پولیس جان برکف زورش به چند نفر کاندیدان معترض انتخابات پارلمانی که بیش‌ترشان خانم ها هستند رسیده است که اگر شما خیمهٔ تان را جمع نکنید ما به طرف شما فیر میکنیم و لباس تان را پاره کردیم و پاره تر میکنیم و فلم های شخصی داخل موبایل تان را در فیسبوک ها پخش میکنیم.
نمیدانم اینها پولیس هستند یا اکتورهای فلم های اکشن وسترن؟

اولا: جناب پولیس به جای اینکه زورتان را به پاره کردن لباس زنان معترض به خرج بدهید بروید و لانه های تروریستی داعش و طالب را پیدا کنید و لباس آنان را پاره کنید که مردم را نکشند.

دوم: شما به کدام حق تصاویر خصوصی از تلیفون های زنان معترض را در شبکه های اجتماعی پخش میکنید؟ شما پولیس هستید یا جوانان زیر هیجده سال که پشت دروازه های لیسه های دخترانه پشت شکار عزت زنان هستند؟

سوم: شما غیرت را کیلویی چند معامله میکنید؟ در مقابل صدها باندهای مافیایی و وزرا و مقامات فاسد زورتان نمیرسد و تمام شجاعت تان را به زنانی نشان می‌دهید که برای حق تلفی شان با دوختن لبان شان اعتراض میکنند؟.

چهارم: پولیس در ابتدا باید تربیت داشته باشد نه اینکه فقط تربیت شان در مقابل دزدان میلیاردی و مقامات تازه به دوران رسیده تمرین کنند.

در آخر اینکه آقای رییس جمهور این زنان معترض با ایجاد یک خیمه و لبان دوخته شده و دستانی سیروم وصل شده برای شما تهدید نیست؛ تهدید کسانی هستند که آدمک های فرمایشی به نام وکیل پیروز به پارلمان راه یافته و با فلدری و تعصب و با فرهنگ کوچه و بازار مجلس را به گروگان گرفته اند.

آقای اشرف غنی این زنان با لبان دوخته شان و نگاه های معترض شان چیز زیادی از شما نمیخواهند، آنها فقط خواهان بررسی اعتراض شان در یک کمیته بی طرف هستند؛ جناب رییس جمهور آیا این خواست اینقدر وحشتناک است که سربازان تان به تن و لباس معترضان دست درازی کرده و تهدید به لیلام کردن آبروی آنان در شبکه های اجتماعی میکنند؟

پس حمایت از آزادی بیان، حق اعتراض و بسترسازی دموکراسی فقط شعارهای کلیشه و پوشالی بودند؟!

مهدی ثاقب

>>>   جالب اینجاست که اعضای کمیسیون های انتخاباتی،بخاطر عدم رهبری درست انتخابات و تقلب در انتخابات و گرفتن رشوه از کاندید های انتخابات پارلمانی،به سارنوالی معرفی شدند،اما نتایج اعلان شده انتخابات توسط این کمیسیون پذیرفته شد و وکلای جدید به پارلمان راه یافتند.
این مرا به یاد یک فیصله محکمه در زمان ظاهرشاه انداخت.
دو قوم بالای یک زن دعوی داشتند،یکی شان میگفت که زن مذکور از ما است و قوم دیگر میگفت که نی زن از ما است.
نفر های هردو قوم با رن به محکمه حاظر شدند و قاضی رن را به نفر یک قوم داد و در عین حال به باشندگان آن قوم اخطار داد که اگر دوباره بخاطر زن دعوی و جنجال کنید،در آینده مطابق قانون همرایتان رفتار خواهد شد.
مردان قوم دیگر همه با خوشی به قربه شان برگشتند و مردم ار آنها پرسیدند که نتیجه دعوی چه شد؟
آنها جواب دادند:
دعوی را ما بردیم،اما زن را قوم دیگر برد.
حالا نیز وکلا به پارلمان راه یافتند،اما مسؤلین کمیسیون های انتخاباتی به سارنوالی معرفی شدند.

>>>   غيرت اين نظام و حاميانش تنها در گفتارشان است نه در عمل ، اينها هدفم فاشيستان بي فرهنگ و غلام زاده هاي اصيل هستند كه حالا نوكر امريكا شده فكر ميكنند تا امريكاست ما هستيم او فاشيست و شعور امريكا تمام دوستان خودرا مانند اعراق و غيره به كدام حال رساند كه تو فاشيست بي غيرت و نجس را برساند؟؟
حامي دكتور لطيف پدرام

>>>   غنی دیوانه ، مریض ، مستبد و مزدور حالا اکت های عبدالرحمنی میکند ، ولی باید بداند که جای دیکتاتوران بالای غرفه ترافیک چهارراه آریانا میباشد .

>>>   مثل که وطن خود به نیم نان فروختن غیرت خود هم شاید مفت بتن .

>>>   اینها بجز عقب نشینی تکتیکی چیزی دیگری بلد نیستند، همان روسای مرکزی وزارت داخله که پول نان این سربازان را می دزدیدند حوب میکردند ، اگر شکم اینها سیرباشد چی خواهند کرد؟
به همین دلیل وزارت داخله بنام وزارت دزد های داخلی جمهوری اسلامی افغانستان مسمی گردیده است

>>>   كيلوي يك لك اوغاني .

>>>   از این معلوم می‌شود از نماینده های پلاستکی که اینقدر ناز و‌نخره میکند در بین موبایل شان عکس ها و فلم های رشوت سکس به مقامات وجود دارد که از نشر هراس دارد و قتیکه اینها از نشر فایل های موبایل خود در هراس اند چطور می‌تواند نماینده مردم شود از این معلوم می‌شود که اینها نماینده نی بلکه بخاطر جمع آوری پول به پارلمان خود را کاندید کرده بودند ومطمین بودند که از راه سکس کامیاب می‌شود ولی عزت و ابرو رفت قات پای پاره شد ولی به پارلمان راه نیافت که شاید در بین همین قربانیان ثاقب هم باشد

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است