شده اند.اما بدبختانه بازهم یک عده گروپ های مسلح که تاحال افکار ماجرا جویی وتسلط گرایی خطرناک درذهن رهبران شان هستند به جنگ داخلی وآدم کشی درافغانستان ادامه میدهند وباعث تشویش ملت مومن وزجر کشیده افغانستان گردیده اند این گروپ های ماجراجو راه های عبور ومرور مسافرین را درنقاط مختلف افغانستان میگیرند مسافرین بی دفاع را به شکلی از اشکال اذیت وآزار میدهند ودربعضی حالات مسافرین عم ازذکور واناث را می ربایند وبه قتل میرسانند وهم تحت نام های مختلف پول ازمسافرین بى دفاع میگیرند ووحدت ملى جامعه را ضعيف تر ونابود ميسازند.این ماجراجویان ودشمنان صلح وامنیت بدانند که تاریخ به عقب برنمیگردد و انشاالله ایام صلح عادلانه وامنیت سرتا سری درافغانستان جنگ زده وویران شده حتما آمدنى است واین اعمال شوم وماجراجویی خایینانه منافقین ظالم به عنوان لکه ننگین شان ثبت تاریخ آینده افغانستان خواهد شد.ازچند مدت به این طرف فعالیت ها وجلسات صلح ازطرف جامعه بین المللی ،کشورهای همسایه وکشورهای دور ونزدیک موثر واحزاب سیاسی افغانستان واشخاص دینی،ملی و وطندوست و جامعه مدنی افغانستان عم ازذکور واناث درداخل وخارج ادامه دارند و به یاری خداوند متعال به طرف موفقیت وصلح عادلانه دایمی دردولت فعلی ودولت های آینده به پیش میروند ودر ضمن وظيفه شرعى وحب الوطنى اقشار مختلف ملت مومن افغانستان هستند که درپروسه وتشویق عملی صلح عادلانه آشتی ملی وتحقق دیموکراسی درافغانستان به هر شکلی سهم بیگیرند ونگذارند که ماجراجویان وعقب گرایان فاسد وجاهل درداخل وخارج افغانستان باعث نفاق افگنی وبدبختی بیشتر مردم زجرکشيده وافغانستان ویران شده گردند.به یاری خدای بزرگ به پیش به سوی صلح عادلانه دایمی ،رشد ،ترقی، وآشتی ملی وهمزیستی مسالمت آمیز تمامى اقوام برابر افغانستان، محو ونابودباد گروه های ماجراجو ،نفاق افگن ،عظمت طلبان جاهل ودشمنان صلح، ترقی وآشتی ملی درافغانستان.
ومن الله التوفیق.
انجنیرعبدالرشید ناصری ازآسترالیا

>>>   حزب دیموکراتیک خلق افغانستان نکشت شما هابودید که مردم بیچاره رابنام دین کشتید
بااحترام غفوری

>>>   صلح برای جامعه ضعیف افغانستان بسیار ضروری است و به هر قیمتی هم که تمام میشود باید بطرف صلح برویم چون کشورهای منطقه و خصوصاً دو همسایه ما است که بی نظمی و سنگ اندازی در مقابل صلح ایجاد میکنند وگرنه هر افغان بشمول طالبان شدیداً طرفدار صلح هستند ولی تا حد زیادی گرفتار طرحهای استخباراتی شده اند و هر افغان باید آماده قربانی کم یا زیاد شود و ذره ای به رقابتهای جهانی اجازه تحریک و اختشاش به مقابل صلح را ندهد.
خطیبی _ هرات


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است