در این روزها عکس های رنگی موترهای گل پوش در جاغوری، به یک سوژه ناباب و مشمئز کننده تبدیل شده است. عده ای قلم برداشته اند حرکت این موترها را در یک سرک ناپخته و نا هموار نوعی از خودنمایی جاغوریان دانسته و آنرا به باد انتقاد، طعنه و حتی سخریه گرفته و فرافگنی کرده اند.

به باورمن حرکت این موترهای باالنسبه لوکس در زیر پای فرزندان هزاره از هرکجایی که باشد بجای سرزنش باید مورد استقبال قرار گیرد. هزاره ای که تا دیروز او را «جوالی»، «تبنگی» و «زغالی» میگفتند و در کوی و برزن افغانستان برضد تبار و مذهبش نفرت پراگنی میکردند و جنگ روانی راه انداخته بودند و نام «هزاره» را به یک «طعنه» زننده تبدیل کرده بودند. اینک در سرزمین خود با موترهای شیک گشت و گذار میکنند، خودش یک دستآ ورد است که بدان باید بالید. نه اینکه از در استهزا کاسه و کوزه را برفرق او کوبید که چرا با این موترها خودنمایی میکنید!.

ای کسانیکه که امروز حتی دیدن موترهای قوم تان را ندارید، یکبار چشمان تان را باز کرده و بسوی تبارهای دیگر نگاه کنید که: اینهمه ساختمان های بلند منزل، تجارتخانه های بزرگ، موترهای لوکس آخرین مدل، ذخایر بیشمار میلیاردها دالر در بانک های خارجی، سربلند کردن بانک های مملو از اسعار و دالر در کشور، خانه های مفشن و لوکس تراز اروپا و امریکا، شرکت های بزرگ بس رانی، هوایی و مبادلات کالاهای تجارتی در مقیاس ملی و بین المللی، قراردادهای تجارتی میلیاردی، همه و همه در اختیار تبارهای غیر هزاره قرار دارد که سرمایه و تجارت، موتر و خانه کل هزاره ها حتی شامل یک درصد آنها شده نمیتواند. اما یکروز ندیدیم که یک پشتون، یک تاجیک و یا یک ازبیک در فیسبوک و رسانه ها، یکی از همتباران تاجر خود را طعنه داده باشد تو چرا مالک این تجارتخانه، بانک، خانه و یا موترهای لوکس و فیشینی هستی؟ و یا مورد استهزا قرارداده باشد.
به چشم سر دیدید که یک بانکر هزاره بنام «شیرخان فرنود» چگونه و در اوج مظلومیت و محرومیت در زندان به قتل رسید. درحالیکه فرنود بطور علنی از هزاره بودن خود هم منکربود، به رغم انکارهم بر او رحم نکردند.

هزاره ها باید بدانند که در یک مرحله بسیار حساس و خطیری قرار دارند. چون آمد، آمد طالبان و قوت گیری داعشیان شوخی نیست، بخواهیم و یا نخواهیم اینها بر سرنوشت کشور حاکم میشوند. ما بجای اینکه هزاره ها را به اتحاد فرا مذهبی، منطقه ای و سمتی دعوت کنیم، هنوزهم آتش منطقه گرایی را با این سوژه های شوم و نفاق برانگیز دامن میزنیم. زمان آن فرارسیده که ما جزایر جداگانه هزاره ها را با حفظ هویت سیاسی و اجتماعی شان در محوریک اتحاد پایدار گرد بیاوریم تا بتوان از این محور، کانونهای زنجیره ای دفاع از سرزمین آبایی، شرف و عزت مردم خویش را وارد میدان کنیم.

به نظرمن این اولویت تاریخی ما است، نه طعنه های نفاق انگیز منطقه ای. در غیر ایجاد این کانونهای دفاع ما شاهد فاجعه های بنیاد برانداز خواهیم بود. این کانونهای دفاع تنها با «اتحادهمگانی» هزاره ها بدون صغرا و کبرای گذشته ها به وجود آمده میتواند و بس.

علی تقوایی

>>>   قبول که قبلاً آنهارا به نام جوالی و .... یاد میکردند ولی این بدین معنی نیست که پول و دارایی که از راه حرام بدست آورده برایش فتوای روابودن بدهی. این موتر را صرف فرزندان دزدان و چپاولگران میتوانند سوار شوند نه هزاره بیچاره.

>>>   این همه تجملات مردم هزاره تا وقتی است که آمریکایها در افغانستان باشند همینکه نیروهای نظامی امریکا و ناتو از افغانستان بروند دوباره سیاه روزی هزاره ها که اکثرا شیعه هستند شروع خواهدشد چون هزاره ها خیلی بلند پرواز شده اند و اقوام دیگرمانند پشتون،تاجک،ازبک همه از یک مذهب هستند و هیچ وقت توان دیدن هزاره را ندارند که مثل خورشید در آسمان نورافشانی کند بازهم کاری میکنند که هزاره ها عاجز و زمین گیرشوند وفقط جوالی،تبنگی،نانوای،کالاشویی،چوکیدار باشند.
سیدسرور

>>>   درمملکتی که بی بندوباری و بی حرمتی حاکم باشد وحسی همدیگر پذیری نباشد خودخواهی وقلدری نوعی افتخار تلقی شود دیگر حتی آدم با همتباران خود نیز خو نمیگیرند همتبارانی که با تو با نوعی طبقاتی رفتار میکنند همتبارانی که با پولداری اش برسر تومینازند وحتی به تو ظلم مکینند هیچ فرقی با ظلم قومگرایان ندارد.
ح.شفق

>>>   روشنفکران هزاره مسئولیت دارند درباره راههای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی شان روشنگری کنند؛
۱- تعداد اولاد از ۲ بیشتر نگردد!
۲- علاوه بر تحصیلات بالا و خصوصاً مهاجرت، در عرصه ورود به ورود به بازار ،خصوصاً در سکتور خدمات، بیشتر روی آورده شود.
۳- سن ازدواج حداقل تا ۲۵و۳۰ بالا رود.
۴- دیگر نفاق های مذهبی و نفوذ ایران را کاملاً رفع کرده و بدور از روحیه محافظه کاری با تک تک وطنداران متعهد و مسلمان وارد معاشرت بیشتر و استفاده از ظرفیتهای کاری خود شود.
۵- جوانان و روشنفکران متعهد و مردمی قدر شده و فرصتهای اجتماعی و سیاسی را به آنها داده شود.
۶- هر چه زودتر نسبت به منسوخ شدن احزاب شخصی و افکار منطقه گرایی اطلاع رسانی گردد.
و ...
خلاصه؛ در کنار ارتقاء سواد و تحصیل، پیشرفت اقتصادی و ظرفیتهای تخصصی بازار نیز بیشتر در اولویت باشد تا خودکفایی و ثبات برای پیشرفتهای مختلف تآمین شود.
اس پ هزاره

>>>   سلام دیگرورق برنمیگردد خرافات ودست بوسی های کفر آمیز کمرنگ شده است علم وهنرسواد وتوانایی درجامعه جا بازکرده است جامعه این را فهمیده که توانا بود هرکه دانا بود اما اتحاد آنچیزی است که مردم افغانستان برای بازسازی کشورشان نیاز دارند خصوصا هزاره ها واوزبک ها وهزاره ها باهم متحد مادرزادی اند باید ادامه بدهند ممنون

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است