راه هاي رسيدن به صلح در افغانستان
اقتصاد بزرگ، إصلاحات و بالا بردن توانايی نظامي از جمله مهمترين گزينه ها محسوب ميشود كه كشورهاي مشابه افغانستان از انها براي حل مشكلات خود استفاده مينمايند 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۰۷    ۱۳۹۸/۳/۲۸ کد خبر: 159137 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) يكي از پديده هايی كه كشورمان افغانستان را بعد از ختم جنگ سرد تحديد مينمايد جنگ های داخلي محسوب ميشود. اين جنگها نه تنها باعث قتل و قتال مردم يك سرزمين بلكه از مهمترين عوامل در قسمت فروپاشي نظامها و تشكيل حكومت هاي كوچك در يك كشور ميگردد.

افغانستان در سه دهه اخير يكي از بزركترين قرباني هاي اين پديده بشمار ميرود. از شكست روس ها تا حالا اين كشور شاهد فروپاشي نظام هاي گوناگون كه عبارت از سقوط نظام كمونستي، سقوط حكومت إسلامي، سقوط إمارات طالبان و بالاخره تشكيل دولت جديد بعد از تهاجم نظامي أمريكا و هم پیمان نان اش را تجربه نموده است.

با درنظرداشت تحولات سه دهه اخير، راه هاي رسيدن به يك صلح سرتاسري در أفغانستان بي نهايت دشوار و حتي غير قابل تصور پنداشته ميشود.
گرچه نظام حاكم در كشور زمان ديري است كه پا برجا مانده برخلاف نظامهاي قبلي كه يك دستاورد مهم پنداشته ميشود. أما فراموش نشود كه توانمندي و مقاومت دولت فعلي استوار بر پشتيباني بي قيد و شرط جامعه جهاني و پيمان ناتو بوده است.

پس بدون پشتيباني جامعه جهاني رژيم فعلي به احتمال زياد با درنظرداشت شرايط جاري از جمله افزايش تشنج ، اختلاس و فقر كشور به مسير گذشته خود بر خواهد گشت. اما برخلاف رژيم هاي ساقط شده سه دهه اخير، چانس طلائي كه از او دولت افغانستان برخوردار و ضامن تضمين بقاي رژيم گرديده همان پشتيباني جامعه جهاني و نهاد هاي كمك رسان ميباشد. اما متاسفانه در طول شانزده سال اخير دولت افغانستان توان حل مشكلات خود را نه تنها كه نداشته بلكه هيچ راهبرد و برنامه مهم از خودارایه نكرده، تا باشد مردم افغانستان و تمام كشورهاي كمك كننده را اميدوار به آینده بهتر از گذشته نمايد.

مهمترين چالشي كه جنگ داخلي را در كشور به درازا كشيده ، نبود يك استراتژی و برنامه ملي به منظور ختم جنگ كه تمام اقوام ، رهبران و جامعه جهاني را وادار به پشتيباني از خود كند محسوب ميشود.
اول، هم چون برنامه نيازمند درك واقعي دولت افغانستان از شرايط سه دهه اخير ميباشد.
دوم اينكه هيچ فردي و يا طبقه خاصي در كشور توان مخالفت با هم چون طرحي را نداشته باشد.
سوم هم چون طرح بايد نه تنها جنگ را در كشور خاتمه دهد بلكه هم زمان تضمين امنيت و رشد اقتصادي مردم، رشد تعليم و تربيه و محوه فساد گردد.

در حال حاضر نه در افغانستان و نه در سطح جامعه جهاني هم چون طرحي ديده ميشود. طرحي كه ارتباط بين مردم و مقام هاي تصميم گيرنده را نزديك و محكم نگهدارد، تا باشد موانع كه بين مردم و مقام هاي تصميم گيرنده است برداشته و جلوی فساد و بي اعتمادي از ميان برداشته شود.
در نبود هم چون برنامه ملي پس بايد دنبال الگوي گشت كه مطابقت با شرايط ، تعداد نفوس و جغرافياي كشور داشته باشد.

كشور هاي در حال توسعه راه هاي گوناگوني را براي رسيدن به يك جامعه مرفوع انتخاب كرده اند، به منظور ترقي كشور هايشان. از آن جمله ميتوان رواندا كشوري افريقايي را ياد آور شد كه بعد از واقعه كشتار جمعي (Genocide in Ruanda 1994) دولت اين كشور إصلاحات و توسعه را در اولويت خود قرار داد و موفقيت های چشمگيري در پي داشت.

اقتصاد بزرگ، إصلاحات و بالا بردن توانايی نظامي از جمله مهمترين گزينه ها محسوب ميشود كه كشورهاي مشابه افغانستان از انها براي حل مشكلات خود استفاده مينمايند. برخلاف كشور هاي در حال توسعه، ممالك توسعه يافته گزينه كاملآ متفاوت را به منظور رفاه اجتماعي و ترقي بكار ميگيرند و آن اينكه تامين اقتصاد هر شهروند از راه هاي مختلف از جمله مهيأ ساختن كار، مراكزتعليمات كإريابي و مهمتر از همه (welfare state) سيستم پول ماهوار نقدي براي هر فرد و خانواده كه توانمندي كار و اشتغال را نداشته باشند بكارميگيرند.
از جمله خًوبي هاي كه در اين سيستم مشاهده ميشود إيجاد ارتباط بين مردم و دولت است كه كشوري مثل افغانستان در بيشتر از سه دهه اخير از آن رنج ميبرد.

نور احمدی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
صلح
اصلاحات
نظرات بینندگان:

>>>   حق مسلم ما چیست؟

حق مسلم ما آن است که خودمان تصمیم بگیریم که چگونه زندگی کنیم و از حق انتخابی که خداوند به بندگانش ارزانی داشته است محروم نباشیم.

حق مسلم ما آن است که قانونی اساسی را مطابق با تمایلات و آرمان و آرزوهای نسل حاضر تدوین کنیم و آن را از زنگار تحجر و تعصبات کور و تناقضات آشکار بزداییم.

حق مسلم ما آن است که سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور را خودمان تعیین کنیم و در امور مهم و سرنوشت‌ساز کشور از طریق همه‌پرسی اظهار نظر کنیم.

حق مسلم ما آن است که بخواهیم نظارت استصوابی ناعادلانه کنار گذاشته شود تا صلاحیت سیاستمداران و طول مدت زمامداریشان را خودمان تعیین کنیم و هر جا لازم باشد دست رد به سینه سیاستمداران و زمامداران نالایق بزنیم.

حق مسلم ما آن است که حداقل از یک زندگی معمولی، شرافتمند و بی‌دغدغه توأم با آسایش و آرامشِ خاطر بهره‌مند باشیم و نان‌آور هیچ خانواده‌ای شرمنده همسر و فرزندانش نباشد.

حق مسلم ما آن است که جوانان ما نگران آینده شغلی خود نباشند و برای تشکیل یک زندگی زناشویی ساده و شرافتمند تشویش خاطر نداشته باشند.

حق مسلم ما آن است که فرزندانمان در اقصی نقاط کشور و دورترین شهرهای مرزی از بهترین امکانات آموزشی و تحصیلی بهره‌مند باشند و هیچ مانعی برای رشد و شکوفایی استعدادهای فرزندان این مرز و بوم در هیچ نقطه از این میهن پهناور وجود نداشته باشد.

حق مسلم ما آن است که فقرا و نیازمندان و افراد بی بضاعت و آسیب‌پذیر از حمایت اجتماعی کامل برخوردار باشند و دست نیاز به سمت هیچ کس دراز نکنند.

حق مسلم ما آن است که از نظامیان بخواهیم دست از سرِ سیاست بردارند و اقتصاد نیمه جان کشور را رها سازند و به پادگان‌ها بازگردند تا شاید کشور سامانی دوباره بگیرد.

حق مسلم ما آن است که از روحانیون بخواهیم لااقل برای حفظ شأن خودشان هم که شده دست از دامن سیاست و فرهنگ کوتاه کنند و آن دو را به اهلش بسپارند و به خاستگاه اصلی خویش در حوزه‌های علمیه بازگردند.

حق مسلم ما آن است که افغانستان و افغانی اعتبار دوباره خویش را در جامعه جهانی بازیابد و در سفر به کشورهای دیگر و زیارت عتبات عالیات مورد تحقیر و توهین قرار نگیرند و افغانیان در چشم مردمان جهان انسان‌هایی شرافتمند، بافرهنگ، صلح‌جو و خشونت‌گریز به حساب بیایند.

چرخ انحصارگرایی گرچه لنگان لنگان پیش می‌رود ولی هرگز به سر منزل مقصود نمی‌رسد.

ترسم نرسی به کعبه اِی اعرابی؛
کین ره که تو می‌روی به ترکستان است.
سیدی

>>>   برای بدست اوردن هر هدفی به تعقل وعمل مناسب وسنجیده شده ضرورت است.اگر صلحی روزی به وطن مابرگردد ابتکار وعمل درین مسیر از طرف خارجیها براساس منافع خودشان است.افغان بیچاره تاخر عقلی پیشرفته دارد وغیرانکه وسیله دست دگران باشدمتباقی کاری ازاوساخته نیست.
عاقل

>>>   بزرگترین خیانت رهبران در۳۰ سال اخیر باز گذاشتن زمینه تبلیغ ملاهای احمق است که ازاثران ما دریک جامه با۳۰ ملیون احمق زنگی میکنیم .برای شفا بیماران رابه زنجیرمیبندند٫برای همسریابی چوری میشکنانند٫اعضای فامیل خودراجن فکرمیکنندوغیره وغیره.جزبدبختی هیچ چیزدرانتظار مانیست.
عاقل

>>>   متاسفانه طرف های ذیعلاقه کشور عزیز مارا به همدیگر هدیه ورشوه میدهند اگر چین بالای امریکا فشار می اورد تا سیزده تیریلیون دالر قرضه های اورا به پردازد مس عینک ونفت شمال افغانستان را برایش پیشکش مینماید واگر روسها بخاطذ اوکراین میخواهد امتیاز بگیرد بازهم از موضوع افغانستان تنازل مینماید وایرانی ها هم یگان نزاکت های خورد وکوچک که با امریکا دارند داعشی هارا از خاک خود راه میدهند برای خارجی ها پل هوای میسازند تا داعش را به شندند واز انجا به هر منطقه که خواسته باشند انتقال دهند ویا خلیلی وبی دانش ومحقق را دستور میدهند مه با انها سر تسلیم فرود اورندانگلیس ها هم انطوری که حقوق حقه ای شان از خون وگوشت وپوست این ملت بخون غنوده دارند کامل اخذ نمیدارند وبا گرفتن امتیاز های جزءی بسنده میکنند متباقی خلیج وپاکستان وکرزی وغنی وعبدالله وطالب وداعش والقاعده ودیگران یا مستقیم ویا غیر مستقیم همه مزدوراند ودست نشانده درین میان ملت مستضعف وبیدفاع وبیچاره میماند ویک ابر قدرت قلدور وزورگوی جهانی که چشم های خودرا به پانزده تریلیون دالر ذخایر ما سرخ ساخته پس جگونه صلح برقرار گردد وکه با که باید صلح نماید در واقع همه در یک کفه ای ترتزو قرار دارند وملت بیچاره در کفه ای دیگر این موازنه عادلانه است؟!!! این قصه دراز است وطویل شبها اگر برتووبه گوشت مادر گیتی للو بخواند خلاصی ندارد
ولایت خان از کاپیسا

>>>   ما هنوز کجاییم؟!

زندانی در برزیل وجود دارد که زندانیان با خواندن یک کتاب و نوشتنِ برداشتِ خود از کتاب، می‌توانند چهار روز از مدت زمانِ حبس خود کم کنند.

مردی که به جرمِ سرقتِ مسلحانه به زندان محکوم شده بود، با خواندنِ حدود سه‌صد جلد کتاب، مدّتِ حبس خود را از ده سال به کمتر از هفت سال کاهش داد.

این مرد پس از آزادی از زندان، به لطف مطالعات و دانش کسب کرده در مدت حبس، بلافاصله در آزمونِ ورودیِ معتبر‌ترین دانشگاهِ این کشور پذیرفته شد و اکنون پس از گذشته ده سال از آزادی خود و اخذ مدرک دکترا، به عنوان استاد و مدرس دانشگاه مشغول به کار است.

او بر بسیاری از دوستانِ متخلفِ خود اثرات مثبت گذاشت و فرزندان او نیز تحت تاثیر این اقدام پدر، در زندگی‌شان تغییر مسیر دادند.

او با این عمل خود الهام بخشِ افرادِ زیادی در گرایش به مطالعه و تغییرِ مسیر زندگی خود شده است.

به راستی که فرهنگ همیشه وحشتناک‌ترین چیز برای ناعادلان است؛ زیرا مردمی که کتاب بخوانند هرگز برده نخواهند شد!

>>>   واقعاً رهبران چپ وراست مان یکی کرملین ودیگری مکه واشنگتن را رسوا ساختند. چپی ها باشعار خانه لباس ونان وراستی باشعارحکومت اسلامی واماراتی زنده مردم راخراب خراب کردند.

>>>   واقعاً رهبران چپ وراست مان یکی کرملین ودیگری مکه واشنگتن را رسوا ساختند. چپی ها باشعار خانه لباس ونان وراستی باشعارحکومت اسلامی واماراتی زنده مردم راخراب خراب کردند.

>>>   واقعاً رهبران چپ وراست مان یکی کرملین ودیگری مکه واشنگتن را رسوا ساختند. چپی ها باشعار خانه لباس ونان وراستی باشعارحکومت اسلامی واماراتی زنده مردم راخراب خراب کردند.

>>>   هر بار که میگویید « افغان » و « افغانی»، ریشه فاشیزم اوغانی را محکمتر و قوی تر می سازید.
هر بار که میگویید « تاجیک » و « خراسانی»، زحمت دو صد ساله قبیله پرستان را هیچ می سازید.
نگویید «قالین افغانی» بگویید قالین خراسانی. نگویید « نان افغانی» بگویید نان خراسانی. نگویید «رقص افغانی» بگویید رقص خراسانی. کلمه افغان و افغانی را در مورد هرچیز و همه چیز بیخی از گفتار و نوشتار تان دور سازید. تنها وقتی در باره خود اوغان ها گپ می زنید و یا در باره فاشیزم اوغانی گپ می زنید از این واژه های منفور کار بگیرد و بس.
عمر راوی

>>>   الحمدلله باز خبر رسیده است ایران طیاره آمریکا را فیر کرده است باز هم آمریکا همانطور که امام خمینی رح گفت آمریکا هیچ غلطی نمیتاند ملتی که شجاع باشد شکست نخواهد خورد ملتی که به دعوای قومی و اختلاف گرفتار شود شکست خواهد خورد و آمریکا حتی انتخاباتش و رای گریش را هم ارزش قایل نمیشود و تا حد بیشمار دخالت میکند.
امیرحسن رحیمی بلخ

>>>   اگر توانایی نظامی کشور اداره می کرد، آنوقت اتحاد جماهیری شوری سابق و رئیس و پادشاه جهان می شد. دیکتاتورها وحاکمانی که از ارایهً راحل های سیاسی برای ادارهً کشور عاجز و ناتوان می شوند، روی به سرکوب مردم و آزادیخواهان و تسلیحات و قوای نظامی می آورند.
بنابراین اقتصادی که بر روی سیاستهای ملی و صلح آمیز در جهت تاًمین منافع ملی سوار و متکی نباشد، عاقبت به فساد دولتی منجر گشته و ورشکسته می شود. زنده باد آزادی و پیروز باد مردم افغانستان

>>>   درود بر آقای رحمیمی بلخی که حقیقت گفتی ننگ بر فاشیستها باد

>>>   درافغانستان هیچ جنگی وجود ندارد همگیش ساختگی است بخاطر که بتوانند جیب جامعه جهانی را بزنند همگیش کارخود سیاسیون افغانستان است سیاسیون جیب جامعه جهانی را به بهانه جنگ خالی میکنند و امریکایها هم معدنهای افغانستان را چپاول میکند همینکه معدنها خالی شود دیگر هیچ خارجی و سیاسیون مقیم
خارج در افغانستان نخواهد بود اما وای به حال مردم غریب و بیچاره افغانستان که بلاخره کچکول خالی گدایی به گردنشان خواهد افتاد اگر خود مردم یک فکری به حال و روزخود نکنند سیاسیون حتی گوشت استخوانشان راهم میتواند اینها دزدان قرن بیست و یک هستند نه دزدان قرن جهالت پس یگانه کسی که میتوان
مردم افغانستان را کمک کند خود مردم افغانستان است دیگر هیچ کسی نمیاید که به رضای خداوند به مردم افغانستان کمک کند...
معلم


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است