خواسته های پاکستان از زبان حمدالله محب
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۱    ۱۳۹۸/۳/۲۰ کد خبر: 159034 منبع: پرینت

مهمترین اظهارات حمدالله محب در گفتگوی دیشب با تلویزیون طلوع، انگشت گذاشتن به رفع نگرانی پاکستان بود. او گفت که پاکستان از طالبان حمایت می‌کند و بدون پرداختن به نگرانی‌ها و خواسته‌های پاکستان امکان توافق و صلح با گروه طالبان ناممکن است.

دو نکته در ابراز نظر محب قابل توجه و بحث است:
1 – نگرانی و خواسته های پاکستان که مشاور امنیت ملی از آن سخن می گوید چیست؟
از لحن بیان حمدالله محب آشکار است که او و رییس اش در ارگ نگرانی و خواسته های پاکستان را می دانند و مسلماٌ پاکستانی ها نگرانی و خواست های خود را به آن ها گفته اند. اما چرا رییس جمهور غنی و مشاورش این نگرانی و خواست های پاکستان را با شریکان حکومتش، با شورای ملی، با جامعۀ مدنی، با رهبران و گروه های سیاسی و در کل با مردم افغانستان مطرح نکرده و از آن ها مشورت نخواسته است؟

2 – در حالی که حمدالله محب بدون راه حل نگرانی و خواست های پاکستان، صلح و مذاکرات صلح با طالبان را نا محتمل و غیر عملی تلقی می کند، آیا اشرف غنی و نزدیک ترین تیم درون ارگ به نگرانی ها و خواست های پاکستان رسیدگی کرده اند و به توافقاتی در این مورد دست یافته اند؟

سفر نزدیک غنی به اسلام آباد و رهایی 878 زندانی طالبان در آستانۀ این سفر نشانه هایی از چنین توافق تلقی و ارزیابی می شود. در حالی که پس از اعلان رهایی این زندانی ها توسط رییس جمهور غنی برخی از حامیان و شایقان تیم انتخاباتی او یعنی تیم دولت ساز نوشتند که به رییس جمهور تهمت نزیند که این زندانی ها، زندانی های طالبان نیستند، اما حالا آشکار شده است که این ها همه زندانی طالبان اند. رهایی آن ها باید در یک بده و بستان میان غنی و اسلام آباد بدست آمده باشد که مشاور امنیت ملی حکومت غنی به آن اشاره کرد. اما این بده بستان چه خواهد بود و تا چه حدی بر جنگ و صلح افغانستان تاثیر وارد خواهد کرد؟

محمد اکرام اندیشمند


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حمدالله محب
پاکستان
نظرات بینندگان:

>>>   غنی ضرورت پله این ندارد که تمام خواسته ها و کار های سیاسی را که در آن تمامیت ارضی و امنیت مملک ومنافع ملی نهفته باشد با هر کودن و بی سواد و خود فروش شریک سازد فعلا در افغانستان در صد هشتاد آن جاسوس و خاین هستند چطور می‌توان سرنوشت یک ملت و یک مملکت را همرای خاین و جاسوس شریک ساخت زیاتر این معلوم الحال از دیمکراسی بدنام و آزادی بیان استفاده نموده و علنی صدا دارند که ما افغان نیستیم و از افغانستان نیستیم پس چطور و به کدام دلیل حکومت تصامیم و ارزیابی های دولت را به این نوع خاینین و جواسیس شریک نماید وشما نیز مانند یک طفلی که عقل سلیم نداشته باشد بلبل وار نقد خوانی کرده اید

>>>   قبول کنیم یا نکنیم از زمانیکه که امریکایی ها پای خودرا به افغانستان گذاشته اند تا هنوز هیچ زمامدار حکومت را امریکایی ها بدون موافقه پاکستانی ها مقرر ننموده است بخصوص دو ریس جمهور دست نشانده مان را در این روزها سفر غنی به پاکستان روی زبانهاست قبلآ غنی به سعودی نیز سفر نمود بعدآ امر الله صالح در تویت نوشت که غنی هنوز هم با تعصب و قوم گرایی آلوده است زیرا در عربستان واضع از اعراب خواست تا نگذارند قدرت به دست نوکران ایران بیفتد یعنی غنی فاشیست و ناموس فروش اقوام دیگر را مانند خود و اجداد خود غلام تصور کرده است حالا که به پاکستان میرود از پاکستانی ها میخواهد تا بار دیگر اورا به امریکایی ها سفارش کند . سران پشتون همیشه مردم را علیه پاکستانی ها تحریک کرده اما خود بالای اسناد ننگنین مانند عبدالشیطان خان امضا نموده اند چرا یک روز غنی یا خرزی صدای خودرا بخاطر خط دیورند نکشیدند ؟ اما برعکس در کویته و پشاور پاکستان دفاتر سیاسی کشور راباز کردند یعنی این خط لعنت شده را به رسمیت شناختند تا ریس جمهور شدند.

>>>   Hamid Rahguzar
كساني كه به ادبيات گفتاري داكتر حمدالله محب ايراد مي گيرند، بايد بدانند كه در مديريت و رهبري، سخنوري چندان نقش ندارد. گپ ديگر اينكه: داكتر محب با زبان فارسي تسلط كامل ندارد و بيشتر با پشتو و انگليسي راحت است.

اين را هم بايد بدانند كه ما كساني را در سمت مشاوريت امنيت ملي داشتيم كه همانند بلبل مي خواندند؛ اما هيچگونه موثريت نداشته اند.
داكتر محب در تيم ارگ يك جوان ملي گرا و با احساس و وطن دوست است.

گذشته از اينكه ما در تيم مخالف ايشان قرار داريم، اما اين يك واقعيت است كه محب يك ظرفيت بزرگ در كشور است!
نخستين باري كه ما داكتر محب را ديديم در حضورش با شديد ترين الفاظ از عملكر آقاي غني انتقاد كرديم. با وي گفتم: شما نزد ما يك چهره فاشيست معرفي هستيد و دليل عمده ناكامي حكومت آقاي غني سهيم نبودن تاجيك هاست! اما واقعا او را يك چهره متفاوت يافتيم!
داكتر محب از جا برخاست و نقشه افغانستان را برايمان نشان داد، با احساس متفاوتي، گلويش را بغض فشار مي داد و گفت: حفظ اين جغرافيا براي من خيلي با اهميت است!!!
بعدا اشاره به چند مورد استخدام تازه در شوراي امنيت ملي كرد و گفت: همه اين جوانان از خانواده هاي فقير هستند؛ هيچ كدام شان خواهر زاده و خانواده من نيستند.
من برايش گفتم: مردم شمالي در زمان مقاومت دو بدترين روزگار، از جان و مال خود مايه گذاشتند، در برابر هيولايي بنام طالب مقاومت كرده اند. اكنون هم مردم ما بيشترين قرباني در دفاع از نظام مي دهند.

برايم گفت: پدرم در ولسوالي مير بچه كوت كفيل بود.
ولسوالي آن زمان مي خواست پدرم را در يك توطيه بركنار كند، مردم ميربچه كوت در برابر اين موضوع مردانه ايستاد شدند و از پدرم دفاع كرده و گفتند: كفيل صاحب مهمان ماست، هرگز اجازه نمي دهيم كسي او را بركنار كند.
او گفت: پدرم هميشه از جوان مردي، عياري و كاكگي مردم شمالي بسيار به نيكي ياد مي كرد.
بعد از گپ هاش برايش گفتم: عياري شاه حبيب الله كلكاني و قول او بود كه او را به جوبه دار سپرد، من به عنوان يك جوان شمالي، قول مي دهم كه چه در موقف باشيد و چي نباشيد، رفيق ما هستيد.
داكتر محب با آغوش باز ما را تا بيرون همرايي كرد و گفت: دفتر مشاوريت شوراي امنيت ملي خانه شماست!

نكته:
آنچه را كه نجفي زاده در مورد مخالفت داكتر عبدالله با اظهارات داكتر محب در سازمان ملل مطرح كرد، وي در آن مورد پاسخ منطقي داد و گفت ما در درون كشور به اجماع ملي نياز داريم!
اما من مي گويم: داكتر عبدالله بخاطر تملق و امتياز گيري آن مواضع را عنوان كرد؛ اما داكتر محب مطابق منافع ملي افغانستان حرف زده بود.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است